eitaa logo
هیئت مجازی 🚩
3.9هزار دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
420 فایل
ˇ﷽ شبیھ بوی گُـل است این‌جا؛ براے پروانگےهاے تو در مسیرِ او...🦋 💚˹ از ؏ـشق بخوان @ASHEGHANEH_HALAL ˼ ‌ ‌‌🛤˹ پل ارتباطے @Khadem_Daricheh ˼ 💌˹ تبادلات و تبلیغ @Daricheh_Ad ˼ . . شما براے ما نعمتید...😌🌱
مشاهده در ایتا
دانلود
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 2⃣7⃣ علـــے فرمود: این ڪــارها و
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 3⃣7⃣ امام پاسخ داد: من مانند تو نیستم. خداوند بر حاکمان واجب کرده که در شیوه ی زندگی، خود را در ردیف ترین افراد جامعه قرار دهند از مشکلات فقیران و تنگ دستان غافل نشوند. علی چنان داشت؛ حتی دشمنانش، کسانی چون معاویه هم می دانستند که علی چگونه انسانی است و هرگز نمی توانستند بر روی چشم بپوشند. می گویند روزی مردی از اهالی کوفه، سوار بر شتری به دمشق آمد. مردی دمشقی به او آویخت که این شتر، شتر من است که آن را گم کرده بودم. باید شترم را به من باز گرداندی. بین آن دو شدت گرفت. مرد دمشقی او را به نزد معاویه برد تا قضاوت کند. او بیش از ۵۰ تن را نیز به عنوان شاهد با خود آورد تا شهادت بدهند که شتر مال اوست. معاویه با دیدن شهادت آن همه شاهد علیه مرد کوفی رأی داد و امر کرد که مرد کوفی شتر را به مرد دمشقی بازگرداند. مرد کوفی از مرد دمشقی پرسید: 🎈🎈🎈@Heiyat_Majazi🎈🎈 شتر تو، نر بود یا ماده؟ مرد دمشقی گفت: ماده مرد کوفی رو به معاویه گفت: اما شتر من است، نه یک شتر . معاویه به حرف مرد کوفی توجهی نکرد و گفت: هر چه بوده رأی ما صادر شده و پس گرفته نمی شود. چون آن ها از محضرش خارج شدند، معاویه رو به اطرافیانش گفت: می بینید که ما قصد داریم با چه کسانی بجنگیم؟! حتی اگر یکصد هزار سپاهی را به سوی علی گسیل کنیم، یکی از آن ها بين شتر نر و ماده را نمی داند. شاید بد نباشد در همین زمینه، حکایت دیگری نقل کنم: می گویند در هنگام جنگ صفین، امام به میان دو لشکر آمد و با صدای بلند معاویه را صدا زد. معاویه به اطرافیانش گفت: بپرسید با من چه کار دارد؟ علی فرمود: می خواهم خود را آشکار سازد تا جمله ای به او بگویم. معاویه در حالی که عمروعاص در کنارش بود، به میدان آمد و پیشاپیش لشکریان خود ایستاد. امام علی رو به او گفت: این مردم برای چه در برابر من و تو با هم بجنگند و یکدیگر را ؟ اکنون تو خود به جنگ من آی تا هر کس دیگری را کشت، از آن او باشد. معاویه خطاب به عمروعاص گفت: نظر تو راجع به این پیشنهاد علی چیست؟ 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منــبع👇 🖇 @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت21:00 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
هیئت مجازی 🚩
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| #قصه_دلبرے(2) 📚 |•° رمان : #قدیس قسمت 3⃣7⃣ امام پاسخ داد: من مانند تو
🍃🌸🍃 🌸🍃 🍃 °•○●﷽●○•° •°| (2) 📚 |•° رمان : قسمت 4⃣7⃣ عمروعاص جواب داد: به راستی که پیشنهاد ای است و این را هم بدان که اگر این پیشنهاد را نپذیری، تا دنیا باقی است این و عار برای تو و خاندانت ثبت خواهد شد. معاویه گفت: ای عمروعاص، کسی مانند من با این حرف ها گول نمی خورد و مغرور نمی شود و خودش را به کشتن نمی دهد. به خدا سوگند هیچ مردی نیست که با علی به برخیزد، جز آن که زمین خونش را بیاشامد. 🎈🎈🎈@Heiyat_Majazi🎈🎈 معاویه این را گفت و به سرعت خود را به صف لشکریانش رساند. حکایتی هم خواندم از ای که بین علی و ابوذر وجود داشت. می گویند در زمان خلافت عثمان، چون او بیت المال را حیف و میل می کرد و آن را به اقوام خویش می بخشید، ابوذر از هر فرصتی برای از عملکرد او استفاده می کرد. او روزی به حالت انتقاد از مردمی که در کنارش بودند، پرسید: اسلامی می تواند را به عنوان برای خود بردارد و هر وقت که توانست آن را پس بدهد؟ مردی به نام کعب الاحبار که یهودی زاده بود، گفت: بله، هیچ اشکالی ندارد. ابوذر با عصبانیت گفت: ای یهودی زاده! آیا تو دین را به ما یاد می دهی؟ عثمان او را فرا خواند و گفت: اعتراض های تو به من و یاران من بیش از شده و از این به بعد حق ماندن در مدینه را نداری و باید به شام بروی. به این صورت ابوذر به شام که تحت فرمانروایی معاویه بود، تبعید شد. او در شام نیز از روش انتقادی خود دست بر نداشت و افشاگری و ایستادن در برابر و را روش و سیره و سفارش پیامبر اسلام می دانست و از آن، به امر معروف و نهی از منکر یاد می کرد که در قرآن بدان سفارش شده است. تا این که معاویه از عثمان خواست تا او را به مدینه باز گرداند. در مدینه باز ابوذر به کار خود ادامه داد تا این که یک روز در جمع عثمان و یارانش، خطاب به او گفت: تو باید بیت المال را در راه درست هزینه می کردی و به دست بندگان خدا می رساندی، اما من از رسول خدا شنیدم که فرمود هرگاه دودمان عاص، به سی نفر برسد، خدا را از آن خود می دانند و بندگان خدا را خود می شمارند. عثمان از حاضرین، صحت گفته ی ابوذر را پرسید، آن ها گفتند ما چنین مطلبی را نشنیده ایم، اما ابوذر گفت: من نمی گویم؛ می خواهی باور کن و میخواهی نکن. عثمان کسی را به سراغ على فرستاد. وقتی علی وارد شد، عثمان مسأله را با او در میان گذاشت و گفت: آیا تو چنین مطلبی را از قول پیامبر شنیده ای؟ 🍃 بھ قلم✍: 🌸کپے با ذڪر منبع و نام نویسنده بلامانع است ...🍃 منــبع👇 🖇 @chaharrah_majazi رمان فوق العاده☝️ هرشب ساعت:2100 از این ڪانال👇 📚| @Heiyat_Majazi 🍃 🌸🍃 🍃🌸🍃
°| (80) 📺🎈 |° یادش بخیر قدیما رسم بر این بود ڪه فقط عیدها لبـ👕ـاس نو میخریدن از همین رو اواسط سال نوبت ترمیمـ لباسا میشد و بازسازے✂️ و گاها تزئین... و زدن سرزانوهاےریش ریش شـ👖ـلوار😌👌 👇 ⛔️🙏 🍃 °|کلےشادابیجاتِـ ‌باحال‌گونہ از دهه شصتےها و اندڪے هفتاد‌😎👇 {📻‌} @Heiyat_majazi
°| (289) 😊✋ |° سلامـــــ(👋) بیایݧ امروز صبحـ(☀️) ، رو با یڪ دعا شروع ڪنیمـ(☺️) بگیم ڪه : 🍃🌸اللهم ادبنا بہ آداب المهدے و خلقنا بہ اخلاق المهدے🌸🍃 فقط در طول روز حواسمانـ(😊) باشد ، ڪه چہ دعایے کردیم . . . هر ڪاری خواستیم انجام بدیم ، فڪر کنیمـ(🤔) با دعامون تناسب داره یا نه ؟! آخہ وقتے یہ دعایے میکنیم ، باید 👈 خودمون هم در رسیدن بهش همہ تلاشموݧ رو بڪنیمـ(😎) "مطمئݧ باشیݧ" خیلے از گناه هاے همیشگےموݧ رو انجام نمیدیمـ(🤗) ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
#حسینیه 💚مانده سٺ در دلم ☝️ڪہ بگویم بہ یڪ ڪلام 😢یڪ بار هم مرا بطلب ڪربلا، تمام ! 📆امسال دوباره 🍃چو هر سال مےدهم ✋از دور با اشڪ دیده ،بہ تو #سلام #رفیق‌هنوزامیــدهست #ڪربلاتوبگیــرجانمونے 💠 @heiyat_majazi
°| (72) 👳🏻 |° چیزے ڪہ این روزها شنیده میشہ👇 خـرید و فـروش نڪردن توے هست!😳 دوستـان، بہ هیــ❌ـــچ عنـوان این حرف درسـت نیسـت. ڪار و تلاش ڪردن براے روزےِ حلال سفارش شده توے همہ‌ے روزاے ســ📆ـال حتے ایـام محـــ🏴ــرم؛ حتے اگـر جمعہ باشہ! پـس هـر حـــ🗣ــرفے ڪہ شنیدید سریـع قبـول نڪنید.✋ فقط یہ نڪــ✅ــتہ اے ڪہ هست؛ روز عـاشورا میگن ڪہ البتھ بھ معنے باطل بودن معـــاملہ نیسـت، بلڪہ برڪت ڪار ڪم میشہ. ان شاءاللہ برڪت مالـتون زیاد بشہ.🌹 ⛔️🙏 😉 🍃 . . . ─═┅✫✰💎✰✫┅═─ این ڪانال دیگه هیچ شبهـه‌اے رو بے پاسخ نذاشته؛ بدو جوــین شو😉👇 🍃:🌹| @Heiyat_Majazi
5444590_626.mp3
4.78M
🎧🍃 🍃 |° (104)🙏°| 🏴آه حسرتــ تو سینه ام و (😔) 🏴میباره چشامـ به پاے غمتــ (😭) ۱۱📿 😊📥 💚 🍃 @Heiyat_Majazi 🎧🍃
°| (783) 😎💪 |° # دیدار_نخـبگـان✍ در دیــدار دیـــروز و مقام معظـم رهبرے(مدظله العالے) چه گذشت👇👇👇 ✅ از باید در برنامه‌ریزے براے مسائل کشور استفاده کرد. برخے نبگان به همراهه ، قدرت هم دارند که باید از آن استفاده بشود. ✅ اگر از لحاظ علمے نکنیم، تهدید دشمنان تمدنے ما دائمے خواهد بود. ✅ امروز دانش بشر یک مرزهایے دارد؛ نخبگان ما باید در جلو بردن سهیم باشند. 👇 ⛔️🙏 🍃 . . . ••┈••••┈••❅😉❅••┈••••┈•• تحلیل‌هاے نابے ڪه هیچ‌جا نخواندید با مغــزبـــانے، بصیـــــــرت دهیـــد👇 ~° 📡 °~ @Heiyat_Majazi
°| (290) 😊✋ |° 🌸🌸🌸 🌺تا هست هیچ لحظه اےآنقـــــدر سخت نمیشه ڪه نشه تحــملش ڪرد .🌺 ✨شـدنی ها رو انجام بده و تـمام رو به خدا بسپار.✨ 🍃🌺🍃 ••✾🕊خــدا رو احساس ڪن👇🕊✾•• 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
°⏳| (290) |⌛️° ما آمده ایم زندگی کنیم ، تا قیمتـ(💰) پیدا کنیمـ(🙂) نہ اینکہ با هر قیمتے زندگے کنیمـ(🙄)؛ زندگے ما حکایتـ(📜) یخ فروشے است کہ از او پرسیدند : فروختے(😐)؟ گفت : نہ ولے “تمام” شد(😨)!!!! پاتوق [ 👳🎙: 👇] 🍃:🌸| @Heiyat_Majazi
° (ع)☀️📖 [53] ° 🍃⚫️🍃⚫️🍃 ✨بہ نام خــــداے علے✨ 😒 آقا آقا نکن اینکارو! 😒 نگاه کن همین جوری وایستادن به تماشا 😔 دعوا نکنین خوبیت نداره 😠 چرا هیشکی اینارو جدا نمیکنه؟ 😏 داداش ولشون کن بزار دعوا کنن! 😠 یعنی شما الان راضی هستین که اینا دعوا کنن ؟ 😏 خب آره . 🤗 وای چکار خوبی کردی؟! خیلی خوب کردی از هم جداشون کردی! 😏اصلا کار خوبی نکردی! آخه به تو چه ربطی داشت؟ 👴 یه جایی خوندم اگه به کار نادرستی که حتی یک نفر اون رو انجام داده راضی باشیم خدا همه افراد اون جامعه رو با هم عذاب می کنه. 🙂 ببخشید این مطلب رو کجا خوندین؟ 👴 اینجا👇 بابا جان. 📚|• .خطبه ۱۹۲ ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ باعلے تاخــ💚ـدا؛ پاے حــرفـ مولاتـ بشینــ😍👇 |•✍•| @heiyat_majazi
°| |° الســـ✋ـــلامٌ علیڪـــ💗ـــ حالتــــ👌ـــون چطور مطوره❓ من دوباره اومـــ☺️ـــدم خوشــ😁ــ اومـ☺️ــــدم مے بینم ڪہ منو دیدید چقدر خوشــ😁ـــحال شدید 😂بلہ خیلے 😎👜 امشب من حامل یڪ خبر خوش هستم اگر گفتید خبرم چیہ❓ 😕بلہ مے دونیم ڪه امشب مہمون دارید😆 🙄 عہ از ڪجا حدس زدید 😑 از اونجایے ڪه هر هفتہ میاین همینارو مے گید😂 🤔 وا چطور از هفتہ پیش یادتونہ منڪہ هیچے یادم نمیاد سرے قبل چے گفتم 😶 🙃 حالا غصہ نخور عوضش نمے دونیم مہمون امشب ڪیہ 😀 ووے راس مے گید ❓چقدر خوشحال شدم ڪہ اینو نمے دونید😉 ☺️ بلہ حالا مہمون رو معرفے کنید ❤️ مهمون امشب ما از بچہ هاے هیئتہ😍 💕 هیئتے ها رو هم ڪه میشناسید همہ مہربون و خونگرم و خوش سخن (البتہ ریا نشہ بپاے ما گزارشگرا ڪہ نمے رسند😁😉) 😏 شما اومدے از مهمون تعریف ڪنید یا از خودتون 😅 معلومہ ڪہ بنده اومدم تا از تڪ تڪ خادمهاے گلے ڪہ واسہ دوکانال و بے منّت تلاش مےڪنند تعریف ڪنم 😇 😍 حالا شب ساعت چند بیایم خانم گزارشگر 👈مثل همیشہ راس ساعت 22:30 امشب منتظرمون باشید 🙏 👈🙏 فراموش نڪنید، ما منتظرتون دم درِ ڪانال مے شینیم تا همگے تشریف بیارید☺️ 🌹 ڪسانے ڪہ شبـــ🌙ـــها پاے هیئت اخلاقے ڪانال نشستند 👈حتما تشریف بیارید 👈 تا با اجرا ڪننده هییئت مان بیشتر آشنا بشید 👌 🙈 قدومــ👣ـــ مبارڪتان بہ روے دو دیــ👀ـــده بنده و دیگر خادمین 🍃 @Heiyat_Majazi 💌🍃