eitaa logo
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
906 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
2.7هزار ویدیو
52 فایل
#تنهاڪانال‌شهدای‌ڪربلای۴🌾 دیر از آب💧 گرفتیـم تـورا ای ماهـی زیبا؛ امّا عجیـب عذابـی ڪہ ڪشیـدی تازه اسٺ #شهادت🌼 #شهادت🌼 #شهادت🌼 چه‌ڪلمه‌زیبایی... #غواص‌شهیدرضاعمادی و سلام‌بر ۱۷۵ غواص‌شهید #کپی‌ممنوع⛔ 🍃ادمیـن‌پاسخگو↓ @goomnaam_1366
مشاهده در ایتا
دانلود
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
اشک است و فراق است و غم و سرزنش ودرد این‌ها همه ازعشق تو تاوان قشنگی‌ست... ---*‌‌l 🍃🌺🍃l
🌸🍂🍃🍂🍃 🍂🍃🍂 🍃 🌹 🌹 🌺 کانال پرورش ماهی 🍃🌷🍃 🌷عملیات کربلاي 5 در محورهاي مختلف از زمان شروع بی وقفه ادامه داشت ، منتها هر یگانی که مأموریت خود را به انجام می رساند عقب می کشید و یگان دیگري جایگزین آن می شد ، تا یگان قبلی خود را به مرحله آمادگی مجدد براي عملیات دیگري برساند. پس از انجام عملیات وعملیات در نهر جاسم به دستور لشکرگردان به پادگان دزفول جهت بازسازي و آمادگی جهت انجام مأموریت جدید برگشت . نیروهاي بسیجی را که حدود دو ماه در منطقه بودند ترخیص کردند. ، که در غیاب فرماندهی گردان راعهده داربود . از برادران رسمی تقدیر وتشکر کرد و با چند دستگاه مینی بوس آنها را راهی ملایرنمودند. بعد از مرخصی و برگشت به منطقه در ورودي منطقه عملیاتی به دستور فرماندهی گردان(شهیدمصطفی طالبی) نیروها از خودروها پیاده شده و گفتند به خاطر محفوظ ماندن از ترکش گلوله هاي سلاحهاي سنگین دشمن به داخل سنگرهاي موجود بروید تا بعداً زمان حرکت به خط مقدم براي عملیات را به شما اعلام کنیم. بعداز اعلام ، در منطقه خط مقدم به جایی رسیدیم که خاکریزهاي دو جداره اي احداث شده و هنوز هم بلدوزرها داشتند مرتباً خاکریز را تقویت و مرتفع می کردند. تا آن موقع حدود دو ماه از آغاز عملیات کربلای5 می گذشت و کار از مخفی کاري دو ارتش در مقابل هم گذشته بود ، به وضوح دیده می شد که عراقیها جهت پیاده کردن نیرو اتوبوس هاي خود را تا پشت خاکریز اول آورده بودند. طبق عادت عراقیها ، از ترس عملیات نیروهاي ایرانی هر چه به تاریک شدن هوا نزدیک می شدیم بر حجم آتش سلاحهاي سنگین و تیربارهاي خود می افزودند ، و وقتی هوا کاملاً تاریک می شد ازشدت انفجار گلوله هاي سلاحهاي مختلف جهنم درست می شد.... 🌸..... @Karbala_1365
🌷🌾🍂 🌾🍂 🍂 🌾 ، سوم دی ماه سال 1365 با رمز (ص) و با شکست طلسم خط استحکام دشمن با حضور 120 رزمنده واحدهای دیده بانی، اطلاعات، تخریب و پشتیبانی روز سوم دی در سال 1365 در انجام شد.  سال 1365 جنگ به نام سال شناخته شد. سالی که فرماندهان سپاه پاسداران توانسته بودند برای نخستین بار300 را برای اجرای یک طرح بزرگ تدارک دیده و گردهم آورند.  سرانجام در سوم دی ماه 1365 نیروهای عمل کننده در قالب یگان های متعدد زرهی، و از رودخانه اروند گذشته و به مواضع قوای عراقی حمله بردند، اما دشمن با بهره گیری از اطلاعات ماهواره ای و آگاهی از حساسیتی که خود و ایرانی ها بر روی شاهراه در این منطقه داشتند، از انجام چنین عملیاتی بو برده و شروع به تکهای ضد غواص و شناور و بمباران عقبه یگان های ایرانی کرد.  در این عملیات که رزمندگان ایرانی از خطوط چند لایه و دژهای آبی گذشته بودند و جنگ به خشکی کشیده شده بود، برای نخستین بار خط طرح مستحکم موانع دشمن در محور شکسته شد. عملیات کربلای چهار که در خطرناکترین و حساس ترین خط نبرد ایران و عراق صورت گرفت، در همان زمان کوتاه خود، خسارات سنگینی را بر دشمن وارد کرد.  سقوط سه فروند از دشمن، انهدام ده ها دستگاه تانک و100 دستگاه خودرو سبک و سنگین به همراه انبوهی از ادوات و تجهیزات نظامی و نابودی شش تیپ و یک گروهان تانک و شمار هفت هزارو 60 تن کشته و زخمی و اسیر از افسران و سربازان، تلفات و خساراتی بود که پس از عملیات که به فاصله دو هفته پیش از انجام شد، روی دست فرماندهان ارتش عراق باقی ماند.  (غواصی) در این عملیات جانانه در مقابل حجم سنگین آتش توپخانه و ادوات دشمن ایستادند و در مجموع .  🌸..... @Karbala_1365
🌹 🌹 تولد:۴۷/۳/۸ ملایر شهادت65/10/29 🍃🌺🍃 پر از هراس و امیدم ڪه هیچ حادثه‌اے شبیه آمدن ناگهانی نیست ... ‌‌‌ ----*‌‌l 🍃🌺🍃l*---- @Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِ‌ڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
آخرین تصویر تو با اشک هایم تار شد وقت دلتنگی همین تصویر مبهم کافی است بابا💔🍂 🌹🕊 🌹شهیدجانباز #حاج‌مص
🌸🍂🍃🍂🍃 🍂🍃🍂 🍃 🌹 🌹 🌺 کانال پرورش ماهی 🍃🌷🍃 🌷عملیات کربلاي 5 در محورهاي مختلف از زمان شروع بی وقفه ادامه داشت ، منتها هر یگانی که مأموریت خود را به انجام می رساند عقب می کشید و یگان دیگري جایگزین آن می شد ، تا یگان قبلی خود را به مرحله آمادگی مجدد براي عملیات دیگري برساند. پس از انجام عملیات وعملیات در نهر جاسم به دستور لشکرگردان به پادگان دزفول جهت بازسازي و آمادگی جهت انجام مأموریت جدید برگشت . نیروهاي بسیجی را که حدود دو ماه در منطقه بودند ترخیص کردند. ، که در غیاب فرماندهی گردان راعهده داربود . از برادران رسمی تقدیر وتشکر کرد و با چند دستگاه مینی بوس آنها را راهی ملایرنمودند. بعد از مرخصی و برگشت به منطقه در ورودي منطقه عملیاتی به دستور فرماندهی گردان(شهیدمصطفی طالبی) نیروها از خودروها پیاده شده و گفتند به خاطر محفوظ ماندن از ترکش گلوله هاي سلاحهاي سنگین دشمن به داخل سنگرهاي موجود بروید تا بعداً زمان حرکت به خط مقدم براي عملیات را به شما اعلام کنیم. بعداز اعلام ، در منطقه خط مقدم به جایی رسیدیم که خاکریزهاي دو جداره اي احداث شده و هنوز هم بلدوزرها داشتند مرتباً خاکریز را تقویت و مرتفع می کردند. تا آن موقع حدود دو ماه از آغاز عملیات کربلای5 می گذشت و کار از مخفی کاري دو ارتش در مقابل هم گذشته بود ، به وضوح دیده می شد که عراقیها جهت پیاده کردن نیرو اتوبوس هاي خود را تا پشت خاکریز اول آورده بودند. طبق عادت عراقیها ، از ترس عملیات نیروهاي ایرانی هر چه به تاریک شدن هوا نزدیک می شدیم بر حجم آتش سلاحهاي سنگین و تیربارهاي خود می افزودند ، و وقتی هوا کاملاً تاریک می شد ازشدت انفجار گلوله هاي سلاحهاي مختلف جهنم درست می شد.... 🌸..... @Karbala_1365
قرار بود نیروها با بیایند و علاوه بر پشتیبانی از ما، خط‌های بعدی را بشکنند. بعد از گرفتن خط اول و دوم، به خط سوم رسیدیم. آنقدر خوب پیشروی کرده بودیم که روی خط سوم، شهید مسعود مرادی که‌پسری سبزه رو و حدوداً 17، 18 ساله بود به تنهایی رفت و حدود 60، 70 عراقی را به تنهایی کشت. روز بعد، وقتی نیروهای ما اسیر شدند، شهید مرادی را دیدند که به رسیده و کنارش انبوهی از نیروهای عراقی ریخته شده است؛ عراقی‌ها او را با سیم کرده بودند و همگی دور پیکر وی حلقه زده بودند و هل هله می‌کردند. حتی اسرا دیدند که روی گرفتن او بین دعوا شده بود. ما خط را و طبق قرار از پیش تعیین شده،آماده شدیم و علامت دادیم؛ اما یگانی که قرار بود به » بیاید و به ما بپیوندد، نتوانست خود را به ما برساند. 🌾🌾🌾🌾 ؟ 💢ما در میان » و » بودیم. لازم به ذکر است که «» مثل سدی جلوی کارون قرار دارد. در «ام الرصاص» و از مواضع خود، قایق‌های ما را که کنار کارون ایستاده بودند به رگبار بسته بودند. 🍂🍂🍂🍂🍂 _دارید؟ 💢در یکی از قایق‌های نیروهای ما، حاج ستار ابراهیمی‌ حضور داشت که توانست با از خط عبور کند و به سمت نیروهای خود که در سمت چپ ما قرار داشتند، برود. اتفاقاً در همان عملیات برادرش که کنارش بود، همانجا به رسید. به هرحال حاج ستار ابراهیمی بعد از درگیری، شنا می‌کند به سوی یک کشتی شکسته می‌رود و دو روز آنجا ماند. در این دو روز هر بار نیروهای عراقی برای دستگیری وی به سمت کشتی شکسته می‌روند، حاج ستار ابراهیمی با آن‌ها درگیرمی‌شود و نمی‌گذارد او را اسیر کنند. آن زمان ما دوست مداحی داشتیم به نام سعید بادامی که ‌فرمانده یکی از بود، خلاصه سعید بادامی، بلندگویی در دست گرفت و پشت بلندگو دعای ‌خواند و در دعا مرتب می‌گفت «یا ستار، یا ستار» و چون اسم حاج هم ستار بود، در میان نوحه به او گفت «امشب به سراغت می‌آییم». حاج ستار ابراهیمی را نجات دادند که بعداًدر به شهادت رسید. ✨✨✨✨ ؟ 💢خیر؛ اما در هر و عملیاتی، هم ما و هم نیروهای دشمن همیشه آمادگی حمله از سوی طرف مقابل را دارند. به عنوان نمونه، در ، وقتی عملیات انجام و منطقه تصرف شد، دیدیم که دشمن با اینکه از عملیات بی‌خبر بود، اما برای مقابله احتمالی 7توپ چهار لول را آماده و خود را مجهز کرده بود. قبلاً هم ذکر کردم؛ هر برای خود قاعده مشخصی دارد؛ همانطور که ما برای شناسایی می‌‌رفتیم، دشمن هم برای بررسی منطقه به مواضع ما می‌آمد. مثلاً ما در مناطق غربی از ارتفاعات برای دیده‌بانی و در جنوب از دکل‌ به رصد منطقه می‌پرداختیم. در کنار تمام این‌ها، ستون پنجم دشمن نیز همیشه فعال بود و هر دو طرف نیز مرتب هواپیمای شناسایی به منطقه طرف مقابل می‌فرستادند. در موضوع لو رفتن عملیات سه قاعده از جمله زمان، مکان وطرح وجود دارد؛ هر وقت هر سه به دست طرف مقابل برسد، می‌توان گفت عملیات رفته؛ اما هیچ جا چنین چیزی پیش نیامده است. حتی وفیق ، رییس بخش ایران در استخبارات حکومت بعث که بعدها کتابی درباره کل عملیات‌های وقوع یافته می‌نویسد و به تحلیل آن‌ها می‌پردازد، درباره به چنین چیزی اشاره نمی‌کند. البته آن‌ها متوجه تحرکات ما در شده بودند، اما زمان شروع عملیات را نمی‌دانستند. آن شب به محض شروع درگیری،هوا‌پیما‌های منور زدند و منطقه روشن شد، بعد بمب‌های خود را روی کارون و کنار ریختند و پشتیبانی قطع شد. به عقیده من اگر قایق‌های ما می‌توانستند عبور کنند و بیایند ما در ‌پیروز می‌شدیم. قایق‌ها نیامدند و ما نتوانستیم را بگیریم و این باعث شد ما ) که به خط دشمن رفته و چیزی حدود 1000 متر فضا را آماده کرده بودیم، با شکست مواجه شویم. 🌿🌿🌿🌿 ؟ 💢لباس به قطر نیم سانت از اسفنج فشرده تشکیل شده است؛ اگر بعد از خروج از آب و طلوع آفتاب آن را از بدن در نیاورید، آنقدر خشک می‌شود و به بدن می‌چسبدکه ‌پوست را می‌کند.در آن عملیات ) ما به نیروهای خودی گفتیم لباس‌های ما را به همراه خود بیاورند تا وقتی صبح شد، بپوشیم وآماده بعدی شویم که این اتفاق نیفتاد.. .... راوی : 🌾🕊 ٤👇 @Karbala_1365