دوبیتی شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
کتیبه بر در و دیوار بستند
دل آیینه رویان را شکستند
عزای سامرا داغ مدینه است
حسن ها داغدار کوچه هستند
ز گلبرگ دو چشمش یاس افتاد
دلش در آتش احساس افتاد
میان کاسه ی آبش چه میدید
که یاد حضرت عباس افتاد
عزایش رستخیز روضه ی ماست
عطش هم اشک ریز روضه ی ماست
امام از کودک خود آب میخواست
همین جمله گریز روضه ی ماست
دلش لرزید پای دستهایت
نمی داند عزای دستهایت
گدا از سامرا با دست پر رفت
دعا کرد از برای دستهایت
دل و جان در عزایت گریه کردند
فراوان در عزایت گریه کردند
کریم سامرایی ای حسن جان
کریمان در عزایت گریه کردند
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
مدح امام حسن عسکری علیه السلام
گریه خاموش نکرد آتش جانم چه کنم
رو به قبله شده بابای جوانم چه کنم
سر بی تاب پدر بر سر زانوی من است
اول درد یتیمی است ، ندانم چه کنم
نگران شد پدر از غربت تنهایی من
من هم از حالت بابا نگرانم چه کنم
سخت بود اینکه ببینم پدرم جان میداد
وای من ، وای که کاری نتوانم چه کنم
لرزش کاسه ی آب این دل من را لرزاند
کوهم و میدهد این داغ تکانم چه کنم
پدرم گرچه زمین خورد ولی نیزه نخورد
یاد جدم کنم و روضه نخوانم چه کنم
بر روی زخم تنش بار دگر زخم زدند
تیرباران شدنش کرده کمانم چه کنم
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
امام حسن عسکری سلام الله علیه
طفل اشکی که در این دیده ی تر می لرزد
خبر آورده ز داغی ، که جگر می لرزد
رو به قبله شده خورشید و شفق می گرید
پشت افلاک ، از این هول خبر می لرزد
جسم بابای جوان در بغل کودک اوست
شعله ی شمع در آغوش سحر می لرزد
بر پسر درد یتیمی است ، مسلم وقتی
کاسه ی آب به دستان پدر می لرزد
حسن عسکری از زهر ستم می سوزد
دل زهرا ز غم مرگ پسر می لرزد
#شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
قصیده مدح و مرثیه امام حسن عسکری علیه السلام
روایتی به بحار است و راوی اش جعفر
روایتی که بُوَد جان فزا و جان پرور
چنین بگفت که در کوچه های سامرا
نشسته بودم و دیدم میان آن مَعبَر
که آفتابِ زمین و زمان نمایان شد
امام عسکری از کوچه مینمود گذر
به محض دیدن آن حجّتِ خدا بگذشت
چنین به خاطر من ، کای امام جن و بشر
خدای عزوجل میدهد به من فرزند ؟
که ناگهان ولیِ حق به من نمود نظر
اشاره کرد به راس مقدسش ...آری
درخت زندگی ات سبز میشود به ثمر
دوباره در دل خود گفتم ، این ثمر پسر است ؟
جواب داد که "نه" با اشاره ای دیگر
گذشت قصه ی این ماجرا پس از چندی
چراغ خانه ی من گشت کودکی دختر
دو حاجت دل من را امام پاسخ داد
به دو اشاره ی آري و نه ولی با سر
از این روایت و مطلب امام رابشناس
که با اشاره ی خود میدهد ز غیب خبر *۱
خبر چگونه نگوید ز غیب آنکس که
نوشته با قلمش دفتر قضا و قدر
به ذره ذره ی در کائنات آگاه است
شهی که هست خودش آفتابِ عالم ذر
اگر اراده کند بحر میشود منشق
اگر اشاره کند سنگ میشود گوهر
بپرس از آنکه به زندان گرفت بر او سخت
بلی بپرس ز دشمن بپرس از آن دو نفر
چه دیده اند ز والشمس و والقمر غیر از
به روز روزه ، به شب ها نماز تا به سحر
چه دیده اند که هر دو به توبه افتادند
به روی خاک زمین پیش پای آن سرور *۲
سوال کن ز جفا پیشه ای که حضرت را
فکند در برِ درندگان و داشت نظر
چه دید ، قامت آن جانِ کعبه را به نماز
چه دید ، گشتن شیران به دور آن پیکر *۳
فقط نه شیر درنده ، شد اسب سرکش رام
چو دست خویش نهاده به پشت آن استر *۴
به خاک ، خطی علامت زد و ابوهاشم
از آن علامت او میگرفت شمش زر *۵
قلم گذاشت زمین تا نماز بگذارد
قلم به اذن خدا مینوشت بر دفتر *۶
هزار سال گذشت و هنوز کودک علم
نشسته پای همین مکتب و همین منبر
هر آن کسی که کند در مقام او تردید
دگر خطاب مسلمان مکن بر آن کافر
به نقش خنده ی او یا به نقش اخم اوست
نشان امر به معروف و نهی از منکر
چه هست امر به معرف غیر معرفتی
که دست ما برساند به دامن حیدر
چه هست نهی ز منکر بجز جدایی از
موسسان سقیفه ، سران فتنه و شر
هزار جان به فدای شهی که از نفسش
جهان گرفته شمیم بهشت سرتاسر
هزار سال گذشت و هنوز بیت الله
به حسرت رخ او ، آه میکشد ز جگر
امام یازدهم آنکه هست فرزندش
به نام و صورت و هیبت شبیه پیغمبر
امام یازدهم آنکه هست فرزندش
امید و آرزو و هستی و حیاتِ بشر
امام یازدهم را صدا بزن و بخواه
پدر دعای فرج سر دهد برای پسر
◻️◻️◻️
امام یازدهم هشتمین تبار حسین
که تر شد از غم او دیدگان هفت اختر
کسی ندیده که خورشید رو به قبله شود
کسی ندیده که عرش خداست در بستر
به لرزه دست شریفش به وقت خوردن آب
به رعشه جسم نحیفش ز پاره های شرر
دو چشم نرگس از این ماجراست کاسه ی خون
دل امام زمان شرحه شرحه و پرپر
سرش به دامن فرزند خود به یاد آورد
از آن سری که به زانوی خود گرفت پدر
پدر کدام پدر آن اسیر در کُرُبات
پسر کدام پسر حضرت علی اکبر
به یادش آمده آن لحظه ای که روی عبا
امامِ تشنه جگر چید ، پاره های جگر
هنوز زمزمه ی "یا بُنَی" به گوش آید
به دشت کرببلا از کنار آن پیکر
کسی که داغ پسر دیده است لازم نیست
برای کشتن او تیر و نیزه و خنجر
به گریه گفت علی جان بگیر جان مرا
وَ یا بلند شو و عمه را به خیمه ببر
اذان بگوی که وقت غروب شد دیگر
به روی نی سر بابا به روی نیزه پسر
میثم مومنی نژاد
http://eitaa.com/Maddahankhomein
576.6K
به نام خدا
#سبک_سنتی #دو_دمه
شهادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️▪️▪️
#بند_اول
"جانم فدایت جانم فدایت
مهدی زهرا سرت سلامت"۲
"ای عالم و آدم خاک پایت
مهدی زهرا سرت سلامت"۲
بر دلت خیمه زد درد یتیمی
وای از این غروب سرد یتیمی۲
مهدی فاطمه سرت سلامت۴
▪️▪️▪️
#بند_دوم
مرهم ندارد این داغ جانکاه
آجرک الله بقیه الله۲
امشب کشیدی از عمق دل، آه
آجرک الله بقیه الله۲
ای پریشان رخ از/ گرد یتیمی
وای از این غروب/ سرد یتیمی۲
مهدی فاطمه سرت سلامت۴
➖➖➖
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#امام_زمان_عج
➖➖➖
#مهدی_کبیری
https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_399135910727254083.ogg
154K
حضرت امام حسن عسکری(ع)
😭😭 نوحه سنتی
از چشم مهدی شده اشک غم جاری
در سـامرا گشته بـر پـا عزاداری
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
در ماتم عسکری دلها غمین است
غرق عـزا آسمانها و زمين است
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
ای جان پیغمبر ای شمس ولایت
یا حجه ابن الحسن سرت سلامت
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
ای یادگار علـی و جـان زهـرا
ما را دعا کن در سرداب سامرا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
دلهای ما پر زند بهر سامرا
امشب مهدی آید در شهـر سامرا
واویلا واویلا واویلا واویلا(۲)
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
https://eitaa.com/Maddahankhomein
✍🏻 در شیوه ارادت و شاعری برای #امام_زمان(عج) و #امام_حسین (ع)
#شب_چهارشنبه
#اشعار_مهدوی #رفیق
............
سال ها در خلوتت، خلقِ اثر کردی رفیق
عالَمی را با غزل هایت خبر کردی رفیق
دم زدی از او که عمری دم زد از #آزادگی
در خودت مثل کبوترها سفر کردی رفیق
منکِر از هر سو تو را می خوانْد و تو با روشنی
از بدی ها و پلیدی ها حذر کردی رفیق
با امامت، نیمهْ شب در #جمکرانِ_سبز_دل
دست بیعت دادی و سیرِ قمر کردی رفیق
مرحبا...! اما هزاران بار بین کوچه ها
از کنارش بی تفاوت هم گذر کردی رفیق
خوش به حالت که شبت با نام #مهدی صبح شد
روز را با مردمت اینگونه سر کردی رفیق!؟
#روضه را با احتیاط و لطف گفتی یا که نه
داغ او را با نوشتن، بیشتر کردی رفیق!؟
تیرها سمت #امامت می دوند و پیش او
خوب دقت کن چه چیزی را سپر کردی رفیق
خوب دقت کن به آنچه می نویسی از #امام
بارها دیدم مدادت را تبر کردی رفیق
در میان قیل و قالِ #جعفرِ_کذّاب ها ۱
#جعفر_طیار اگر باشی هنر کردی رفیق ۲
#محمد_عابدی
قم المقدسه
................
۱. جعفر بن علی معروف به جعفر کذّاب فرزند امام هادی (ع) و از مدعیان امامت پس از شهادت برادرش امام حسن عسکری (ع) بود؛
۲. جعفر ابن ابیطالب ملقب به ذوالجناحین و مشهور به جعفر طیار یکی از صحابه و پسر عموی پیامبر اسلام محمد و همچنین برادر بزرگتر علی بن ابیطالب (ع) بود.
وی در غزوه موته (سال هفت بعد از هجرت) پرچمدار سپاه اسلام بود تا زمانی که دو دستش را قطع کردند
محمد در مورد او گفت: «خداوند به جای آن دو دست، دو بال عطا فرمود که بدانها در بهشت پرواز کند بهر جای که خواهد».
https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمزمه امام زمان(شاهمندی).mp3
2.25M
❣﷽❣ #زمزمه_امام_زمانی
🎶 #سبک_دوباره_مرغ_روحم
سه شنبه ها که میشه دلم خدایی میشه
برای جمکرانِ آقا هوایی می شه
پرستوی وجودم کشیده پر دوباره
شعله ی عشق تو زد قلب منو شراره
🍃یابن الحسن کجایی
🍃داد از غم جدایی
الهی که همیشه نوکر تو بمونم
از در خونه ی خود دست خالی نرونم
خدا کنه فدات شم فدای خاک پات شم
تو راه جمکرونت فدای نوکرات شم
🍃یابن الحسن کجایی
🍃داد از غم جدایی
اگه دعا کنی تو برای من همیشه
این دل عاشق من از تو جدا نمیشه
جا مونده ام ز عشقت آقا منو نیگا کن
به این غلام سیاهت یه کربلا عطا کن
🍃یابن الحسن کجایی
🍃داد از غم جدایی
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#یاصاحب_الزمان_عج_ادرکنی
عمر خود را همه با ياد تو سَر خواهم کرد
شب غم را به خيال تو سحر خواهم کرد
وصف خال لب زيبای تو مجنونم کرد
از پی ِ ليلی ِ حُسن تو سفر خواهم کرد
بر در ميکده ی عشق تو آيم شب و روز
لب خود را ز مِی ناب تو تَر خواهم کرد
دوری وصل و فراق تو کُند محزونم
غم هجران تو را اشک بصر خواهم کرد
گر چه هر دَم بزند دشمن تو طعنه ولی
دلخوشم زانکه نگه بر تو قمر خواهم کرد
گردش چشم سياهت دلم از کف برده
عاقبت بر رُخ ماه تو نظر خواهم کرد
هر طرف مينگرم جلوه ی روی مَه توست
چشم کوته نظر از پرده به درخواهم کرد
گر بيايی و قدم بر رخ من بگذاری
ديده را فرش رهت وقت گذر خواهم کرد
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_عسکری_علیهالسلام
#امام_عصر_علیهالسلام
#غزل
🔹سایۀ سر🔹
من که شور عاشقی در سینه و سر داشتم
صد هزار آیینۀ غم، در برابر داشتم
هر شب از سامرّه در «سرداب غیبت» تا سحر
روی صحبت در مدینه با پیمبر داشتم
صبحدم آتش گرفت از آه سوزانم چمن
سر چو از سجادۀ سبز دعا برداشتم
باغ شد لبریز از خونِ دلِ آلالهها
باغبان میرفت و من چشمی ز خون تر داشتم
لالهها میسوختند از داغِ من چون چلچراغ
بسکه من در سینه داغ شعلهپرور داشتم
ای سرافراز دو عالم! ای شکوه سروها!
در بلندای حضورت سایۀ سر داشتم
ای تو با من مهربانتر از نسیم آشنا
اُنس و الفت با تو از گل، نازنینتر داشتم
ای سراپا عطر یاسین، ای بهارستان وحی!
بی تو من حال شقایقهای پرپر داشتم..
لطف زهرا داد امشب تا سحر تسکین مرا
آشنایی با نوازشهای مادر داشتم
📝 #محمدجواد_غفورزاده
https://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت امام حسن عسکری ع تسلیت باد
به حسن خلق تو مردم در این سرا باشند
به زیر پرچم اشک تو در عزا باشند
برای همدلی تو در التجا باشند
،،حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند
دوتا کریم در عالم برای ما باشند،،
نشسته در غم تو ماهیان دریایند
اسیر داغ فراق تو کوه و صحرایند
چو کعبه ای که به سوی تو راه پیمایند
،،حسن شدی که اگر از بقیع بازآیند
کبوتران همه راهی سامرا باشند،،
برای سوگ تو دلهای شیعه غمگین است
غم شهادت تو روی شانه سنگين است
اگر چه از تو سرودن به درد تسکین است
،،دلیل خوشهی انگور عسکری این است
که تاکها ننشینند روی پا باشند
تویی که کل جهان تحت امر فرمانت
هزار حاتم طایی نشسته بر خوانت
گرفته اند همه رزق خود از احسانت
،،حسن شدی که میان مُضیف چشمانت
تمام شهر به عشق شما گدا باشند
به جای شهد چرا زهر کین شده کامت؟
لباس مشکی اندوه گشته احرامت
بهشت منتظر بوسه های هر گامت
،،حسن شدی که به هنگام بردن نامت
بقیع آمدهها یاد مجتبی باشند
میان سامره ی کوچه باز در راهم
به آسمان برسد نغمه و غم و آهم
شکفته بغض غریبانه های دلخواهم
،،حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم
همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند
هراس داشت عدو از صراط اسلامت
رسید و ریخت کمی زهر رنج در جامت
فرشته های شهادت شدند همگامت
،،حسن شدی که شبیه بقیع، خُدامت
به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند
به یاد خیمه و گودال ، عمر سر گردد
برای روضه ی مادر دو چشم، تر گردد
کبوتر دل من بر بقیع برگردد
حسن شدی که غریبی غریبتر گردد
که زائران تو در بین کوچهها باشند،،
غمت رسیده حسابش به بی نهایت ها
زدم گریز به شام غم و مصیبت ها
چگونه دم زنم از تو در این عبارت ها؟
حسن شدی که بمانی در اوج غربت ها
که خادمان تو در شهر کربلا باشند
تضمین جناب رحیمی
شاعر حسين جعفری
https://eitaa.com/Maddahankhomein