eitaa logo
آیات و روایات اجتماعی
1.3هزار دنبال‌کننده
88 عکس
14 ویدیو
0 فایل
آیات و روایات با رویکرد اجتماعی ارتباط با حقیر/سوالات، اشکالات و نقدها: @yahadi71 گلچینی از فهرست مطالب کانال: https://eitaa.com/AyatRevayatEjtemai/72
مشاهده در ایتا
دانلود
آیات و روایات اجتماعی
💠 قاطعیت و عدالت علی(ع) نسبت به خطای یاران و نزدیکانش 🔺«#نجاشى» یکی از یارانِ شاعر امیرالمومنین(ع)
📌پ.ن: 1️⃣ تنها وسيله يا مهم‌ترين وسيله‌ى آن عصر، شعر بود كه دلها را متوجه مى‌كرد. در آن زمان، يك شاعر در جامعه بسیار ارزش داشت، چرا که مى‌توانست فضا و را تغییر دهد. شاعر در آن روز، تقريباً نقش امروز را ايفا مى‌كرد؛ چرا که مردم شعر را سریع حفظ کرده و دهان به دهان نقل مى‌كردند. دقت کنیم که حضرت در چنین فضا و بستری می آید و با چنین نیروی کارآمد و ارزشمندی، اینچنین برخورد میکند. 2️⃣ بعد از نیز عده ای همین مشی را دنبال کردند و میگفتند: اين‌گونه كه با ما رفتار كرد يا دستگاه با ما رفتار مى‌كند، مجبور مى‌شويم برويم و مثلاً به فلان دشمن پناهنده شويم! كأنه پناهنده شدن به دشمن، براى دستگاه بدتر است تا براى خود آنان! همين تهديد را به امير المؤمنين نیز مى‌كردند كه «شما با اين كارتان ما را وادار كرديد كه برويم به جاهايى كه تاكنون نمى‌خواستيم برويم!» 3️⃣ حضرت در جواب آنان، بيان عجيبى دارد. آن حضرت با خونسردى و درعين‌حال، روشنگرانه با قضيه برخورد مى‌كند و میگویند: مگر چه اتفاقى افتاده است‌؟ مگر آسمان به زمين آمده است‌؟ فردى است از مسلمانان كه مرتكب خلافى شده است و ما هم را بر او جارى كرديم. اين براى خودش هم بهتر است. «زكاة له و تطهيراً»؛ حدى كه بر او جارى كرديم، او را پاك مى‌كند، مى‌دهد؛ جان او را پاك مى‌كند. 4️⃣ در نظر امير المؤمنين، كارى كه انجام گرفته، صددرصد طبق است؛ در حالى كه ديگر قدرتمندان عالم اين‌گونه نيستند. حتى كسانى كه اندكى از قدرت برخوردارند،(نه قدرتهاى مطلق و زياد) در اجراى احكام و قوانين و حدود الهى بين دوستان و دشمنان خود فرق مى‌گذارند؛ اما حضرت، فرقى نمى‌گذارد. اين، براى ما است. 5️⃣ و ، امری شایع در فضای سیاسی است. امیرالمومنین در این ماجرا، عملا این سیاست را رد کرده و نشان دادند حتی اگر هم حزبی شما نیز دچار خطا و اشتباهی شد، نباید آن را توجیح کرد بلکه همیشه ملاک و شاخص باید حق و باشد. 6️⃣ معناى آن است كه قانون، مقرّرات و رفتارها نسبت به همه‌ى افراد جامعه يكسان باشد و كسى امتياز ويژه‌اى بدون دليل نداشته باشد. اين معناى عدل اجتماعى است. اميرالمؤمنين اين كار را كرد. اساس على(ع) اين بود. نسبت به نجاشی هم خیلی ها آمدند و گفتند: آقا! ايشان اينقدر براى شما شعر گفته، اينقدر به شما محبّت كرده است؛ اينقدر دشمنهاى شما دنبالش آمدند، سراغ دشمنهاى شما نرفت؛ او را يك طور نگه داريد. حضرت کوتاه نیامد. علتش هم عدالت حضرت بود. گفته شده: «قتل فى محراب عبادته لشدّة عدله» ؛ عدالت اميرالمؤمنين موجب شد كسانى كه صاحب نفوذ بودند، نتوانند او را تحمّل كنند. 7️⃣ البته همين امير المؤمنين، وقتى كسى کرده بود و نزد حضرت آمد؛ حضرت فرمود: چقدر قرآن بلدى‌؟ آيه‌ى قرآن خواند. حضرت گفت: «وهبت يدك بسورة البقرة». دست تو را كه بايد قطع مى‌كردم، به سوره‌ى بقره ؛ برو. اين تمايز بيجا نيست. (مطالعه کامل روایت) اين امتياز، به خاطر سوره‌ى بقره و به خاطر قرآن است. امير المؤمنين در ملاحظه‌ى اصول و ارزشها و معيارها، هيچ ملاحظه از كسى نمى‌كرد. آنجا آن آدم را كه فسق و فجور ورزيده است، به خاطر فسق و فجورش حدّ شرعى مى‌زند و ملاحظه‌ى اين را كه او به حال من خيرى دارد، نمى‌كند. اما اينجا به خاطر قرآن، از حدّ دزدى صرف نظر مى‌كند. 📚 آیت الله خامنه ای، با کمی تلخیص. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 چرا بنی امیه و بنی العباس، ائمه(ع) را به شهادت میرساندند؟ 🔺(ع) در تحلیل این سوال میفرمایند: وقتی متوجه شد که زوال حکومتش به دست (ع) است، دستور داد تا شکم همه زنان باردار بنی اسرائیل را پاره کرده و موسی را بکشند لذا بیش از 20 هزار نوزاد را کشت، اما چون موسی تحت حمایت خداوند بود، به او دست نیافت. 🔺بعد حضرت ادامه میدهند که: و نیز چون میدانستند شان به دست ماست لذا با ما دشمنی کرده و به دنبال کشتن ما افتادند، به طمع اینکه به قتل قائم اهل بیت موفق بشوند تا حکومتشان بواسطه ما نابود نشود. (كَذَلِكَ بَنُو أُمَيَّةَ وَ بَنُو الْعَبَّاسِ لَمَّا وَقَفُوا عَلَى أَنَّ زَوَالَ مُلْكِهِمْ وَ مُلْكِ الْأُمَرَاءِ وَ الْجَبَابِرَةِ مِنْهُمْ عَلَى يَدِ الْقَائِمِ مِنَّا نَاصَبُونَا الْعَدَاوَةَ وَ وَضَعُوا سُيُوفَهُمْ فِي قَتْلِ آلِ الرَّسُولِ وَ إِبَادَةِ نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِي الْوُصُولِ إِلَى قَتْلِ الْقَائِم‏) 📌پ.ن: این بیان حضرت یعنی ما ائمه(ع) به تبع اسلام، داعیه و داریم اما این حق از ما سلب شده است و سلاطین جور میدانند که ما به دنبال پس گرفتن این حق هستیم و اساسا برای همین به ما سخت میگیرند. این یعنی اسلام، دینی است، به دنبال قدرت و حکومت است. ، همان اسلام ناب و حقیقی است. چیزی که امروز به دلایل مختلف برخی با آن مبارزه میکنند. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 رسانه و به دست گرفتن افکار عمومی؛ تنها مسیر پیروزی و فتح 🔺مرحوم نقل میکند: در عصر خلافت پدرش، برای بجا آوردن ، وارد مکه شد. وقتی طواف کرد و خواست به دست بكشد، از شدت ازدحام نتوانست. لذا براى او منبرى نهاده و مردم شام اطرافش را گرفتند. 🔺در همين حال، (ع) وارد شده و شروع به طواف کعبه فرمودند و چون به محل حجر الاسود رسيدند، مردم با و به جهت حرمت و حضرت كنار رفتند تا ایشان نزد حجر الاسود حاضر شود. 🔺اين اتفاق، هشام را به خشم آورد. مردى شامی، از هشام پرسيد: اين شخص كيست كه مردم اينچنين به او احترام گذاشته و راه را براى او گشودند؟ هشام براى اينكه مردم شام به امام سجاد راغب نشوند، گفت: او را نمى‌شناسم. 🔺 که آنجا حاضر بود، گفت: ولى من او را مى‌شناسم. آن مرد شامى گفت: او كيست‌؟ فرزدق شروع کرد در قالب ، به زیبایی تمام، به روایت و توصیف حضرت پرداختن. 🔺 در توصیف حضرت، چنان موثر واقع شد که هشام شده و دستور داد فرزدق را كنند. وقتی اين خبر به امام سجاد(ع) رسيد، 12 هزار درهم براى او فرستاده و گفتند: اى ابوفراس! ما را معذور دار كه اگر بيش از اين داشتيم براى تو مى‌فرستاديم. (قال: أَعْذِرْنَا يَا أَبَا فِرَاسٍ! فَلَوْ كَانَ عِنْدَنَا أَكْثَرُ مِنْ هَذَا لَوَصَلْنَاكَ بِه‏) 🔺فرزدق آن را پس فرستاد و خطاب به حضرت گفت: اى پسر پيامبر! شعر و روایت گری من، فقط‍‌ براى و رسول خدا بود و نمى‌خواهم با چيز ديگرى آميخته شود. (قَالَ: يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! مَا قُلْتُ الَّذِي قُلْتُ إِلَّا غَضَباً لِلَّهِ وَ لِرُسُلِهِ وَ مَا كُنْتُ لِأَرْزَي عَلَيْهِ شَيْئا) 🔺حضرت دوباره آن را براى او برگرداند و پيام داد: تو را سوگند مى‌دهم به حق خودم بر تو كه آن را بپذيرى كه خداوند از نيت تو آگاه است و آن را پذيرفته است. اینجا بود که فرزدق آن را پذیرفت و از زندان نیز آزاد شد. (قَالَ: بِحَقِّي عَلَيْكَ لَمَّا قَبِلْتَهَا فَقَدْ رَأَى اللَّهُ مَكَانَكَ وَ عَلِمَ نِيَّتَك‏) 📌پ.ن: اهل بیت(ع) به شدت، به شعر و ، اهمیت ویژه‌ای می‌دادند، چرا که شعر در آن عصر، به‌عنوان مهم‌ترین ، تبلیغاتی و فرهنگی شناخته می‌شد. ▫️شعر در فرهنگ عرب جاهلی و صدر اسلام، نه تنها یک بلکه ابزاری برای انتقال پیام، ثبت وقایع، و تأثیرگذاری بر بود. اساسا در آن عصر، به عهده و بود. ▫️امروز نیز مهمتر از اتفاقات واقعی و خارجی، از آن ماجراست، چیزی که بواسطه آن، افکار عمومی تحت تاثیر قرار گرفته و میشود. چیزی که امروز، تبدیل به فضای رسانه ای ما شده است. ▫️باید بدانیم که ، به دست گرفتن افکار عمومی بواسطه روایت گری قوی و صحیح ماست. چه بسا بتوان گفت، امروز دیگر رسانه، یک پیوست بر واقعیت نیست بلکه است. ای کاش اول ما و مسئولین عزیز این را درک کنیم و ثانیا برای حل آن اقدام درست کنیم. ▫️مسئله ای که امروز در پیام خطاب به رئیس صداوسیما عیانِ عیان بود و ناراحتی ایشان را فریاد میزد. البته که مخاطب واقعی آن، نه تنها صدا و سیما بلکه همه ما بودیم، همه ما... 🔸«جناب آقای ! شما و این حضرات نقش بی‌بدیل و تبلیغ را در پیکارهای کنونی جهان-که بیش از همیشه است- میدانید. 🔸امروز پیروزی یک طرف را توانایی او در گرفتن و رساندنِ پیام و او از واقعیت، رقم میزند؛ بسیار پیش و بیش از آنکه وارد میدان شوند و در آن اثر بگذارند. 🔸ما در این عرصه‌ی مهم باید دقت و تلاش و ابتکار خود را مضاعف کنیم. این پیام من به این همایش است» 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 چگونگی تعامل با انواع کشورهای غیرمسلمان و کافر 🔰 قرآن کریم در آیه 8 سوره ممتحنه میفرماید: ▫️خداوند شما را از و رعايت نسبت به كسانى كه در راه دين با شما پيكار نكردند ▫️و شما را از خانه و ديارتان بيرون نکردند، نهى نمی‏كند ▫️چرا كه خداوند را دوست دارد. 🔰 در آیه 9 این سوره نیز میفرماید: ▫️«خداوند تنها شما را از دوستى و رابطه با كسانى نهى میكند كه در امر دين با شما نبرد كردند ▫️و شما را از خانه هايتان بيرون راندند ▫️يا به بيرون ‏راندن شما كمك كردند ▫️و هر كس با آنان، داشته باشد، و ستمگر است!» 🔰ذیل این دو آیه شریفه میتوان به چند نکته اشاره کرد: 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
آیات و روایات اجتماعی
💠 چگونگی تعامل با انواع کشورهای غیرمسلمان و کافر 🔰 قرآن کریم در آیه 8 سوره ممتحنه میفرماید: ▫️خداون
1️⃣ ملاكِ موضع‌گيرى‌هاى مسلمانان عليه كفّار، «نحوه‌ى تعامل كفّار و آنها با مسلمانان» است؛ نه صرفا آنها. براساس این آیات،، غیرمسلمانان، کفار و مشرکین به دو دسته تقسیم میشوند: 1. : گروهى كه آشکارا در مقابل مسلمين ايستاده و دشمنی شان را اعمال میکنند. ➕در این صورت، هرگونه ارتباط، پیوند، محبت و دوستی با آنها، نهی شده است و از آنها تعبیر به «» میشود. ▫️گاهی عده ای در زبان میکنند اما در ، دشمنی کرده و از پشت خنجر میزنند. اینها نیز جزو همین دسته اند. ▫️گاهی گروهی خود مستقیم به نبرد با مسلمانان دست نمیزنند اما به دشمن میکنند، انواع و اقسام کمک ها، از مالی گرفته تا فکری و انسانی و... . اینها نیز جزو همین دسته اند. 2. (چه مُعاهَد، چه غیرمُعاهَد): گروهی که در عين كفر و شرك شان، در صدد دشمنی و ضربه زدن به مسلمانان نیستند، حتى ممکن است پيمان ترك مخاصمه و دشمنی با مسلمانان نیز ببندند. ➕در این صورت، نيكى كردن و اظهار محبت با آنها، پیوند و ارتباط با آنها، هیچ اشکالی ندارد. لذا به آنها «» گفته نمیشود، هرچند «» هم باشند. ▫️این یعنی شما باید با همه کشورها و ملت های دنیا که دشمنی با شما ندارند، بچینید. 🔺پس این آیات، یک اصل و ، در چگونگی ارتباط با غیرمسلمانان و کفار را مطرح میکند که تکلیف امروز ما را در ارتباط با کشورهای مختلف مشخص میکند، اینکه با و ، با و و... چگونه باید تعامل کرد. البته در تشخیص مصداق نیز خیلی باید دقت کرد تا فریب نخورد. 🔺نکته مهم آن است که نزد خدای متعال، جرائمى مانند آسيب رساندن به مال و جانِ مسلمانان، از جُرم ، بزرگ‌تر است. براساس این ملاک، مثلا در ارتباط با کشورها نباید اینگونه گفت که: «چون امپراتور روم، است، ولى عبدالملك، است، پس عبدالملك به ما است.»؛ 🔺بلكه بايد گفت: «از بين اين دو، آنكه و زيانش براى جامعه و عالَم اسلام بيشتر است و جامعه از او آسیب و لطمه‌ى بيشترى میبیند، براى اسلام است.» چون در اين آيه، تكيه و ملاک، روى آنها با مسلمانان است. 🔺پس بايد با كسانى شديد بود كه با هويّت، اسلام، مليّت، كشور، تماميت ارضى، استقلال، شرف، عزّت، ناموس، سنّتها، فرهنگ و ارزشهاى ما مبارزه مى‌كنند. یعنی در عمل، دشمنی خود را اعمال میکنند. یعنی مهم، «» است، نه «». 2️⃣ این «أَنْ تَوَلَّوْهُم‏» عام هست یعنی هر نوع پيوستگى با چنین كفّاری، چه وابستگی ، چه وابستگى ، چه وابستگی روحى، چه وابستگی ، چه وابستگی و... نرم ترین وابستگی و تعلق که وابستگی عاطفی است هم نهی شده چون وقتی شما چیزی را دوست داشتید، کم کم این وابستگی به دیگر حیطه ها هم کشیده میشود و ارتباط و تعلق گسترده تر خواهد شد. این میشود یک خط روشن در سیاست داخلی و خارجی اسلام. 3️⃣ مسئله فقط سر کسانی که مستقیم اقدام میکنند نیست بلکه کسانی که به آنها نیز میکنند، داخل در آیه شریفه هستند. گاهی کسی مستقیم به دشمنی با جمهوری اسلامی می آید، بمب گذاری میکند، ترور میکند و... اینکه حکمش روشن شد اما گاهی یکی خود جرئت چنین کاری ندارد اما به او که اقدام عملی میکند، کمک میکند. حتی ممکن است با یک ، یک تایید کردن(مثلا دوست داشتن یا لایک کردن پست فلان آدم معلوم الحال) تا کمک عملی، میدانی، مالی و... ، همه داخل در آیه شریفه هستند. یعنی نباید دوستی و علقه ای با اینها داشت. خدای متعال در ادامه می فرمایند: هركس با اينها رابطه و پيوند ولايت برقرار كند، اعم از ولايتِ دوستى یا ولايتِ همكارى یا ولايتِ سياسى و غيره، «فَأُولٰئِكَ هُمُ اَلظّٰالِمُونَ‌». 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
به بهانه شهادت امام هادی علیه السلام... 👇👇👇
💠 نحسی روزگار یا مجازات اعمال؟ 🔺 به نقل از حسن بن مسعود می‌گوید: روزی به محضر (ع) رفتم، در حالی که انگشتم آسیب دیده بود. همچنین یک سوارکار نیز به من برخورد کرده و شانه‌ام آسیب دید. علاوه بر این، بخشی از لباسم نیز در شلوغی جمعیت پاره شده بود. 🔺خطاب به آن روز گفتم: «براستی که روز و هستی! خدا مرا از شرّ تو حفظ کند.» امام هادی(ع) فرمود: ای حسن! تو که با ما رفت و آمد داری، چرا خودت را به گردن یک [=روزگار] می‌اندازی؟! (يَا حَسَنُ! هَذَا وَ أَنْتَ تَغْشَانَا تَرْمِي بِذَنْبِكَ مَنْ لَا ذَنْبَ لَه؟‏) 🔺حسن میگوید: با این جمله حضرت، عقلم سر جایش آمد و فهمیدم که اشتباه کرده ام. لذا گفتم: ای مولای من! ، خدا مرا ببخشد. 🔺امام فرمود: ای حسن! گناه روزها چيست كه شما هر وقت خود اشتباه کرده و گرفتار میشوید، به روزگار داده و آن را مینامید؟ (يَا حُسْنُ! مَا ذَنْبُ الْأَيَّامِ حَتَّى صِرْتُمْ تَتَشَأَّمُونَ بِهَا إِذَا جُوزِيتُمْ بِأَعْمَالِكُمْ فِيهَا؟) گفتم: برای همیشه از خداوند کرده و این من است. 🔺امام فرمود: ▫️به خدا قسم [این عذرخواهی ظاهری یا این دشنام ها] سودی برای شما ندارد. وقتی کسی یا چیزی که تقصیر و گناهی نکرده را می‌کنید، قطعا خداوند نیز شما را میکند. لذا باید این شیوه را واقعا رها کنید. (وَ اللَّهِ مَا يَنْفَعُكُمْ وَ لَكِنَّ اللَّهَ يُعَاقِبُكُمْ بِذَمِّهَا عَلَى مَا لَا ذَمَّ عَلَيْهَا فِيهِ) ▫️ای حسن! مگر نمی‌دانی که و و مکافات عمل در دنیا و آخرت، بدست ، اوست که دیر یا زود، جزای اعمال انسان را می‌دهد؟! (أَ مَا عَلِمْتَ يَا حَسَنُ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْمُثِيبُ وَ الْمُعَاقِبُ وَ الْمُجَازِي بِالْأَعْمَالِ عَاجِلًا وَ آجِلا؟) 🔺عرض کردم: بله مولای من! امام فرمود: دیگر این را تکرار نکن و حوادث ناگوار را به گردن نینداز! و در مورد یعنی حوادث خوب و بدی که در زندگی رخ می‌دهد، نقشی برای نحس بودنِ روزها قائل نشو! (لَا تَعُدْ وَ لَا تَجْعَلْ لِلْأَيَّامِ صُنْعاً فِي حُكْمِ اللَّه‏) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
📌پ.ن: ▫️«روزها پى‌درپى ميگذرند. همه‌ى روزها هم از لحاظ وضع طبيعى در اين گيتى يكسانند، ولى بعضى از روزها به خاطر كه بسيارى از آن تقديرات هم با رقم زده ميشود، وضع خاصى پيدا ميكنند. ▫️يك روز ميشود روز كه همه‌ى تاريخ و همه‌ى بشريّت، از فيض فداكاريهاى آن روز بهره و سهم ميبرند. روزى به نام عاشورا كه هيچ ستمگرى از آن سود نديده است، خيلى باارزش است. درواقع هميشه ستم‌كشيدگان و ، از خاطره‌ى عاشورا سود و بهره گرفته‌اند؛ امّا چرا چنين شد؟ ▫️چون آن حادثه‌ى عظيم و آن فداكارىِ بزرگ، از شخصِ مطهّر و مقدّس معصوم(عليه السّلام) و همراهان و ياران او تراوش كرد. عاشورا را آنها عاشورا كردند و به آن عظمت بخشيدند... ▫️يك روز هم ميشود روز كه آنجا هم به اراده و ، آن عظمت را پيدا ميكند. ايام گوناگونى در تاريخ، از اين قبيل داريم. البتّه روزهايى هم كه شخصى - يك شخص مؤثّر - در آن روزها اراده‌ى سوئى انجام ميدهد؛ يا يك و جمعيّت، و سستى از خود نشان ميدهد، در تاريخ مشخّص ميشود و ميماند. ▫️اين قِسْم روزها، هستند. مردم غالباً چنين روزهايى را ميكنند، در حالى كه روزها گناهى ندارند. گناه از آنِ كسانى است كه روزها را با يا خودشان مستحقّ كردند. ▫️فرض بفرماييد آن روزى كه در اين كشور يك عدّه نشستند و را بر گُرده‌ى اين ملّت مسلّط كردند، روز و بدى است. نحوست اين روز براى خاطر كارى است كه آن عدّه انجام دادند... كسانى كه آن روز و روزهاى مانند آن را ميشناسند، آنها را ميكنند؛ در حالى كه لعنت متعلّق به كسانى است كه آن كارها را انجام دادند. ▫️روزها كه ندارند... اين جريانات و حركتها، است. همه جاى تاريخ پر از نشانه‌هاى بر نوارِ گذراى ايام و ليالى است. اين، ما را زياد ميكند.» آیت الله خامنه ای، 19/10/1373. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 تک خوری ممنوع 🔺در این حدیث قدسی دارد که به تنهایی به صحرا میرفت. خداوند به او وحی کرد که چرا به تنهایی به سمت ما می آیی؟ 🔸داوود گفت: اشتیاق من به دیدار تو زیاد شده و این خلق و ، مانع رسیدن من به تو هستند، اینها بین ما فاصله انداخته اند لذا آنها را رها کرده ام و به تنهایی به سراغ تو آمده ام. 🔸خدای متعال به او وحی کرد: داوود! به سوی خود بازگرد، اگر بتوانی دست یک بنده ای که از من است را در دست من بگذاری، اگر بتوانی یک را با من آشتی بدهی، این چیزی است که تو را ماندگار خواهد کرد، این چیزی است که من از تو میخواهم. ➕: «فَإِنَّكَ إن تَأتِني بِعَبدٍ آبِقٍ اثبِتكَ فِي اللَّوحِ جَميلا» 📌پ.ن: خیلی وقت ها خواستیم خودمون تنهایی تک خوری کنیم اما از اینها مهمتر اینه که چقدر تونستیم یکی رو به خدا و اهل بیت وصل کنیم؟ اصلا برا این کار، احساس وظیفه میکنیم؟ حاضریم سختی این کار رو بجون بخریم؟ حاضریم کمی کمتر به اعمال خودمون برسیم ولی بیشتر برای بقیه وقت بگذاریم؟ حقیقتا کار سختی است، خود را وقف دیگران کردن... 📍آیات و روایات اجتماعی|عضو شوید📍
💠 «پشه های سرگردان» نباشیم! 🔰 امیرالمومنین(ع) در میفرمایند: مردم سه دسته اند: 1️⃣ عالم ربّانی (فَعالِمٌ رَبّانِي) 2️⃣ دانشجوی در مسیر رستگاری (مُتَعَلِّمٌ عَلى سَبيلِ نَجاة) 3️⃣ پشه های سرگردان (هَمَجٌ رَعاعٌ) 🔺حضرت در توصیف گروه سوم میفرمایند: پشه‌هاى سرگردان، افرادی اند كه پيرو هر صدايند و با هر بادى، به آن سو رفته و از فروغ دانش، پرتو نگرفته‌ و به استوانه‌اى محكم، پناه نبرده‌اند. (هَمَجٌ رَعاعٌ أتباعُ كُلِّ ناعِقٍ‌، يَمِيلونَ مَعَ كُلِّ ريحٍ‌، لَم يَستَضيئوا بِنورِ عِلمٍ‌، و لَم يَلجَأُوا إِلى رُكنٍ وَثيق) 🔰 یکی از مصادیق دسته سوم، افرادی اند که بواسطه اشخاص، دین دار شده اند. شاخص و ملاک برای آنها، افرادند، نه حق و حقیقت. به نقل از امام صادق(ع) میفرماید: ▪️کسی که به واسطه افراد و ، به دين روى آورد، به واسطه همان افراد و شخصیت ها نيز از دين بيرون مى‌رود اما کسی که به واسطه و سنّت به دين روى آورد، كوه‌ها از پاى در مى‌آيند، ولى او ثابت مى‌ماند. (مَن دَخَلَ في هذَا الدّينِ بِالرِّجالِ، أَخرَجَهُ مِنهُ الرِّجالُ كَما أَدخَلوهُ فيهِ‌، و مَن دَخَلَ فيه بالكتابِ و السنَّةِ، زالَتِ الجبالُ قبلَ أَن يَزول) 🔰 شیخ طوسی در امالی نقل میکند: در نبرد جَمَل، ، وقتی طرفین نبرد را میبیند، به حضرت امیر میگوید: اى اميرمؤمنان! من ، و را نمیبینم، مگر اینکه بر حق هستند! (مَا أَرَى طَلْحَةَ وَ اَلزُّبَيْرَ وَ عَائِشَةَ أَضْحَوْا [اِحْتَجُّوا] إِلاَّ عَلَى حَقٍّ!) 🔺حضرت امیر در پاسخ میفرمایند: اى حارث! به‌راستى كه اگر زير پايت را بنگرى اما به بالاى سرت نگاه نکنی، از حق، مى‌شوى. به راستى كه حق و باطل با افراد شناخته نمى‌شوند؛ ليكن را با پيروى پيروان حق بشناس، و باطل را با دورى جُستن آنان كه از آن دورى مى‌جويند. (إِنَّكَ إِنْ نَظَرْتَ تَحْتَكَ وَ لَمْ تَنْظُرْ فَوْقَكَ جُزْتَ عَنِ الْحَقِّ، إِنَّ الْحَقَّ وَ الْبَاطِلَ لَا يُعْرَفَانِ بِالنَّاسِ، وَ لَكِنْ اعْرِفِ الْحَقَّ بِاتِّبَاعِ مَنِ اتَّبَعَهُ، وَ الْبَاطِلَ بِاجْتِنَابِ مَنِ اجْتَنَبَهُ) 🔺حارث گفت: چرا مانند و نباشم‌؟ حضرت پاسخ داد: عبداللّه بن عمر و سعد، از دست کشیدند، هرچند را نيز يارى نرساندند. حالا از كى آن دو، پيشوايان خوبى بوده‌اند تا از آنان پيروى شود؟! (إِنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عُمَرَ وَ سَعْداً أَخْذَلَا الْحَقَّ وَ لَمْ يَنْصُرَا الْبَاطِلَ، مَتَى كَانَا إِمَامَيْنِ فِي الْخَيْرِ فَيُتَّبَعَان‏؟) 🔰 در گزارش دیگری در ، حارث خطاب به حضرت میگوید: آيا مى‌پندارى كه من را بر گمراهى مى‌بينم‌؟! (أتَراني أظُنُّ أصْحابَ الجَملِ كانوا علىٰ ضَلالَةٍ؟!) 🔺حضرت در پاسخ حارث میفرمایند: مشکل تو این است که را نشناخته ای، تا بواسطه آن، را بشناسى و را نشناخته ای، تا بواسطه آن باطل گرايان را بشناسى. (إنّكَ لَم تَعْرِفِ الحقَّ فتَعْرفَ مَن أتاهُ‌، ولَم تَعْرِفِ الباطِلَ فتَعْرِفَ مَن أتاه) 📌پ.ن: برای اینکه دین را بیاموزیم، قطعا یکی از طرق، رجوع به افراد و اساتید این حوزه است. ولی افراد صرفا ای برای فهم حقیقت اند، نه اینکه نقش داشته باشند. نباید در اشخاص متوقف شد. اما نکته مهم آن است که خیلی ها، اینگونه به مسئله نگاه نمیکنند. ▫️اینکه فلان آقای هم حزبی یا فلان سایت هم فکر حرفی زده، لزوما به این معنا نیست که باید بدون تحقیق پذیرفت، آن هم در عصر امروز که نمیشود به هیچ چیز اعتماد کرد، حتی دو چشم خودمان. ▫️توجه به چند نکته میتواند خیلی کمک کارمان باشد: اولا اهل باشیم و حرف هیچ کس را بدون تحقیق، صددرصد تلقی به قبول نکنیم. ثانیا قطعا همه نمیتوانند اهل تحقیق باشند و یا حتی اهل تحقیق نیز نمیتوانند در تمام حیطه ها اهل تحقیق باشند، پس در رجوع به افراد، به کاربلد و کارکشته، و اهل و رجوع کنیم، نه هر کسی که ادعای آن را دارد. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 واکنش انسان های بی ظرفیت در حالات مختلف زندگی (بخش اول) 1️⃣ دوگانه اول: 🔺کم ظرفیتی در برابر مشکلات: ▫️«وَلَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كَفُورٌ»؛ (هود:9) ▫️اگر از سوی خود [چون سلامتی، ثروت، اولاد و امنیت] به انسان بچشانیم، سپس آن را [به علتی ] از او سلب کنیم، بسیار شده و [نسبت به نعمت هایی که دارا بود] بسیار کننده خواهد بود. 🔺خودباختگی هنگام نزول نعمات: ▫️«وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّئَاتُ عَنِّي ۚ إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ»؛ (هود:10) ▫️اگر پس از ناراحتی، و آسیبی که به او رسیده، خوشی و به او بچشانیم، قطعاً خواهد گفت: همه و آسیب ها از زندگی ام رفت [و دیگر بازنخواهد گشت و] مسلماً در آن حال [که از حوادث آینده است] بسیار شادمان و خواهد بود. 2️⃣ دوگانه دوم: 🔺ناامید در سختی ها: ▫️«لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ»؛ (فصلت:49) ▫️انسان از و رفاه خسته نمی شود، اما اگر به او رسد، به شدت و می شود. 🔺مغرور در راحتی ها: ▫️«وَ لَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِنَّا مِنْ بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُولَنَّ هَٰذَا لِي وَ مَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَ لَئِنْ رُجِعْتُ إِلَىٰ رَبِّي إِنَّ لِي عِنْدَهُ لَلْحُسْنَىٰ»؛ (فصلت:50) ▫️و اگر او را از سوی خود پس از آسیبی که به او رسیده خوشی و بچشانیم قاطعانه می گوید: این [خوشی و رفاه] ویژه من است [و به خاطر به من رسیده است] و گمان نمی کنم که برپا شود، و [به فرض برپا شدن] اگر به سوی پروردگارم باز گردانده شوم، برای من نزد او خواهد بود! (ادامه دارد...) 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9
💠 امر به معروف، به شیوه امام سجاد(ع) 🔺 در کافی و در من لایحضر به نقل از نقل میکنند که سدیر به همراه پدر، پدربزرگ و عمويش در مدينه وارد حمّامى میشوند. 🔺در قسمت رختكن حمام با (ع) روبرو میشوند، درحالیکه حضرت را نمیشناسند. حضرت شروع به خوش و بش با آنها کرده و از آنها میپرسد: از كدام طايفه‌ايد؟ آنها میگویند: عراق. حضرت پرسید کدام منطقه؟ میگویند: . 🔺حضرت آنها را تحویل گرفته و میگویند: مرحبا بر شما اى خوش آمديد، شما ما هستید مانند جامۀ زيرين و نزديك و چسبيده به تن، نه لباس بالا پوش. یعنی شما از حیث ، به ما اهل بيت نزدیک ترید. (فَقَالَ: مَرْحَباً بِكُمْ يَا أَهْلَ اَلْكُوفَةِ وَ أَهْلاً أَنْتُمُ اَلشِّعَارُ دُونَ اَلدِّثَارِ) 🔺بعد از گرفتن ارتباط اولیه، حضرت به آنها میگوید: اینکه از لُنگ برای خود استفاده نمیکنید، علتی دارد؟ آیا مانعی برای عدم استفاده از آن وجود دارد؟ بعد استناد به کلام رسول خدا میکنند که حضرت فرمود: ديدن عورت مؤمن بر مؤمن ديگر حرام است. (قَالَ: وَ مَا يَمْنَعُكُمْ مِنَ اَلْإِزَارِ؟ فَإِنَّ رَسُولَ اَللَّهِ(ص) قَالَ: عَوْرَةُ اَلْمُؤْمِنِ عَلَى اَلْمُؤْمِنِ حَرَامٌ) 🔺از این عبارت، اینگونه بر می آید که سدیر و همراهان، لخت و بوده اند، بلکه در حمام مشی اینچنین بوده است. در ادامه براساس نسخه من لایحضر، عموی سدیر به دنبال قطعه كرباسى میفرستند اما براساس نسخه کافی، امام سجاد(ع) به آنها میدهند و بعد آن را چهار تکه کرده و دور خود میبنند و بعد داخل حمام میشوند. 🔺وارد حمام که شدند، امام سجاد رو به پدربزرگ سدیر کرده و میفرمایند: اى پیرمرد! چه چیزی مانع شده تا محاسنت که سفید شده را و رنگ کنی؟ (فَقَالَ: يَا كَهْلُ! مَا يَمْنَعُكَ مِنَ اَلْخِضَابِ؟) 🔺پیرمرد پاسخ میدهد: من به خدمت كسى رسيده‌ام كه از من و تو بهتر بود، اما خضاب نميكرد. حضرت از او پرسید: او كيست كه از من بهتر بوده است‌؟ (فَقَالَ: وَ مَنْ ذَاكَ اَلَّذِي هُوَ خَيْرٌ مِنِّي؟) 🔺پیرمرد گفت: من محضر (ع) را درك كرده‌ام و او خضاب نميكرد. حضرت وقتی این جمله پیرمرد را شنید، سر به زیر انداخته و عرق میریخت. سپس در جواب پیرمرد فرمود: راست و درست ميگوئى. 🔺سپس حضرت ادامه داد: اى پیرمرد! اگر خضاب كنى كه رسول خدا(ص) خضاب ميفرمود و او برتر از على(ع) بود، در این صورت از پيامبر تبعیت کرده ای اما اگر خضاب هم نكنى، باز به علىّ‌(ع) تأسّى كرده‌اى. 🔺سدیر میگوید: وقتی از حمام خارج شدیم، تازه آنجا بود که متوجه شدیم این شخصی که هم کلام ما بود، امام سجاد(ع) بود که فرزندشان امام باقر(ع) نیز ایشان را همراهی میکرد. ➕(مطالعه کامل روایت) 📌پ.ن: توجه به چند نکته لازم است: 1️⃣ این مدل مواجهه حضرت، در بستری است که افراد در حمام، حتی عورتین خود را هم ظاهرا نمیپوشانده اند، یعنی مسئله، مسئله ساده ای در پیش روی حضرت نبوده است. 2️⃣ آن افراد، حضرت را نمیشناخته اند و اینگونه نبود که مثلا آنها به خاطر شخصیت و جایگاه حضرت باشد بلکه اثرپذیری آنها به حضرت در مقابل منکر آنها برمیگردد. 3️⃣ حضرت در همان ابتدا، مستقیم آنها را نهی از منکر نمیکند بلکه ابتدا با خوش و بش کردن و پرسش از محل زندگی و کار را آغاز میکند. 4️⃣ در گام بعد، از آنها که اهل کوفه بودند، و تعریف کرده و جایگاه واقعی آنها را نزد اهل بیت ترسیم میکنند. 5️⃣ در گام بعد و پس از ایجاد صمیمیت و مدح آنها، حضرت بازهم آنها را مستقیم امر به پوشش نمیکند بلکه از مدل پوشش آنها میپرسد و اینکه چرا عورت خود را نمیپوشانند. 6️⃣ چه بسا آن افراد، در بستر حمام، کشف عورت را لذا حضرت سعی میکند این عمل را اولا در نگاه آنها منکر جلوه دهد، تا پذیرش آن راحت تر صورت گیرد لذا استناد به کلام رسول الله میکنند. 7️⃣ در انتها نیز براساس یک نقل، حضرت خود پارچه ای را به آنها میدهند تا خود را بپوشانند. یعنی گفتن کافی نیست و تا آنجا که میشود در نیز به آنها کمک میکنند. 8️⃣ آیا ما هم در عمل چنین مواجهه ای با منکرات داریم؟ چه خوب است که ما هم در روش های خود تجدید نظر کرده و تا آنجا که میشود خود را به الگوهای مطلوب نزدیک کرده و کمی هم باشیم، نه صرفا ، هرچند که بین این دو نیز هیچ تناقضی نیست و نتیجه، جزئی از تکلیف است اما در عمل معمولا خیلی به این نکته توجه نمیشود. 💢 آیات‌ و‌ روایات‌ اجتماعی | 👇 https://eitaa.com/joinchat/269877266Cf07fc0f3c9