eitaa logo
مجمع الذاکرین خمین🎤
1.3هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
400 ویدیو
235 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 🎤👋بامابروزمداحی‌کن.👌🎤 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹خطابۀ خورشید🔹 مسافرم من و گم کرده کوکب اقبال نه شوق بدرقه دارم، نه شور استقبال... من از نواحی «اللهُ نور» می‌آیم من از زیارت سر در تنور می‌آیم من از مشاهدهٔ مسجدالحرام وفا من از طواف حریم حضور می‌آیم درون سینه‌ام، اشراق وادی سیناست من از مجاورت کوه طور می‌آیم سفیر گلشن قدسم، همای اوج شرف شکسته بال و پر، اما صبور می‌آیم هزار مرتبه نزدیک بود جان بدهم اگرچه زنده ز آفاق دور می‌آیم ضمیر روشنم آیینهٔ فریبایی‌ست و نقش خاطر من آنچه هست، زیبایی‌ست سرود درد به احوال خسته می‌خوانم نماز نافله‌ام را، نشسته می‌خوانم... ز باغ با خود، عطر شکوفه آوردم پیام خون و شرف را به کوفه آوردم سِپُرد کشتی صبرم، عنان به موج آن روز صدای شیون مردم گرفت، اوج آن روز چو لب گشودم و فرمان «اُسکُتوا» دادم به شکوهِ پنجره بستم، به اشک رو دادم به کوفه دشمن دیرین سپر به قهر افکند سکوت، سایهٔ سنگین به روی شهر افکند میان آن همه خاکستر فراموشی صدای زنگ جرس‌ها، گرفت خاموشی چو من به مردم پیمان‌شکن، سخن گفتم صدا صدای علی بود، من سخن گفتم ... :: هلا جماعت نیرنگ‌باز، گریه کنید چو شمع کُشته، بسوزید و باز گریه کنید اگر به عرش برآید خروشِ خشم شما خداکند نشود خشک، اشک چشم شما شما که دامن حق را ز کف رها کردید شما که رشتهٔ خود را دوباره وا کردید شما که سبزهٔ روییده روی مُردابید شما که دشمن بیداری و گران‌خوابید شما ز چشمهٔ خورشید دور می‌مانید شما به نقرهٔ آذین گور می‌مانید شما که روبروی داغ لاله اِستادید چه تحفه‌ای پی فردای خود فرستادید؟ شما که سست نهادید و زشت رفتارید به شعله شعلهٔ خشم خدا گرفتارید عذاب و لعنت جاوید مستحَقّ شماست به‌جای خنده، بگریید، گریه حَقّ شماست شما که سینه به نیرنگ و رنگ آلودید شما که دامن خود را به ننگ آلودید دریغ، این شب حسرت سحر نمی‌گردد به جوی، آبروی رفته برنمی‌گردد به خون نشست دل از ظلم بی‌دریغ شما شکست نخل نبوت به دست و تیغ شما شما که سید اهل بهشت را کشتید چراغ صاعقهٔ سرنوشت را کشتید گرفت پرده به رخ آفتاب و خم شد ماه چو ریخت خونِ جگرگوشهٔ رسول الله... به جای سود ز سودای خود زیان بُردید امید و عاطفه را نیز از میان بردید شما که سکّهٔ ذلت به نامتان خورده‌ست کجا شمیم وفا بر مشامتان خورده‌ست؟ شما که در چمن وحی آتش افروزید در آتشی که بر افروختید می‌سوزید چه ظلم‌ها که در آن دشتِ لاله‌گون کردید چه نازنین جگری از رسول، خون کردید چه غنچه‌ها که دل آزرده در حجاب شدند به جرم پرده‌نشینی ز شرم آب شدند از این مصیبت و غم آسمان نشست به خون زمین محیط بلا شد، زمان نشست به خون فضا اگر چه پر از ناله‌های زارِ شماست شکنجه‌های الهی در انتظار شماست مصیبت از سرتان سایه کم نخواهد کرد کسی به یاری‌تان، قد علم نخواهد کرد شمیم رحمت حق بر مشامتان مَرِساد و قال عَزَّوَجَل: رَبّکُم لَبِالمِرصادِ :: سخن رسید به اینجا که ماهِ من سَر زد کبوتر دلم از شوق دیدنش پر زد هلال یک شبه‌ام را به من نشان دادند دوباره نور به این چشم خون‌فشان دادند... به کاروان شقایق به یاس‌های کبود نسیم عاطفه از یار مهربان دادند دوباره در رگ من خون تازه جاری شد دوباره قلب صبور مرا تکان دادند دوباره عشق به تاراج هوشم آمده بود صدای قاری قرآن به گوشم آمده بود به شوق آن‌که به باغ بنفشه سر بزند دوباره همسفر گل‌فروشم آمده بود صدای روح‌نوازش غم از دلم می‌برد اگرچه کوه غمی روی دوشم آمده بود دلم چو محمل من روشن است می‌دانم صدا صدای حسین من است، می‌دانم هلال یک‌شبهٔ من که روبروی منی! که آگه از دل تنگ و بهانه‌جوی منی!... خوش است گرد ملال از رخ تو پاک کنم خدا نکرده گریبان صبر چاک کنم بیا که چهرهٔ ماهت غم از دلم بِبَرد ز موج‌خیز حوادث به ساحلم بِبَرد... شبی که خواهر تو در نماز نافله بود تو باز، گوشهٔ چشمت به سوی قافله بود چو خار، با گل یاسین سَرِ مقابله داشت سه‌ساله دختر تو پایِ پُر ز آبله داشت... امام آینه‌ها طوقِ گُل به گردن داشت امیـر قافـلهٔ نور غُل به گردن داشت مصیبتی که دلِ «سَهلِ ساعدی» خون شد ز غصه نخل وفا مثل بید مجنون شد برای دیدن ما صف نمی‌زدند ای کاش میان گریهٔ ما کف نمی‌زدند ای کاش... کویر، نورِ تو را دید و دشت زر گردید سر تو آینه‌گردانِ طشت زر گردید الا مسافر کُنج تنور و دِیْر بیا مُصاحب دل زینب! سفر بخیر بیا اگر چه آیتی از دلبری‌ست گیسویت چه روی داده که خاکستری‌ست گیسویت؟ سکوت در رَبَذه از ابی‌ذران هیهات لب و تلاوت قرآن و خیزران هیهات خدا کند پس از این آفتاب شرم کند عطش بنوشد و از روی آب شرم کند ستاره‌ای پس از این اتفاق سر نزند «شفق» نتابد و ماه از محاق سر نزند 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
علیهاالسلام 🔹کاروان نیزه🔹 بر روی محملی که به منبر شبیه بود سرداد خطبه‌ای که به خنجر شبیه بود یک سو سپاه کوفه و یک سو سپاه شام تنهایی‌اش چقدر به حیدر شبیه بود یک زن که در محاصرۀ تازیانه‌ها از حق که نگذریم، به مادر شبیه بود.. سردار بود و پشت سرش بی‌شمار سر آن کاروان نیزه به لشکر شبیه بود گفت از حسین و سنگ‌دلان هم به سر زدند حال و هوای کوفه به محشر شبیه بود اندوه خواهرانگی‌اش را کسی ندید از بس که غیرتش به برادر شبیه بود.. قصه به سر شد و دلم آرام شد، ولی حالم به روضۀ شب آخر شبیه بود 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
علیه‌السلام 🔹خندۀ فتح🔹 کوفه میدان نبرد و سرِ نی سنگر توست علمِ نصرِ خدا تا صف محشر، سر توست محشری کرده به پا قصۀ عاشورایت که جهان تا صف محشر همه‌جا محشر توست با وجودی که کند گریه به تو چشم وجود خندۀ فتح به لب‌های علی‌اصغر توست به علمداری و سقایی عباس قسم در رگ نسل جوان، خونِ علی‌اکبر توست کس نگوید که تو تنها و غریبی هرگز که همه عالم ایجاد پر از لشکر توست تو خداوند جهادی، به خداوند قسم زینبِ فاطمه تا حشر پیام‌آور توست... چه شود دست کرم بر سر «میثم» بکشی ای که بر روی سنان، دست خدا بر سر توست 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5852986070106375519.ogg
186.5K
نوحه اسارت اهل بیت ع 😭😭😭ا😭😭 تو بر روی نی ، من در محملم قرآن خواندی و ،بردی این دلم همه جهان قربانت حسین به جان این طفلانت حسین دوباره جان بخشیدی به من ز صوت قرانت حسین(۲) ای جان و برادرم ای فرزند مادرم با جان و دلم حسین تمام طفلان می برم واویلا ازین عزا(۲) در شام بلا ، غوغا می کنم دشمن را همه رسوا می کنم با زینب ، بگو حسین در بین عدو حسین من خطبه بخوانم و تو طیب الله گو حسین(۲) با این دیده ی ترم در راه برادرم خطیب بازار کوفه و عزیز و جـان حیدرم واویلا از این عزا(۲) یابن العسکری، ای صاحب عزا جان ما همه در راهت فدا دودست ما بر دامان تو تمام جان ها قربان تو غروب هر جمعه میشود (دو چشم ما گریان تو)۲ ميخونم برای تو هستم من گدای تو کی از کعبه بشنوم (صدای دلربای تو)۲ واویلا واویلتا (۴) یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب) https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹کفر کوفه🔹 قافله قافله از دشت بلا می‌گذرد عشق، ماتم‌زده از شهر شما می‌گذرد آه ای مردم غفلت‌زدۀ خواب آلود سحر از کوچه خالی ز دعا می‌گذرد روزها‌تان همه شب باد که خورشید زمان بر سر نیزه، سر از جسم جدا می‌گذرد چشمتان چشمۀ خون باد که بر ریگ روان کاروان از بر‌تان آبله‌پا می‌گذرد ننگ پیمان‌شکنی تا ابد ارزانی‌تان که فرات عطش از خون خدا می‌گذرد می‌شناسیدش و از نام و نسب می‌پرسید؟ وای از این روز که بر آل عبا می‌گذرد 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
🔹خبر🔹 خبر پیچید تا کامل کند دیگر خبرها را خبر داغ است و در آتش می‌اندازد جگرها را غروبی تلخ، بادی تلخ‌تر از دور می‌آمد که خم می‌کرد زیر بار اندوهش کمرها را به روی روسیاهی یک به یک آغوش وا کردند همان‌هایی که بر مهمانشان بستند درها را همان‌هایی که در مسجد پدر را غرق خون کردند به خون خویش غلتاندند، در صحرا پسرها را و باد آرام درها را به هم می‌زد، صدا پیچید که برخیزید اهل کوفه آوردند سرها را... خبر آمد، سری بر نیزه‌ای قرآن تلاوت کرد کسی جز آل پیغمبر ندارد این هنرها را 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
بعد از تو شد جسارت بر من،برادرم درمانده‌ در اسارتم و نیست باورم سردار بی سر و تن تنها، حسین من جسمت به روی خاک و سرت در برابرم سیلی شده ست سهم یتیمان کربلا پس داغدار ضجّه‌ی گل‌های پرپرم دست علی به سلسله،در بین غافله یک تن میان هلهله‌ ها نیست یاورم من ناله‌های خویش فرو خورده‌ام حسین کوه شکوه و دختر زهرا و حیدرم https://eitaa.com/Maddahankhomein
زبانحال بابا حسین! بعد تو دنیا تمام شد! رفتی و روزهای خوش ما تمام شد، آنجا که شمر آمد و بر سینه‌ات نشست، زینب شبیه شمع همانجا تمام شد. تو ظهر جان سپردی و رفتی عزیز من! اما غروب بود که دعوا تمام شد. نیزه عمیق بود، سه شعبه دقیق بود، عُمر تو پیش دیده‌ی زهرا تمام شد! یادت که هست موی مرا شانه می‌زدی؟ باباحسین! گیسوی زیبا تمام شد ! باید رباب فکر جدیدی کند،پدر! دیگر گذشت، دوره‌ی لالا تمام شد!!! محمود_یوسفی @Maddahankhomein
☑️بند اول حسین(ع) با ذکر بسم الله رسیدن قتلگاه همه حرومیا حسین(ع)) حسین(ع) تو گودال بلا میزدی دست وپا شهید نینوا حسین(ع) حسین (ع) افتادی روی خاک با بدن صد چاک ذبیحا باالقفا حسین (ع) حسین(ع) ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن کشته ی کربلا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند دوم حسین(ع) غریب تشنه لب ای سالار زینب غریب سرجدا حسین(ع) حسین(ع) شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت توو گودال بلا حسین(ع) حسین(ع) زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر تو زدی دست و پا حسین(ع حسین(ع) زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح مقطع الاعضا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند سوم حسین(ع) روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت بمیره خواهرت حسین (ع) حسین (ع) شیب الخضیب حسین(ع) خد التریب حسین(ع) کجاست  انگشترت حسین (ع) حسین(ع) ای پاره پاره تن شاه بی پیراهن کشته ی کربلا  حسین(ع) حسین(ع) غریب تشنه لب ای سالار زینب غریب سرجدا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند چهارم حسین(ع) شمر میزد به پهلوت با نیزه به بازوت توو گودال بلا حسین(ع) حسین(ع) زیر تیغ و خنجر پاره پاره حنجر تو زدی دست و پا حسین(ع) حسین(ع) زیر بار اندوه کردن تو رو مذبوح مقطع الاعضا حسین(ع) حسین(ع) تو گودال بلا میزدی دست وپا شهید نینوا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) ☑️بند پنجم حسین (ع) افتادی روی خاک شد جسم تو صد چاک ذبیحا باالقفا حسین (ع) حسین(ع) روو نیزه ها سرت رو خاکا پیکرت بمیره خواهرت حسین (ع) حسین (ع) شیب الخضیب حسین(ع) خد التریب حسین(ع) کجاست  انگشترت حسین (ع) حسین سیدنا العطشان سیدنا العریان خون خدا یا حسین(ع) حسین(ع) کشته ی بی کفن شاه عریان بدن عزیز زهرا یا حسین(ع) حسین آقام آقام آقام حسین(ع) https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5787461692556314642.mp3
4.81M
🌹🌹🌹 ✅بند اول بنگر به این حال پریشان بنگر به این چشمان گریان یاحسین یاحسین جان 💧💧 داروندارم ای برادر رفته غارت چیزی نماند از زینب تو دراسارت 💧💧 تادشمنت برنیزه ها میکرد اشاره هجده سربریده را کردم نظاره 💦💦 مظلوم حسین مظلوم حسین جان 💦💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بنددوم جان همه در تاب و درتب که راس تو بالای نی سالار زینب 💧💧 ای بی وفا با مایی و اما چه دوری گاهی بع دیر راهبی گه درتنوری 💧💧 یک دم نظربرزینبت کن سربریده بنگر که از داغ غمت قدش خمیده 💦💦 مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان 💦💦💦💦💦💦💦💦 ✅بندسوم یک لحظه اسایی ندارم گوید رقیه عمه بابایی ندارم یاحسین بیقرارم 💧💧💧 بنگر برادر خسته بال و دست بستم شرمنده ام گربعدتو من زنده هستم 💧💧💧 اهی حزین در این دل زارم نشیند تاکه ربابه اصغرش برنیزه بیند 💦💦💦 مظلوم حسین مظلوم حسین جان 💠💠💠 165 💠💠💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein
4_5776112718218003977.mp3
1.93M
🔘🔘916🔘🔘 ☑️بنداول بردنم من و داداش تو بازار بردنم به ضرب و زور با ازار غیرتیه من می‌بینی جمعن دور خواهرت یک قومه اشرار ..... ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر توپای بچه های تو خار دیدم‌ برادر ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر تو پای بچه های تو خار دیدم برادر ┄┅══••↭••══┅┄ ☑️بند دوم حال مو نفهمیدن این مردم هی به من‌ می خندیدن این مردم هلهله ها می کردن کنیزا دور من می رقصیدن این مردم دیدم من اشک اب و دیدم حاله رباب و تو رفتی و من اخر دیدم بزم شراب و ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ازار دیدم برادر بازار دیدم برادر توپای بچه های تو خار دیدم‌ برادر ┄┅══••↭••══┅┄ ☑️بند سوم یادمه شکافه ابروت برادر نیزه ها میخورد به پهلوت برادر یادمه به زیر تیغ و نیزه ها تیکه تیکه های بازوت برادر قاتل رسید می دیدم خنجر کشید می دیدم از پشت سر برادر سرو برید می دیدم ای سر روی نی می بینی زینب نداره دیگه توون داداش ای سر روی نی تو بازار می دن مارو با انگشت نشون داداش ای حسین مظلوم برادر 💠💠9⃣1⃣7⃣💠💠 https://eitaa.com/Maddahankhomein