#ولادت_امام_حسن_مجتبی_ع
زمین گدای عطای علی الدوام حسن
زمانه ریزه خور لطف مستدام حسن
بهشت مست کرامات ناتمام حسن
به نام باب نجات بشر به نام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
به نام او که به ما اعتبار بخشیده
به پای هر یک ما صدهزار بخشیده
تمام هستی خود را سه بار بخشیده
فدای جود و جوانمردی و مرام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
بهار لطف و عنایاتش از ازل جاریست
شکوه و هیبت او از رخ جمل جاریست
ببین ز مکتبش اهلا من العسل جاری است
به غیر مهر و وفا نیست در کلام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
به لطف هرم نفسهای او زمین زنده است
به لطف عزت او نام مومنین زنده است
به لطف صلح حسن راه و رسم دین زنده است
معامله نبود با عدوپیام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
حسن کریم حسن مهربان حسن دلخواه
حسن معز الائمه حسن عزیز الله
حسین شمس دل فاطمه حسن هم ماه
پیمبران همه در حسرت مقام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
حسن حکیم حسن دلربا حسن والا
حسن حلیم حسن دل نشین حسن اعلا
به غیر او که نشسته ست با جذامی ها؟
فدای عاطفه و منطق و مرام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
فدای او که فراوان غم و بلا دیده
از آشنا و غریبه فقط جفا دیده
شنیده های مرا بین کوچه ها دیده
نگه نداشت کسی شان و احترام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
فدای او که ندارد رواق و صحن و سرا
ضریح و گنبد و گلدسته ای به رنگ طلا
نه خادمی نه غلامی نه زائری حتی
خدا کند که بگیریم انتقام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
به وقتش ای گل زهرا به ظلم می تازیم
بقیع، صحن و سرا و ضریح میسازیم
فقط به آل علی صبح و شام مینازیم
تمام هستی ما نذر یک سلام حسن
حسن امام من است و منم غلام حسن
#محمود_یوسفی
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
🆔 @Maddahankhomein
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
دومین نخل ولا
آسمان امشب زمین را تا تماشا می کند
ماه را درخانه ی زهراتماشا می کند
خانه ی زهرای اطهر را زبس نورانی است
جبرئیل از عالم بالا تماشا می کند
دومین نخل ولا را رحمت اللعالمین
درکنار نخله ی طوبا تماشا می کند
گلشن روی حسن دارد تماشا وعلی
بررخ این یاس بی همتا تماشا می کند
گاه می بوسد رخش را گاه با شوق وسرور
فاطمه رخسار ماهش راتماشا می کند
تا که دردامان زهرا هست گوئی مرتضی
گوهری را در دل دریا تماشا می کند
لب به خنده واکند این غنچه ی زیبا جمال
تا ورا صدیقه ی کبری تماشا می کند
مصطفی گاهی لبش را برلب او می نهد
گاه نور چهره ی او را تماشا می کند
هرکجا امشب برای مجتبی جشنی بود
سوی آن بزم وفا زهراتماشا می کند
گلشن عصمت تجلی بخش طور عشق بود
جانب طور وفا موسی تماشا می کند
این مسیحا دم هرآن گه لعل لب را واکند
با ارادت سوی او عیسی تماشا می کند
آفرین گوید به اخلاص کریم اهل بیت
چون که اورا خالق یکتا تماشا می کند
دیدنی شد او زبس درصحنه ی جنگ جمل
جبرئیل اورا درآن غوغا تماشا می کند
آن که گردد پیرو این رهبر ایمان وعشق
جای خود درجنّت اعلا تماشا می کند
با ارادت هرکه آید درگلستان بقیع
گلشن فردوس را یک جا تماشا می کند
ای «وفایی» غم مخور در روز میران عمل
مجتبی با لطف خود مارا تماشا می کند
#سید_هاشم_وفایی
@Maddahankhomein
میلاد یه امام مجتبی علیه السلام
گوهرمرج البحرین
آن روز مدینه جلوه ای ناب گرفت
از پرتو او شکوه ، مهتاب گرفت
نورش که به ساحل سپیده تابید
یک جلوه ی جاودان وجذاب گرفت
یکباره خدا زحسن رخسار حسن
پرده زفریبایی اعجاب گرفت
آنقدر نکو بود که تصویرش را
درچشم وعلی وفاطمه قاب گرفت
این مهر که آمده ضیا العین است
او گوهر ناب مرج البحرین است
زیباست اگر خُلق عظمیش خوانند
آئینه ی رحمان ورحیمش خوانند
آقای جوانان بهشت است وسزاست
گرصاحب جنات نعیمش خوانند
بر قدر ومقام او کجا ره یابند
گر یوسف وعیسی وکلیمش خوانند
از بس که زبانزداست درجود وکرم
باید که به هرکجا کریمش خوانند
از بس ملکوتی جلوات است حسن
شایسته ی صدها صلوات است حسن
این نور تلألویی زشمس وقمر است
آئینه ی خورشید نشان سحر است
محراب دعا غرق نماز شب اوست
انوار الهی ز رخش جلوه گر است
درسیرت وصورت به پیمبر ماند
در صولت ودرشجاعت او چون پدراست
درجنگ جمل تمام لشگر دیدند
بر دوش حسن پرچم فتح وظفر است
وقتی شتر جمل بدستش خوابید
تکبیر میان دشت وصحرا پیچید
می رفت که دین زفتنه خسران یابد
دین ضربه خورد ، زخم فراوان یابد
می رفت که اسلام به تاراج رود
این درد محال است که درمان یابد
می خواست که جریان اصیل اسلام
چون خون به رگ زمانه جریان یابد
با مصلحت اندیشی خود با صلحش
می خواست که اصل فتنه پایان یابد
این نرمش قهرمانه ای بی بدل است
این شیوه ِی قهرمان جنگ جمل است
ای آن که دلت به عشق او مرهون است
هرکس که ازاو دور شود مغبون است
صلحش به همانند قیام است بدان
حکمی که امام می دهد، قانون است
هرکس که نگشت پیرو راه امام
از دایره ی ولایتش بیرون است
سوگند به شور نهضت سرخ حسین
اسلام به صلح حسنی مدیون است
تنها نه همین هر دو برادر بودند
درصلح وقیام خود برابر بودند
ما پرتو انوار حسین وحسنیم
عمری است گرفتار حسین وحسنیم
ما سائل این دریم با آن که همه
شرمنده ی ایثار حسین وحسنیم
ما موسوی واز رضویون هستیم
یا ازگل گلزار حسین وحسنیم
ما در ره اهل بیت ثابت کردیم
باجان همه جا یار حسین وحسنیم
صدشکر ازآن لحظه که اورا خواندیم
در راه ولایتش «وفایی» ماندیم
#سید_هاشم_وفایی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مثنوی میلاد امام حسن علیه السلام و مناجات
دستِ خالی آمدم امّا دلم خیلی پُر است
از شما نَه از خودم آقا دلم خیلی پُر است
نیمهیِ ماه است امّا اوّلِ راهم هنوز
اوّلِ راهم که نَه وَاللّهِه گمراهم هنوز
پانزده شب پایِ این سفره نشستم اِی خدا
من نمک خوردم نمکدان را شکستم ای خدا
جز تو از حالم خبر دارد کسی ؟! وَاللّه نَه
بردم آیا بهرهای دَرخور من از این ماه نَه
من اگر چه بندهیِ خوبی برایت نیستم
نااُمید از رحمتِ بیانتهایت نیستم
یاعلیُ یاعظیمُ یاغفورُ یارحیم
میشوم مهمانِ تو با پرچمِ شاهِ کریم
یاحسن میگویم و رو جانبِ هوُ میکنم
روسیاهم من ولی امشب به او رو میکنم
با دَمِ جانم حسن این دَم مسیحا میشود
در حرم وَاللّهِه این دلمُرده اِحیا میشود
اِی شبِ قدرِ گداهایِ حرم شاهِ کرم
بیپناهم که دوباره نامِتان را میبرم
من حریصِ همنشینی با شما هستم چرا؟! ....
چون شنیدم یاحسن با گوشِ خود این ماجرا
با جوزامیها نشستی پایِ سفره بی اِبا
لقمه با دستِ خودت دادی به دستِ بینوا
لقمهیِ نانِ شما وُ مِهرتان تأثیر کرد
دشمنِ دینِ خدا را از عِداوت سیر کرد
بد دهان با دیدنِ رفتارتان تغییر کرد
بد دهانی هم شما را بینِ کوچه پیر کرد
بد دهانی کرد و بد زد پیشِ تو سیلیِ کین
مادرت بدجور پیشِ چشمِ تو خورده زمین
پیر کرده ماجرایِ تلخِ این کوچه تو را
بغض کردی و فقط گفتی بیا مهدی بیا
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مُسمّط مربّع میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
به نامِ نامیِ ربِّ کریم میخوانم
دوباره یاعلیُّ یاعظیم میخوانم
مَنی که مدحِ تو را از قدیم میخوانم
فقط برایِ رضایِ رحیم میخوانم
حسن امامِ من است و منم غلامِ حسن
عزیزِ مردمِ شهرم به احترامِ حسن
به احترامِ حسن احترام خواهم دید
همان شَهی که خودش سفره را برایم چید
زبان گُشوده به مدحَش اگر جَم و جمشید
نگاهِ او که نباشد دگر ندارم عید
کسی که فاتحِ دل میشود هنرمند است
وَ رزقِ سائلِ این خانه نان و لبخند است
به سائلانِ حرم رویِ خوش نشان داده
به دستِ خود به گدا لقمهلقمه نان داده
غذا و مَرکب و منزل به بددِلان داده
نشانِ خانهیِ خود را به این و آن داده
همیشه دربِ سرایِ کریم وا بوده
همیشه خانهیِ آقا پُر از گدا بوده
گدا فقط طرفِ او به شرطِ رزق نَرفت
کدام عاشق و شیدا به سمتِ عشق نرفت
کسی که مَستِ دَمَش شد سراغِ فِسق نرفت
اگر چه در سرِ خَصمَش حدیثِ صدق نرفت....
زِ صدقِ نطقِ لبِ او سخن فراوان گفت
مدیحِ دشمنِ روُراستَش به یاران گفت
اگر چه صلحِ امامَم صلاح در عمل است
شجاعتش به خدا بینظیر و بیبدل است
حسن مثالِ صفاتِ خدا وُ بیمَثل است
وَ رَدِّ ضربهیِ دستَش رویِ پِیِ جمل است
بدان که خانهیِ فتنه خراب خواهد شد
به دستِ شیر شغالی عذاب خواهد شد
مسیرِ زندگیاش بندگی و مِهر و وفا
اسیرِ حُسنِ حَسن دوستان و دشمنها
چه پیر میشود از دستِ کینهیِ دنیا
وَ گیر میکند او بینِ کوچهیِ غمها
چهخلوتی چهغمی رزق و روزیاش بغض است
چه ضربهای زده دشمن که گوشواره شکست
به آه و ناله گِره خورده روزگارَش آه
نشسته خواهرِ غمدیدهای کنارش آه
جگر که سوخته و هست کار و بارَش آه
رسید گریهکنان بینِ حجره یارَش آه
حسین گریه نکن روزِ روضه میآید
بخوان تو ندبه سری رویِ نیزه میآید
#حسین_ایمانی
@Maddahankhomein
دروصف میلادامام حسن مجتبی(ع)
پدر=حضرت علی(ع)
مادر=حضرت زهرا(س)
تولد=۱۵رمضان سال سوم هجری درمدینهً منوره
کنیه=ابامحمد
القاب=وصی.وزیر.زکی.سید.طیب.البرالتقی
عالم.حجهً.قائم.اول السبطین.شبل.سیدشباب اهل الجنه.قرهً عین البتول.و......
🌺🌸🌺🌸🌺
از جان و دلم بر آل احمد صلوات
صدها و هزار بار و بی حد صلوات
بر جلوه نور ، شاهد مجتبوی
بر سبط نبی ابا محمد صلوات
💞
از نام حسن ، سینه پُر از نور شود
وز جام حسن ، غمزده پُر شور شود
هر کس که فرستد به جمالش صلوات
یا رب ، به علی و آل ، محشور شود
💞
تشنهام تشنه مرا آب حیاتی بفرست
به دل سوختهی من برکاتی بفرست
شام میلاد کریم است کریمانه بیا
ماه برنیمهی رسیده صلواتی بفرست
🌸
"برصبر حسن و خوی احمد صلوات
براختر دوم امامت صلوات
خواهی که خداوندببخشد همه عصیان تورا
بفرست براین امام، بی حد صلوات
🌸
با نام حسن به قلبها گل بزنید
با یک صلوات تا بقیع پُل بزنید
فرمود که هر وقت گرفتار شدید
بر دامن ما دست توسل بزنید
🌷
بر ماه تمام ماه رحمت صلوات
بر نور جمال حُسن و حکمت صلوات
در سفره ى ماه رمضان فیض حسن
بخشیده به عرش و فرش نعمت صلوات
✅
چون پرده برانداخت خدا را مرآت
در پرده نماند معنی ذات و صفات
از مقدم مجتبی جهان شد پر نور
بر شمس جمالش به محمد صلوات
🌸
هنگام نزول برکات است امشب
بر مرد دلان بذل حیات است امشب
تبریک به میلاد حسن را گفتن
با ذکر شریف صلوات است امشب
💞
مرآت جمال ذوالمنن آمده است
بر خلق، امام ممتحن آمده است
بر روی نکویش صلواتی بفرست
چون یوسف فاطمه ، حسن آمده است
🌸
بر چهره ى آیینه ى سرمد صلوات
بر نور دل على و احمد صلوات
در عید ولادت حسن بفرستید
بر نو گل خوشبوى محمد صلوات
💞
به حسن سبط مصطفی صلوات
به گل باغ مرتضی صلوات
به جگر گوش حبیبه ی حق
به گل روی مجتبی صلوات
@Maddahankhomein
#السلام_علیک_یا_ابامحمد_یا_حسن_بن_علی
تقدیم به آقای مهربانم حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
ای شور شوقِ عشقِ تو شیرین تر از همه
ما درد محض و مهر تو تسکین تر از همه
دنیا و آخرت ز همه سربلند تر
هر کس که هست پیش تو مسکین تر از همه
هر سال کعبه دور سرت در طواف بود
ای خاک پات قله ی زرین تر از همه
یوسف ترین ستاره ی زهرا که بوده است
چشمان مهربان تو غمگین تر از همه
"لا یومْ مثلَ یومِ حسین"از تو بوده لیک
شد روضه های داغ تو سنگین تر از همه
پیشانی بلند تو در ابتدای عمر
از رنج کوچه ها شده پر چین تر از همه
دشمن زیاد دیده، بنی فاطمه ولی
شد دشمن حقیر تو بی دین تر از همه
شد کوچه ها برای تو کابوس کودکی
لعنت به آن مسبب ننگین تر از همه
آه ای غریب فاطمه، تا قبل کوچه بود
این گیسوی سفید تو مشکین تر از همه
#امام_حسن_علیه_السلام
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#حسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
یا امام مجتبی علیه السلام
مرا مثلِ یک اَبرِ حیران کشیدند
مرا مثلِ رودی خروشان کشیدند
خدا آفرید و خدا عاشقم کرد
مرا مثلِ زُلفی پریشان کشیدند
کمی خاکِ تربت کمی آبِ زمزم
گِلم ساختند و پس از آن کشیدند
مرا جان که دادند قلبم علی گفت
مرا در نجف پایِ ایوان کشیدند
علی گفتم و لطف زهرا همانجا
مرا هم گدایِ حسن جان کشیدند
- -
سلامِ من امشب سلامِ حسین است
به زهرا قسم این امامِ حسین است
خدا گفت امشب خدا ، یاحسن جان
که غوغا نموده خدا با حسن جان
مدینه بیا بشنوی تا خودِ صبح
فقط از علی : جانِ بابا حسن جان
ندیده است این خانه شیرین تر از این
پس از این شد افطارِ زهرا حسن جان
پس از این مدینه شلوغ است و بنبست
به هرجا که میآید آقا حسن جان
جمل از دَم خیمه تا شور او دید
فقط زیر لب گفت مولا حسن جان
- -
سلامِ من امشب سلامِ حسین است
به زهرا قسم این امامِ حسین است
تو آوردهای در زمین آسمان را
تو آوردهای در کران بی کران را
پیمبر نشان میدهد جلوهات را
ببینید آقای مُلک جنان را
تو میدان بیایی حضورِ تو کافی است
که دَرهم بدوزی زمین و زمان را
تو و طاویه ؛ مرتضی هست و دُلدُل
چهها میکنی تا بگیری کمان را
پدر اذن داد و پسر تیغ میزد
زدی بر زمین فتنهی بی امان را
- -
به تیغِ حسن احترام حسین است
سلام من امشب سلام حسین است
کسی بار اُفتاده را بر ندارد
بجز تو که چون تو پیمبر ندارد
اگر ما برایت حرم هم بسازیم
به جانت قسم این حرم در ندارد
زیاد است اینجا هر آنچه بخواهیم
که معنی در این خانه کمتر ندارد
به یک گام پشتت حسین است و گوید
کسی چون حُسینت برادر ندارد
و چندین قدم هم پس از او اباالفضل
که از سینه دستانِ خود بر ندارد
- -
حسن روحِ بیتالحرامِ حسین است
سلام من امشب سلام حسین است
کَرَم در کَرَم در کَرَم دارد آقا
گدا و گدا هر قدم دارد آقا
چه میشد بگویم به سمت مدینه
پیاده رَوی تاحرم دارد آقا
چه میشد ببینیم زیر رواقش
برای خودش محتشم دارد آقا
از این صحن تا صحن امالبنینش
دو صف خادمِ محترم دارد آقا
از آن صحن تا صحنِ زهرا هم آنجا
پُر از گریه کن پشت هم دارد آقا
- -
پس از خون به لبهاش نام حسین است
سلامِ من امشب سلام حسین است
حسن لطفی #یاشبیر
@Maddahankhomein
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
اگر جاریام جاری از چشمههای غدیرم
صدای غدیرم
برای علیام برای غدیرم
من از نسل زهرایم از بچههای غدیرم
من از امتداد بلندِ ندای غدیرم
اگر میپَرَم در هوای غدیرم
اگر واژهام در رسای غدیرم
ثنای غدیرم
که از مرتضایم و بعد از علی زنده از مجتبایم
که مدیون صلح قیام آفرینم
که مدیون تدبیر دیّان دینم
که مدیون مردیِ حقالیَقینم
رسیدم مگر دامنش را بگیرم
اگر با غدیری اگر با غدیرم
بگو شُکرِ حق
شکر الطاف سبحان
بگو از کریمِ کریمان
بگو فاطمه شاد گردد از این روح و ریحان
بگو یا حسن جان
چه غم داری امشب اگر گیرِ گیری
اگر سر به زیری
اگر تشنهای
یا تَرک خوردهای یا کویری
اگر خانه خانه پِیِ در گُشایی
اگر کوچه کوچه پِیِ دست گیری
اگر در گرههای این زندگانی اسیری
اگر بی نصیبی میانِ جوانی
اگر میکِشی دردها را به پیری
اگر نامُرادی اگر بی نوایی فقیری
چه غم داری امشب چه کم داری امشب
بگو از همینجا از این خاکِ ایران بگو از خزر از خلیج و خراسان بگو زیرِ ایوانطلا زیرِ باران
بگو یا حسن جان
دل من اسیر از قدیم و ندیم است
دلم یاکریم است
دلم باکریم است
نه دست دلم نیست تقصیر چشمی رحیم است
که تفسیرِ رمز الف لام و میم است
به هرجا دویدم فقط این شنیدم فقط این شنیدم
که آقا کریم است
که میآید و روی لبهای من تا قیامت فقط یاکریم است
شنیدم حدیثی حدیث نفیسی
که دیدند روزی
گدایی که حیران لطفِ حسین است
گدایی که میدید در زیر دِین است
گدایی میآمد از دل دعایش
که پُر کرد ارباب ما دستهایش
گدایی که میگفت یکسر بیایَد
پس از این فقط پشت این در بیایَد مکرر بیایَد
به او گفت آقا
اگرچه در اینجا
کَرَم دیدی اما
کریم غریبِ خطا پوش ما را ندیدی
مرا دیدی اما حسن را ندیدی
که وقتی به سائل دهد بارِ دیگر نیایَد
مکرر نیایَد چنان بینیازش کند که به این در پِیِ کیسهی زَر نیاد
زِ دست کسی جز حسن این چنین بَر نیاید
و شاید حسین آید اما برایم شبیه حسن جان برادر نیاید
چهها میکند او به خیلِ گدایان
بگو یاحسن جان
جهان جان گرفت و معطر شد امشب
که تقدیر عالم مقدر شد امشب
زمین زَر شد امشب
که از کهکشانها نه از آسمانها فراتر شد امشب
لبِ بامِ اینجا
برای تماشا
برای تمنا
که جبریل آمد کبوتر شد امشب
خدا مست اللهاکبر شد امشب
ظهورِ طهورِ کمال و جمال و جلال و خصالش به مظهر
پیمبر اسیر پیمبر و قنبر که مبهوت حیدر شد امشب
علی اَلغَرض جان من شد پدر فاطمه وای مادر شد امشب
علی نام او گفت و گفت ای مرا جان
بگو ای حسن جان
سپاه علی را سپهداری آقا
تو سرداری آقا
جگرداری آقا
تو در پیش مولا عَلَم داری آری
به میدان قدم داری آری
که تیغ دودَم داری آری
جلوداری آری
تو مثل شهابی
تو گرم شتابی
تو مانند تیری
جمل را امیری
شتربان آن ناقهی سرخ مو دیدت آری که مانند شیری
جمل نه زمین بینِ مُشتت
حسین است پشتت
امیری حسن گفت و نعم الامیری
بگو با دلیران بگو با حسین و بگو با ابالفضل با جمع شیران
بگو یا حسن جان
اگر سایبانی نداری
اگر زائری میهمانی نداری
اگر حوض و فواره شمع و چراغی و طاق و رواقی پُر از آینه یا اگر خادمانی نداری
اگر زائران تو را میزنند و
به جز غم نشانی نداری
به جانت قسم خواهم آمد
برای حرم خواهم آمد
که روزی به پشت امامم قدم در قدم خواهم آمد
حرم سازیات کار ایرانیان است
و آن دَم ضریح تو آماده در اصفهان است
ببین کارگرهای خود را
ببین رُفتگرهای خود را
که جارو به مژگان کشیم و غبار تو را روی چشمان گریان کشیم و با روضههایت حسن جان کشیم و
دو دم میکشیم از دل و جان
پریشان فراوان
بگو یا حسن جان
حسن لطفی #یاشبیر
@Maddahankhomein
#السلام_علیک_یا_ابامحمد
می شود نام تو را عشق به نامم آقا؟
کوچکم، خاک قدمهات، غلامم آقا
تلخ و شیرین، شب و روز و بد و خوب
با تو ایام تمام است به کامم آقا
حسن آباد دلم سبز تر از هر جایی ست
بی تو فردوس برین باد، حرامم آقا
تو بخواهی به خدا می رسم ای حجت راه
تو نباشی منِ بیچاره تمامم آقا
قطره ی اشک پس از عرض سلامم یعنی
داده ای پاسخ گرمی به سلامم آقا
"من حسینی شده ی دست امام حسنم"
خاک بوسی شما داده مقامم آقا
یک جهان خواهشم و ریخته ای چون باران
هر چه را خواسته بودم تو به جامم آقا
چه شود ذکر حسن جان بشود در دم مرگ
آخرین جمله من، حُسن ختامم آقا
#امام_حسن_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اثر_جدید #استادحسن_کردی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
ولادت امام حسن مجتبی(ع)🌺
گُل مجتبی شکفت، خنده رو لب علی
عیدیتو ازش بگیر، تو در این شب علی
توی هفتا آسمون، شب نور بارونه
حسنش در آغوش، فاطمه خندونه
تو دل هر عاشق، شده عشق ابدی
گل زهرا و علی، یه گل محمدی
دل احمد امشب، چقَدَر شادابه
که رخ حسن داره، رو بروش می تابه
به پیمبر خدا، نوه و قرص قمر
به علی مرتضی، اومد اولین پسر
واسه زهرای بتول، اومده قرة العین
خونه رو داده صفا، کمی زودتر از حسین
کرَمَش بسیاره، آقامون امام حسن
حاجتی داری اگر، در خونه شو بزن
دست خالی کسی رو، آقا رد نمی کنه
بد عالَمم باشی، به تو بد نمی کنه
شیر شیران اومده، یل میدان اومده
برو ای مَه که دیگه، نور تابان اومده
ای زلیخا تو دیگه، حرف یوسف رو نزن
تو کجا و من کجا؟! اَنا مجنون الحسن...
#هادی_همتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
610.2K
ولادت امام حسن مجتبی(ع) 🌺
حسن حسن مولا...مولانا حسن
سروری و آقا......مولانا حسن
نور دل زهرا.......مولانا حسن
گل پسر مولا......مولانا حسن
دلخوشی طاها...مولانا حسن
حسن حسن مولا...مولانا حسن
تو جان جانانی....مولانا حسن
چو ماه تابانی......مولانا حسن
تو عشق یزدانی...مولانا حسن
یاور قرآنی...........مولانا حسن
حسن حسن مولا...مولانا حسن
ای دل و ای دلبر......مولانا حسن
زاده ی پیغمبر.........مولانا حسن
امامی و رهبر..........مولانا حسن
تو محشری محشر...مولانا حسن
حسن حسن مولا...مولانا حسن
تو گوهر جانی.......مولانا حسن
کریم شاهانی........مولانا حسن
یار غریبانی...........مولانا حسن
گنج فقیرانی..........مولانا حسن
حسن حسن مولا...مولانا حسن
#هادی_همتی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
ای غریبی که غربت چشمت
غزل ناب آشنایی شد
حس و حالت به شعر جان بخشید
حُسن تو آیتی خدایی شد
چهل و هفت گردش کامل
سهم دنیای توست؛ اما دل
آنقدر حول محورت چرخید
که دل آسمان هوایی شد
صلح تو جنگ نابرابر بود
قلم عهدنامه خنجر بود
شاهد این مثال آوردم
پسرت را که کربلایی شد
ای نگاهت به سبزی قرآن
صوت بارانی تو المیزان
هرکه از جام تو عسل نوشید
چشمهایش طباطبایی شد
دو برادر نگو! دو نیمۀ سیب
هر دو بودید کمسپاه و غریب
پس چرا آستان تو خاکیست
او چرا گنبدش طلایی شد؟
کربلا و مدینه و کوفه
با زیارات غیر معروفه
همه را گشتم و نفهمیدم
این غزل عاقبت کجایی شد
#احمدعلوی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#یاامامحسنمجتبیعلیهالسلام
می خواست ذکر ما بکند یا «کریم» را
بخشید هرچه داشت فقیر و یتیم را
مظلوم و خاکی است و به نام حسن خدا
شاید که آفریده چنین «یا کریم» را
یکبار نه، دومرتبه از هستی اش گذشت
در سایه اش گرفت غریب و مقیم را
اهل کرامتند همه، منتها حسن
شد شهره سفره داری باب النعیم را
یاور نداشت با خود و تسلیم صلح شد
آن نعمت عطا شده ذبح عظیم را
شد عقده های جنگ جمل تیر و می زدند
بر پیکرش تلافی زخم قدیم را
بی خادم است گرد بقیع و خدا گذاشت
جارو کش مزار شریفش نسیم را
#محمدجواد_منوچهری
@Maddahankhomein
مدح کریم اهل بیت امام حسن مجتبی علیه السلام
آنکه سنجیده دل تنگ حرم را با تو
به سر انجام رساندست کرم را با تو
شاد از آنیم که در پیچش گیسوی غزل
میشناسیم پریشانی غم را با تو
قبل ازآغاز گرفتار نگاهت بودیم
یاد داریم خوشیهای عدم را با تو
کودک طبع که از شوق تو برخاسته بود
اولین مرتبه برداشت قدم را با تو
حسبی الله نوشتی که گدای کرمت
برده از خاطر خودکثرت کم را با تو
یا حسن گفتودلازخیلعلیگویان برد
هرکهبرداشت در ایندسته،علم را با تو
شتر فتنه زمین گیر شد از هیبت تو
در جمل دیده جهان اصل جنم را با تو
نا امیدش نکند فاطمه آنکس را که
آبرو داده هر آیینه قسم را با تو
#عاطفه_سادات_موسوی
#کریم_آل_طه
#آقام_امام_حسن_کریمه
#کریمان_بابدان_هم_بدنکردند
دردت به جان نوکر نالایقت،حسن
#اللهم_العن_قتلة_الزهراء_س
@Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_ولادت
شیرینی نام تو که در کام من افتاد
شهد عسل و طعم رطب از دهن افتاد
از پیکر گلپوش غزل پیرهن افتاد
تا قرعه در این شعر به نام حسن افتاد
این شعرِ متنتن، پُرِ الله شد امشب
در بیت علی، حوض پُر از ماه شد امشب
ماهی به جهان سر زده زیباتر از این؟ نه
نوشیده کسی آب گواراتر از این؟ نه
هر چار فلک دیده مسیحاتر از این؟ نه
دنیا به خودش دیده شکیباتر از این؟ نه
شکرانهی میلاد تو در روزه نگنجد
این بحر همانست که در کوزه نگنجد
امشب که وزید از طرف عرش شمیمی
بی تاب دلم رفته به دنبال نسیمی
دنبال مسیحایی و دنبال کلیمی
افتاده عنانِ غزلم دست کریمی
آیات غریبیست شکوه حسنی را
من عاشقم این سورهی مکّی مدنی را
حُسنش همه جا نُقل محافل شده امشب
"یارب بحسن" ذکر نوافل شده امشب
قرآن غریبیست که نازل شده امشب
از ماه بپرسید که کامل شده امشب
از روی گُلَش، خانهی زهرا شده گلشن
ای نیمهی ماه رمضان! چشم تو روشن
حُسنی متولد شده در حصن حصینی
بر خاک رسیده قدم عرش نشینی
بَه بَه! چه جلال و جبروتی! چه جبینی!
اَلعِزّةُ لِله! چه نقشی! چه نگینی!
نازل شده بر خلق، عجب خیرکثیری!
ُای شعر برقص آ... چه مراعات نظیری!
حق ریخته در میکدهی چشم تو مستی
پیدا شده از مستی چشمان تو هستی
بی حوصلهای شیعهی حیدر! چه نشستی؟
دامان کریم است بچسبید دو دستی
والله که یک عمر به جایی نرسیدهست
هرکس مزهی عشق حسن را نچشیدهست
چشم تو شرابیست که میخانه پسند است
این بادهی نابیست که پیمانه پسند است
زنجیر سر زلف تو دیوانه پسند است
تنها نه فقط دوست، که بیگانه پسند است
ای کاش که بی عشق تو معنا نشوم من
از جمع شهیدان تو منها نشوم من
واللیلِ اذا عسعسَ از موی تو گفته است
والصّبح تنفّس، غزل روی تو گفته است
حافظ چقَدر از شب گیسوی تو گفته است
گل کرده اگر شعر من، از بوی تو گفته است
تنها نه غزل راهِ خیالِ تو گرفتهست
جبریل هم امشب پَر شال تو گرفتهست
در حُسن، تویی مثل خداوند وحیدا
روی تو بهشتیست که وَعداً و وعیدا
محتاج نگاه تو شقیّاً و سعیدا
مَن ماتَ علی حبّ تو، قد ماتَ شهیدا
ای ماه! تو را یک شب اگر بدر ببیند
باید همهشب خواب شب قدر ببیند
روز و شب ما بسته به لا و نعم توست
ماه رمضان هم سر خوان کرم توست
ما را غم خود نیست که اینگونه غم توست
با این همه، دلهای محبان حرم توست
در سینهی ما، گوهر ما بودی از اوّل
تنها غزل ناب خدا بودی از اوّل..
✍ #عباس_شاه_زیدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_ولادت
دارد ای شب چه قدَر ماه تماشا امشب
شب قدر است شب نوزدهم یا امشب؟
این چه ماهیست که دنبال خودش راه انداخت
کوچههای رمضان را به تماشا امشب
این کدام آب حیات است؟ که از نوش لبش
میدهد آب شفابخش به عیسی امشب
به هوایش زدهام بال و پری؛ روشن نیست
میبرد عشق، مرا تا به کجاها امشب؟
دیگر از شوق، عنان غزل از دستم رفت
بسکه در زلف تو خوش کرده دلم جا امشب
چون حسن حاصل عمر مرج البحرین است
داده حق، گوهر نابی به دو دریا امشب
همه ذرات جهان دور سرش میگردند
ما که مستیم و خرابیم به مولا امشب
قبله را در وسط ابروی او خواهد دید
خوب اگر سیر کند مسجد الاقصی امشب
حَسَنی آمده در عالم هستی که به حُسن
دل هستی ز رخش رفته به یغما امشب
سفرهداری به جهان آمده مردم که ز شرم
حاتم افتاده سر سفرهاش از پا امشب
تا شد از گردش ایام قد دهر؛ ولی
تا نشد سفرهی احسان حسن... تا امشب
چون شنیدم حسنش را به جهان خوانده غریب
این غزل هدیهی من باد به زهرا امشب
دارم امید به دست کرمش مثل وصال
بلکه این شعرِ مرا هم کند امضا امشب
چون ندارد غزلم بیشتر از این هنری
اکتفا میکنم اینجا به همینها امشب
✍ #عباس_شاه_زیدی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
هنوز راه ندارد کسی به عالم تو
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
نسیم پنجرهی وحی! صبح زود بهشت
"اذا تنفس ِ" باران هوای شبنم تو
تو در نمازی و چون گوشواره میلرزد
شکوه عرش خدا، شانههای محکم تو
به رمز و راز سلیمان چگونه پی ببرم؟
به راز عِزّةُ للّه، نقش خاتم تو
من از تو هیچ به غیر از همین نفهمیدم
که میهمان همه ماییم و میزبان همه تو
تو کربلای سکوتی و چارده قرن است
نشستهایم سر سفرهی مُحرم تو
چقدر جملهی "احلی من العسل " زیباست
و سالهاست همین جمله است مرهم تو
هوای روضه ندارم ولی کسی انگار
میان دفتر من مینویسد از غم تو
گریز میزند از ماتمت به عاشورا
گریز میزند از کربلا به ماتم تو
فقط نه دست زمین دور مانده از حرمت
نسیم هم نرسیده به درک پرچم تو
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
https://eitaa.com/Maddahankhomein
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
امشب ای ماهِ الهی، آفتاب آوردهای
اختری تابان ز برج بوتراب آوردهای
گلبن سبز ولایت را گلاب آوردهای
یا که از بحر نبوّت دُرّ ناب آوردهای
شادی و وجد و سرور بی حساب آوردهای
پای تا سر احمد ختمی مآب آوردهای
کوثر طاها! دلت روشن تبارک زادهای
این مبارک ماه را، ماهِ مبارک زادهای
مُلک هستی غرق در انوار پا تا سر شده
جلوهگر در ماه حقّ، ماهی خدامنظر شده
روشن از خورشید حسنش، چشم پیغمبر شده
پای تا سر غرق شادی و شعف حیدر شده
بر همه معلوم سرّ سورۀ کوثر شده
یا محمّد! یا محمّد! دخترت مادر شده
عزّت و مجد و جلال کبریایی را ببین
در گل روی حسن، حُسن خدایی را ببین
میتوان دیدن جمال غیب را در این جمال
میتوان خواندن چو ذات بی مثالش بی مثال
صاحبان عقل، مات این جمال و این جلال
عارفانِ دهر، محو این صفات و این کمال
کبریا وجه و علی آیین و احمد خطّ و خال
کرده بیت وحی را یکباره غرق شور و حال
گاه حیدر داردش چون کعبۀ جان در بغل
گه محمّد گیردش مانند قرآن در بغل
حُسنها بر گِرد شمع عارضش پروانهای
خلدها از بوستان طلعتش ریحانهای
حلمها در پیش حلم حضرتش افسانهای
قدسیان در آستان قدس او بیگانهای
اختران هر یک به بحر رحمتش دُردانهای
آسمان از کوثر احسان او پیمانهای
ماه کنعان ولایت، یوسف زهراست این
اوّلین فرزند حیدر، دوّمین مولاست این
دامن ماه صیام امشب دهد بوی حسن
آسمانها سجده آوردند در کوی حسن
مهر، خود را کرده گُم در پرتو روی حسن
ماه، زیبایی گرفت از حَسن دلجوی حسن
سورهی و اللّیل، خود را بسته بر موی حسن
آیۀ والشّمس، گردیده ثناگوی حسن
ابر، لطف و رحمتش بر خلق بارد بیشتر
آنچه خوبان سر به سر دارند، دارد بیشتر
این کریم اهلبیت، این مظهر لطف خداست
این امام دوّم این اوّل عزیز مصطفاست
این فروغ سوّم این چارم نفر زاهل کساست
این گرامی وارث صبر علیّ مرتضاست
این به صلحش فُلک سرگردان دین را ناخداست
این صراط الله اعظم، این امام مجتباست
هم سپهریها زعیم اهلبیتش خواندهاند
هم زمینیها کریم اهلبیتش خواندهاند
روح اهل خلد و ریحان بهشت است این پسر
بلکه طاووس گلستان بهشت است این پسر
سرو خوشرفتار بستان بهشت است این پسر
جان آل الله و جانان بهشت است این پسر
آفتاب صبح ایوان بهشت است این پسر
سیّد جمع جوانان بهشت است این پسر
ای تمام شیعیان! این است مولای شما
ای جوانان بهشت! این است آقای شما
سرّ دشمن بر ملا گردید با صبر حسن
جاودان دین خدا گردید با صبر حسن
حق ز باطل تا جدا گردید با صبر حسن
هستی دشمن فنا گردید با صبر حسن
نهضت عترت به پا گردید با صبر حسن
کربلا، کرب و بلا گردید با صبر حسن
دین اسیر انزوا میشد اگر صلحش نبود
دست دشمن باز وا میشد اگر صلحش نبود
ای خط و خالت همه آیت در آیت یا حسن
ای سپهر وحی را شمس ولایت یا حسن
ای کلامت خلق را نور هدایت یا حسن
ای خروشان بحر موّاج عنایت یا حسن
ای یم جود، ای کریم بینهایت یاحسن
ای جهانت جمله در ظّل حمایت یا حسن
یابن زهرا! من نمیگویم ثناگوی توأم
تو کریم عالمی، من سائل کوی توأم
سینههای سوخته، شمع شب تار توأند
طایرانِ سدره صبح و شام زوّار توأند
عرشیان در عرشِ اعلا هم گرفتار توأند
آسمانها غرق در دریای انوار توأند
ماهرویان ذرّهای از مهر رخسار توأند
شهریاران بردههای کوه و بازار توأند
مهر تو هم بحر ما، هم فُلک ما، هم نوح ماست
تربت بی زائرت، بیت الحرام روح ماست
تو ز وصف عرشیان و فرشیان بالاتری
نو نبی را جانِ شیرین، تو خدا را مظهری
تو کتاب اللهِ روی سینۀ پیغمبری
تو علیّ مرتضایی، تو بتول اطهری
تو امام مجتبی، چشم و چراغ حیدری
تو کریم عترتی، تو دست لطف داوری
جودْ سائل، عفوْ مرهون و کَرَمْ مهمان توست
چشمِ «میثم» در دو دنیا بر تو و احسان توست
✍ #غلامرضا_سازگار
https://eitaa.com/Maddahankhomein
شب کرامت مبارک باد
👇👇👇ا👇👇👇
گلنغمه ای ازصلح وصفامیآید
آیینهٔ حُسن مصطفی میآید
اول پسرعلی وزهرا امشب
بانام قشنگِ مجتبی میآید
_______________
از محمد اسماعیل فضل الهی
☀️🌴💐🌻🌺💦🌙
@Maddahankhomein
سرود ولادت.m4a
1.71M
#امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
#سرود
🔹ماه مدینه🔹
دور گهوارۀ آقامون چقدر شلوغه
روی ماهش توی آسمون چه پر فروغه
خورشید، مهتاب، بارون، همه اومدن
لبها، خندون، دل شاد، که بگن حسن
خوش اومدی خوش اومدی
دنیا رو زیبا کردی
توی زمین و آسمون
دوباره غوغا کردی
«ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند»
گل خنده رو روی لبهای همه میکارند
«جانم حسن ای جانم حسن»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همه دل میبره با خندههاش دوباره
گل شادی از توی آسمونا میباره
مولا امشب عیدی میده به همه
مژده مژده، شاده دل فاطمه
روی لب فرشتههاست
آیه به آیه کوثر
برای تهنیت میان
به محضر پیغمبر
در خونۀ کریم اومدیم و میدونیم
همههستیمونو به امام حسن مدیونیم
«جانم حسن ای جانم حسن»
📝 #سیدرضا_حسینی
✅ @Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
اشراق میکنی و همه طور میشوند
انگور زادهها همه انگور میشوند
اصلا نیاز نیست که ما دست و پا زنیم
اسباب عاشقی خودشان جور میشوند
با ابترانِ مکه بگو با همین حسن...
امشب حسودهای علی کور میشوند
دنیا به دست نسل خدیجه است، هرکه هست
جز بچههای فاطمه هاشور میشوند
یکجا محمد است و علی هست و فاطمه
با جلوهای که نور علی نور میشوند
برخیز از مسیر، برو، بند آمده است
گیسو بهم مریز که مسحور میشوند
باید که سجده کرد تو را قبلِ روز حشر
یک روز عاقبت همه مجبور میشوند
ما را به عشق پاره گریبان نوشتهاند
بشکاف سینه را که "حسن جان" نوشتهاند
باید که چشمهای تو پیغمبری کند
تو آمدی که فاطمه هم مادری کند
مدیون توست خانهی سادات بعد از این
زهرا نشسته است علی پروری کند
شهر مدینه با تو بهم ریخت حق بده
در کوچهها نبود کسی دلبری کند
در هر سحر نسیم خدا میوزد که باز
در بِینِ گیسوان تو خُنیاگری کند
کُشتی بگیر تا که بگویند جان حسین
تاکه حسین، جای تو جلوهگری کند
اینقدر هم بهانه به دست دلم مده
هر روز سجدهات کند و کافری کند
این نذر چشم ماست که جارو ببافد و
هر صبح بِینِ صحن تو رفتگری کند
ما را شریک خویش نموده عطای تو
نیمی برای ماست و نیمی برای تو
تا که عوض نکرده علی قبلهگاه را
پنهان بکن نقاب بزن قرصِ ماه را
باید جمل سوار ببیند حسن که هست
پیچاندهای به تیغ خودت رزمگاه را
راحت نشسته است علی بین رزم اگر
رفته حسن بهم بزند صد سپاه را
با نیزهای که سینهی لشگر شکافتی
برهَم زدی تَوَهّم آن فتنهگاه را
هر جا زدی به پشت سرِ تو حسین بود
دیدند وقت جنگ همه پادشاه را
رم کردهاند پیش تو انبوه راه راه
بردار از جماعتِ حیران، نگاه را
راهی نمانده است مگر تار و مارِ جهل
بسته است ذوالفقارِ تو هر دو جناح را
دور و بر تو هیمنهای از ملائکه است
فهماند تیغ تو پسر فاطمه که هست
باید برای خاک تو مرقد درست کرد
شهری به وسعت دو سه مشهد درست کرد
با اشکهای عاشق و با خشتهای دل
شهری به نام آل محمد درست کرد
ایوان طلای شاه نجف را دوباره ساخت
آنجا برای فاطمه گنبد درست کرد
با غنچههای یاس ضریح تو را کشید
دورش رواقهای زبرجد درست کرد
باید که زائران تو را باخبر کنند
نقاره خانههای زبانزد درست کرد
در جمع خادمان مؤدب به سمت تو
راهی برای رفتن و آمد درست کرد
صحنی برای حضرت امالبنین ولی
باید که از بهشت سرآمد درست کرد
باید حرم برای تو قبل از ظهور ساخت
پایین پای فاطمه مسند درست کرد
آوای کربلا، حرمین است یا حسن
پنجاه و هشت سال حسین است با حسن
✍حسن لطفی #یاشبیر
@Maddahankhomein
السلام علی حسن بن علی ایها المجتبی
#کریم_اهل_بیت_حسن
کریم نبود ؛ خودِ کرم بود.
چنان که نقل است مردی نامهای به او داد و حاجت در آن نوشت. بیآنکه نامه را بگشاید گفت: حاجتک مقضیه!
_حاجتت رواست_
میشناسد چون گدارا از خودش بهتر کریم
پیش خوددارد همیشه کیسهای از زر کریم
در تمام شهر لطفش سفره داری میکند
شعبه دارد بر سر هر کوچه و معبر کریم
نه بگویی بخشش او شامل هر آشناست
به غریبه بیشتر داده است بال و پر کریم
بسکه بر روی گدایان باز بوده روز و شب
گوییا اصلا ندارد خانه اش هم در کریم
سائل از این خانه دست پر به منزل میرود
بی نیازش میکند از هر کس دیگر کریم
"با کریمان کارها دشوار نه دشوار نیست"
کار ما بیچاره ها افتاده امشب بر کریم
#محمدحسن_بیات_لو
@Maddahankhomein