eitaa logo
ذاکرین خمین🎤
1.6هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
702 ویدیو
368 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
26.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز تخریب بارگاه ائمه بقیع علیهم السلام میشود حالِ شیعیان بد حال ... به نفس: کربلایی به قلم:  (یونس) http://eitaa.com/Maddahankhomein
(گلزار بقیع) بشکند دستی که ویران کرد گلزار بقیع... خشک گردد ریشه‌ی خاری که شد خوار بقیع جای غرقد ۱ ، لاله‌های سرخ عاشق خفته‌‌اند چشمِ دل وا کن ببین گل‌ها... به گلزار بقیع چار معصوم‌اند در این خاک چون گنجینه‌ای کی؟ خَزَف داند مقام و قدر و معیار بقیع... جز امامان عظیم الشأن حتیٰ خفته‌اند جمعی از انصار، در خاک گهربار بقیع مرکز عشق‌است این خاک مقدس در جهان در طوافش هست دل‌ها خطّ پرگار بقیع گرچه ویران‌است، اما خاک آن چون توتیا هست بر هر دیده‌ای که هست بیمار بقیع بس‌که دشمن کینه دارد در دلش از شیعیان کرد ویران از حقارت جمله ـ آثار بقیع... گرچه روزی کرد ویران این حرم را دست ظلم می‌شود شیعه ولی یک روز معمار بقیع جنبش جهلی که فرمان داد بر تخریب آن می‌شود مدفون در آخر زیر آوار بقیع اندک اندک گشته بازار وهابی‌ ها کساد رونقش افزون ولیکن هست بازار بقیع می‌رسد روزی که با وحدت بنا خواهیم کرد آن حرم‌هایی که می‌باشد سزاوار بقیع با گلاب و مُشک و عنبر شسته گردد این مکان می‌زداید اشک‌های شوق، زنگار بقیع... ای خوش آن‌ر‌وزی که آید آن امید شیعیان مهدی موعود «عج» آن تنها علمدار بقیع نغمه‌ی «الله اکبر» می‌شود اینجا بلند می‌رسد بر گوش استکبار، اخبار بقیع هرکسی از هر مکانی رو به اینجا می‌کند تکیه‌گاه عالمی چون هست دیوار بقیع از درون سینه‌های خسته از ظلم و ستم مرغ دل، پَر می‌کشد کآید به دیدار بقیع جشن شادی می‌شود برپا به کوری ستم گرچه تا محشر بوَد دل‌ها عزادار بقیع (ساقیا) دم از می و ساغر مزن در این مکان چون بوَد مستی ما از جام سرشار بقیع . سید محمدرضا شمس (ساقی) ۱ـ غَرقد: درختان خاردار (شجرة الغرقد، شجرة اليهود) و یا (عوسج) در گذشته این قبرستان پوشیده از درختانی به نام «غرقد» بوده، به این خاطر آن را «بقیع غرقد» نیز می‌نامیدند. @Maddahankhomein
رفته ست قرار از دل ما گرچه صبوریم غمگین و خراب از غم تخریب قبوریم در فکر بقیعیم چرا بقعه ندارد آنجاست دل غم زده هر چند که دوریم زشت است امام دو سرا صحن ندارد حیف است در این شبکده محروم ز نوریم ماییم و دو صد خانه، سلیمان جهان هیچ! مایی که در این قافله هم رتبه موریم ای کاش که می‌شد حرمی تازه بسازیم عمریست که هر آینه مشتاق حضوریم بسته است به امر فرج تو فرج ما ای جان جهان زنده به امید ظهوریم https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیکم یا اهل‌بیت النبوه بسم رب البقیع ، به نام بقیع می نویسم من از مقام بقیع آسمان جلوه ای زِ عرش حق و.. عرش حق وسعت تمام بقیع جنّت از شوق بوسه بَر خاکش خم شده ، کرده احترام بقیع می زند جام غصه و غم را جبرئيل از غمش به کام بقیع می دهد خاتم النبیین از مرقدش صبح و شب سلام بقیع خوش به حال کبوتر عشقی که شده عاشقانه رام بقیع عاشقم عاشقِ سرا پا عشق عاشقِ عشقِ چار امام بقیع من غلامم ، غلام آل علی من غلامم ، همان غلام بقیع زخمی ام ، زخمی قبور بقیع زخمی ام ، خواهم التیام بقیع مست جام سینجلی هستم مست جام علی الدوام بقیع دست خالی نمی رَوَد زِ بَرش هرکسی شد گدای جام بقیع کی براند مرا زِ درگه خود اینچنین نیست ، در مرام بقیع شیعه ی مرتضی علی همه دم می نهد سر به زیر گام بقیع باید اصلاً به گور خود ببرد دشمنش فکر انهدام بقیع می رسد روزی از همین روزها یک نفر از پس قیام بقیع می رسد منتقم که با غضبش گیرد از دستِ کین ، زمام بقیع می کِشد ذوالفقار حیدر را قصد حمله ، چو از نیام بقیع گیرد او انتقام زهرا را بعد از آن گیرد انتقام بقیع هم و غمّش ولایت است و،اوست در پی حفظ انسجام بقیع کمر همتش که بسته شود می شود غرق اهتمام بقیع می کند او حرم بنا و سپس گنبدی را به روی بام بقیع چار حرم می شود بنا آنجا آن حرم های با دوام بقیع مسجدی در بقیع شود برپا نام آن مسجدالحرام بقیع ای خدا در ظهور منتقمش قسمتم کن شبی مقام بقیع قسمتم کن مَهِ صفر یاکه ده شبی از مَهِ صیام بقیع مثل مشهد که آرزو دارم خواهم از نذریِ طعام بقیع حاجتم خادمی صحنینش خادم زائران عام بقيع متخلص به «ملتمس» هستم شاعری مانده در کلام بقیع @Maddahankhomein
زمینه؛ العجل یابن الحسن.mp3
زمان: حجم: 1.42M
🔸العَجل یابن الحسن🔸 رو خاک بقیع، با اشک می‌شینم صحن مادرمو، کی می‌شه ببینم؟ ایشالا می‌سازیم، اون حرم زیبا رو ایشالا می‌سازیم، گلدسته و صحنا رو ایشالا می‌سازیم می‌دونم تموم می‌شه، روزای درد و غم می‌شینم یه گوشه‌ای محو حرم می‌شم به روی بال نسیم، دیدنیه پرچم «اَلعَجل یابن الحسن، ای هستی زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اینجا زائرا، حرفایی دارن می‌دونی زیر لب، چه دعایی دارن؟ ایشالا می‌‌خونیم، از غصه‌های حیدر ایشالا می‌‌خونیم، روضه برای مادر ایشالا می‌‌خونیم توی آتیش می‌سوزه، انگار هنوزم در اینجا هر روز می‌پیچه، بوی گل پرپر می‌دونم اما میاد، منتقمش آخر «اَلعَجل یابن الحسن، منتقم زهرا» ـــــــــــــــــــــــــــــــــ از راه می‌رسه، غم‌خوار علی توی دست می‌گیره، ذوالفقار علی ایشالا می‌گیریم، انتقام زهرا رو ایشالا می‌گیریم، تقاص اون اشکا رو ایشالا می‌گیریم می‌شه توی مدینه،‌ قیامتی برپا رسیده وقت عبور، از کوچۀ غم‌ها فدکو پس می‌گیریم، از دشمن زهرا «اَلعَجل یابن الحسن، منتقم زهرا» ــــــــــــــــــــــــــــــ داره می‌رسه، روزای ظهور همه جا می‌پیچه، عطر سورۀ نور ایشالا می‌بینیم، اون روزای زیبا رو ایشالا می‌بینیم، اومدن آقا رو ایشالا می‌بینیم وقتی که خورشید ما، تو آسمون تابید برا پابوسش میاد، از آسمون خورشید می‌خونیم پشت سرش، اینجا نماز عید «اَلعَجل یابن الحسن، ای هستی زهرا» شاعر: نغمه‌پرداز: ☑️ @Maddahankhomein
خاک باشد یا طلا باشد چه فرقی می کند قلب باید مبتلا باشد چه فرقی می کند خاک باشد مثل سنگ مرمر صحن رضاست سردرش باب الرضا باشد چه فرقی می کند عاشقان فهمیده اند این را که در قانونشان عشق باید بی ریا باشد چه فرقی می کند صحن جمهوری و آزادی و صحن انقلاب مثل صحن مجتبی باشد چه فرقی می کند خاک پشت نرده ها از بس که گریه کرده ام بوی خاک کربلا باشد چه فرقی می کند. "فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ " است مطلع هایشان نورهایی واحدند آنها چه فرقی می کند. شکر که مشهد شده جای همه پابوسشان شمس باشد یا ضحی باشد چه فرقی می کند 📚سوره نور: آیه ۳۶ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ ٣٦﴾ [نور:36] ﴿در خانه‌هایی که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعت‌یابد و نامش در آنها یاد شود در آن [خانه]ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می‌کنند ٣٦﴾ زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیکم یا ائمة الهدی ای آسمان غربت تو بیکران بقیع باید گریست از غم تو بی امان بقیع دیگر چه انتظار ضریح است و بارگاه وقتی دریغ از تو شده سایه بان بقیع دارد نواده های امامان تو حرم امّا شده ست گنبد تو آسمان بقیع نه قبّه ای نه صحن و سرایی نه بیرقی هستی همیشه همدم ظلمی عیان بقیع ناله زدن به دور حریمت مجاز نیست حالا که خادمت شده از دشمنان بقیع مانده ست در کنار حصار ِ مزار تو درد ِسکوت گریه کن و روضه خوان بقیع تو مدفنی برای کریمی که شد شهید از کینه های همسر نامهربان بقیع تابوت تیر خورده ی او را تو دیده ای شد قامت حسین کنارش کمان بقیع دو یادگار کرب وبلا داری و شده خاک تو کربلای دگر بی گمان بقیع با روضه های باقر وسجّاد وصادقت گردیده نام کرب وبلا جاودان بقیع مانده میان غربت خاکت هنوز هم یک قبر مخفی از همه و بی نشان بقیع گردیده خادمین تو بدتر ز خار پس در باغ تو نهان شده یاس خزان بقیع تو آشنای هر شب ِ غم های حیدری اشکش به روی خاک تو بوده روان بقیع سی سال شام ماتم ودردش نشد سحر چون در میان تو شده ماهش نهان بقیع ما می شویم کارگر ساخت حرم بعد از ظهور مهدی صاحب زمان بقیع ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای زیارتگاه و عشق خاکیان در طواف تو همه افلاکیان ای مزار بی گل و شمع و چراغ شیعه در وصل تو غرق اشتیاق ای تمام زایران در غربتت فتنه ی دشمن شکسته حرمتت می نویسم خط تذهیب بقیع بغض دارد دل ز تخریب بقیع گوشه ی صحرا که تنها گشته ای کربلای دوم ما گشته ای گفته پیشانی شاعر خط به خط هست زوارت کبوترها فقط کینه ی مولا بود در جانشان از حسد دارند در هر جا نشان عاقبت مثل سقیفه شرّ شدند دشمن زهرا و پیغمبر شدند هشتم شوال غارت کرده اند بر قبور تو جسارت کرده اند تیشه ی غم ریشه های باغ زد بر دل شیعه عدو صد داغ زد میکنم آخر بقیعت راحرم شمع و گلدسته برایت آورم می کشم ریسه زمین تا آسمان گنبدت را می برم تا بی کران کاش روزی دست ما باشی بقیع صحن زوارت کنم کاشی بقیع جعفری https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم روی ضریحت می‌گذارم تا سرم را انگار در آغوش خود دارم حرم را با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را با دست خالی آمدم چیزی ندارم آورده‌ام با خود فقط چشم ترم را من رو به روی گنبد تو نذر کردم تنها النگوهای دست مادرم را مثل کبوتر های صحنت پهن کردم در زیر پای زائران بال و پرم را حالا که دقت میکنم صحنی نداری هرچند میگردم همه‌ دور و برم را با این خیالات دلم جای ضریحت باید به روی خاک بگذارم سرم را @Maddahankhomein
800857858_-1992467891.mp3
زمان: حجم: 2.16M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ مسجدی (زمزمه) شهادت امام سجّاد علیه السلام سبک واویلتا واویلتا ..... بیچاره کردی از غمت آسمان‌ها را پایِ سرَت شد حَرمت دربه‌در یارا جانم حسین /۲/ یا اَباَالمظلوم /۲/ دیدم چه‌ها آمد سرِ عاشقانِ شاه مانده بدن‌ها رویِ خاک می‌کشم من آه  چیدی به رویِ بوریا پیکرِ اکبر تیرِ سه‌شعبه پاره کرد حنجرِ اصغر جانم حسین /۲/ یا اَباَالمظلوم /۲/ از کربلا تا کوفه با سر شدم همراه پاسخ به خوبیِ علی شد بد و بیراه شد چاره‌سازِ عالمی زار و بیچاره شد گوشواره غارت ُو گوشِ گل پاره پایِ برهنه پایِ سر چه سرم آمد ؟! دزدِ سر وُ انگشترت با حرم آمد در کوفه وُ شامِ بلا ذکرِ ما تنها أَینَ مُعِزُّ الاولیاء مهدیِ زهرا ( أَینَ مُعِزُّ الاولیاء   مهدیِ زهرا مهدیِ زهرا ) /۲/ @Maddahankhomein
965943041_859885401.mp3
زمان: حجم: 1.96M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه‌یِ واحد (زمزمه)شهادت امام سجّاد علیه السلام سبک سرِ اون نوکری .... خودم دیدم که رو نیزه سرت وقتی تکون می‌خورد به پایِ نیزه ناموسِ .... علی زخمِ زبون می‌خورد زیرِ سمِ مرکبِ سپاه دیدم تنت رو تو قتلگاه کشته من ُو تندیِ نگاه ما مأنوسیم خدا با شهادت ولی آلِ علی کجا و اسارت؟! واویلا واویلا /۳/ چقدر سخته که ناموست باشه تو بزمِ نامردا از اون سخت‌تر اینه باشن یه عدّه مست ُو بی‌حیا چه داغی رو قلبِ ما گذاشت نمیگم پاشو کجا گذاشت !!! تویِ جیبِ شمر طلا گذاشت دادن صله جلویِ قافله به شمر ُو سنان ُو .... خولی و حرمله واویلا واویلا /۳/ @Maddahankhomein
🖤 قصیده ای چهل بیتی نثار قلب داغدار (ع) او بود... ......... «پرده اول» او بود امامی که به بازار رسید او بود غلامی که کس او را نخرید او بود یتیمی که پر از مقتل بود «مَن ماتَ علیٰ حبّ ، ماتَ شهید» ای وای از آن زمان که افتاد زمین با هروله اما سوی گودال دوید گودال، قصیده را غزل کرد و غزل از وزن نشد خارج و شد شعر سپید بر خاک کشید جسم بی جانش را دریا امواجِ پریشان شد باید ببرد بر سر دوشش خود را تا شام یک قافله در او غرق ساحل، که سرابی بود گم کرد نگاهی را طوفانِ شب از راه آمد فانوس، زمین افتاد از دستِ کمین خورده ی ماه در مقتلِ عشق با دستِ سپید زد رو به سیاهی ها آه... آن دست بلندی که کمی بالا رفت مست از مِی سیب شد ولی سیب نچید بی تاب ترین ماه زمین بود آن روز که از نیزه برآمد خورشید بنویس چه آمد به سر برکه ی سبز بنویس چه آمد به سر قوی سفید بنویس چه آمد به سر نیلوفر بنویس چه آمد به سر سرو رشید! از کوچ پرستو بنویس، از آن تیر از خون اناری که رسید و نرسید بنویس: چرا شمر به گودال رسید!؟ بنویس: چرا حرمله تکبیر کشید!؟ بنویس چگونه آب شد قلب بنویس چه چیز را شنید و نشنید!؟ مظلوم تر از او چه کسی بود!؟ آنکه در تشت طلا زد به لبش چوب...! یزید در غربت یک مدینه ی غرقِ نفاق مثل از عطش، به خود می پیچید «پرده دوم» سجاده اش آسمان شد و مُهرش ماه هر کس که تو را به قدر وسعش فهمید من، آن شتری که با تو ده ها حج رفت اما به جز عشق و معرفت از تو ندید ۱ من، شاپرکی که بر سر شانه نشست اما به هوای «دیگری»، از تو... پرید باید به تو برگردم و عاشق باشم ای وعده ی آشکار، الوعده وعید من در رمضان تو گرفتار شدم ای ماه ترین ماه من، ای عید سعید اعجازِ مناجاتِ شما راهگشاست از گنجِ ات بده شاهْ کلید شد شبنم اشک در قنوتِ صدفت تسبیحِ نجات بخشی، از مروارید در ساحت آن پنجره که رو به شماست باید که بود یا امثال و ها از حنجره ی سبز تو گشتند پدید بذر کلمات تو به بار آورده علامه و مرعشی، خمینی و وحید آرامشِ پنهان شده در هر سخنت از معرفت توست به قرآن مجید بگذار سلامی بدهم قبرت را بگذار زیارت کنمت، عبدِ عبید «پرده سوم» می سوزم از آن گنبد و گلدسته که نیست در ذهن من است طرح یک صحن جدید باید که تو گلستان بشود نابودی این حرامیان نیست بعید زیباست چراغ سبز در صحن در صحن تو سجاده ای از سنگ سفید خیبرشکن از راه می آید یک روز تا گردنِ کفر بشکند بی تردید ما منتظران، شوق رسیدن داریم پیش قدمش...آه، مرا سر بزنید! خالی ست اگرچه دستمان مولاجان داریم به ذوالفقارِ دستت... امّید «پرده چهارم» تو خاطره ی خونِ حسینی، تو... آنکه تمام روضه را درد کشید مداح از آن رو که تو غش می کردی از خواندن روضه، پیش تو می ترسید هر بار که گفت از قتیل العبرات از شدت اشکت، آسمان هم بارید دیدند که بارشِ شهابی دارد چشمان تو زیرِ تیربارانِ شدید کشتند خدا را و نمی دانستند او بوده و هست «اَقربُ مِن حبل ورید» دستی که به او سنگ زد این بار ولی بیرون شد از آستینِ آن روح پلید مرگ آمد و پنجه بر حقیقت انداخت انگار قیامت شد و در صور دمید پایان تو را نوشت با جامِ سراب دستی که عطش را به گلویت پاشید جامی که به لب رسید با دست ولید جانی که به لب رسید با دست ولید ۲ قم المقدسه ...................... ۱. امام سجاد (ع) شتری داشت که بر اساس بعضی از روایات بیست و دو بار با او به حج رفته بود، اما در تمامی این مدت حتی یک ضربه تازیانه هم به او نزده بود. امام در شب شهادت خود سفارش کرد به این شتر رسیدگی شود. وقتی امام به شهادت رسید، شتر یکسره به سوی قبر مطهر امام رفت، در حالی که هرگز قبر امام را ندیده بود خود را به روی قبر انداخت و گردن خود را بر آن می زد و اشک از چشم هایش جاری شده بود. خبر به امام باقر (ع) رسید. امام کنار قبر پدر رفت و به شتر گفت:«آرام باش. بلند شو. خدا تو را مبارک گرداند.» شتر بلند شد و برگشت ولی پس از اندکی باز به قبر برگشت و کارهای قبل را تکرار کرد. امام باقر (ع) باز آمد و او را آرام کرد ولی بار سوم فرمود: «او را رها کنید! او می‌داند که از دنیا خواهد رفت.» سه روز نگذشت که شتر از دنیا رفت. بحارالانوار، ‌ج ۴۶، ص۱۴۷ و ۱۴۸، حدیث ۲ و۳ و۴ به نقل از بصائر الدرجات و اختصاص و اصول کافی ج ۱، ص ۴۶۷، حدیث ۲و۳و۴ ۲. مورخین درباره قاتل امام ‌با‌ ‌هم‌ اختلاف دارند. بعضی معتقدند امام ‌به‌ دست ولید مسموم شد ‌و‌ برخی دیگر معتقدند ‌به‌ دست هشام ‌بن‌ عبدالملک که برادر خلیفه بود؛ اما ‌به‌ ‌هر‌ حال، ‌او‌ نیز نمی‌توانست بدون اجازه ولید، مرتکب قتل امام شود. برگرفته از: بحارالانوار، ج ۴۶، ص۱۵۲، حدیث ۱۲ ‌و‌ ص ۱۵۳ و‌ ۱۵۴ 🆔 @Maddahankhomein