eitaa logo
🎤 مجمع الذاکرین خمین
1.4هزار دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
354 ویدیو
220 فایل
🕋بنام خدای بی نیاز🕋 پدرم گفت علی،عاشق مولا شده ام بین مردم همه جا والهُ شیدا شده ام مادرم داد به من درس محبت با شیر نوکرُ ریزه خور سفرهٔ زهرا شده ام 👋بامابروزباشید.👌 https://eitaa.com/joinchat/3542745823C3e1ead0ed9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خرمشهر دلی آرام وبی تشویش داریم سری سرخ ومآل اندیش داریم هنوز این اوّل آزادی ما ست چه خرمشهر ها در پیش داریم خرداد سالروز فتح خرمشهر
بنام خدا سروده ای به مناسبت سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر "" "" "" سوم خرداد را باید همیشه پاس داشت در چنین روزی بباید غنچه ی احساس کاشت گرکنون ما سایه بان داریم به سر می بریم در بحر آرامش به سر گر دم از امنیت هردم می زنیم گر که راحت سر به بالش می نهیم نعمت امنیت آیا از کجاست نعمتی که قیمت آن پر بهاست بهر این گوهر بسی جنگیده ایم باکری ها ؛ باقری ها؛ داده ایم سوم خرداد می دانید چه شد دست حق درجبهه آنی دیده شد سربداران بر دل آتش زدند تیرکین برخصم چون آرش زدند کشتی صدامیان بر گِل نشست شهر خرمشهر بلی آزاد گشت سالها بگذشته یاران ز آن زمان می رویم راه خطا پیر و جوان ناسپاسیم مردوزن غُر می زنیم هم نوا با دشمنان میهنیم فاخرا خاک وطن ؛ گوهر بود نی گُهَر ؛ از دُرّ و گوهر سر بود گر شویم یک رنگ و یکدل بی گمان در امان یم از گزند دشمنان بایدش لبیک گوئیم بر ولی بر عزیز فاطمه سید علی مسلم فرتوت گلهین "" "" "" "" http://eitaa.com/Maddahankhomein
🌷 روی دست دوستان، سمت خراسان می‌روی آخرین بار است که پابوس سلطان می‌روی حوله‌ی احرامی از جنس کفن داری به تن موسم حج آمده، حج فقیران می‌روی@Maddahankhomein
در سوگ خدمتگزار در خدمتِ به خلق، سر از پا نمی‌شناخت با داغ رفتنش، دل جاماندگان گداخت او غرق بود در غم مردم ، شبانه روز استخر او نداشت و ویلا نمی‌شناخت زخم زبان شنید ولی ساخت آن غیور با بی‌عدالتی ولی آن مرد حق، نساخت مانده است نقش پای غزالش به دشت و کوه آری به جز برای وطن هیچ جا نتاخت آهنگ خدمتش همه جا را فرا گرفت با گوشه ی نگاه ، دل تار را نواخت او گوی سبقت از همگان بُرد ناگهان جان را به عشق مردم این آب و خاک باخت @Maddahankhomein
نشـدی خـستـه ، تــو از بــارِ رســـالـت، هرگز تو و این دولت و یک لحظه کسالت، هرگز شــده‌ای سیـــر ، تـــو از عــالَــمِ فـــانــــی شـایـد نشـدی سیـــر، تـــو از سفــرهٔ خـــدمـت، هرگز شب و روزت پِـیِ آســـایشِ مـــردم طــی شد نَبُـوَد کس چـو تـو با ایـن همه همّت، هرگز دگر آسـوده بخواب ای شَـهِ من زیــرا، ســــر ننهـــــادی ، دَمـــی بـــر بستــــرِ راحــت، هرگز دل و جـــــانت بــه خــداونـــدِ قــدیـــرت محکم قـــدمـــــی پـس نکشیــــدی ز ولـایـت، هرگز در و دیــــوار بـه کـــــــردار تـــو بـــاشــــد شاهد نکنـــد دیـــــده تــــو را هیــچ مـلـامــت، هرگز غــزلــم نیــز قسـم خـورد به ســـاقــی ، اینک که ندیدم چـو تـو با حـلــم و بصیرت، هرگز نظـــرم بـــود کـه بـا عـــــزّت و شــــاءنـــی امّـــا بـدَهـی بـر وطنــم این همه حــرمـت، هرگز @Maddahankhomein
خادم الرضا پرچم سادات بالا رفت از اقدام تو مرغ ارزشمند لایق، تکیه زد بر بام تو روز و شب نشناختی در راه خدمت ای شهید! سید خدمت ،شهادت پیشوندِ نام تو شهرها و روستاها رفتی و با شور و مهر هر گره را باز کردی ، شد شبِ آرام تو سیدی ،خدمتگزاری ،تابع رهبر ،شهید! نام رنگین رضا شد ذکر روز و شام تو هرکه در دنیا ز محرومان حمایت کرده است پاک و نیک و ماندگاراست او مثالِ نام تو ! @Maddahankhomein
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل تقدیم به شهدایِ خدمت مهمان حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام شهید حسین امیرعبداللّهیان و شهید سیّد مهدی موسوی دوباره میهمانِ کربلایِ شهرِ تهرانی شبِ جمعه شبِ روضه تو در آغوشِ جانانی تمامِ دیپلماسیِ شما یاریِ مظلومین مرامِ تو نشان داده که در خطِّ شهیدانی مدالِ افتخارِ تو وزارت با کیاست بود دلیلِ عزّتِ ایرانِ ما در اوجِ بحرانی به همراهِ رفیقانت مقیمِ کویِ معشوقی تو عبداللّهیان هستی تو عبدِ ربِّ رحمانی پس از این من به یادِ تو در این روضه پریشانم گلی گم کرده‌ام می‌جویمَش با چشمِ بارانی گلی گم کرده‌ام من در گلستانی ولی زینب.... گلی گم کرده بود آن شب خدایا در بیابانی گلِ ما که زمین افتاد مردم گریه می‌کردند گلِ زهرا زمین خورد و سپس با خنده حیوانی... لباسِ کهنه و عمّامه و انگشترش را برد بخوان ندبه بگو آری سلیمانی و عریانی 📄۱۴۰۳/۳/۲ @Maddahankhomein
شهید جبهه ی مقاومت و خدمت ، دکتر حسین امیر عبداللّهیان ---------- شهید گشته جاودان امیر عبداللّهیان رود به سمت آسمان امیر عبداللّهیان جهادی و تلاشگر میان جبهه ی خطر مقاومت ازو عیان امیر عبداللّهیان وزیر جبهه ی ظفر ، عزیز سنگر سحر به اقتدار و پر توان امیر عبداللّهیان تو با همین توان خود گذشته ای ز جان خود چه بی ریا و بی نشان امیر عبداللّهیان کنار خادِمُ الرِّضا رئیسی عزیز ما شدی به عرش میهمان امیر عبداللّهیان ز جان و سر گذشتی و ، ز هر نظر گذشتی و نگشته ای ولی خزان امیر عبداللّهیان تو سرفراز خدمتی تو جان نثار ملّتی تو پرپری چو ارغوان امیر عبداللّهیان تو پر زدی به موج خون، به آشیان لاله گون پریده ای چو طایران امیر عبداللّهیان محمود تاری «یاسر» @Maddahankhomein
تقدیم به وزیر خارجه ی شهید ، دکتر حسین امیر عبداللّهیان ---------- حسین است و شهید جبهه ی نور امیر است امید جبهه ی نور چو عبداللّهیان عبد خدا بود همیشه با شهیدان همصدا بود به میدان خطر ، مرد خطر بود نوید فتحِ مردان ظفر بود مقاوم مثل مردان دلاور شبیه نخل سرسبز تناور حسینی بود و شوق کربلا داشت به روی لعل خود قالوا بلی داشت کتاب عشق را منظوم گردید ز جان یاریگر مظلوم گردید نموده با مقاوم همرکابی بخوان او را وزیر انقلابی ازو دارند یارانش روایت که خود را خوانده سرباز ولایت به کار خود درایت داشت دائم اطاعت از ولایت داشت دائم مدیری مخلص و ایثارگر بود به دستش پرچم فتح و ظفر بود خدا را بنده گی می کرد آری چو مردم زنده گی می کرد آری همه دیدند او بی ادّعا بود جدا از خویشتن ، غرقِ خدا بود همان مردی که بود آزاد اندیش براه دین گذشت از هستی خویش همان مردی که شد سرو شهادت به خدمت بود مشغول عبادت همان مردی که اندوهش فزون بود دلش با کودکان غرقِ خون بود تلاطم داشت در توفان غزّه که بوده یار مظلومان غزّه دل خود را به دست آسمان داد شبیه سَیِّد ابراهیم جان داد چو ابراهیم در حق نور می دید خودش را خادم جمهور می دید دریغا رفت از تن جان آن مرد من و داغ غم هجران آن مرد من و داغ غم آتش فشانش من و اندوه و درد بی کرانش من و این قلب در خون آرمیده به یادش می رود اشک از دو دیده دلم خون می شود منزل به منزل به یاد کربلا می سوزد این دل به یاد کربلا و قتلگاهش به یاد زینب و اندوه و آهش به خون افتاده مرغی بی پر و بال سری بر نیزه بود و تن به گودال شهیدی که چو گل پیچید بویش وَ خواهر سینه زن در روبرویش محمود تاری «یاسر» @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاریخ بنویسد که ما را آزمودند جلادها از رفتنش خوشحال بودند... تاریخ بنویسد هر آنچیزی که دیده است این صحنه فرق بین جلاد و شهید است
تقدیم به شهید سرفراز دکتر حسین امیرعبدالهیان: سرودی بر فراز مرزها شعری حماسی را که قدری کم کند در کوه داغ انعکاسی را دل سرد زمین از جوهر خون تو گلگون شد نشاندی در دل تاریخ اندوهی اساسی را سفیر سربلندی ها نه از مردم نه از دنیا گرفتی از خدا آخر نشان دیپلماسی را گرفتی از شهیدان نیز رای اعتماد آخر سپس با شوق رفتی راه سرخ همکلاسی را برایت قاصدک ها آمدند از دشت های دور بجا می آورد باران رسومات سیاسی را بیا از طور ای موسای ما برگرد دلتنگیم! بیاور یک دم از آن شعله های اقتباسی را تو سرو سرفراز و محکم این سرزمین بودی ندانستیم قدرت را ببخش این ناسپاسی را... @Maddahankhomein
مه بود و آه رنگ خبرها پریده بود مه بود و ماه قامتش از غم خمیده بود مه بود و باد بین درختان سوگوار دنبال بالگرد تو، هرسو دویده بود بعد از شبی دقیقه دقیقه رجا و خوف ساعت به هشتِ صبحِ شهادت رسیده بود گل داده بود زخم تو در شیب دیزمار آتش تمام راه گل لاله چیده بود با جان هنوز می‌شنود مشکل مرا آن گوش‌ها که زخم‌زبان‌ها شنیده بود عطر حضور تو چقدر حرف تازه داشت با نسل نورسی که بهشتی ندیده بود ای دیده در رضایت مردم رضای او ای خادمی که مشی و مرامت پدیده بود دست تو مزد خدمت خود را چنین گرفت از دستهای حق که تو را برگزیده بود چون حاج قاسم، آن شبِ بی بازگشتِ سرخ انگشتر عقیق تو در خون تپیده بود https://eitaa.com/Maddahankhomein
غزلی ارتجالی در سوگ شهید آیت الله سید ابراهیم رئیسی: از درختان عزادار گذر کرد نسیم خبر از سوختنت داشت نفس‌های شمیم دیر جستیم تو را در شب غم، کوه مقام! هر طرف درّۀ مه بود دل از آهِ مقیم دستگیر همه بودن به تو می آمد و شد بین آن جنگلِ بی لاله، عقیقت تقسیم دیر جستیم تو را دیر و تو رفتی از دست ما که امروز به حال خودمان می‌گرییم تو که بودی که پس از رفتنت ای داغ گران می‌برد شهر سر شانه خبرهای عظیم بت تهمت، بت ذلت، بت بی اخلاقی هر چه بت بود به دست تو شکست ابراهیم در بهشتی که تویی کاش که جامان بدهند این رجایی ست که در نسل جدید است و قدیم مسعود یوسف پور https://eitaa.com/Maddahankhomein
عزیز ملت ایران خدا نگهدارت شهید طعنه و بهتان خدا نگهدارت امیر بودی و دورت پر از امیران بود برو عزیز فقیران خدا نگهدارت به غیر خالق خود از کسی نترسیدی دلیر جمع دلیران خدا نگهدارت رئیس بودی و جایت به صدر مجلس بود شهید ، در مِه و بوران خدا نگهدارت زلال بودن تو می زند مرا آتش شبیه قطره باران خدا نگهدارت برو که چهره مظلومت آتشم زده است شبیه شاه شهیدان خدا نگهدارت شبیه شاه خراسان غریب بودی تو به یاد شام غریبان خدا نگهدارت سپردمت به پیمبر به حیدر و زهرا غلام شاه خراسان خدا نگهدارت ز بس که گریه به غم های فاطمه کردی شدی به فاطمه مهمان خدا نگهدارت @Maddahankhomein
بسم رب الشهداء و الصدیقین... رواق چشم جهان داغدار قامت توست به هر طرف که نظر می کنم حکایت توست دوباره قرعه ی خدمت به نام تو افتاد بیا به سوی حرم موعد زیارت توست رواق ها همه آماده ی حضور تو اند به اشتیاق نمازی که با امامت توست کنار شاه خراسان قرار می گیری ... مبارک است مقامت که مزد خدمت توست تمام عمر دویدی به شوق این ساعت بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست عبای خاکی و عمامه ای که خونین است و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست... گواه توست که بر وعده ات عمل کردی که قطره قطره ی خون تو صدق صحبت توست و داد غسل شهادت تن تو را باران... لقاء حضرت حق این چنین لیاقت توست هنوز هم نشده باورم خبر ها را ! ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست... @Maddahankhomein
مؤمنی که ساده و بی ادعا سر می کند عطر ایمانش، جهانی را معطر می کند جای دل خوش کردنِ بر جایگاه و منصبش تکیه بر الطاف اهل بیت اطهر می کند خادمی در آستان نور، کاری ساده نیست لطف مولانا رضا آن را میسر می کند ذره هم زانو زند در محضر خورشید اگر رحمت خورشید، او را ذره پرور می کند نوکری که طعنه خورد و صبر کرد و دم نزد مدح او را حق تعالی، نقل منبر می کند هر که مانند شهیدان یار محرومان شود حق شهادت را به تحسینش مقدر می کند داغ خود را می برد از یاد با داغ حسین چشم نوکر را غم کرب و بلا، تر می کند دیدن فرزندِ افتاده میان قتلگاه تا قیامت خون به قلب و جان مادر می کند شمر با چکمه رسیده در بر جسم حسین پیکرش را پشت و رو در پیش خواهر می کند https://eitaa.com/Maddahankhomein
شهادت خادم الرضا علیه السلام، رئیس جمهور محبوب آیت الله رئیسی تسلیت باد ----------- با رئیسی می رود دل سوی غم می رسد از دشت و صحرا بوی غم بالگردی بال و پر از ما گرفت آتشی آمد ثمر از ما گرفت شد شهید خدمت و پرواز کرد عشق را از آسمان آغاز کرد خادم کوی رضا بود آن شهید از تبار کربلا بود آن شهید بود محبوب دل ایران که رفت دل به دریا زد چُنان توفان که رفت مرد جهد و مرد کوشش بود او چشمه ی ایثار و جوشش بود او مرد میدان عمل ، مرد امید در مسیر خدمتش خود را ندید بود محبوب دلِ ایرانیان کرد خدمت ها ولیکن بی نشان خادمی ، خدمتگزار انقلاب خیمه زد در روشنای آفتاب آن که ابراهیم بود و شور داشت بهر خدمت بر کَفَ اش منشور داشت سَیِّدی والا مقام از نسل نور بی ریا ، ایثارگر مرد صبور عالِمی عامِل به احکام خدا عالِمی از « ما » و « من » گشته جدا با خضوع خویش چون نخلی سِتُرگ کوچکی می کرد آن مرد بزرگ سَیِّد ابراهیم آن مرد جلیل خادمی بی ادّعا و بی بدیل چون چراغ صبح هنگام طلوع پیش مردم بود دائم در خشوع سَیِّدی دل داده بر آل رسول داشت در دل مهر زهرای بتول آن که بر زهرا ز غم پلکی گشود خود ز نسل حضرت صدّیقه بود آن که بر لب داشت دائم زمزمه گریه می کرد از برای فاطمه سَیِّد ابراهیم آن مرد خدا گریه ها می کرد بهر کربلا با تبِ « اِنّا اِلَیْهِ راجِعُون » ناله زد بر محنت گودال خون ناله زد بر پیکر بی سر شده بر گلی کز تیغ کین پرپر شده محمود تاری «یاسر» @Maddahankhomein
ریشه بجا باد اگر برگ و بری می رود، در فراق خادم الرِّضا(ع)، شهید خدمت آیت الله رئیسی ---------- مرد جهاد آفرین از دل میدان گذشت بر سر پیمان خود از تن و از جان گذشت شاهد دریا دلی دیده به توفان سپرد در دل دریای غم از غم توفان گذشت خادم کوی رضا دل به رضایش نهاد بنده ی مولا ز جان در ره سلطان گذشت شوق ریاست نداشت آن که به خدمت رسید خادم درگاه دوست از سر و سامان گذشت بوی گل زندگی زنده کند باغ را هست بجا باغبان لاله ز بستان گذشت رفت به عرش و گرفت آینه ی عشق را آن که هوایی شد و روشن و تابان گذشت روز مرا تیره کرد آن شب بُحرانی اش سوخت دل عاشقان تا شب بُحران گذشت شهد شهادت گرفت از کرم کردگار وَز گذر خاکدان مثل شهیدان گذشت «یاسر» اگر از برم رفت عزیزی ز کف از غم او ناله ام از سر ایوان گذشت ** محمود تاری «یاسر» @Maddahankhomein
✍اشعار آزاد سازی خرمشهر https://eitaa.com/Maddahankhomein/5666
زانو نزدی سرو رشیدم در پیش مقامات سیاسی در راه وطن ز جان گذشتی هستی تو شهید دیپلماسی در وزارت خارجه آری عشقت به وطن چه منجلی شد با تلاش تو عزت ایران دیدیم که بین المللی شد گوشت به دهان رهبری بود دادی به وطن تو عزت ای مرد دیدیم برای کشور خود کردی چقدر تو خدمت ای مرد برجام نشد بهانه ات که خاک و وطنت را بفروشی میخواستی از جام شهادت یک عمر می ناب بنوشی بازی سیاسی همه جا بود اما تو به فتنه تن ندادی در روز ولادت رضا جان بر شانه ی عرش سر نهادی @Maddahankhomein
دردا که ما هرگز نفهمیدیم دردش را در بین ما آغوش گرم و آه سردش را او تا کجاها در پی ما رفته بود آنشب؟! پیدا نمی کردیم حتی بالگردش را گاهی اگر هم خسته می شد از دویدن ها با خنده می پوشاند رنگ و روی زردش را باید از آبادی دور از دسترس پرسید این چند سالِ بی قراری کارکردش را از دست داد این روزها یا که به دست آورد؟! میدان خدمت نازنین مرد نبردش را این مرد مظلوم آمد و مظلوم تر هم رفت باشد که بشناسد جهان نامرد و مردش را @Maddahankhomein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بهار آیینه‌ای زیباتر از فصل زمستان است که سرشار از هوای پرزدن تا اوج ایمان است طلوع غنچه‌ها آغاز دنیایی درخشان است شهادت رسم خوبان است رسم حق‌پرستان است سلام ای خادم امت سلام ای سید ابراهیم سلام ای عاشق خدمت سلام ای سید ابراهیم تو رفتی تا بماند راه پاکی‌های بی‌مانند ز دنیا پرکشیدی مثل خاکی‌های بی‌مانند نشستی در میان بی‌پلاکی‌های بی‌مانند کنار سفره‌هایی از خوراکی‌های بی‌مانند تو از جنس شهیدان بزرگ باصفا بودی میان گریه مشغول تماشای خدا بودی پس از تو عطر غم پاشیده شد روی سر ایران سراسر ناله شد با رفتنت سرتاسر ایران هنوز اما نگنجد غربتت در باور ایران به این زودی چرا رفتی رییس کشور ایران! تو از طوفان تهمت‌ها سرافرازانه برگشتی به استقبال آتش رفتی و پروانه برگشتی هوای آسمان از خاک بهتر بود می‌دانم دلت در آستان او کبوتر بود می‌دانم جهانت جنس دیگر داشت دیگر بود می‌دانم نگاهت لحظه لحظه در پیِ در بود می‌دانم مصیبت ماندن و ماندن کنار اهل دنیا بود سعادت با شهادت درک مولا در تماشا بود جهان لطفی ندارد جز غمی همواره در آتش شبیه سوختن با ماتمی همواره در آتش میان شعله‌ها بی‌مَحرمی همواره در آتش شوی تنهاترین در هر دَمی همواره در آتش پرستوهای عاشق سربلند از شعله‌ها هستند پری واکرده دنبال تمنای خدا هستند دلم خوش بود دارد جمع می‌گردد ریاکاری به لطف دست تو گم می‌شود اشرافیت آری شود هر عافیت‌جویی به جان خلق چون ماری ولی گویا به خون امضا شده درمان بیماری تو اما رفتی و هرچند هستی تا ابد خرسند بدهکاری به ما ای مرد تقواپیشه یک لبخند جواب ابلهان را با سکوتی بی‌ریا دادی خروش ساده‌لوحان را به میدان صفا دادی تو گفتی اِتّقوا الله و جوابی پر بها دادی سزای لعنتی‌ها را در آغوش خدا دادی رفوزه می‌شود هر کس به دام تهمتی افتاد ندارد همتی ناصر چو ناحق می‌زند فریاد تو از دنیا تو از دنیا شدی راحت خداحافظ شدی راحت از این دنیای پر زحمت خداحافظ از این دنیای زشتِ غرقِ در تهمت خداحافظ برو تا عرشِ آرامش برو جنّت خداحافظ تو بخشیدی حریفان ظریف اهل ظلمت را رقیبان ضعیف و پر تَعفّن‌های تهمت را مرا با خاطراتت می‌گذاری بعد از این تنها شود تنهایی اما بیشتر در این زمین تنها خداحافظ رفیق هر غمِ با آستین تنها خداحافظ سلام بهترین بر بهترین تنها همیشه عطر یادت ماندگار ای خادم سلطان رییسِ تا ابد جمهوری اسلامی ایران @Maddahankhomein