eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
354 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر نام تو زیباست اباعبدالله چشم تو خالق دنیاست اباعبدالله زائر کرببلا حق شفاعت دارد قطره در کوی تو دریاست اباعبدالله دستگیری ز گدا گردن هر ارباب است کار ما دست تو آقاست اباعبدالله مستجاب است دعا گوشه‌ی شش‌گوشه‌ی تو حرمت عرش معلی‌ست اباعبدالله 💚روزتون حسینی ای عاشقان اباعبدالله الحسین علیه السلام💚 https://eitaa.com/Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام الله علیها «گــریه نکـن» همسایه ها ناراحتندازگریه.... باشد یک کلبه هم کافی ست ، قدری سایه باشد بیت الحَزَن بهتر ازینکه قطره ای اشک زحمت به چشم دختر همسایه باشد گریه نکن زهرا که وجدان درد دارند آنها که احساساتشان بی پایه باشد اینجا برای مهربانی مشتری نیست حتی اگرمهر خدا سرمایه باشد حتی اگرحکم مودت بر عزیزان توصیه نه محکم ترینِ آیه باشد گریه نکن زهرا دل این شعر افسرد گریه نکن تا شهر پر آرایه باشد گرمای مادر رانمی خواهند بگذار دستانشان در دست سرد دایه باشد حتی اگر جای النگوهای دستت ای شاهزاده زخم ها پیرایه باشد تا که نبینی عصر فردای محرم انگشتری تاراج یک دون مایه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل باید حدیث عشق بی آوازه باشد در حب عترت هم کمی اندازه باشد باید حدیثی گفت از دنیای مردم وقتش رسیده حرفهامان تازه باشد گفتند که این آیه ها صحت ندارد وقتی دهان مردمان دروازه باشد یعنی علی متن است،می دانیم ، اما باید به قاب مصلحت شیرازه باشد باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها ناراحتند از تو ، تو اما در هر قنوت شب دعایت باشد آنها این مشکل همسایه های یثربت نیست امروز هم این است و نسل بعد و فردا همسایه ها باید که در فهمت بمانند وقتی که در ژرفای تو مانده ست دریا بر کور ، فهم فاطمه ناممکن است و دیروز و امروزی ندارد نور زهرا باشی نمی فهمند پس باید نباشی باید نباشی تا مقدس باشی اینجا باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل معنای همسایه فقط در سایه توست آیات رحمن و رحیم آرایه ی توست تنها گلوبندی که بخشیدی یکی از دُرهای کوثر بوده که پیرایه توست هم قدر با قدری که آیاتت زیاد است "الجار ثم الدار" هم یک آیه توست از سدر و طوبی بر سر تو سایه سار است طوبا به طوبی که به جان همسایه توست "سلمانُ منّا" هم شهادت می دهد که همسایه ات ایران همیشه پایه توست همسایه هایی مثل سلمان سود بردند این سود هم از ثروت و سرمایه توست از فاطمیه هم گریزان است دشمن این ترسشان از اسم و رسم و سایه توست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل سرد است اینجا جای نخل پرتوان نیست اینجا برای عاشقان دیگر امان نیست باید که جای حق و باطل را عوض کرد جایی برای حق در این عصر و زمان نیست باید بماند زیر دست و بسته اینک دستان شیری که به دست روبهان نیست باید نباشی تا نبینی سوره کهف دیگر پناه شب دلان کاروان نیست باید گلی باشی به دور از هر خزانی پنهان بمانی ساعتی که باغبان نیست پنهان بمانی تا نبینی خار بیرحم بر ساحت یاس پیمبر مهربان نیست یک روز می آید که در انبوه نیزه از عشق خاص باغبان تو نشان نیست باید نباشی تا بمانی تازه و گل تا گل بماند در سرایش های بلبل همسایه ها در خواب و بیداری تو بانو بی‌خوابیِ من هم نموده رو به آن سو باید اجازه گیرم از تو فاطمیه یا اذن شعر و نوحه را گیرم به هر رو می خواهم امسالم فقط وقف تو باشد خدمت کنم حتی اگر شد آب و جارو اذنم دهی چای شب این روضه با من در پای منبر می زنم با عشق زانو با این شرایط کربلایم با شما پس امشب دوباره می شوم مثل پرستو تا یک شب جمعه بنوشم از زیارت تا ضامنم باشی و من هم مثل آهو همسایه ها ناراحتند از گریه اما من با تو گریانم اگر چه دور بانو باید تو باشی تا بمانم تازه و گل تا گل بمانم در سرایش های بلبل زینت کریمی نیا http://eitaa.com/Maddahankhomein
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه قومِ شرور خیرِ جهان را نخواستند ابلیس ها امامِ زمان را نخواستند اهلِ جهنمی که جنان را نخواستند بر عترتِ رسول ، امان را نخواستند این قوم پست نظمِ جهان را به هم زدند با یک لگد زمین و زمان را به هم زدند جهل و نفاق در دلشان چون فشرده شد قول و قرارشان همه از یاد برده شد حق علی وصیِ پیمبر که خورده شد دین خدا به دست شیاطین سپرده شد فتنه رسید و گرمِ فریبِ عوام شد احیای دین دلیلِ سکوتِ امام شد گم گشت قبله ، قبله نما را فروختند چل ابر تیره شمسِ هدی را فروختند کعبه ، منا و مروه ، صفا را فروختند ارزان تر از همیشه خدا را فروختند حال و هوای شهر پیمبر عجیب شد زهرا گریست چون که امامش غریب شد وقتِ عمل مهاجر و انصار جا زدند گویا دوباره لات و هبل را صدا زدند در یک سقیفه دست به صدها خطا زدند این قوم بر سعادتشان پشتِ پا زدند دل هایشان همین که ز حیدر بریده شد آتش شد و جهنم شان آفریده شد ظلم و جفا به آلِ علی بی حساب شد بیراهه جای راهِ خدا انتخاب شد این شد که سرنوشتِ خلایق خراب شد دنیا پس از غریبیِ حیدر عذاب شد آن امتی که دست ز دامانِ حق کشید والله ، رنگِ صلح و صفا را به خود ندید بردند حق شیر خدا را به محکمه دنیا دلش گرفت و غضب کرد بر همه اما در آن کشاکش و آن موجِ همهمه مردانه پای عشق علی ماند فاطمه دیگر مدینه بهرِ علی سنگری نداشت مولا به غیر فاطمه اش یاوری نداشت یک شهر مانده بود ولیکن بدون مرد در این میانه فاطمه شد مردِ این نبرد با سینه ی شکسته و زخمی و پر زِ درد دامانِ مقتدای خودش را رها نکرد خالی نکرد پشتِ علی را و ایستاد جان داد و دشمنانِ علی را امان نداد آمد میان کوچه و خود یک سپاه شد با قد خم برای علی تکیه گاه شد با دستِ خود دخیل به دامان شاه شد قنفذ رسید و بازوی زهرا سیاه شد از بس که کرد دور سرِ حیدرش طواف بوسید دست حیدری اش را لبِ غلاف ریحانه ی نبی و ولی را زمین زدند ظلمت شدند و نور جلی را زمین زدند در کوچه آسمانِ علی را زمین زدند با زجرِ فاطمه چه یلی را زمین زدند در لحظه ای که فاطمه اینگونه مضطر است صبرِ علی خودش به خدا فتح خیبراست شکر خدا ز ماتم زهراست آهِ ما در روضه های فاطمه پیداست راهِ ما شد سایه سار چادرِ مادر پناهِ ما محشر به دست فاطمه باشد نگاهِ ما در روضه های فاطمه درس بصیرت است کآرامش بشر به وجودِ ولایت است http://eitaa.com/Maddahankhomein
بنام خدا استغاثه با آقا امام زمان عج در ایام فاطمیه "" "" "" " بیا یابن الحسن دلتنگ وزاریـم قرار و صبر و طاقت ما نداریم میـان بحـر محنـت ها اسـیـریـم دچــار درد و رنــج بی شمـاریـم بود فکـر و خــیـال ما همیـشـه نبینیـم ما شـما را جـان سپـاریم بیـا یا مُنْتَـقِـم بـر مـا نظــر کـن به جـان مادرت چشـم انتظاریم چــو گفتــم نام مـادر؛ نآ گـرفتم مــدد از حــضـرت زهـرا گـرفتم بـود ایـام حــــزن و مـاتـم او کـنیـم گــریـه سراسر در غـم او توکه سرمکتب و‌؛ سرهیئت هستی توکه فلک نجـات امـت هسـتی دمی لب ترکـن ای میـرهـدایت بکن بـر مـا دمی لطف و عـنایـت دعا کن بـر ظـهورت پورحـیـدر بـه جـان مـادرت زهــرای اطـهـر نمـی دانیــم ابـا صــالح کجــائـی مـدیـنـه مـکه یا کـه کـربـلائــی دمــادم دم ز مـادر مـی زنـی تو به بـزم مـادرت ســر می زنـی تو کنیم هرلحظه هرآن ما صدایت دعای مـا نمـی گـردد اجــابـت دعـا کــن حـاجــت دلها بــرآیـد زمــان غیـبـتـت مـولا ســرآیـد بیـا آقـا کـه از عـالــم گـسستیـم بـه امیـد ظـهـور تـو نـشـستیـم بیا بر درد بـی درمـان دچـاریـم بدون تـو سـر و سـامان نـداریـم بیـا درد جـهان را خـود دوا کـن حــرم بـر مادرت زهــرا بنـا کـن منم فاخر گدای آل یاسیـن بـود جــانـم فــدای آل یاسـیـن سرشتم عـشـقـتان را در وجـودم توئی یابـن الحسـن بود و نبـودم "" "" "" "" " مسلم فرتوت گلهین http://eitaa.com/Maddahankhomein
ایام بستری شدن حبیبه خدا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بی فاطمه این جهان ندارد معنا مظلوم تر از علی ندیده زهرا زهرا که حبیبهٔ خداوند جلی ست در بستر خود ناله زند این شبها ********************** زبانحال امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در این ایام روز و شب دارم به لب این زمزمه ای عزیزِ من مرو یا فاطمه حالِ من از وضعِ تو گشته خراب ذره ذره پیشِ من، گشتی تو آب بر من و این کودکانت،کن نگاه طفل های بی گناه و بی پناه من علی هستم غریبِ عالمین فاطمه رحمی نما تو بر حسین زینبت هر دم دعایت می کند او دعا بهرِ شِفایت می کند چهرهٔ طفلت حسن درماتم است بر لبش آه و نگاهش پُرغم است فاطمه ،با اشک و زاری در برت التماست می نماید همسرت فاطمه ، گویا جوابم میکنی؟ گر روی خانه خرابم می کنی بیش ازاین دیگرمرا دلخون مکن دردهای سینه ام افزون مکن دختر پیغمبر ای خیر النساء ای عزیزم تو نشو از ما جدا (یوسفی)گوید به آوای حزین من غریبی را ندیدم اینچنین دارد امیدی رسد مولایمان انتقامش را بگیرد بی گمان ✍️ http://eitaa.com/Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم مُخمّس فاطمیه روضه‌یِ بستری شدن حضرت زهرا سلام اللّه علیها‌‌ سلامِ حضرتِ روح‌الامین به آهِ علی به بانویی که شده یک‌تنه سپاهِ علی به بسترِ پرِ لاله به قتلگاهِ علی به یاسِ زخمی و پژمرده و سیاهِ علی به میخِ در شده خیره چرا نگاهِ علی آهای متّهمِ اوّلِ غمِ حیدر چه داغ بودی و داغت به سینه‌یِ کوثر سپر که شد پسِ در داد این شهیده پسر مسیرِ فاطمه از در به سمتِ این بستر خطی زِ خونِ دلِ توست بینِ راهِ علی برایِ این همه زخمی که مانده رویِ تنت برایِ این همه لاله به رویِ پیرهنت برایِ بغضِ عجیب و غریبِ این حسنت برایِ این که نگفتی به من که بد زدنت همیشگی شده وَاللّهِه آه آهِ علی چه بقچه‌ای !!! چه غم و غصّه‌ای!!‍! عجب دردی تو رازِ روضه‌یِ ما را لطیف وا کردی اگر چه سهمِ حسینِ غریب آوردی غروبِ روضه عجب گرگ‌هایِ ولگردی زدند چنگ به پیراهنیِ ماهِ علی کنارِ تو تَهِ گودالِ روضه آه کشید به رویِ سینه‌یِ زخمی نشست خصمِ پلید دمی که خنجرِ کهنه پسِ سری کوبید وَ زنده زنده سرِ پادشاهِ تشنه برید دعایِ ندبه دمِ طفلِ بی‌پناهِ علی http://eitaa.com/Maddahankhomein
با اینکه از زمانه دگر دل بریده ای ( از من جدا مشو که تو ام نورِ دیده ای) بعد از شهادت پدرت ، حضرت رسول یک روز خوش عزیز دل من ندیده ای ای یاس سینه سوخته ی خانه علی ای بانوی جوان که ز غم قد خمیده ای تنها خداست آن که خبر دارد از غمت تنها خدا گواست چه دردی کشیده ای زهرا ، سلامِ شوهر تو بی جواب ماند این رنج تازه ای است ، خبر را شنیده ای؟ سروده: (یونس) http://eitaa.com/Maddahankhomein
❣﷽❣ دوبیتی دل را ز غم علی مشوش می‌کرد نفرین به همان که بُرد آتش، می‌کرد دانی چه به فاطمه گذشت این ایام از شدت گریه دائماً غش می‌کرد* ✍ *يُغْشى عَلَيْها ساعَةً بَعْدَ ساعَة ترجمه: ساعت به ساعت از هوش می‌رفت. 📚مناقب ابن‏شهرآشوب، ج ۳، ص ۳۶۲ 🥀🥀 هر آینه مظهر علی خواهم شد در معرکه حیدر علی خواهم شد ای اهل سقیفه! همه آماده شوید من یک تنه لشکر علی خواهم شد ✍ 🥀🥀 ای نام علی ذکر لبت یازهرا ای لیله‌ی قدر، هر شبت یازهرا از بهر شفاعتِ دلِ ما کافی‌ست... یک گوشه‌ی چشم زینبت یازهرا ✍ 🥀🥀 آیا "در" و "دیوار"… حقیقت دارد؟ برخورد "گل" و "خار"… حقیقت دارد؟ ای صاحب عزای فاطمیه! آیا… این روضه‌ی "مسمار" حقیقت دارد؟ ✍ 🥀🥀🥀🥀 دردی‌ست به سینه‌اش که بی تسکین است در خویش شکسته، ساکت و غمگین است از سرخی روی یاس می‌شد فهمید پاییز چقدر سیلی‌اش سنگین است! ✍ 👆 🥀🥀🥀🥀 رویِ یاس مصطفی شد اَرغوانی پیشِ من قامتِ تازه‌جوانی شد کمانی پیشِ من ضربه‌یِ دستِ سقیفه مادرم را زد زمین هر دوچشم از کار اُفتادند آنی پیشِ من 🥀🥀 تا خانه راهی نیست امّا مادر ما آنقدر افتاده زمین درکوچه ها تا .... فهمیده راز کوچه را از خاک چادر هم زینبِ غم‌دیده هم بابایِ تنها 🥀🥀 برادر چرا بغض داری بگو؟! چرا مضطر و بی‌قراری بگو؟! چرا چادرِ مادرم خاکی است ؟! چرا چشمِ تو شد بهاری بگو؟! 🥀🥀 رنگِ پریده‌یِ حسنت روضه‌خوانِ توست گلهایِ سرخِ پیرُهَنت روضه‌خوانِ توست ارثیِّه‌یِ تو بُغچه‌ای از آهِ زینب است زهرا عزیزِ بی‌کفنت روضه‌خوانِ توست 🥀🥀 گوشهایِ چاه را آهِ علی پُر کرد آه بی تو یازهرا شدم از زندگی دلسرد آه سینه‌ام ازکینه‌هایِ این مدینه سوخته مردِ تنهای خدا و این‌همه نامرد آه 🥀🥀 رویِ من زرد ُو دوچشمِ حسنت سرخ شده غسل دادم تنت امّا کفنت سرخ شده وارثِ چادرِ خاکیِ تو هم فهمیده میخ باچشمه‌یِ خونِ بدنت سرخ شده 🥀🥀 صورتِ رازنگهدارِ تو بر دیوار است از عطش یا غمِ تو باز حسین تب‌دار است دیدنِ بسترت وُچادر وُ در سخت ولی .... وای جاروزدنِ دخترکت دشوار است 🥀🥀 حرم برایِ غمِ بی‌حرم زدیم بیا به عشقِ فاطمه دَم از عَلَم زدیم بیا به نامِ یاس از عبّاس وُ علقمه خواندیم رضایِ مادرت آقا رقم زدیم بیا 🥀🥀 ضربه بر در خورد ُو لوحِ یاسِ خانه سرخ شد میخ از خونِ دل وُ هُرمِ زبانه سرخ شد کوثرِ بی‌جانِ حیدر رویِ خاک افتاد وای رویِ غیرت از غمِ تلخِ زمانه سرخ شد 🥀🥀 جنسِ عزایِ فاطمیِّه جنسِ دیگری‌ست قلبی که فاطمی شده وَاللّه حیدری‌ست سینه‌زنِ مدینه‌یِ غمهایِ مادرم الگویِ نابِ سینه زدن یابن‌َالعسکری‌ست 🥀🥀 در سینه‌یِ سقیفه فقط کینه ریشه داشت بغضِ علی ُوفاطمه‌اش را همیشه داشت کوبید با لگد به در ُو یک نفر نگفت ملعون نزن .... وَ مادرِ ما بارِ شیشه داشت 🥀🥀 دشمن شکسته دنده وُ پهلویِ من علی وای از غلافِ کینه و بازویِ من علی ملعون مرا زمین زد وُ جانم کشید وُ بُرد کوریِ اهلِ فتنه هیاهویِ من علی 🥀🥀 خاطراتِ در وُ دیوار عذاب‌آوربود مادرم بود ولگد بود وفشارِ در بود غنچه‌ای وانَشده در رَحِمَش پرپر شد ردِّ خونابه رویِ میخِ در وُ بستر بود 🥀🥀 اشکهایت قاتلِ زهراست پاکش کن علی فکرِ بغضِ مجتبی وُ قلبِ چاکش کن علی جان‌نثارت از تو دارد خواهشی سردارِ عشق نیمه‌شب دور از نگاهِ شهر خاکش کن علی ( )👆👆 🥀🥀🥀🥀 امشب تو شمع انجمنم باش یا‌علی فردا گواه سوختنم باش یاعلی دیگر هرآنچه بود گذشته‌است،بعد از این خیلی مراقب حسنم باش یاعلی شاعر : علی مزرعی 🥀🥀 تو ای غم! دست بردار از سر من نمانده اشک در چشم تر من از آن‌روزی که بین شعله‌ها رفت نفس تنگی گرفته مادر من 🥀🥀 تنش می‌سوخت در هُرم شراره سخن می‌گفت تنها با اشاره تنور خانه که روشن شد امروز سیاهی رفت چشمانش دوباره 🥀🥀 با دل که هزار تکه باشد زهرا تکلیف مرا بگو چه باشد زهرا گفتی که بگریم به یتمانت، چشم پس گریه کن علی که باشد زهرا؟ 🥀🥀 کوهم ولی از فراق تو لرزیدم آمد به سرم از آنچه می‌ترسیدم می‌سوزم از این داغ که وقت غسلت رویی که به من نشان ندادی دیدم ✍ 🥀🥀 از جنگ برگشته علی یا از سرِ قبر؟! پشت سرِ تابوت مردِ خیبر افتاد... ✍ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ http://eitaa.com/Maddahankhomein
◾نوحه سینه زنی فاطمیه ◾سبک اکبر ناظم ◾بنداول سینه زنان فاطمیه رسیده قد پیمبر زین عزا خمیده شور ماتم به پاست مدینه کربلاست خانه‌ی حیدر شد سیه پوش شمع علی گردیده خاموش یافاطمه فاطمه جانم ◾بندسوم رفت از جهان فاطمه‌ی مطهر شبانه تابوتش بدوش حیدر زینبین و حسن با شه بیکفن از غم مادر بیقرارند چونکه دگر مادر ندارند یافاطمه فاطمه جانم(۲) https://eitaa.com/Maddahankhomein
165K
◾ایام فاطمیه تمام فکر و ذکرش با علی بود به پشت در صدایش یا علی بود چو پروانه پرش را زد به آتش میان شهر چون تنها علی بود علی بود و علی بود و علی بود همه عالم ز نورش منجلی بود ز دامان علی دستش جدا شد دوچارهِ آتش کین از جفا شد چو آتش شعله‌ور گردید آنجا تمام هستی زهرا فدا شد در آن لحظه که فکرش باعلی بود همه عالم ز نورش منجلی بود نشست در خون چو بانوی حزینه شکسته از جفا بازو و سینه صدا زد فضه را از بهر یاری که محسن کشته شد از راه کینه بگو محسن فدایی علی بود همه عالم ز نورش منجلی بود امامم را چو دیدم دست بستن میان خانه اش از کینه خستن تک و تنها به پایش ایستادم از آن بازو و پهلویم شکستن به لب ذکرم همه دم یا علی بود همه عالم ز نورش منجلی بود دو دست خویش تا بالا گرفتم به لب ذکر علی مولا گرفتم امامم را چو دیدم دست بسته به روی دست جانم را گرفتم مرام و دین من یکجاعلی بود همه عالم ز نورش منجلی بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
81117_140191141017_1235404.mp3
1.33M
▪️زمزمه و نوحه ایام فاطمیه 🎙سبک: ای صفای قلب زارم... فاطمه جان ای نگارم ای همه دار وندارم تو میان بستری و من برایت بیقرارم گل نیلوفرم، ای از جان بهترم بپا خیز وببین، که من بی یاورم مرو زهرا مرو، مرو زهرا مرو... ای چراغ خانه ی من گرمی کاشانه ی من ناله هایت همچو آذر بر دل ویرانه ی من تو دانی جانمی، تبسم کن دمی بنه بر قلب من، دوا و مرحمی مرو زهرا مرو... بعد تو ای دلنوازم ای همه راز ونیازم در هجوم اینهمه غم با صغیرانت چسازم در این رنج و محن، نما رحمی به من دو چشم خود گشا ،بگو با من سخن مرو زهرا مرو... ✍اسماعیل تقوایی https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا زهرا یا زهرا.mp3
579.7K
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها/ زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها با جناب بلال حبشی به سبک بالا بر مأذنه کن مرثیه خوانی مؤذّنِ ما بگو اذانی، بگو اذانی آه دل بی شکیب است بگو به عالَم علی غریب است آه آه و واویلا... بگو رَهَم شد در کوچه بسته پهلوی من با لگد شکسته، دلخون و خسته این غم بی طبیب است بگو به عالَم علی غریب است آه آه و واویلا... ✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
679.8K
نوحه حضرت زهرا (س) ✍ شاعر علیرضا علوی زنجانی آهنگ قیزیل گلمون رنگی نیه سارالدی 🏴🏴ا🏴🏴 قیزیم نیه پوزولوب سان بولود مثالی دولوب سان گورمیوم سن آغلیا سان نیه دنیادان دویوبسان هیچ گورمدین اوشاق چاقی آنان اولسون سن محبت ویردیلار اوت درگهیمه ظلم ایدیبلر بو جماعت الله زینبون رنگی نیه سارالوب جوان آرزولاریم اورگیم ده قالوب آغلییر گوللر منیم حالیما یانیر بولبوللر بو احوالیما آغلاما زینب آغلاما  اورگیمی داغلاما  سینه دن یارالیام بوننان آرتیخ آغلاما الله زینبون رنگی نیه سارالوب جوان آرزولاریم اورگیم ده قالوب آغلییر گوللر منیم حالیما یانیر بولبوللر بو احوالیما (اوج) منیم عمروم آزدی  سینمی مسمار قازدی در دیوار سوزون کیتابا کیم یازدی بالالاریمن رنگی بوگون سولوبدور یتیملیک توزو اوزلرینه قونبدور   آغلیور حسین منیم حالیما عم اوغلوم آغلیر بو احوالیما 🏴🏴🏴ا🏴🏴 شاعر علیرضا علوی زنجانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا زهرا یا زهرا.mp3
579.7K
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها/ بستر به سبک بالا خونده می‌شود. ای بستری یار من یا زهرا تنها طرفدار من یا زهرا، زهرا یا زهرا ای در بین بستر دلخون و مُضطر لاله ی پرپر یا زهرا یا زهرا... ای بر روی خاک غم نشسته خواندی نماز خود را نشسته، پهلو شکسته دل پر ماتمِ تو می کُشَد مرا آخر غمِ تو یا زهرا یا زهرا... ✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا زهرا یا زهرا.mp3
579.7K
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها/ در و دیوار/ حضرت محسن/ هجوم به بیت وحی به سبک بالا شد بین دیوار و در خدایا محسن شهید و شهیده زهرا، آه و واویلا ای در غم نشسته شدی دلخسته پهلو شکسته یا زهرا یا زهرا... فضّه ببین حالِ مُضطرم را دشمن شکسته بال و پرم را، رکنِ حرم را خصمِ ربّ صَمد از جفا میزد با ضربِ لگد آه، آه و واویلا... ✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
یا زهرا یا زهرا.mp3
579.7K
نوحه حضرت زهرا سلام الله علیها خورشید لطف و مِهر و وفایی تو قُرّةُ العَینِ المُصطفایی، خَیرُ النّسایی ای نور هدایت یار ولایت جانم فدایت یا زهرا یا زهرا... یاس پبمبر، گشتی تو نیلی در راه اسلام، خوردی تو سیلی، خوردی تو سیلی ای نورِ دو دیده قامت خمیده شدی شهیده یا زهرا یا زهرا... ✅ شعر و سبک حاج امیر عباسی https://eitaa.com/Maddahankhomein
بسم الله الرحمن الرحیم رو مگیر از من که دل کندن نمی‌آید به تو بی محلی با علی اصلا نمی‌آید به تو قدر نُه سال است با نان علی سر کرده‌ای رفتن ای زخمی  بدون من نمی‌آید به تو لااقل چیزی بخور تا بچه‌ها نانی خورند آب رفتی بسکه ،  پیراهن نمی‌آید به تو خانه‌ام آتش گرفت و در شکست و ریختند مثل اینکه خانه‌ی ایمن نمی‌آید به تو کاش می‌گفتم بمان در خانه دنبالم نیا ازدحامِ کوچه و برزن نمی‌آید به تو تا چهل تن گِردِ من بودند اما آمدی باخودم گفتم زمین خوردن نمی‌آید به تو می‌زدند و هیچ کس  انجا طرفدارت نبود خنده‌های آنهمه دشمن نمی‌آید به تو بشکند دست همانیکه نمازت را شکست این قنوت این درد در گردن نمی‌آید به تو جای آن چادرنمازی که دل از ما می‌ربود ای جوانم این کفن اصلا نمی‌آید به تو (حسن لطفی) https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینه نوجوان؛ خیمۀ عزا.mp3
973.6K
🔹خیمۀ عزا🔹 روضه‌های خونگی برپا می‌شه با سوز و گداز مادرامون خیمۀ عزا چقدر زیبا می‌شه با چادر نماز مادرامون من می‌شم خادم هیأت با نگاه لطف مادر سینه می‌زنم دوباره زیر لب می‌گم یا حیدر یا حیدر می‌گم، که دل فاطمه رو شاد کنم یا حیدر می‌گم، دلو از غصه‌ها آزاد کنم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاقبت به خیری‌مون معنا می‌شه با نور دعای مادرامون روضه‌‌خون حضرت زهرا می‌شه اشک و ناله‌های مادرامون داره عطر و بوی غربت اشک و آه بی‌صداشون معنا می‌شه فاطمیه توی بغض و گریه‌هاشون یا زهرا می‌گم، هر جا که روضه‌ای برپا بشه یا زهرا می‌گم، تا دلم خونۀ مولا بشه 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
نوحه واحد سنتی_مادر ما نوکرا.mp3
449.7K
🕯نوحه واحد سنتی ایام فاطمیه اول، شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها ۱۴۰۳ مادر ما نوکرا حضرت صدیقه ای به درد عالم دوا حضرت صدیقه ای تو جان پیغمبری/تو سوره ی کوثری یا زهرا قره العین رسول حضرت صدیقه ای راضیه عَذرا بتول حضرت صدیقه ای از همه زنها سری/شفیعه ی محشری یا زهرا همدم و یار علی حضرت صدیقه ای دار و ندار علی حضرت صدیقه ای تو حامیِ حیدری/یک تنه چون لشکری یا زهرا قطره ی ناچیزم و وسعت دریا تویی گفته به شانت نبی ام ابیها تویی به عرش حق قائمه/فاطمه یا فاطمه یا زهرا میرسه از چادرت روزی و رزق همه از سر ما کم نشه سایه ی تو فاطمه جان حسینت بیا/کن نظری به گدا یا زهرا ۱۴۰۳/۰۸/۱۸ 🙏التماس دعای خیر ✍️کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/Maddahankhomein
121.2K
شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها نوحه سنتی (مناسب برای دسته های عزاداری) حرمت قرآن شکست آیات کوثر را زدند روح مابین دو پهلوی پیمبر را زدند وا مصیبت وا محن العجل یابن الحسن بقیه الله آجرک الله یا امام العصر زهرا مادرت در شعله ها بین دیوار و در خانه صدا میزد تو را الامان از میخ در العجل ای منتَظَر بقیه الله آجرک الله خانه ای را که پیمبر زائر آن خانه بود کافری بی اذن آن را با لگد در می‌گشود فاطمه در پشت در کشته گشته با پسر بقیه الله آجرک الله میثم مومنی نژاد https://eitaa.com/Maddahankhomein
فرازی از یک 🔹قصه را تازیانه می‌داند🔹 به دعا دست خود که برمی‌داشت بذر آمین در آسمان می‌کاشت به تماشا، مَلَک نمازش را نردبانی ز نور می‌‏پنداشت چه نمازی؟ که تا به قبّۀ‏ عرش بُرد او را و نردبان برداشت! پرچم دین ز بام کعبه گرفت بُرد و بر بام آسمان افراشت بس که کاهیده بود، شب او را شبحی ناشناس می‌انگاشت خصم بیدادگر ز جور و ستم هیچ در حقّ او فرو نگذاشت! تا نینداختش به بستر مرگ دست از جان او مگر برداشت؟ قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند :: آتش کینه چون زبانه کشید کار زهرا به تازیانه کشید دشمن دل‌سیه، به رنگ کبود نقش بی‌مهری زمانه کشید آتش خشم خانمان‌سوزش پای صد شعله را به خانه کشید در میانش گرفت شعلۀ‏ کین پای حق را چو در میانه کشید همچو شمعی که بی‏‌امان سوزد شعله از جان او زبانه کشید.. قامتش حالت کمانی یافت بس‌که بار الم به شانه کشید سبحه، مشق سرشک او می‌‏کرد بس‌که نقش هزار دانه کشید بر رخ این فرشتۀ معصوم نتوان پردۀ‏ فسانه کشید قصه را تازیانه می‏‌داند در و دیوار خانه می‌داند :: سخن از درد و صحبت از آه است قصۀ درد او چه جان‌کاه است راه حق، جز طریق فاطمه نیست هر که زین ره نرفت، گمراه است.. در مسیری که عشق می‌‌تازد تا به مقصود، یک‌قدم راه است در بهاران، خزان این گل بود عمر گل‌ها همیشه کوتاه است با غم او، دلی که بیعت کرد تا ابد در مسیرِ الله است این که بر لب رسیده، جان علی‌ست دل گمان می‌کند هنوز، آه است.. هر که آمد، به نیمۀ ره ماند غم فقط با دل تو همراه است آن که بعد از کبودی رخ تو با خسوف، آشتی کند، ماه است قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند.. :: بی تو ای یار مهربان علی! شعله سر می‌کشد ز جان علی بی تو ای قهرمان قصۀ‏ عشق ناتمام است داستان علی.. خطبۀ‏ ناتمام زهرا کرد کار شمشیر خون‌فشان علی خواست نفرین کند، که زهرا را داد مولا قسم به جان علی- -که ز قهر تو ماسِوا سوزد؛ صبر کن صبر، مهربان علی! ذوالفقار برهنۀ سخنش کرد کاری به دشمنان علی، که دگر تا ابد به زنهارند از دم تیغ جان‌ستان علی با وجودی که قاسم رزق است ساخت عمری به قرص نان علی بعد او، خصم دون که می‌‏پنداشت به سه نان می‌خرد سنان علی، بود غافل که چون به سر آید دورۀ صبر و امتحان علی دشمنان را امان نخواهد داد لحظه‌‏ای تیغ بی‌امان علی.. دیدم انصاف را به کوچۀ عشق سر نهاده بر آستان علی عشق چون من ارادتی دارد به علی و به خاندان علی.. رفت زهرا و اشک از دنبال وز پی او روان، روان علی.. باز مانده‌ست سفرۀ دل او غم و درد است، میهمان علی درد دل را به چاه می‌گوید رفته از دست، همزبان علی آن شراری که سوخت زهرا را، سوخت تا مغز استخوان علی قصه را تازیانه می‌داند در و دیوار خانه می‌داند 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
فرازی از یک 🔹بحر رحمت🔹 ای بهشت از نور رویت، دل‌پذیر خوبی‌ات در هر دو عالم بی‌نظیر.. از دعایت ابر غفران، اشک‌ریز از دعایت، بحر رحمت، موج‌خیز کن دعا، تا مردمان، یک‌‌رو شوند تا ملائک، جمله آمین‌گو شوند کن دعا، ای عرش اعلیٰ پایه‌ات پیش از اهل خویش، بر همسایه‌ات.. گر نمی‌گفت از تو همسر یا پدر کس نبود از حَسب حالت، با خبر.. چون پیمبر را به رو، در، وا کنی شرم از مهمان نابینا کنی تاول دستان کاری، پند تو خطِّ بند مشک، گردنبند تو روح ایمان دیدۀ بیدار توست با یتیمان‌ مهربانی کار توست... در جهان، تسبیحت ای نیکوسرشت خلق را یک در، ز درهای بهشت از غمت ای پیش حق، با آبرو ابر بغضی تلخ، دارم در گلو بغضم آیا از حدیث کربلاست یا ز یادِ دردِ پهلوی شماست؟ در دلم این بغض غوغا می‌کند آخرِ این شعر، سر، وا می‌کند 📝 https://eitaa.com/Maddahankhomein
بانوی من به غصه چرا خو گرفته‌ای من محرم توام ز چه رو، رو گرفته‌ای در بین کوچه حامی حیدر شدی ولی دیدم مدال خویش به بازو گرفته‌ای این گونه راه می‌روی و می‌کُشی مرا ره می‌روی و دست به پهلو گرفتی هنگام پاشدن کمک از دست من بگیر برخاستی و دست به زانو گرفته‌ای هر بار که بدون کمک راه می‌روی احساس می‌کنم که تو نیرو گرفته‌ای https://eitaa.com/Maddahankhomein
زمینی ها ... کمی ای کاش فکر آسمان بودیم کمی ای کاش فکر غربت آقایمان بودیم به یُمنِ او به ما روزی رسد اما همه یک عمر شتابان جای دیگر در پی یک لقمه نان بودیم قیامت می رسد ، باید جوابِ پرسشی را داد... که ما سربازشان بودیم یا سربارشان بودیم؟ اگر‌چه ظاهرا از دیده ها پنهان شده آقا ولی در واقعیت او عیان و ما نهان بودیم به غیر از این نباشد که همیشه سود ما با اوست که هر لحظه جدا گشتیم از او در زیان بودیم عزیز فاطمه ، گرچه گنه کاریم اما ما ز داغ مادرت زهرا همیشه روضه خوان بودیم ز لطف ات دستِ ما را زیرِ این خیمه بگیر آقا که عمری سینه زن در سوگ زهرای جوان بودیم سروده: (یونس) https://eitaa.com/Maddahankhomein