eitaa logo
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
403 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
107 فایل
بـسـم ربــ الحـسـیـنــ⁦❥ °•کانال فدایی امام حسینــ⁦°•♡ °کپی:حلالت رفیق هدف چیز دیگس° شروع‌خـ¹²\⁹\¹⁴⁰⁰ـادمی °بـہ کورے چشم בشمناט اسلام ساבیس خوراט نظامیم😎°
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام ادمین جدید هستم رمانی که قرار هست با اون در خدمت شما باشم هست💫✨ امیدوارم از رمان من خوشتون بیاد و با نظراتتون به من انرژی بدین 🌸😊
هو الکریم 😍 💫💗💫💗💫💗💫💗💫💗💫 رمان اینجا خود بهشـــــ✨ـت است به قلم شمیم گل نرگــــــــ💗ــس بعد از اینکه از کوه پایین آمدیم، رسول شروع به دیدن اطلاعات به دست امده کرد...... وقتی از تکمیل شدن اطلاعات مطمئن شد، تصمیم بر این شد که امروز ساعت ۳ بعد از ظهر به سمت تهران حرکت کنیم. وقتی شنیدم که آقا محمد گفت میتوانید تا ساعت ۳ استراحت کنید و بعد حرکت کنید از خوشحالی پریدم سمتش که او را در آغوش بگیرم که باز مثل همیشه آقا محمد من را ضایع کرد و با مخ توی دیوار رفتم. 😂 وقتی از خواب بیدار شدم آقا محمد را در حال جمع کردن وسایل دیدم..... +سلام آقا.. _سلام ، بچه ها را بیدار کن باید بریم. +چشم به سمت بچه ها رفتم و هرکدام را صدا زدم...ولی از آنجایی که همه خسته بودن هیچکس بیدار نشد. 😔 اول خواستم کمی بخوابن بعد بیدارشان بکنم، ولی از آنجایی که کرم درونم فعال شده بود تصمیم گرفتم یکم اذیتشون بکنم. 😆 1 2 3 داد بلندی زدم و شروع کردم به گفتن اینکه به ما حمله کردند. 😝 در کسری از ثانیه همه از خواب بیدار شدند و شروع کردند به داد و هوار کردند. 🤣 در حال خندیدن بودم که ناگاه..... ادامه دارد.....
وقت همگی بخیر🌹🍃 هدف ما پیشرفت شماست✅ جذب بالای 50 هم داشتم💫 شرایط تبادلاتمون👇🏻 1_کانالتون حتما حتما گاندویی باشه 2_آمارتون بالای 100 باشه 3_حتما در کانال تبادلات عضو باشید جذبتون بستگی به بنرتون داره👌🏻 تا 15 دقیقه بعد از ارسال تمومی بنر ها هیچ پیامی ندید❌ اطلاعات بیشتر از نحوه کاری در کانال زیر سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 اگر شرایط رو داشتید تشریف بیارید پیوی...
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
سلـااااام‌‌‌دوستداࢪ‌ان‌ دختࢪ‌ان فاطمے‌! دنـبال‌ڪانالے‌میگردۍ‌ڪه‌‌: . . . ‌¹:تلنگـࢪ‌هایے‌از‌گونہ‌اتش‌بس🤤🔥 . . ²:چـادࢪ‌انہ‌هایے‌دوست‌داشتنـے‌‌از‌نو؏طـࢪ‌وت😄🙇🏻‍♀️ . . ³:استوࢪ‌ی‌های‌حضࢪ‌ت‌؏ـشق!😌🧤 . . ⁴:ابزاࢪ‌ادیت‌‌مح‌ـض‌ادیتوࢪ‌‌ۍ‌شدن‌شـما!🖐🏼🤤 . . ⁵:پـࢪ‌وفـایݪ‌هایے‌زیـبا‌ڪه‌عاشقش‌میشوید:)🧚🏻‍♀️🌿 . . ⁶:وهمـچنین‌تبادل‌براۍ‌پیشرفت‌ڪانال!😄🔥 . . . . . . و... تازه تبادل هم میکنه💛 چالش هم میزاره💜 اگہ‌دنبال‌همچیـن‌ڪانالے‌ میگࢪ‌دۍ‌تشریف‌بیاࢪ‌‌ جـانم👇🏻😌 https://eitaa.com/joinchat/1954939041C7f7e88b38a
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
سلام حاج محمد😄😄 سلام داداش. خوبی😄 بله چیکارمیکنی همش تو ایتا. آهاش،پیداش کردم👍هوراااااااا😅😂 چیو پیدا کردی ،😳یا ابلفضل توکه نمیدونی،یک ماهه دارم دنبال کانال نوپو_پلیس_ایران میگردم😊اما پیدا نمیشه😔 ولی امروز پیداش کردم😁😄 حالا توش چیا داره ؟؟؟ توش،هرچی توبخای در مورد نظام 😳😳مثلا چی؟؟؟بگو دیگه. بگو باشه مثلا پروفایل،کلیپ،پرسش و پاسخ،رمان،اسلحه شناسی،تانک شناسی، ناوشناسی،موشک شناسی و ........ 😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵😵جان من. اینا همه تو یک کانال😐😐 لینکشو بده،دمت گرم🤣🤣🤣🤣🤣😆 باشه، این کانال مال همه هست👇👇 @NOPO_POLICE1400 شماهم سریع خودتون رو برسونید که از این کانال عالی،بهره ببرید😘😘😘😘 نوپو_پلیس_ایران
اگر دنبال یه رمان جذاب، عاشقانه وهیجان انگیز هستی این کانال رو به شدت بهت پیشنهاد میکنم👌🏻🤩 دیالوگ های کوتاهی از فصل 1 تا 5 رمان👇🏻 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _نمیزارم به خاطر یه احتمال زندگیمونو خراب کنی! _حلقه رو پرت کردم تو صورتش _هیچکی نبود _با حرفاش جیگرم آتیش میگرفتم _چه کنم که مجبورم _الهی بمیرم برات _محکم زدم تو گوشش _صورتم کبود شده بود _دنیا رو سرم خراب شد _به بچم رحم کن _میبنی اونیو که میبینم _باورم نمیشد _حالت تهوع داشتم _قلبم بیشتر از همیشه درد میکرد _داداش بلند شو _منو پرت کرد اونور خودش پرید جلو ماشین _رفته کما _یا حسین داداشم _داری بابا میشی _بزار بچم رنگ این دنیارو ببینه _تو قاتلی _نزاشتی خواهر زادمو ببینم نزاشتی بچمو ببینم _نمیزارم بچتو ببینی _داغشو به دلت میزارم _سیاهی مطلق... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدو کلیک کن تا از دستت نرفته😱😍👌🏻 (شخصیت های رمان از سریال گاندو هستن، اگر گاندویی باشی شخصیت هارو میشناسی) @rooman_gando_1400 @rooman_gando_1400 بدووو عضو شووو الان پاک میکنمااااا😱
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
منبــــع این عروسکـــــــای جیــنگـول😝 https://eitaa.com/joinchat/3134390444Ce4ffdfe911 https://eitaa.com/joinchat/3134390444Ce4ffdfe911 وایییییی خیلی گوگولــــین😜😝 برایدیدنشون فقط برو تو کانال بالا من دیگه برم توش از فوضولی دارم میمــــیرم😍😂
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
ناباور به صحنه ی رو به روم چشم دوخته بودم.....😢 به چشمای خودم شک داشتم.....😔 با دیدن فرد کنارش که حالا دست در دست هم بودند بغض بدی به گلوم چنگ انداخت.....🥺 یکدفعه حس کردم که زیر پام خالی شد و با زانو روی زمین فرود اومدم....😭 با دیدن سایه ای بالای سرم نگاهم رو به بالا سوق دادم که با..... https://eitaa.com/joinchat/3304587433C73646be85b اون سایه متعلق به کی بود؟ پارت 30 در کانال نبود لف بده!🥀✨
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
تکه هایی حقیقی:/ . +خان؟ . +تینوش رو از من نگیر ... . +میگی من پسرمو ،، وارسمو بدم دست تو ... تو؟؟ . +من حسش کردم ،، تو به من ظلم کردی :/ فقط و فقط این بچه دلگرمیم بود با اینکه بچه ی خودم نیست ... من دوستش دارم ... نمیذارم پیش پدری مثل تو بمونه ... . +پسر خوبیه بگی نگی خودم هم یکم ازش خوشم اومده ‌. +سواک مهدی رو گرفت ... . +این اعلامیه ها رو بگیر . +من پشت پرده جونمو واسه این مردم میدم ... . +من بدون تو میمیرم ... . +میخوای دست رو دست بذاری پسری که شیرنی خورده ی خواهر زادته تو زندان بمونه . +روشنک ... خوش اومدی به دنیا ... . +خدا خیلی دوسش داره ... از راه میانبر اون رو برد پیش خودش ... . +شرمندتم خواهر . +من عشق رو با تو تجربه کردم بی معرفت ،، کجا رفتی ... . +روشنک خیلی سوال داره من چی بگم؟؟ . +ببین خواهرته ... چقدر نازه . +میدونی مرگ چیه ؟؟ من روزی هزار بار تجربش میکنم ... . +چرا فکر میکنی من نمیفهمم عشق چیه دوست‌ داشتن چیه ؟؟ . ✨°•@romanhoviyat•°✨
هدایت شده از تبادلات گاندویی «روز چهار شنبه»
اگر شماهم میخواید که از کانالتون همینجوری تبلیغ بشه در کانال تبادلات عضو بشید توضیحات بیشتر اونجا سنجاقه🖇👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/443613348C1213ff3558 مدیر های محترم حتما در کانال تبادلات عضو باشید و حتما جذبتون رو پیوی بگید💫 بعد از نیم ساعت همه بنر هارو پاک کنید✅
سلام سلام واستون یه رمان جذاب اوردم که کلی اتفاق های غیر منتظره و خفن توش رخ میده😍👌🏻 اگر گاندویی باشی قطعا شخصیت های رمانو میشناسی☺️راااستی محمدو رسول باهم برادرن😂😐 خلاصه ای از فصل های 1تا5: جناب فرمانده(محمد) قلبش ضعیف شده🙂💔 عطیه جون یه قهر کوچولویی با ایشون کرده😂 توی یه جایی از پارتا هم با آبجی جونش بحثش شد که همین سبب کلی منت کشی شد👌🏻😂 با رسولم دعواش شد و...😂💔😞 استاد رسول چند سال پیش توی ماموریت بر اثر انگش انفجاز بمب ترکش وارد کمرش شد و باعث کلی دزد و دردسر شد... همین باعث شد تا پای طلاق خانمش بره.. و به خاطر ماموریت به روژان خانم محرم میشه و همین باعث ازدواجشون میشه😍البته با کلی کَل کَل😂 (همین محرم شدنشون به هم به اسرار محمد بود سر همین رسول خان با اقا محمد یه دعوا حسابی کرد که محمد بهخاطر رسول جونشو به خطر انداخت«تو پارتا هست») بریم سراغ روژانو رسول👇🏻 چند بار هم به خاطر هم جونشونو به خطر انداختن🙄🤪 راستی..زمانی که گروگان گرفته بودنشون رسول فهمید داره بابا میشه👼🏻 دهقان فداکار(داوود) این وسطا عاشق خواهر محمد و رسول میشه😐 وایییی باید واکنش رسولو ببینی🤬😂 یه سیلی بهش زد که تا حالا از هیچکی نخورده بود🤭 فرشید عاشق خواهر سعید شد و سعیدم عاشق خواهر فرشید... امیر و علی سایبری هم باجناق شدن😂 فصل 1تا5 رمان درمورد شخصیت هاییه که تو عکس هست، اما یه فکر به ذهن نویسندمون رسید، که بیاد و درمورد آینده بچه هاشونم بنویسه... قراره کلی اتفاقات هیجان انگیز و جذاب رخ بده🤩 بدووو عضو شو تا از دستت نرفته😍👇🏻👇🏻 @rooman_gando_1400 @rooman_gando_1400