قالیشویی موشها - @mer30tv.mp3
4.9M
#قصه_شب
قالیشویی موشها
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌼🍃سلام صبح زیباتون بخیر
🍃🌼صبحتون پُر از عطر خدا
🌼🍃معطر به بوی مهربانی
🍃🌼الهی
🌼🍃دلتون شاد لبتون خندان
🍃🌼قلبتون مملو از ارامش
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر پدربزرگ
🌸دیشب پدربزرگم
🌱آمد به خانهی ما
🌸باز او مرا بغل کرد
🌱بوسید صورتم را
🌸مادر برای او زود
🌱یک چای تازه آورد
🌸او خسته بود و پایش
🌱انگار درد میکرد
🌸با خنده باز از من
🌱پرسید در چه حالی
🌸کردم تشکر از او
🌱گفتم که خوب و عالی
🌸در دست پیر او بود
🌱باز آن عصای زیبا
🌸خندید و قلقلک داد
🌱با آن عصا دلم را
🌸دیشب کنار من بود
🌱پهلوی رختخوابم
🌸او داشت قصه میگفت
🌱تا اینکه من بخوابم
🌸اما میان قصه
🌱خوابش گرفت و خوابید
🌸لبخند میزد او داشت
🌱یک خواب خوب میدید
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🌼هشام و فرزدق
#قسمت_اول
هشام بن عبدالملک با آنکه مقام ولایت عهدی داشت و آن روزگار - یعنی دهه اول قرن دوم هجری - از اوقاتی بود که حکومت اموی به اوج قدرت خود رسیده بود، هرچه خواست بعد از طواف کعبه خود را به حجرالاسود برساند و با دست خود آن را لمس کند میسر نشد مردم همه یک نوع جامه ساده که جامه احرام بود پوشیده بودند، یک نوع سخن که ذکر خدا بود به زبان داشتند، یک نوع عمل میکردند چنان احساسات پاک خود غرق بودند که نمیتوانستند درباره شخصیت دنیایی هشام و مقام اجتماعی او بیندیشند.
افراد و اشخاصی که او از شام با خود آورده بود تا حرمت و حشمت او را حفظ کنند، در مقابل ابهت و عظمت معنوی عمل حج ناچیز به نظر میرسیدند.
هشام هرچه کرد خود را به «حجرالاسود برساند و طبق آدابحج آن را لمس کند به علت کثرت و ازدحام مردم میسر نشد.ناچار برگشت و در جای بلندی برایش کرسی گذاشتند. او از بالای آن کرسی به تماشای جمعیت پرداخت. شامیانی که همراهش آمده بودند دورش را گرفتند آنها نیز به تماشایمنظره پر ازدحام جمعیت پرداختند.
در این میان مردی ظاهر شد در سیمای پرهیزکاران او نیز مانند همه یک جامه ساده بیشتر به تن نداشت. آثار عبادت و بندگی خدا بر چهره اش نمودار بود اول رفت و به دور کعبه طواف کرد، بعد با قیافه ای آرام و قدمهایی مطمئن به طرف حجر الاسود آمد. جمعیت با همه ازدحامی که بود، همینکه او را دیدند فورا کوچه دادند و او خود را به حجرالاسود نزدیک ساخت شامیان که این منظره را دیدند، و قبلا دیده بودند که مقام ولایت عهد با آن اهمیت و طمطراق موفق نشده بود که خود را به حجرالاسود نزدیک ،کند چشمهاشان خیره شد و غرق در تعجب .گشتند یکی از آنها از خود هشام پرسید این شخص کیست؟ هشام با آنکه کاملا میشناخت که این شخص على بن الحسين زين العابدين است خود را بهناشناسی زد و گفت: «نمیشناسم.»
🌸نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری
#ادامه_دارد...
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
شاهی:
یکی از مهمترین خواص شاهی کمک به درمان و رفع کم خونی است. این سبزی سرشار از مقادیر قابل توجهی آهن و اسید فولیک بوده، بهترین داروی کم خونی است.مصرف شاهی در تحریک و تقویت عضلاتنقشی سودمند دارد.کمک به تسریع هضم غذا، تحلیل باد، گاز و نفخ معده از خواص شاهی برای سلامت دستگاه گوارش است.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔶️خواص پنیر رو میدونی...؟!
1.ویتامین ث☺️
2.کلسیم🦴
3.آهن
4.منیزیم
5.ویتامین دی 🙂
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
محبت والدین به کودک باید "بی قید و شرط" باشد ، نه "بی حد و اندازه".
بی قید و شرط بودن یعنی در هر حالت و شرایطی
❌ فرزندی فرزند را نفی نکنیم!
❗️دیگه بچه من نیستی!
❗️دیگه مادرت نیستم!
❗️میرم بابای یکی دیگه میشم!
❌ و شخصیت او را نکوبیم!
❗️ بیشعور!
❗️نفهم!
❗️آشغال!
❗️زیادی!
✅ بلکه اگر از رفتار خاصی ناراضی شدیم نارضایتی خود را از آن عملکرد بیان داریم نه از وجود و شخصیت کودک. مثلا بگوییم:
از این کلمات خوشم نمیاد.
دوست ندارم پسرم بی ادبی کنه.
دلم می خواد دخترم خودش کارشو انجام بده.
( بابت عبارات زشتی که در این متن بکار رفته پوزش میطلبیم🙈 باید قشنگ تفهیم میکردیم لُب مطلب رو😅)
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی میخوای کم نیاری😂😂😂
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
دو تا دروغگو پایین کوه با هم صحبت می کردند.
اولی گفت: اون مورچه را روی نوک کوه می بینی؟
دومی گفت: کدام، اونی که چشماش را بسته یا اونی که چشمهایش باز است؟
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
کتابهای شلخته - @mer30tv.mp3
4.64M
#قصه_شب
کتابهای شلخته
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
ســــــــلام🌹
صبح پاییزیی شما❤️
به خیـرو نیکی🌷🍁
🧡خانه دلتون گرم
دستانتون پر روزی🌷🍁
نگاهتون قشنگ
روزتون سرشار از🌷
عشق و مهر وشادمانی🌹💗
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر پدربزرگ
🌸آمد پدربزرگم
🌱با آن صفا و خوبی
🌸با آن کلاه پشمی
🌱با آن عصای چوبی
🌸در جیب پالتوی خود
🌱نقل و نبات دارد
🌸برای شادی من
🌱او شکلات دارد
🌸موی سفید ریشش
🌱مانند پنبه نرم است
🌸آغوش او برایم
🌱مثل همیشه گرم است
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
هدایت شده از حاج ابوذر بیوکافی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #نماوا
🔉 #واحد_تند | هستیمو از تو دارم
🎙 با نوای #حاج_ابوذر_بیوکافی
🔰 ایّام شهادت حضرت فاطمه (س)
📆 جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲
🕌 آستان مقدس حضرت فاطمه اُخریٰ (س)
🏴 هیأت ثاراللّٰه (ع) رشت
♾ مشاهده و دریافت با کیفیتهای مخلتف
🎵 فایل صوتی قطعه
🖌 متن شعر
🏴 به مناسبت ایّام شهادت #حضرت_فاطمه_س
🇮🇷 کانالرسمیحاجابوذربیوکافی
▫️ AbozarBiukafi_ir
🌼هشام و فرزدق
#قسمت_دوم
در این هنگام چه کسی بود - از ترس هشام که از شمشیرش خون میچکید - جرأت به خود داده او را معرفی کند؟! ولی در همین وقت همام بن ،غالب معروف به «فرزدق» ، شاعر زبردست و توانای عرببا آنکه به واسطه کار و شغل و هنر مخصوصش بیش از هر کس دیگر میبایست حرمت و حشمت هشام را حفظ کند، چنان وجدانش تحریک شد و احساساتش به جوش آمد که فورا :گفت لکن من او را میشناسم و به معرفی ساده قناعتنکرد بر روی بلندی ایستاده قصیدهای غرّا - که از شاهکارهای ادبیات عرب است و و فقط در مواقع حساس پر از هیجان کهروح شاعر مثل دریا موج بزند میتواند چنان سخنی ابداع شود بالبديهه سرود و انشاء .کرد در ضمن اشعارش چنین گفت این شخص کسی است که تمام سنگریزه های سرزمین بطحا او را میشناسند این کعبه او را میشناسد ،زمین حرم و زمین خارج حرم او را میشناسند.»
«این، فرزند بهترین بندگان خداست این است آن پرهیزکار پاک پاکیزه مشهور
اینکه تو میگویی او را نمیشناسم زیانی به او نمیرساند. اگرتو یک نفر فرضا نشناسی عرب و عجم او را میشناسند.»
هشام از شنیدن این قصیده و این منطق و این بیان از خشمو غضب آتش گرفت و دستور داد مستمریفرزدق را از بیت المال قطع کردند و خودش را در «عسفان» بین مکه و مدینه زندانی .کردند ولی فرزدق هیچ اهمیتی به این حوادث - که در نتیجه شجاعت در اظهار عقیده برایش پیش آمده بود نداد نه به قطع حقوق و مستمری اهمیت داد و نه به زندانی شدن؛ و در همان زندان نیز با انشاء اشعار آبدار از هجو و انتقاد هشام خودداری نمی کرد.
على بن الحسين عليه السلام مبلغی پول برای فرزدق - که راه درآمدش بسته شده بود - به زندان فرستاد. فرزدق از قبول آن امتناع کرد و :گفت من آن قصیده را فقط در راه عقیده و ایمان و برای خدا انشاء کردم و میل ندارم در مقابل آن پولی دریافت دارم بار دوم علی بن الحسين آن پول را برای فرزدق فرستاد و پیغام داد به او که: «خداوند خودش از نیت و قصد تو آگاه است و تو را مطابق همان نیت و قصدت پاداش نیک خواهد داد تو اگر این کمک را بپذیری به اجر و پاداش تو در نزد خدا زیان نمیرساند و فرزدق را قسم داد که حتما آن کمک را بپذیرد. فرزدق هم پذیرفت.
فرزدق را از بیت المال قطع کردند و خودش را در «عسفان» بین مکه و مدینه زندانی .کردند ولی فرزدق هیچ اهمیتی به این حوادث که در نتیجه شجاعت در اظهار عقیده برایش پیش آمده بود نداد نه به قطع حقوق و مستمری اهمیت داد و نه به زندانی شدن؛ و در همان زندان نیز با انشاء اشعار آبدار از هجو و انتقاد هشام خودداری نمی کرد.
على بن الحسين عليه السلام مبلغی پول برای فرزدق - که راه درآمدش بسته شده بود - به زندان فرستاد. فرزدق از قبول آن امتناع کرد و گفت من آن قصیده را فقط در راه عقیده و ایمان و برای خدا انشاء کردم و میل ندارم در مقابل آن پولی دریافت دارم بار دوم علی بن الحسين آن پول را برای فرزدق فرستاد و پیغام داد به او که «خداوند خودش از نیت و قصد تو آگاه است و تو را مطابق همان نیت و قصدت پاداش نیک خواهد داد تو اگر این کمک را بپذیری به اجر و پاداش تو در نزد خدا زیان نمیرساند و فرزدق را قسم داد که حتما آن کمک را بپذیرد. فرزدق هم پذیرفت.
🌸نویسنده: استاد شهید مرتضی مطهری
#پایان...
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
درصد زیادی از سیب را آب و فیبر تشکیل میدهد و نگهداری آب داخل بافت میوه یا سبزیجات برای بدن راحتتر است و افرادی که در ماه رمضان روزه میگیرند در صورتی که سیب را به عنوان یک میوه برای مصرف همراه پوست انتخاب کنند کمتر احساس تشنگی خواهند داشت.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بازی
🔶️بازی هدفمند
این بازی رو انجام بدید برای تقویت دو نیمکره مغز و اینکه ببینیم چقدر مهارت انجام کاری رو با دو دست داریم🤚✋
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نقاشی
🔶️آموزش نقاشی منظره 🌳🌞
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تربیت_کودک
#پرخاشگری
💢کودکی که کتک بخورد بدون شک در آینده کتککاری میکند.
تنبیه بدنی کودک او را به یک فرد مهاجم تبدیل میکند.
بسیاری از مطالعات نشان میدهد بین تنبیه بدنی کودکان و رفتار خشونتآمیز و پرخاشگری آنها در دوران بزرگسالی ارتباط وجود دارد.
بیشتر مجرمان افرادی هستند که در دوران کودکی مورد ارعاب و تنبیه بدنی واقع شدهاند.
این قانون طبیعت است که کودکان از شیوههای تربیتی والدین ، معلمان و بزرگترهای خود درس میگیرند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مال منه خب😒😂
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
بادرخت پیر قهر نکنین - @mer30tv.mp3
4.26M
#قصه_شب
با درخت پیر قهر نکنین
🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
سـلام روز قشنگ پاییزیتون بخیر🍎🍃
ان شاء الله بـهتـرین هفته را 🍎🍃
پیش رو داشته باشید
الـهی حـال دلتـون خــوب 🍎🍃
احوالتـون بـر وفق مراد
روز و روزگارتـون خـوش 🍎🍃
با آرزوی هفته ی خوب و عالی🍎🍃
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
🔸️شعر پلیس
🌸اون کیه که تفنگ داره
🍃قطار قطار فشنگ داره
🌸همیشه بیدار میمونه
🍃مواظب شهرمونه
🌸پلیس خوب شهر ماست
🍃دوست تمام بچههاست
🌸 اون کیه که منظمه
🍃 کار میکنه یه عالمه
🌸تو شهرمون گشت میزنه
🍃 دنبال دزد و دشمنه
🌸 پلیس خوب شهر ماست
🍃دوست تموم بچههاست
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#قصه_کودکانه
🌸کوچ پرستو ها
صبح زود بود خانم پرستو بال بالی را از خواب بیدارکرد و به او گفت:بلند شو پسرم باید برای سفر آماده بشویم.بال بالی با خوشحالی از جا پرید و گفت:من آماده ام بعد یادش افتاد که از دوستانش خداحافظی نکرده به سرعت از لانه بیرون پرید و گفت:الان بر می گردم بال بالی پرید و پرید تا به لانه ی چیک چیکی رسید بعد دوتایی پیش قارقاری رفتند.
بال بالی به دوستانش گفت:ما داریم از اینجا کوچ می کنیم چیک چیکی و قارقاری از شنیدن این حرف خیلی ناراحت شدند.چیک چیکی گفت:حالا نمیشه کوچ نکنید؟قارقاری گفت:نمی شه همین جا بمونید؟بال بالی گفت:نه اگر اینجا بمونیم از سرما یخ می زنیم باید به جاهای گرم برویم.چیک چیکی و قارقاری غصه خوردند.
بال بالی گفت:ناراحت نباشید وقتی هوا گرم شد دوباره بر میگردیم و گریه اش گرفت.قارقاری و چیک چیکی هم گریه کردند.چیک چیکی گفت:دلمان برایت تنگ می شود.بال بالی گفت:دل من هم برای شما تنگ می شود.بعد از آن ها خداحافظی کرد و تندی به لانه برگشت.آسمان پر از پرستو شده بود.
بال بالی
بال بالی هم در میان پرستو ها بود همه داشتند به جاهای گرم کوچ می کردند.پرستوها روزها و هفته ها پرواز کردند.بال بالی هم در کنار مادرش پرواز کرد.
بال بالی روزهای اول خیلی زود خسته می شد.حتی یک روز از خستگی مریض شد پرستوهای دیگر آن قدر صبرکردند تا حال او دوباره خوب شد اما بعد کم کم عادت کرد.بال بالی توانست پا به پای پرستوهای دیگر پرواز کنداصلا هم خسته نمی شد.
یک روز عقاب بزرگی به آن ها حمله کردپرستوها همگی باهم روی سرعقاب ریختند.بال بالی هم کمکشان کرد.
عقاب از ترس فرار کرد رفت و دیگر برنگشت پرستو ها دوباره پرواز کردند.از روی دشت ها و جنگل های زیادی گذشتند. آن قدر رفتند و رفتند تا به جایی رسیدند که گرم بود.
به جایی که پر از سبزه و گل بود پر از غذا بود پرستوها همه خوشحال بودند از همه بیشتر بال بالی خوشحال بود.وقتی هوا سرد می شود پرستوها سفر خود را شروع می کنند آن ها به جاهای گرم کوچ می کنند.
پرستوها خیلی قوی هستند.آن ها می توانند روزها و هفته ها پرواز کنند پرستو ها خیلی باهوش هستند اگر هوا بارانی شود آن ها فورا می فهمند و راهشان را عوض می کنند.
اگر دربین راه پرستویی مریض بشود پرستوهای دیگر او را تنها نمی گذارند.آن قدر صبر میکنند تا حال او خوب شود بعد دوباره همگی باهم پرواز می کنند.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#تغذیه
اگر کم خون هستید شیر هویج میل کنید.
👈شیر هویج کاهش دهنده انواع سرطان ها مخصوصا سرطان ریه و لوزه المعده است.
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻
#نقاشی
🔶️📚نقاشی گام به گام کتاب به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی 🎆
👶🏻 @Koodakane1 👧🏻