@Bipelak_ir4_5784879661297184677.mp3
زمان:
حجم:
962.5K
.
#فاطمیه ۱۴۰۴
#زمزمه
#شام_غریبان_حضرت_زهرا سلام الله علیها
#سبک_همه_خوابن_علی_بیداره
شعر: #عبدالله_باقری ✍
سبک: #مهدی_نظری🎼
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
همه خوابن علی بیداره ؛ شب تاره
تو رو میبرم غریبونه ؛ از این خونه ۲
غصّههات تموم شده
توی تابوتت بخواب دردات دیگه آروم شده
گل یاس پرپرم
پیکرِ سبکْ شدهت رو روی دوشم میبرم ۲
از ماتم و غصّه و غمها پُرم
پا میشم امّا باز زمین میخورم۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
کفن و وا کردم اُمّیدم! ؛ خودم دیدم
مقتلی نیس اینو بنویسه ؛ چشات خیسه ۲
برو فکر من نباش
علی بعد از تو به چاه میگه فقط از غصّههاش
برو ای بانوی پاک
صورت کبودتو آروم میذارم روی خاک ۲
نشد بگیری اشکو از چش من
دستاتو بسته آخه بند کفن ۲
.
Mohjat.NetSh 4 Fatemieh Aval 1404 Arzi [Mohjat_Net] (2).mp3
زمان:
حجم:
1.82M
با چه رویی عیادت آمده است
اینکه با پا به در لگد کوبید
به در آنقدر ضربه محکم زد
نفسم بین سینه ام پیچید
کوچه را میبرم مگر از یاد
ظالمی سد راه میدیدم
به رخم بعد از آنکه سیلی زد
همه جا را سیاه میدیدم
یا رب از هرکه بگذرم هرگز
از یکی تا ابد نمیگذرم
آنکسی که دو ماه باعث شد
رو بگیرم ز شوهر و پسرم
رسم اهل مدینه این باشد
به ملاقات هرکه می آید
مرد همسایه میزند اما
زنِ همسایه عذر میخواهد
دیدم از چشم هر یک از زنها
اشک خجلت مدام میریزد
با هم از در نرفته میگفتند
او محال از است زنده برخیزد
من همیشه دعایشان کردم
ولی آنان به مرگ من راضی
روز محشر که میرسد از راه
بین ما میشود خدا قاضی
#روضه_حضرت_زهرا
#کوچه_بنی_هاشم
#حاج_منصور_ارضی
#حضرت_زهرا
شب 4 #فاطمیه اول 1404
.
حسن عطایینماهنگ فردای قیامت.mp3
زمان:
حجم:
1.49M
.
ما در دو جهان فاطمه جان دل به تو بستیم
محبان تو هستیم
________________
#فاطمیه
،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
اللهم صل علی فاطمة و ابیها
و بعلها و بنیها
پناه آوردم به چادر حضرت زهرا
خونواده ام گدای خونواده ات
زندگیم فدای زندگی سادت
مارو یادت نره روز قیامت
ای مادر ای مادر
ما در دو جهان ، فاطمه جان
دل به تو بستیم ، محبان تو هستیم
نظر کن ز عنایت ، به فردای قیامت
یا زهرا یا زهرا...
#حسن_عطایی
.
شب اول ايام فاطميه ١٤٠٤
مداحي حاج سيد رضا نريماني
حسينيه شهيد غفاري ساوه
هيئت فاطميون
📋 سایهت باشه رو سرم تا لحظهی آخرم
#سبک_شور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سایهت باشه رو سَرَم، تا لحظهی آخرم
ساده میگم بیریا، آقا خیلی نوکرم
من نوکرتم، من مال توأم
دیوونهتم و دنبال توأم
من فدای توأم، خاک پای توأم
افتخارم اینه که منم گدای توأم
نوکر پدر و مادرِ تپ منم
اون که سَر میده برای دختر تو منم
« یا حسین مولا، یا حسین مولا»
عرش اَعلیٰ کربلا
قبلهنما کربلا
مرگم باشه، کاش یه شب
پایین پا کربلا
از صحن نجف، تا کرب و بلا
من زنده میشم، با کرب و بلا
کربلا وطنم، از تو دَم میزنم
کشته مُردهی اذون اکبرِ تو منم
دل نمیکَنم از، سُرخیه عَلمت
من بهشت میخوام چیکار، بهشتمه حَرمت
« یا حسین مولا، یا حسین مولا»
..........
📋 همه ناشدنیها شما بگید میشه
#شور
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همه ناشُدنیها، شما بگید میشه
سیاهه پروندهم، بخواید سفید میشه
شما اگه اجازه بدید
یکی مثِ من با همه بدی
آخر شهید میشه
من اگه شهید بشم بیام
پیشِ خودت بَرات گریه میکنم
روی ماهت و میبینیم و
با تَرَک لَبات گریه میکنم
هی میزنم صدات گریه میکنم
«حسین حسین، حسین حسین»
عَجب هیئتیه
دور خودت سینه زدن
خوش به حال شهدا
چه قشنگه شهید شدن
« چه قشنگه شهید شدن»
با تو آروم میشم، تموم اُمّیدم
توی آغوش تو، بهشتم و دیدم
منم مثل همه شهدا
جوونیم و میدم برای شما
منم شهید میشم
سَرم و که میذارم رو خاک
دیدن من نیای غصه میخورم
رِفیقام شهید شدند ولی
این که مَن و نخوای غصه میخورم
این که ازَم جدایی غصه میخورم
«حسین حسین، حسین حسین»
توی قبرم اگه
سَر بزنی خونه من
حسّ میکنم شهید شدم
و چه قشنگه شهید شدن
« چه قشنگه شهید شدن»
چه محشری میشه
توو محشر کبریٰ
میای بدون سَر
با مادرت زهرا
پیرهن پارهت و مادرت
میذاره رو تن بیسرت
محشر میشه غوغا
پابهپای مادرت منم
توو محشرم برات زَجه میزنم
مُشت میکوبم به سینهم
مثل زَنا برات گریه میکنم
« حسین حسین، حسین حسین»
عجب هیئتیه
که روضهخونش مادره
به شمر میگه یادت باشه
زهرا ازت نمیگذره
« زهرا ازت نمیگذره، زهرا ازت نمیگذاره»
.👇
حسینیه شهید غفاری _ حاج سید رضا نریمانیشور _ سایَت باشه رو سرم - حسینیه شهید غفاری _ حاج سید رضا نریمانی .mp3
زمان:
حجم:
19.66M
شب اول ايام فاطميه ١٤٠٤
مداحي حاج سيد رضا نريماني
حسينيه شهيد غفاري ساوه
هيئت فاطميون
📋 سایهت باشه رو سرم تا لحظهی آخرم
.
📋 منو یکم ببین سینهزنیمو هم ببین
#شور / #مدافعان_حرم
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منو یکم ببین ، سینه زنیمو هم ببین
ببین که خیس شدم ، عرق نوکریمه این
دلم یه جوریه ، ولی پر از صبوریه
چقدر شهید دارن ، میارن از تو سوریه
منم باید برم ، آره برم سرم بره
نذارم هیچ حرومی طرف حرم بره
یه روزی هم بیاد نفس آخرم بره
"حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام"
یه دسته گل دارم ، برای این حرم میدم
گلم که چیزی نیست ، برا حرم سرم میدم
برای قربونی ، اسماعیلو میدم با عشق
خودم با بچههام ، فدای بانوی دمشق
منم یه مادرم ، پسرمو دوسش دارم
ولی جوونمو ، به دست بیبی میسپارم
بیبی قبول کنه ، بشه مدافع حرم
"حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام"
اونا که از جنون ، یه کلمه نفهمیدن
شبیه شامیا ، به گریههام میخندیدن
کنایه میزنن ، دلمو میسوزونن و
میخوان با حرفاشون ، خالی کنن دل منو
قسم به اون بدن ، که چیدنش روی حصیر
منم شبیه اون ، عقیلهای که شد اسیر
بهغیر زیبایی ، نمیبینم تو این مسیر
"حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام"
ای سایهی سرم ، تا که تو رفتی همسرم
همش بهونهی تو رو میگیره دخترم
به جای لالایی ، روضه براش میخونم و
دمِ بابا باباش داره میگیره جونمو
گناهِ دخترم چی بوده که بابا ندید
گلم بابا میخواد ، جواب نالهشو بدید
فقط رقیه جون ، صدای بچهمو شنید
"حسین آقام آقام
حسین آقام آقام آقام"
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
حسینیه شهید غفاری _ حاج سید رضا نریمانیشور _منو یکم ببین - حسینیه شهید غفاری _ حاج سید رضا نریمانی.mp3
زمان:
حجم:
3.91M
شب اول ايام فاطميه ١٤٠٤
مداحي حاج سيدرضا نريماني
حسينيه شهيد غفاري ساوه
هيئت فاطميون
#سبک_منو_یکم_ببین
.
#روضه_متنی
📋 چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا
#مناجات
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چقدر اشک بریزم ز جدایی آقا
من دلم تنگ شده تنگ، کجایی آقا؟!
همه دارند به تنهایی من میخندند
به همه گفتهام این جمعه میآیی آقا
وقت و بیوقت هوای همه کردم جز تو
کاش میخورد دلم با تو هوایی آقا
بیشتر از همه دنبال من و کار منی
من کیم دربهدِر بیسر و پایی آقا
به خدا مُعترفم نوکر بد یعنی من
آمدم بر درت اِی شاه گدایی آقا
تو فقط ناز بکش، اخم کنی میمیرم
یار و غمخوار منِ زار شمایی آقا
امتحان کردی و شرمنده شدم پیش حسین
من ندارم به خدا خرده حیایی آقا
مادرت واسطه باشد همه را میبخشند
قبل آنکه ببری کرب و بلایی آقا
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 امشب فقط دنبال مادرم میگشتم
#متن_روایت
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
قدیما وقتی یه روضه رو میخواستن اطلاعرسانی بکنند، در گوشی به همدیگه اطلاع میدادند.
یه روزی وقتی همه رو دعوت کردند هرکاری کردند رسول ترک و پیدا کنند، نشد. آخه میومد جلسه رو با گریه و نالهش بهم میریخت، همه منتظر بودند رسول بیاد، هرکاری کردند پیداش نکردن...
روضه برپا شد. خواننده شروع کرد، همچین که بسم الله رو گفت دیدن از دم در رسول داره وارد میشه، اما همین جور حیرونه. هی دور و برش و نگاه میکنه، هی زیر لب میگه:« مادر کجایی»؟!
از اول جلسه تا آخر هی رو پاش میزد میگفت:« مادر کجایی»؟!
روضه تموم شد، دیدن رسول هنوز داره گریه میکنه. گریههاش که تموم شد پرسیدن:« آقا رسول! کجا بودی این همه گشتیم پیدات نکردیم؟! آدرس میخواستیم بهت بدیم».
گفت:« شما آدرس به من ندادین ولی من دیشب خواب مادرم و دیدم. بهم اشاره کرد گفت:« رسول! آدرس فرداشب و بلدی»؟!
گفتم:« نه خانم جان»
گفت:« از این محله، توواین کوچه، توو این خونه روضه برپا میشه. رسول برو منم میام اونجا». فلذا امشب فقط دنبال مادرم میگشتم».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
#روضه_حضرت_زهرا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خوش آنروزی که ما در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخسارش منوّر داشتیم
هر کسی جسم عزیزش روز بردارد، ولی
ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم
کاش آن روزی که مادر گفت: پهلویم شکست
ما دَمِ در، حق حفظ جان مادر داشتیم
کاش آن روزی که تنها مادر ما را زدند
ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم
کاش محسن را نمیکشتند، تا ما غنچهای
یادگار از آن گل رعنای پَرپَر داشتیم
#استاد_غلامرضا_سازگار✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 این زن که میزنید ناموس حیدره
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هیشکی نبود بگه، این گل که پَرپَره
این زن که میزنید، ناموس حیدره
از عمد مادر و، پیش پسر زدن
از عمد با لگد، محکم به در زدن
کجا رفته بودی بدون من
شنیدم توو کوچه تو رو زدن
دعا کن عزیزم برا حسن، آروم بگیره
چه کابوس تلخی دیده حسن
همش میگه نامرد بسه نزن
همش میگه ای وای مادر من، داره میمیره
هیچکی نبود بگه، این گل که پرپره
این زن که میزنید، ناموس حیدره
از عمد مادرو، پیش پسر زدن
از عمد با لگد، محکم به در زدن
دلم با مدینه نمیشه صاف
بازم زندگیمو بهم بباف
با دستی که رفته زیر غلاف، علی بمیره
بهت گفته بودم برو بسه
تو زورت به قنفذ نمیرسه
یه جوری زد تو رو که نفسِ، منو بگیره
از صبر شوهرت، سو استفاده کرد
دیدی که نقشهشو، آخر پیاده کرد
پشتش مغیره رو ملعون نگاه کرد
چند تا لگد زد و کارو تمام کرد
داری توی چشمات یه دلهره
چقدر قطرهی خون رو چادره
حسینت چرا آب نمیخوره، با این که تشنهست
چقدر گریه کردی با پیرهنش
با پیراهنی که میبرنش
میبینی که رگهای گردنش، به زیر دشنهست
هی کُند میبُره، لشکر کلافِهشه
فکر کن سَنان که هست، خولی اضافه شه
این نیزه میزنه، اون تیغ میکشه
با گریه خواهرش ، هی جیغ میکشه...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 چرا ای باغبان! از آتش گلشن نمیگویی؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چرا ای باغبان! از آتش گلشن نمیگویی؟
چرا با فضهات گفتی اما با من نمیگویی؟
تو آن شب خواب بودی، آمدم بازوی تو دیدم
مبادا آنکه بیدارت کنم آهسته بوسیدم
در آن ساعت که در میسوخت میدانی کجا بودم؟
چو افتادی ز پا من هم به زیر دستوپا بودم
من ایستاده بودم، دیدم که در افتاد
حسن ناله میزد: بابا! مادر افتاد
تو افتاده بودی، در هم روی پهلوت
شاید هرکی رد شد، لگد زد به پهلوت
هیشکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید، همسر حیدره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
.
📋 فاطمه جان! دوری من و تو خیلی زیاد طول نمیکشه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه خانمی هم توو مدینه وقتی سلمان اومد به عیادتش
فرمود:« بیبی جان! شبها رو چه طور صبح میکنید؟!
حالتون چه طوره؟!
بهترید خانم؟!
یه نگاهی به سلمان کرد یه نگاهی به دور و برش کرد تا کسی نباشه که بشنوه، زینب نشنوه؛ حسین نشنوه؛ حسن نشنوه؛ علی نشنوه...
سلمان چی میگی؟! شبا از درد پهلو خوابم نمیبره...
پیغمبر توو بستره، دید بیبی داره گریه میکنه؛ بیبی رو صدا زد:« فاطمه جان دخترم بیا.
بیبی فاطمه زهرا سلام الله علیها اومد جلو.
ـ چیه بابا جان؟! قربونت برم
- این لحظههای آخر چرا گریه میکنی؟! چرا بیتابی میکنی؟!
- گفت:« بابا جان! شما رو دارم از دست میدم؛ آخه من که غیر شما و علی کسی رو ندارم.
پیغمبر یه چیزی در گوش حضرت فاطمه گفت:« فاطمه جان! نگران نباش؛ خیلی زود میای پیش من، دوری من و تو خیلی زیاد طول نمیکشه. بیبی یه خندهای زد و از پیغمبر جدا شد.
چند لحظه بعد پیغمبر حضرت علی رو صدا زد:« علی جان! بیا جلو باهات کار دارم».
حجره رو خالی کرد،
- همه برن بیرون فقط علی بمونه.
فاطمه هم داره از دور نگاه میکنه، پیغمبر چی میخواد به همسرش علی بگه؟!
دید هرچی پیغمبر میگه علی سرش و پایین میندازه میگه:« نعم، عَلیٰ عین».
پیغمبر یه چیزی در گوش علی گفت، میگن علی امیرالمومنین برافروخته شد.
-بله آقا! درست شنیدم، نباید حرفی بزنی. شاید به علی فرموده:« علی جان! میریزن در خونه، در خونه رو آتیش میزنند، باید صبر کنیا. میریزن دم خونه هتک حُرمت میکنند، حرفی نباید بزنیا. میریزن دم خونه، دخترم میاد پشت در...
علی جان! میریزن در خونه، وقتی دخترم میاد پشت در یه نفر از اینا لگد به در خونه میزنه...
تازه اینقدر میزنندش، انقدر سیلی به صورتش میزنند، انقدر غلاف به بازوش میزنند نباید حرفی بزنی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 کاش میشد که در این شعر زبان میشد لال
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کاش میشد که در این شعر زبان میشد لال
فاطمه باز دلش ریخت اذان گفت بلال؟
همچین که شروع کرد اذان بگه؛ همچین که رسید به نام مبارک پیغمبر، یهو بیبی یه نالهای زد و غش کرد افتاد...
حسنین سریع دویدند خودشون و رسوندند به #بلال
ـ بلال بس کن! دیگه اذان نگو؛ به خدا مادرمون غش کرده...
حوریه اینجوریه که حتی با یک اسم دلش اینطوری بهم میریزه...
کسی حق نداشت دفاع کنه...
دستای امیرالمومنین و بستن، به گردن مولا طناب انداختن. همچین که دستای مولا رو بستن دارن کشون کشون میکشن، یه مرتبه بیبی سریع دوید کمربند مولا رو گرفت.
صدا زد:« نمیذارم مولام و جایی ببرید»...
از یه طرف چندین نفر دارن مولا رو با طناب میکشن، از این طرفم بیبی یه تنه پای ولیش ایستاده، کمربند ولی خدا رو گرفته رها نمیکنه...
یه مرتبه اون نامرد دید دست این خانم جا نمیشه، اشارهای کرد:
- چرا ایستادید؟! چرا دست فاطمه رو از کمربند علی جدا نمیکنید؟!
اینقدر با تازیانه، با غلاف شمشیر که امام صادق علیهالسلام فرمودند:« علت شهادت مادر ما فاطمه همان ضرباتی بود که اون نامرد به بازو و پهلو زد...
اما یه مرتبه همه دیدن دست فاطمه جدا شد...
همچین که امیرالمومنین اومد بالا سر فاطمهش هرچی صداش میزد دید جواب علی رو نمیده، یه مرتبه صدا زد:« زهرا جان! من علیم! جواب علی رو نمیخوای بدی»؟!
شروع کرد از گوشههای چشم مولا اشک جاری شد، اولین قطرهی اشکی که رو صورت فاطمه افتاد، بیبی چشماش و باز کرد شروع کرد با امیرالمومنین حرف بزنه...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 گریه نکن 👉
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گریه نکن
تو که گریه میکنی میمیرم
گریه نکن
غمت از دنیا کرده سیرم
نبینم دیگه غربت رو توو چشات
بیا دردات و تقسیم کن با زهرات
درد و ناله واسه من
شب و کابوس واسه تو
بیکسیت غصهی من
غم ناموس واسه تو
یه دلِ خون واسه من
خونِ دیوار واسه تو
آتیش در واسه من
داغ مسمار واسه تو
« آه! مادرم؛ آه! مادرم»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
علی رو حلال کن واسه دست بستهش
نتونست که برداره اون در رو از روت
علی رو حلال کن که محسن فدا شد
علی رو حلال کن به حالت جفا شد
علی رو حلال کن برای همون روز
که پای مغیره به این خونه وا شد
علی رو نگاه کن، چی از من گذاشتی؟
تو قلبم غم و داغ رفتن گذاشتی
چرا توی اون بُقچه که دادی زینب
کنار کفنها یه پیرهن گذاشتی؟
یکی داره پیرهن رو میدزده
پیراهن که نه، کفن میدزده
یکی داره با یه کهنه خنجر
سر رو از روی بدن میدزده
ای حسینم، ای حسینم
ای ضیاء هر دو عینم
.
شور-لعناللهقاتلیکِ.mp3
زمان:
حجم:
2.92M
﷽
#شور_حماسی
#حضرت_زهرا
#فاطمیه_۱۴۰۴
#شور_حماسی حضرت زهرا (س)
بند1️⃣
لعن الله قاتلیکِ ، لعن الله ضاربیکِ
لعن الله ظالمیکِ - سیّدتی زهرا
به تو بانو درود و رحمت ، نور راهی تُو اوج ظلمت
زنی اما پر از شهامت - سیدّتی زهرا
زهرا ، تو خِیر و شرّو روبرو کردی
زهرا، با خطبه ها تو حقُّ رُو کردی
زهرا، سقیفه رو بی آبرو کردی
فرق حق و باطلو روشن میکنی
رختِ رسوایی تنِ دشمن میکنی
حتی اون یکی اگه روی منبره
تو ثابت کردی فقط مولا؛ حیدره
(یا زهرا مدد یا زهرا)
بند2️⃣
لعن الله قاتلیکِ ، لعن الله ضاربیکِ
لعن الله ظالمیکِ - سیّدتی زهرا
به تو داریم عرض ارادت ، با علی هستیم تا شهادت
با تو میشیم اهل برائت - سیّدتی زهرا
زهرا ، وارث ختم الانبیا هستی
زهرا ، قدرت تیغ مرتضی هستی
زهرا ، قوت قلب مجتبی هستی
بانوی حماسه ای بانوی علی
ای که هستی قوّت زانوی علی
قلب مجتبی فقط با تو مُحکمه
سردار جمل به تو رفته فاطمه
(یا زهرا مدد یا زهرا)
🖍️ #امیر_طاهری ✍
.
زمینه-یهروزیمیفهمم.mp3
زمان:
حجم:
3.85M
﷽
#زمینه_مناجاتی
#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه_۱۴۰۴
بند1️⃣
یه روزی میفهمم
که روزی مو تو رسوندی
پای همین سفره
منو آوردی نشوندی
تُو سفرهی خودت - نون بیاته و
ولی به من آب و نون دادی
از لقمهی خودت - زدی برای من
تو مادریتو نشون دادی
بیبی فاطمه ، وجود تو گرمای ، دست سردمه
بیبی فاطمه ، برا منی که تنهام ، تو یعنی همه
( بی بی فاطمه ، تویی مادرم۳ )
بند2️⃣
هر جا گره افتاد
توی کارم تو رسیدی
شاید برات مُردم
آخه خدارو چی دیدی
تو مادر منی - پناه بچَّتی
کي به فکر منه الّا تو
با دستای زخمیت - دستاسو چرخوندی
میچرخه زندگی مون باتو
بیبی فاطمه ، از این همه لطف تو ، هرچی بگم کمه
بیبی فاطمه ، برا منی که تنهام ، تو یعنی همه
( بی بی فاطمه ، تویی مادرم۳ )
🖍️ #امیر_طاهری✍
.