eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
354 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 نذر وفات مادر مؤمنان دو عالم 🏴 نیست عشقِ اینچینِ دیگری همسر و یار متینِ دیگری بود همراه نبی هنگام وحی جبرئیلِ با یقینِ دیگری داشت پیغمبر(ص) میان خانه اش حضرت روح الأمینِ دیگری عاشقش بود و خدا را شکر داشت جز علی(ع) حبل المتینِ دیگری بر رکابِ نام احمد تا ابد خوش نمی آید نگینِ دیگری جز خدیجه(س)؛ مادر زهرا(س) مگر هست أم المؤمنین ِ دیگری؟!! هر که گوید هست. با اسلام نیست... می رود دنبالِ دینِ دیگری! https://eitaa.com/Maddahankhomein
❃ا﷽ا❃ _____________________ وقتی که محبــوبِ دلِ مــردی امین باشی وقتی که تنهــا یار ختــم المرسلیــن باشی با مال و جانت ، حـامی قرآن و دین باشی بیــن زنـان ، تنهـــا تو اُمُّ المومنیـــن باشی والا مقـــامی می شـــوی که خالق سبحان شخصــاً سلامت می دهـد بانوی با ایمـان! ای دست تو جود و سخاوت داده دریا را ای مهـــر تو بخشــیده نور ، آفاق دنیـا را از عشـق تو ، حق پر نموده قلب طاها را فــرش قدمهــــای تو کرده آســـمان ها را تو آمدی دنیــای احمـــد با تو زیبــا شد قلب محمـــد مَحـــرم بانوی بطـحا شد از نور ایمـــان ، قلب پاک تو منـــور شد با ذکـر هر أَشهَـد ، گل جانت معطــر شد تاج مسلمـــانی برایت فخـــر دیگــر شد دامــان تو شایســـتهٔ زهـرای اطهـــر شد شد جایگاهت در زمین و آسمان ، معلوم مــــادر بزرگ بی بدیــل  یازده معصــــوم در اوج سختیها شــدی همـــراه پیغمبر آگــاه بــودی بر مقــــام و جـــاه پیغمبر دیدی ســـعادت را فقــط در راه پیغمبر اعجــــاز دیـــدی در کتـــاب الله پیغمبر پر شد وجودت از شراب ناب عرفانی بردی مقـام اولیــــن را در مسلـــمانی در رنجـــها تو یاد دادی استـــقامت را در همســری همراه بودن را حمـایت را درس  وفــاداری، حیا ، روح نجابت را معنا نمودی واژه های عشق و عفت را با این مقامات انتخاب مصطـفا هستی فخـــر زنان و مادر خَیر النـــسا هستی دست اجل افسوس! زود آمد سراغ تو رنگ خـزان پاشیده شد بر عمـر باغ تو خاموش شد در سال غم، نور چراغ تو زخمـــی دگر زد بر پیمــبر سوز داغ تو شد سال عام الحزن ، سال سخت پیغمبر می سوخت از داغ عمو و هجــرت همسر می دید پیغمبر که یار و یاورش می رفت همسنـگری مثل خدیجه از بَـرَش می رفت با رفتنــش آه از نهـاد دختـــرش می رفت همــراه مادر جان او از پیکــرش می رفت چشمان مادر همچـــنان دنبال زهـــــرا بود چون باخبـر از غربت و احوال زهــــرا بود در لحظه های آخرش ، در فکر دختر بود در فکـــر نامردان  و فکــر آتش و در بود می دید زهرا را که مثــلِ یاسِ پر پر بود یا آن طنــابی را که بر دستان حیدر بود می رفت اما زیر لب می گفت یا زهـــرا می خواند همــراه پیمــبر ، روضهٔ در را ___________________ رقیه سعیدی(ڪیمیا https://eitaa.com/Maddahankhomein
به نام خدا •••••••••••••••••••••••• کرامــت ، نقــشِ دستــان خدیجه سخاوت ، محـــوِ احسان خدیجه نجابــت ، رسمِ اُمُّ المومنین است محبـــت ، مِهـــرِ شـــایان خدیجه از آن روزی که شــد همـراه طاها وفــا خیـــزد ، ز پیمــــان خدیجه زنــی در شــأن پیغــمبـــر نبـــوده به غیـــر از او به  دوران خدیجه خدیــجه مَحـــرمِ  قــرآنِ  طــاهــا مـحمـّــــد ، روحِ  قـــرآنِ   خدیجه برای  رویــش  بــاغ گـــل یــاس ســـزاوار است ، دامــان خدیجه بهشــت آمـــد پــدیــد از دامـــن او جهـان شد مستِ ریحــان خدیجه مـــدال اولیــن بانــوی اســلام به عــالَـــم گشــت از آنِ خدیجه یقیـــن آورد بر وحـــــی و نبـــوت یقین  شــد رمـــزِ  ایمـــانِ  خدیجه فرستادش ســلام از عــرش اعــلا به سویش ، ربّ سبحــان خدیجه چو شـد همسنـگر دین ، مصطفـی را تکــامل یــافت عـــرفــــان خدیجــه به راه  دین و پیغمـــر فــدا شــــد تمــام مــال بـا جـــان  خدیجـــه غمی دیگر  به عامُ الحزنِ طــاهـا رقـــم زد داغ هجــــران خدیجـه ز داغ یــاور و همسنگـــرِ دیــن محمــد شــد ، پریشــانِ خدیجه هـــزاران غصـــهٔ ناگفــتــه دارد حدیثِ چشــم  گریــان خدیجه عزادارِ در و دیــوار و زهــراست دلِ  لبـــریزِ  تـــوفــانِ خدیجه چو پـروانه به دورِ شمـــعِ مادر شده زهــرا نوا خـــوانِ خدیجه سـزاوار است در مدحش بگوییم همه جـانها به قـــربــان خدیجه و اُمّ المومنیـــن جز او نبـــاشـــد که این نام است عنــوان خدیجه ••••••••••••••••••••••••• ✍رقیه سعیدی(کیمیا) https://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علی أم المؤمنین خدیجة الغرّاء(سلام الله علیها و علی بنتها فاطمة الزهراء) برایت سهمی از اسلام با حیدر برابر بود چنانکه ثروت تو هم‌تراز تیغ حیدر بود به ایثارت گواهی میدهد شعب أبی طالب همین از خود گذشتن های تو خود فتح خیبر بود همین بس که سلامت داده جبرائیل با هر وحی کجا این منقبت در شأن آن زنهای دیگر بود؟ کسی که مادر زهراست ام المومنین باشد فقط اینگونه مادر لایق آنگونه دختر بود نه تنها مریم و حوا کنیز خانه‌ات بودند که غیر از فاطمه شأن تو از کل زنان سر بود تو بودی و علی بود و ابوطالب همین کافیست پیمبر از همان آغاز هم دارای لشگر بود تو ای بانو اگر اسلام را یاری نمیکردی یقین دارم جهان امروز  بی «الله اکبر» بود خدیجه!  آه...  بعد از تو رسول الله هر روزش... خدیجه آه...  هر شب روی لبهای پیمبر بود @Maddahankhomein
ثروتش گشت نذر دین خدا همه جا یاور محمد بود ثروتش در دفاع از اسلام مثل تیغ علی سرآمد بود همه سرمایه اش محبت شد تاجر عشق ناب احمدی است خانه ی او دل نبی خداست مهر او هم گل محمدی است کاشف الکرب مصطفی می‌شد هر زمانی که دیده‌ی تر داشت خانه ی مصطفی به گفته‌ی خویش با خدیجه صفای دیگر داشت درک دنیا به شان او نرسد بسکه حدّ و مقام او بالا است چه نیازی به مدح ما دارد فخرش این بس که دخترش زهراست بر لب بچه های زهرا بود ذکر نام شریف او همه جا همه هنگام خطبه می گفتند که "انا بن خدیجة الکبری" دم آخر نگاه گریانش بی قرار و شبیه دریا بود در کنار غریبی احمد فکر بی مادری زهرا بود در ازای تمام ثروت خود عطری از جنس مصطفی می خواست از خجالت به دختر خود گفت حاجتش را، که یک عبا می خواست این عبا گرچه شد کفن اما خود او خواست اینچنین باشد کفنی نیز جبرئیل آورد تا که اینگونه بی قرین باشد بی کسی، غم، کفن، عبا، غربت شیعه از داغ واژه ها مبهوت یک عبا گاه می شود کفن و یک عبا گاه می شود تابوت تا جوانان هاشمی برسند حل این مسئله معما بود پدر آورد عبا که جمع کند بدنی را که ارباً اربا بود سر نعش جوان خود جان داد هفت دفعه به پیش چشم حرم ... وسط خنده‌ها و هلهله‌ها ناله زد هفت مرتبه "پسرم" ناله، پیکر، مقطع الاعضا پیکر واژه ها پر از خون است وَلَدی شد بُنَیَّ در گودال ناله مادری که محزون است پیکر شاه، پیرهن، غارت بین گودال باز دعوا شد اینطرف اضطراب، خواهر، آه شمر از روی سینه اش پا شد نیزه، شمشیر، خنجر و حنجر قامت خواهری که گشت هلال نعل تازه، صدای اسب، بدن مادر از حال رفت در گودال کا‌ش مثل خدیجه و اکبر تن او در عبا کفن می شد یا اگر که عبا نشد جایش کفنش پاره پیرهن می شد ماند بر خاک‌ها سه روز تنش کفن او حصیر شد آخر ... سر او نیز رفت بر نیزه خواهرش هم اسیر شد آخر ... https://eitaa.com/Maddahankhomein
عرض تسلیت محضر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها تمام زندگی ات خرج راه دین شده است حضور محکم تو سدِّ مشرکین شده است قلم به مدح تو هر وقت روی دست نشست به دفترم عرق شرم بر جبین شده است امیر عالم امکان علی ست دامادت و نام فاطمه با نام تو عجین شده است کنار تیغ علی صحبت از کرامت توست مقام زن چقدر با شما وزین شده است چقدر عاطفه باریده از نگاه شما که بهترین خدا با تو همنشین شده است تویی که مکه همه پا رکاب مهرت بود وجود کوثر تو بر جهان نگین شده است امین مکه دلش را سپرد دست شما کدام همسر پیغمبر اینچنین شده است فقط خدیجه سزاوار مادری ماست کسی که هستی بابای مؤمنین شده است پس از تو هر که به دنبال غصب نامت بود خلاف نام شما امِّ مفسدین شده است https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای سایه‌سار سیّد لولاک، موی تو خورشید و ماه آینه گردان روی تو وی اوّلین ستارۀ محراب آفتاب پیشانی بلند فلک، سجده جوی تو آذین گوش هوش زنان تا قیامت است دُرّ شهادت از لب تهلیل‌گوی تو صف می‌کشند زیر دو دستت فرشتگان بر جُستن تبرّک از آب وضوی تو بی اختیار خُلق عظیم آورد به چشم اشک از حدیث خاطرۀ خُلق و خوی تو با آن‌همه بلیّه که دیدی، نبی ندید یک‌بار شِکوه در دلِ بی‌آرزوی تو شد بی‌نیاز شِعب ابی‌طالب از قریش در سایۀ سخاوت طبع نکوی تو از کربلا نسیم عجب عطری آورد این بوی سیب آمده میراث بوی تو پرورده گوهری صدف دامنت که شد دریای رشک مریم عَذرا به بوی تو هر مادری که مادر زهرا نمی‌شود الله و اکبر از تو و از آبروی تو گیرم زنان مکّه سراغت نجُسته‌اند گو تا یکی مباد پیِ پرس و جوی تو حوّا و ساره آمده از امر ایزدی در التزام مریم و آسیّه سوی تو خوشتر از آن تکلّم زهرا شنیده‌ای کز دست غم هماره شدی چاره‌جوی تو دارد به لب حدیث که مادر غمین مباش من کوثرم که ریخته حق در سبوی تو غمگین مباش مادر زهرا دگر بخند زیرا کند بهشت خدا آرزوی تو بانو «یتیم» را برسان جنّت‌البقیع تا توتیای دیده کند خاک کوی تو https://eitaa.com/Maddahankhomein
از اهل مکه کینه ی بسیار دیده ای هم شانه با پیمبرت ازار دیده ای در بذل جان و مال خودت کم نزاشتی در راه دین اهانت اغیار دیده ای زخم زبان به حد فراوان شنیده ای جان مرا همیشه گرفتار دیده ای با این وجود خانه ی تو بیت امن بود در بین خانه حمله ی کفار دیده ای؟ همسایه از صدای تو شاکی نمی شود زخم زبان به مرد عزادار دیده ای؟ از دوستان کنایه به جانت خریده ای؟ لبخند زهردار به بیمار دیده ای؟ اتش به جای تسلیت ایا شنیده ای؟ حوریه بین یک در و دیوار دیده ای؟ وقتی که غنچه ی تو زمان رسیدن است جای کمک حرارت مسمار دیده ای؟ https://eitaa.com/Maddahankhomein
ای سلام آورده جبریل از خداوندت، سلام وی محمّد برده نامت را به لب با احترام همسر و همسنگر و همگام با خیرالانام سایه‌ات تا صبح محشر بر سر دین مستدام ای شده وقف خداوند تعالی هست تو وی تمام هستی خالق به روی دست تو پاک‌تر از پردۀ بیت الهی دامنت خلعت زیبای اُم‌المؤمنینی بر تنت بوی عطر عصمت مریم دهد پیراهنت نقش لبخند نبی در «یا محمّد» گفتنت کیست تا مثل تو بانو کُفو طاهایش کنند؟ کفـو طاهـا، مـادر ام ابیهـاش کنند؟ این بوَد شأنت که حق روح مطهر خوانَدت می‌سزد پیغمبر اسلام، همسر خواندت نی عجب گر حیدر کرار، مادر خواندت یا که جبریل امین زهرای دیگر خواندت بین امت با وجود آن همه نعت و سپاس ناشناسی ناشناسی ناشناسی ناشناس ذات حق، دانندۀ اسرار داند کیستی هر که هستی احمد مختار داند کیستی بعد احمد، حیدر کرار داند کیستی فاطمه، آن عصمت دادار داند کیستی ای درود آفرینش بر تو و بر شوهرت وی سلام الله بر دامان زهرا پرورت در مقام زن ولی مردانگی قانون توست تا قیامت هر کجا مؤمن بوَد، ممنون توست بردباری، صبر، دینداری همه مرهون توست هر که از اسلام دارد بهره‌ای، مدیون توست مصطفی زآغاز، یاری جزتو وحیدر نداشت در مقام و منزلت مانند تو همسر نداشت این سه اصل آمد از اول باعث ترویج دین هست تو، خُلق نبی، تیغ امیرالمؤمنین از تمام هست خود یکسر فشاندی آستین راستی این است در اسلام، دین راستین با علی همگام در احیای قرآن بوده‌ای پیشتر از بعثت احمد مسلمان بوده‌ای مؤمنین از چون تو مادر تا قیامت سرفراز مسلمین آرند بر خاک درت روی نیاز بر تو می‌بالد محمّد، بر تو می‌نازد حجاز با محمّد خوانده‌ای پیش از شب بعثت، نماز مـادر زهرا سلام الله بر جان و تنت یازده خورشید سر زد از سپهر دامنت کرد در ماه خدا روح تو پرواز از بدن گشت مهمان در جوار قرب حی ذوالمنن بود سال رحلتت سال غم و رنج و محن جامۀ ختم رسالت شد بر اندامت کفن گشت عام الحزن بر ختم رسل، سال غمت شد روان از دیده‌اش بر چهره اشک ماتمت ای در امواج بلاها با محمّد رهسپر در هجوم سنگ‌ها جان محمّد را سپر بر محمّد از همه زن‌های عالم خوب‌تر مصطفی را سوز داغت ماند عمری بر جگر بارها زین غصه چشم سید بطحا گریست بلکه در شـام زفاف حیدر و زهرا گریست مابه توگریان، تورا لب درجنان پر خنده باد همچوجان درقلب یاران خاطراتت زنده باد شوکت و جاه و جلال و عزتت پاینده باد منطقت تا حشر بر بوجهل‌ها کوبنده باد جان شیرین محمّددرلب خندان توست میوه‌های نخل«میثم» مدح فرزندان توست https://eitaa.com/Maddahankhomein
بدون عشق بیتی درخورِ املا نخواهدشد وبی اذن قلم شاعر غزل انشاءنخواهدشد غزل در وصفِ‌کوثرآفرین بانوی اسلام‌ست که‌جز در مدح‌اوگفتن،زبان گویانخواهدشد بر آدم همسری آمد بر احمد نیز همتایی چه‌همتایی‌که‌قدرشوکتش حوّانخواهدشد یکی مَرد و یکی زن هردو اماکفو یکدیگر که دریا روبه‌رو جز باخودِ دریانخواهدشد چه‌بیهوده‌ست‌بی‌نامش‌کلامی‌برزبان‌راندن از اسلامی که بی‌ایثار او احیانخواهد شد خدیجه،یک زن‌ست‌امابه‌مردان‌آبرو داده‌ست که‌تااوهست درمیدان نبی تنهانخواهدشد مپندار از عروجش مصطفی تنهابماند نه که ذکر لااله ای دوست! بی الّا نخواهدشد اگرچه راویان گفتند زنهایی پیمبر داشت زنی غیر از خدیجه مادر زهرا نخواهدشد از اوکه مادر زهراست زهرا دختری آورد که زن درنسل‌اوجز زینب‌کبری نخواهدشد نه‌چون‌مریم،نه‌چون‌حوّا،نه‌چون‌هاجر،بجززهرا چه‌می‌جویی؟که‌در زنهاچواوپیدانخواهدشد "امیرالمومنین"یک‌مَردو"امّ المومنین"یک‌زن به غیرازاین اگرباشدلقب معنانخواهدشد https://eitaa.com/Maddahankhomein
تنها مگذار ای نفس تازه جهان را در غربت آیینه دو چشم نگران را بردار سر از دامن رفتن که نگیری از چشمه‌ی بیداری خلقت هیجان را بی تو چه کند فاطمه با کودکی خود مگذار سر شانه‌اش این بار گران را ای ثروت اندوخته ات عشق محمد با خود به دل خاک مبر گنج نهان را لبخند بزن رو به پیمبر که ببندند دو دوخترک لات و هبل چاک دهان را جای کفن از یار عبا خواسته ای تا آسوده کند خاطره اش خاطرتان را هنگام خداحافظی همسرت انگار در بین عبا عشق نگه داشت زمان را شد خیره به روی تو که خوابیده ای آرام تا بیشتر از پیش نبینی خفقان را در شعب علی ابن ابیطالبِ فردا هرلحظه تحمل نکنی زخم زبان را خوب است بخوابی و نبینی که بخوانند پروانه‌ی پر سوخته زهرای جوان را در روشنی خون دل کوچه نبینی شش ماهگی گم شده با تیر و کمان را بر نیزه نبینی غم هفتادو دو سر را پیش‌وپس این بغض گران شمر و سنان را در شأن شما پیشکش آنگونه نداریم در روضه بگیر ازمن دلسوخته جان را https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5954279609607391571.mp3
1.72M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم پیش‌مظلوم شهادت حضرت خدیجه سلام اللّه علیها‌‌ یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه روحِ عشق و یقین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای کوثرآفرین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه بانویِ خوبِ دین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ایثارِ بی‌قرین خدیجه یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای مادرِ مادرِ باران یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای یاورِ رهبرِ قرآن یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه صبرِ شما محورِ ایمان یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه ای سایه‌ات بر سرِ جانان یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه قبله‌یِ قلبِ عالمینی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه بر گردنِ دینم تو دِیْنی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه دلهایِ عاشق را تو کردی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه در بقیع بین‌الحرمینی یا اُمُّ‌المؤمنین‌‌ خدیجه @sehreashk
بانوی بی همتای پیغمبر، خدیجه از مریم و آسیه بالاتر، خدیجه ظرف نزول سوره ی کوثر، خدیجه بر شیعیان مرتضی مادر، خدیجه طعم خوشی را مصطفی با او چشیده جور زنان بی وفا را هم کشیده بوده حیا و غیرت و عفت صفاتش در عین مکنت، طی شده ساده حیاتش بر مصطفی خیر فراوان داشت، ذاتش ما را حسینی کرده او با التفاتش نخل رسالت داد با مالَش نتیجه رحمت بر ام المؤمنین، بانو خدیجه وای از وداع آخر او با پیمبر شد جایگاه هجمه ی غم ها، پیمبر از هر زمان شد بیشتر، تنها پیمبر گریان شده با گریه ی زهرا پیمبر میخواست تا چاره کند پیش آمدش را انداخت روی سر، عبای احمدش را او که تمام خانه اش را مهد دین کرد سرمایه اش را نذر این راه مبین کرد با مرتضی یاری خیرالمرسلین کرد تا غصه ای در دل، وجودش را حزین کرد... مزد جهادش شد چه نیکو سرنوشتی از عرش نازل شد کفن هایی بهشتی رخت سفر را آفتاب مکه بست و بند دل خیرالبشر از هم گسست و وقت وصیت شد، دل زهرا شکست و با چشم تر، در محضر مادر نشست و حس کرد گرد غربت بی مادری را او که ندارد طاقت بی مادری را بانو خدیجه تا نظر سوی کفن کرد ذکر حسین بی کفن با خویشتن کرد گریه به داغ آخرین از پنج تن کرد یاد غریب و تشنه ی دور از وطن کرد تصویر آخر در نگاهش کربلا شد شعب ابی طالب از آهش کربلا شد ناله بر احوال ذبیحاً بالقفا زد آن تشنه ای که بین خونش دست و پا زد هر کس هر آنچه داشت سویش بی هوا زد زهرا دلش خون شد، حسینش را صدا زد با غارتش یک خیمه را کوچک شمردند حتی لباسی را که مادر دوخت، بردند eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم «آن بانو» همسنگر و همراه و همسر بود آن بانو از هر چه همسر بود هم،سر بود آن بانو آرامش قلب جهان پیغمبر است اما آرامش قلب پیمبر بود آن بانو وقت مصاف غصه‌ها با جان پیغمبر یک پشتوانه مثل لشگر بود آن بانو هنگام یاری کردن اسلام ، اموالش هم سنگ با شمشیر حیدر بود آن بانو آن زن که جز او هیچ ام المومنینی نیست چون دامنش معصوم پرور بود؛ آن بانو! آن جا که حاتم آب را هم بخل می‌ورزید جودش به عالم سایه گستر بود آن بانو میسوخت کم کم جان پیغمبر شبیه شمع آن روزها که بین بستر بود آن بانو آن زن که بعد از رفتنش چشمان پیغمبر وقت به یاد آوردنش تر بود؛ آن بانو... @Maddahankhomein
اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر خدا میخواست بانوجان، تو زهرا آفرین باشی زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم یقینا آمدی همکُفو ختم المرسلین باشی تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید برای خاتمِ "پیغمبرِ خاتم" نگین باشی فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی @Maddahankhomein
تقسیم کردی با خدا دارایی ات را ای آسمان دیدم دل دریایی ات را تنها نه در کار تجارت سود کردی در عشق حتی دیده ام دانایی ات را خالی شود از غیر او وقتی جهانت پیغمبری پر می کند تنهایی ات را حوریه ای را پرورش دادی، مگر تو از آسمان آورده ای لالایی ات را؟ آن مادری ها را تو یادش داده بودی تکثیر کردی اینچنین زیبایی ات را شعب ابی طالب پدید آورد بانو آزادگی را، نسل عاشورایی ات را از عالم بالا کفن آمد برایت فهمید دنیا تا ابد والایی ات را.. @Maddahankhomein
زنی فراتر از ادراک و برتر از اوهام که جلوه کرده در او شأن زن به معنی تام زنی چنان که خدا هم به او رسانده سلام که بوده است مسلمان جلوتر از اسلام کسی به درک مقامش نمی‌رسد هرگز به درک معنی نامش نمی‌رسد هرگز "فَأيَنَ مِثلُ خَدیجَه؟" نبود در عالم خدیجه کیست؟ بپرس از پیمبر خاتم گدای سفره‌ی اکرام اوست صد حاتم از او اگرچه نوشتند عالم و آدم ولی مدارج شأنش هنوز ناپیداست همین مقام بس او را که "مادر زهراست" امینه بوده اگر همسر امین شده است تمام ثروت او خرج راه دین شده است که جزء چار زن برتر زمین شده است به امر حضرت حق "ام‌مومنین" شده است تمام ثروت اسلام در خزانه‌ی اوست چرا که عرش خداوند فرش خانه‌ی اوست کسی که در عرب و در عجم مثال نداشت فضائلش همه رو بود، پس سوال نداشت که درک نور نیازی به قیل و قال نداشت "خدیجه بیشتر از بیست‌و‌هشت سال نداشت" به جهل و کینه از او خط به خط غلط گفتند "صحیح"های دروغین فقط غلط گفتند کنار نام رسول خدا و شیر خدا نوشته است خدا نام نامی او را چنان که بین رجزهای ظهر عاشورا حسین‌ گفت؛ "أناابْنُ خَدیجَةَ الغَرّاء" چرا که قبل همه بوده از غدیر آگاه و گفته: "أَشْهَدُ أَنَّ عَلی وَلیُ الله" چه بانویی که چنان ترس از خدا دارد که از رسول خدا خواهش دعا دارد و برخلاف بقیه چنان حیا دارد که از گرفتن حتی عبا، إبا دارد! ولی به خواسته‌ی خود رسید آخر سر شفیع مادر خود شد شفیعه‌ی محشر رسید روح‌الامین در دقایق آخر گرفته بود ولی پنج‌تا کفن در بر یکی برای خدیجه، یکی به پیغمبر... به گریه گفت: قرار است این سه‌تای دگر برای فاطمه و حیدر و حسن باشد ولی حسین قرار است بی‌کفن باشد @Maddahankhomein
فقط یک مرد در عالم امیرالمومنین بوده است فقط یک زن به عالم یار ختم المرسلین بوده است مراعات النظیر بی نظیری بهتر از این نیست امیرالمومنین داماد ام المومنین بوده است دلیل رشک مریم رشک ساره رشک هاجر اوست خدیجه از ازل بین زنان بالانشین بوده است پیمبر را زنانی بوده اما از سر تکلیف ولی تنها خدیجه یار او در کار دین بوده است اگر در کوچه های مکه راه مصطفی سد شد امین مکه را در خانه سربازی امین بوده است همه سرمایه اش را خرج حاصل دادن دین کرد خودش روی حصیری نزد احمد خوشه چین بوده است میان امتحان صبر در شعب ابیطالب خدیجه مادر زهرای زینب آفرین بوده است نگاهش را شب آخر به در می دوخت در خانه گمانم فکر زهرا لحظه های واپسین بوده است @Maddahankhomein
نمی ره یادت از توو سینه بیرون جهان بی تو شده واسم یه زندون مگه یادم میره توو عصر غربت بهارم بودی توو فصل زمستون کی مثل تو جوونیش خرج دین شد به غیر از تو کی کوثر آفرین شد خودم فردا شهادت می دم حتما فقط شأن تو ام المؤمنین شد اگه زخم زبون ها مثل نیشه تو توی خاطرم هستی همیشه هنوزم صد هزار تا چون حمیرا برای من یه تار موت نمیشه تو توو قلبم نهال عشق کاشتی خدا شاهد برا من کم نذاشتی توو دست و بالت حتی یه کفن نیست تویی که اون همه سرمایه داشتی تو خوبی هات حقیقت داشت بانو نگاهات خیلی قیمت داشت بانو مثه مریم مثه سارا و هاجر خدا از تو رضایت داشت بانو چه زود آماده ی پرواز رفتی دیدی تنهایی هامو باز رفتی فقط یه پیرهن خواستی تو از من بهشتم رفتی تو با ناز رفتی تب فردات با من خاطرت جمع غم زهرات با من خاطرت جمع تو بانوی منی توو محشرم، هست کنارم جات با من خاطرت جمع https://eitaa.com/Maddahankhomein
امین مکه دیگر جان پناهش را نخواهد داشت پس از دستان مهرت تکیه گاهش را نخواهد داشت سپاه من نگاه مهربانت بود بی تردید پیمبر بی تو دیگر آن سپاهش را نخواهد داشت دلم محکم شد از ایمان محکم تر ز کوه تو دلم بعد از تو حال روبه راهش را نخواهد داشت تو راه چاره ی شعب ابیطالب شدی روزی... که دین مانند آن روز سیاهش را نخواهد داشت کسی در قلب من جای تو را هرگز نمی گیرد بدان که آسمانم بی تو ماهش را نخواهد داشت تو ام المؤمنینی در نگاه احمدت بانو که با هر کس به جز تو این نگاهش را نخواهد داشت خدایت مژده داده هر که رضوان مرا خواهد بدون مهر زهرای تو راهش را نخواهد داشت @Maddahankhomein
عرض تسلیت محضر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها تمام زندگی ات خرج راه دین شده است حضور محکم تو سدِّ مشرکین شده است قلم به مدح تو هر وقت روی دست نشست به دفترم عرق شرم بر جبین شده است امیر عالم امکان علی ست دامادت و نام فاطمه با نام تو عجین شده است کنار تیغ علی صحبت از کرامت توست مقام زن چقدر با شما وزین شده است چقدر عاطفه باریده از نگاه شما که بهترین خدا با تو همنشین شده است تویی که مکه همه پا رکاب مهرت بود وجود کوثر تو بر جهان نگین شده است امین مکه دلش را سپرد دست شما کدام همسر پیغمبر اینچنین شده است فقط خدیجه سزاوار مادری ماست کسی که هستی بابای مؤمنین شده است پس از تو هر که به دنبال غصب نامت بود خلاف نام شما امِّ مفسدین شده است @Maddahankhomein
زن آن زنی که در اسلام، ثروتش همه رو به ذوالفقارِ یدلله می زند پهلو زن آن زنی که سلام آورَد بر او جبریل زن آن زنی که ملک نزد او زند زانو زنی که هست از القاب او بزرگ قریش نداشته ست پیمبر زنی به رتبه ی او زنی که معنی و مصداق صِبغةَ الله است بدون جلوه ی او دین نه رنگ داشت نه بو چه زن؟ زنی که تمام پیمبران خدا برای بردن نامش گرفته اند وضو خدیجه پشت نبی بسته بود قامت عشق در آن زمان که کسان داشتند با بت خو هر آنچه داشت شتر بذل کرد و داد، مکن شتر سوار جمل را قیاس با بانو خدیجه بود و علی پیشتاز در اسلام دوبار آمده السابقون خود از این رو خدیجه مادر شیعه ست، لفظ مادر را به آن زنی که سزاوار لعنت است نگو خدیجه مادر شیعه ست، مادر شیعه بگو بلند اگر چه کرست گوش عدو به سال رفتن او گفته اند عام الحزن غم خدیجه و قلب نبی‌ست، سنگ و سبو خدیجه بود که در هجمه ی حسودان داشت چنان عبای علی بر دلش نشان رفو خدیجه بود کز آن ثروت عظیمِ نخست به قدر یک کفنی هم نداشت رویارو کفن مرا به کجاها نبرد در این شعر به یاد داغ عزیزی شکست بغض گلو... https://eitaa.com/Maddahankhomein
زن آن زنی که در اسلام، ثروتش همه رو به ذوالفقارِ یدلله می زند پهلو زن آن زنی که سلام آورَد بر او جبریل زن آن زنی که ملک نزد او زند زانو زنی که هست از القاب او بزرگ قریش نداشته ست پیمبر زنی به رتبه ی او زنی که معنی و مصداق صِبغةَ الله است بدون جلوه ی او دین نه رنگ داشت نه بو چه زن؟ زنی که تمام پیمبران خدا برای بردن نامش گرفته اند وضو خدیجه پشت نبی بسته بود قامت عشق در آن زمان که کسان داشتند با بت خو هر آنچه داشت شتر بذل کرد و داد، مکن شتر سوار جمل را قیاس با بانو خدیجه بود و علی پیشتاز در اسلام دوبار آمده السابقون خود از این رو خدیجه مادر شیعه ست، لفظ مادر را به آن زنی که سزاوار لعنت است نگو خدیجه مادر شیعه ست، مادر شیعه بگو بلند اگر چه کرست گوش عدو به سال رفتن او گفته اند عام الحزن غم خدیجه و قلب نبی‌ست، سنگ و سبو خدیجه بود که در هجمه ی حسودان داشت چنان عبای علی بر دلش نشان رفو خدیجه بود کز آن ثروت عظیمِ نخست به قدر یک کفنی هم نداشت رویارو کفن مرا به کجاها نبرد در این شعر به یاد داغ عزیزی شکست بغض گلو... https://eitaa.com/Maddahankhomein