eitaa logo
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
593 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا کمتر از شهادت نیست.امام خامنه‌ای 🌹🌹🌹 Admin: @daryaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 #به_وقت_رمان #عاشقانه‌های_شهدایی💞 ❣#از_روزی_که_رفتی 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈قسمت ۷۴ : 🔻
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 💞 ❣ 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈 قسمت ۷۵ : 🔻 📍معاینه‌ها که انجام شد رها نگاهش🧐 را از پنجره به آسمان🌒 دوخت. آسمان غبار گرفته! صدرا: _خوبی رها؟ _رها# تلخ شد، شد، برای مردی که میخواست مرد باشد برایش: _خوب؟ باید تا خوب باشم. با روزای قبل فرقی ندارم؛ شما برید به کارتون برسید! صدرا: _رها! این حرفا چیه؟ تو زن 🚺 منی رها: _زنت اومد دنبال ، زنت اومد تو رو بگیره! گفتم که ربطی به من نداره، گفتم که زنش نیستم، گفت برو... گفتم نمیتونم؛ گفتم نمیشه! اما گفت با تو حرف🗣 میزنه، گفتم صدرا 🧑‍🦱این روزا به حرف‌تو نیست، گفت توئه! کدوم تقصیر؟ چرا هیچکس رفتار بدشو نمیبینه؟ نمیبینه دل💔 میشکنه؟ نمیبینه کاراش باعث میشه کسایی که دوستش 🥰داشتن از دورش برن! به من چه که تو نگاهت سرد شده؟ به من چه که تو رو حقش میدونه! من چیه؟ صدرا: _آروم باش رها؛ همه چیز درست میشه! رها: نه تو خونه‌ی🏠 پدرم جا دارم نه تو خونه‌ی شوهرم🚹، چی درست میشه؟ +آیه مداخله کرد: _رها... این توئه، مواظب باش نشی! از اتاق بیرون رفت. نیاز داشت خودش را دوباره ، آخر دلش شکسته 💔بود! صدرا☹️ حس شکست میکرد. این روزهایش 😖خسته بود... خسته 😫بود و مردش نبود. خسته😩 بود و مردش نبود. _زود بود که باشد برای ! رها آیه میخواست برای ... _رها آیه میخواست برای ؛ آیه شاید آیه‌ی خدا باشد برای او و رهایی که برای این روزهایش بود. +رها را که به خانه 🏡 آوردند، خانم با لبخند🙂 نگاهش کرد: _خوبی مادر؟ _رها نگاهش رنگ تعجب😳 گرفت. لبخند😊 محبوبه خانم عمیق‌تر شد: _اینقدر عجیبه؟ من اونقدرا هم بد نیستم که الان تعجب😟 کنی، ما رو ببخش، اصلا نمیدونم چرا راه رو غلط رفتم؛ اما خوشحالم که این باعث شد تو به زندگی ما بیای +نگاه 🙂رها به پشت سر محبوبه خانم افتاد. مادرش بود که نگاهش میکرد. _مامان! +جانم دخترکم؟ _رها خود را در مادر رها کرد و هر دو گریستند😭... رها اشک صورت مادر را پاک کرد: _اینجا چیکار میکنی؟ چطور اینجا رو پیدا کردی؟ +هفته قبل پدرت کرد و ...ادامه دارد... 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید