eitaa logo
نردبان فقاهت
4.6هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
43 ویدیو
89 فایل
رضاحسینی ارتباط با ادمین @Rezahosseini7575 انتشار مطالب حوزوی، دروس خارج فقها، ادبیات، اصول، فقه
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ أدلّه حجیت معصوم : ✅ می فرماید: «برای حجّیّت تقریر وجوهی وجود دارد : 1⃣ علماء. 2⃣ فعلی که در برابر معصوم رخ می دهد، اگر حرام بود، لازم می آمد که او مرتکب قبیح عقلی شده باشد، در حالی که او معصوم است و مرتکب قبیح نمی شود. 3⃣ اگر آن فعل، حرام بود، لازم می آمد که معصوم ، نهی_از_منکر را که واجب شرعی است ترک کرده باشد، در حالی که معصوم، به هیچ وجه واجب را ترک نمی کند.» ( ص 287) ✳️ ایشان به سه دلیل برای حجّیّت تقریر معصوم اشاره فرموده اند: 1- إجماع فقهاء: 2- سکوت معصوم در برابر فعل حرام، عقلاً قبیح است، پس از سکوت او کشف می شود که آن فعل، حرام نبوده است. 3- نهی از منکر، واجب شرعی است، در حالی که اگر معصوم در مقابل فعل حرام، سکوت کند، این واجب شرعی را ترک کرده و از عصمت خارج شده است، در حالی که فرض، این است که او معصوم است. ☑️ بررسی ادلّه: دلیل اوّل مخدوش است؛ زیرا این است و مدرک آن حکم عقل یا ادلّه وجوب امر به معروف و نهی از منکر است که در کلمات قدماء به آن اشاره شده است. ولی دلیل دوم و سوم ایشان فی الجمله صحیح و منوط به شرایط امر به معروف و نهی از منکر است. @Nardebane_feghahat
اخباريون و حجيت اجماع.mp3
1.19M
✅ جواب اصولیون شیعه به سخن اخباریون در مورد اجماع 🎧 (حفظه الله) @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج آیت الله محمد جواد  ۱۲ آبان ۱۳۸۷ 🔶 ، دلیل لبّی است و در ادله باید به اکتفا کرد -این توضیح را عرض کنم که دلیل، اگر دلیل لفظی باشد ، مثلاً مولا می‌گوید «جئنی برجل» ، می‌گوییم «رجل» دارد، می‌خواهد عالم باشد یا جاهل، عادل باشد یا فاسق، جوان باشد یا پیر، شامل همه می‌شود. در اصول می‌گویند اطلاق، وصف برای لفظ است، می‌گویند «هذا اللفظ مطلق»، «هذا اللفظ مقید»، امّا در دلیل لبّی جای اطلاق وجود ندارد، چون لفظ در کار نیست. لذا باید قدر متیقن‌گیری کرد. @Nardebane_feghahat
اجماعات بعد از شیخ طوسی.mp3
6.57M
🔹 نظر آیت الله مددی حفظه الله در مورد اجماعات بعد از شیخ طوسی 🔸 اگر اجماع حجت نیست، پس چرا در فقه علما به آن اعتنا کرده اند؟ 🎧 (حفظه الله) @Nardebane_feghahat
🔹 در مورد نماز های یومیه، وجود دارد که باید به عربی خوانده شود. و همچنین در مورد قرائت سوره حمد در نماز های مستحبی، اجماع وجود دارد که باید به عربی خوانده شود. 🔸 اما در مورد اختلاف وجود دارد، در مورد سوره (غیر از حمد) در نماز های مستحبی هم مسأله اجماع وجود ندارد که حتماً باید عربی خوانده شود. 🔹 این جا در مقام فتوا نیستیم و اصلا بنده در حد فتوا دادن نیستم (یک طلبه معمولی هستم) ، صرفاً خواستم قاعده را گوشزد نمایم که اگر اجماع یا ارتکازی وجود نداشت، باید اطلاقات را اخذ کرد و اطلاقات جواز قرائت به غیر عربی است. @Nardebane_feghahat
🔹 امروز با کتاب «اجماعیات فقه الشیعة و احوط الاقوال من احکام الشریعة» آشنا شدم. نویسنده آن فقیهی به نام "آیت الله اسماعیل بن احمد مرعشی" می باشد که اجماع های فقهی شیعه را در چندین جلد از کتاب خود جمع آوری کرده است. هنوز این کتاب را نخوانده ام اما کتاب ارزشمندی به نظر می آید. ✍ رضا حسینی @Nardebane_feghahat
✳️ درس خارج آیت الله 92/09/17 🔸 آیت الله می فرمود: در فقه اهل بیت 90 مسأله داریم که متّفق علیه می باشد ولی هیچ دلیل بر آن از کتاب و سنت نیست. تنها دلیل آن اجماع است که در میان علماء قبل وجود داشته است و یا حکم مزبور در میان آنها مشهور و معتبر بوده است. 🔹 بنا براین باید اولاً در میان قدماء باشد و ثانیاً دلیلی بر کتاب و سنت نداشته باشد. چنین اجماعی اگر محصّل باشد، حجّت می باشد. 🔸 با این حال می گوییم: این مقدار اجماع بسیار کم است و به مسائل معدودی در باب ارث و اطعمه و اشربه محدود می باشد. @Nardebane_feghahat
✔️ دو مبنای مهم در حجّیت اجماع وجود دارد: الف) مبنای استقلالی که مبنای اهل سنت است. ب) مبنای کشفی که مبنای شیعه امامیه است. 🔸 منظور از مبنای استقلالی این است که اجماع، به طور مستقل و قطع نظر از این که کاشف از رأی معصوم(ع) باشد، از حکم شرعی حاکی است. بر این اساس، اجماع، یکی از ادله اربعه است به خلاف مبنای کشفی که مطابق این مبنا، اجماع به واسطه این که کاشف از رأی معصوم است، از حکم شرعی حکایت دارد. بر این اساس، اجماع یکی از ادله اربعه نیست؛ زیرا طبق این مبنا، تابع سنت و کاشف از آن است؛ پس معنا ندارد در عرض سنت قرار گیرد. @Nardebane_feghahat
✳️ (9) ✔️ درس فقه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ۱۳۷۵/۸/۶ 🔹 يك قسم ديگر از اجماع، «اجماع تشرفی» است. ما داريم بعضي از فقها در اثر اينکه قسمتشان مي‌شد و تشرف پيدا مي‌کردند خدمت حضرت و نظري را از حضرت جويا مي‌شدند بعد آن حکم شرعي را به صورت اجماع بيان مي‌کردند، از باب تقيه و اينها. اين اجماع را به آن مي‌گوييم اجماع تشرفي، اما روشن است که اجماع نيست اين را لفظاً به آن اجماع مي‌گويند. @Nardebane_feghahat
✳️ (10) ✔️ درس فقه آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی ۱۳۷۵/۸/۶ 🔹 «و ربما يتّفق لبعض الأوحدي وجه الآخر»، اين هم اجماع تشرّفي است. «مِن تشرّفه برؤيته عليه السلام»، خدمت امام مي‌رسيد «و أخذه الفتوا من جنابه» فتوا را از امام مي‌گرفت «و إنّما لم ينقل عدل»، نمي‌آمد بگويد امام فرموده، مي‌گفت اجماع داريم «بل يحکی اجماع لبعض دواء الإخفاء»، دواء الإخفاء يکي‌اش تقيّه است. اين از باب تقيّتاً يا از باب اينکه او را تکذيب نکنند، چون به حسب روايات داريم هر کسي ادعاي رؤيت کرد، تکذيبش کنيد اين براي اينکه گرفتار تکذيب نشود، از آن طرف مي‌خواهد حکم واقعي را هم بيان بکند مي‌گويد اجماعي است اين مسئله. @Nardebane_feghahat
✳️ (1) 🔸 الوجه الأوّل: ما استند إليه الشيخ الطوسي‌ (قدس سره) من قاعدة اللطف، و هي أنّه يجب على المولى (سبحانه و تعالى) اللطف بعباده بإرشادهم إلى ما يقرّبهم إليه تعالى من مناهج السعادة و الصّلاح، و تحذيرهم عمّا يبعّدهم‌ عنه تعالى من مساقط الهلكة و الفساد. و هذا هو الوجه في إرسال الرسل و إنزال الكتب و نصب الإمام (عليه السلام) و هذه القاعدة تقتضي- عند اتفاق الامّة على خلاف الواقع في حكم من الأحكام- أن يلقي الإمام المنصوب من قبل اللَّه تعالى الخلاف بينهم، فمن عدم الخلاف يستكشف موافقتهم لرأي الإمام (عليه السلام). 📚 مصباح الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم ج1 ص160 @Nardebane_feghahat
✳️ (2) 🔹 هرگاه در حکمی همه فقیهان هم رأی باشند و خلافی در میان آن‌ها نباشد، نتیجه گرفته می‌شود که حکم، مطابق واقع و موافق نظر معصوم(علیه‌السلام) است، زیرا اقتضای لطف عامِ پروردگار آن است که در صورت خطای همه علما، وی به نوعی، حکم واقعی را از طریق امام غایب به ذهن یا کلام و یا مجمع فقیهان القا نماید و اتفاق نظر آنان را بر هم زند تا اجماعی محقق نشود. 🔸 «شیخ طوسی» از کسانی است که اجماع را بر اساس قاعده لطف حجت می‌داند. @Nardebane_feghahat
✳️ (3) 🔸 أمَّا المسلك الأول ـ فقد نسب إلى بعض الأقدمين من أصحابنا من جملتهم الشيخ (قده) وهو يبتني على أساس قاعدة اللطف العقلية، وهي قاعدة متفرعة على أصل العدل الإلهي في علم الكلام إذ يراد بها إدراك العقل لما يكون واجباً على الله (سبحانه وتعالى) بحكم كونه عادلاً وتسميته باللطف تأدباً، وقد تمسّكوا بها في علم الكلام لإثبات النبوّة العامة وحاول تطبيقَها الفقهاءُ الأقدمون في مسألة الإجماع لإثبات حجيته بدعوى انَّ من اللطف اللازمِ عليه سبحانه أَنْ لا يَسْمَحَ بضياعِ المصالح الحقيقية في أحكام الشارع على الناس نهائيّاً بل لا بدَّ من إنحفاظها ولو ضمن بعض الأقوال. فإذا أجمعت الطائفة على قول يَنْكَشِفُ أنَّه هو الحقّ وإِلاّ لزم خفاءُ الحقيقة كليّاً وهو خلافُ اللطف. 📚 بحوث في علم الأصول، السید الصدر، تقریرات الهاشمي الشاهرودي، السيد محمود ج4 ص304و 305 @Nardebane_feghahat
✳️ (4) 🔹 أمّا المبنى الأوّل ـ وهو مبنى كشف الإجماع على أساس العقل العمليّ- : فهو الذي ينسب إلى بعض أكابر السابقين كالشيخ الطوسيّ(قدس سره) من إثبات حجّيّة الإجماع على أساس قاعدة اللطف. والمدّعى في قاعدة اللطف هو حكم العقل العمليّ بثبوت حقّ للعبد على المولى، كما يحكم بثبوت حقّ للمولى على العبد، و يعبّر عن ذلك تأدّباً بقاعدة اللطف، وقد طبّقت هذه الفكرة على موارد كثيرة كإثبات لزوم بعث الرسل وإنزال الكتب على المولى ـ تعالى شأنه ـ لهداية الناس وغير ذلك، ومنها ما نحن فيه: من حجّيّة الإجماع، بدعوى أنّه يقبح على الله تعالى إبقاء الناس في اشتباه و ضلال و جعلِهِم يُجمعونَ على خلاف الحقّ و تفويتِ مصلحةَ الواقعِ عليهم. 📚 مباحث الاُصول، السید الصدر، تقریرات الحائري، السيد كاظم ج2 ص286 @Nardebane_feghahat
✳️ (5) 🔹 و الّذي نذهب إليه: أنّ الأمّة لا يجوز أن تجتمع على خطأ، و أنّ ما يُجْمَعُ عليه لا يكون إلاّ حجّة، لأنّ عندنا أنّه لا يخلو عصر من الأعصار من إمام معصوم حافظ للشّرع، يكون قولُه حجّة، يجب الرّجوع إليه، كما يجب الرّجوع إلى قول الرّسول (علیه السلام)، و قد دَلّلْنا على ذلك في كتابنا «تلخيص الشّافي» و اسْتَوْفَيْنا كلَّما يُسْأَل عن ذلك من الأسئلة، و إذا ثبت ذلك، فمتى اجتمعت الأمّة على قول فلا بدّ من كونها حجّة لدخول الإمام المعصوم في جملتها. 📚 العدة في أصول الفقه، الشيخ الطوسي ج2 ص602 ✔️ نکته: استدلالِ مرحوم شیخ (قدس الله روحه) به «لا تجتمع امتی علی الخطا» در ما نحن فیه صحیح نیست، زیرا «امت» فقط شامل علمای شیعه نمی‌شود، کما این‌که از روایات مختلف (نظیر روایتِ ستفترق امتی و‌...) چنین استفاده می‌شود. لذا به نظر می‌رسد که مدعای ایشان با دلیلی که آورده‌اند، همخوانی ندارد. مگر آنکه مانند مرحوم خویی (ره) مقصود از «امت» در ما نحن فیه را مختص «شیعه» بدانیم که «دون اثباتها خرط القتاد»! @Nardebane_feghahat
✳️ (6) ✔️ قاعده لطف در کلام شیخ طوسی @Nardebane_feghahat
(7) ✔️ قاعده لطف و بحثِ نبوت 🔹 أنّ الاستدلال على النبوّة بقبح إجراء المعجز على يد الكاذب لكونه تضليلاً غير صحيح، على الرغم من أنّه هو الاستدلال الرسمىّ لعلم الكلام منذ وجد حتّى الآن; وذلك لأنّ المعجز إن لم يكن ـ بغضّ النظر عن قبح التضليل ـ دليلاً على النبوّة وصدق مدّعى من جرى على يده، إذن ليس إجراؤه تضليلاً، وإن كان دليلاً على ذلك، إذن ضمّ مسألة التضليل (المتوقّف على الدلالة في الرتبة السابقة) إلى تلك الدلالة ضمّ للحجر إلى جنب الإنسان. 📚 مباحث الاُصول، الشهید الصدر، تقریرات الحائري، السيد كاظم ج1 ص423 @Nardebane_feghahat
✳️ (8) ✔️ اشکالات مرحوم‌ خویی بر اجماع لطفی (و استدلال به قاعده لطف) 🔹 و فيه: أوّلًا: عدم تمامية القاعدة في نفسها، إذ لا يجب اللطف عليه تعالى بحيث يكون تركه قبيحاً يستحيل صدوره منه سبحانه، بل كل ما يصدر منه تعالى مجرد فضل و رحمة على عباده. 🔸 و ثانياً: أنّ قاعدة اللطف على تقدير تسليمها لا تقتضي إلّا تبليغَ الأحكام على النحو المتعارف، و قد بلّغها و بيّنها الأئمة (عليهم السلام) للرواة المعاصرين لهم، فلو لم تصل إلى الطبقة اللاحقة لمانع من قبل المكلفين أنفسهم ليس على الإمام (عليه السلام) إيصالها إليهم بطريق غير عادي، إذ قاعدة اللطف لا تقتضي ذلك، و إلّا كان قول فقيه واحد كاشفاً عن قول المعصوم (عليه السلام)، إذا فرض انحصار العالم به في زمان. و هذا واضح الفساد. 🔹 و ثالثاً: أنّه إن كان المراد إلقاء الخلاف و بيان الواقع من الإمام (عليه السلام) مع إظهار أنّه الإمام، بأن يعرّفهم بإمامته، فهو مقطوع العدم. و إن كان المراد هو إلقاء الخلاف مع إخفاء كونه إماماً فلا فائدة فيه، إذ لا يترتب الأثر المطلوب من اللطف و هو الارشاد، على خلاف شخص مجهول كما هو ظاهر. 📚 مصباح الأصول، الخوئي، السيد أبوالقاسم ج1 ص160 @Nardebane_feghahat
✳️ (9) ✔️ برخی معتقدند که «قاعده لطف» را اولین‌بار معتزله مطرح کرده‌اند و از آنجا وارد معارف شیعی شده است. 🔹 «قاضی عبد الجبار بن احمد» متوفای ۴۱۵ هجری قمری، پیشوای معتزلیان در روزگارِ خود بوده است. تقریباً تاریخ ولادت او را اگر در نظر بگیریم، نزدیک به عصر مرحوم کلینی بوده است. او در کتاب خود نوشته: 🔸 و الأصل في هذا الباب أن نقول: إنه قد تقرر في عقل كل عاقل وجوب دفع الضرر عن النفس، و ثبت أيضاً أن ما يَدعو إلى الواجب و يَصْرُفُ عن القبيح فإنه واجبٌ لا محالة، و ما يصرف عن الواجب و يدعو إلى القبيح فهو قبيحٌ لا محالة، إذا صحّ هذا، و كنّا نُجَوِّزُ أن يكونَ في الأفعال ما إذا فعلناه كنّا عند ذلك أقربُ إلى أداء الواجبات و اجتنابِ المقبّحات، و فيها ما إذا فعلناه كنّا بالعكس من ذلك، و لم يكن في قوة العقل ما يُعْرَفُ به ذلك و يُفَصّلُ بين ما هو مصلحةٌ و لطفٌ و بين ما لا يكون كذلك، فلا بد من أن يُعَرِّفُنا اللّه تعالى حالَ هذه الأفعال كي لا يكون عائداً بالنّقص على غرضه بالتكليف. و إذا كان لا يمكن تعريفُنا ذلك إلا بأن يَبْعَثَ إلينا رسولاً مؤيداً بعلم معجز دال على صدقِه فلا بدّ من أن يَفْعَلَ ذلك، و لا يجوزُ له {یعنی: للّه} الإخلالُ به، و لهذه الجملة قال مشايخنا: إن البعثة متى حَسُنَت وَجَبَتْ على معنى أنها متى لم تَجِب قبحت لا محالة. 📚 شرح اصول الخسمة ص381 @Nardebane_feghahat
✳️ (14) 🔹«..."قاعدة اللطف" ففيه: ان الملازمة العقلية على تقدير ثبوتها...» 📚 مباني الإستنباط، السيد الخوئي، تقريرات الكوكبي، السيد ابوالقاسم ج1 ص253 ✔️ عبارتِ «علی تقدیر ثبوتها» را هنگامی به کار می‌برند که آن مطلب، ثابت نیست. @Nardebane_feghahat
✔️ مرحوم میرزای قمی از «لا خلاف» به «اجماع سکوتی» تعبیر می‌کند. @Nardebane_feghahat
✳️ (18) ✔️ استاد محمد عشایری منفرد: 🔸 اعتقاد وحید بهبهانی به اجماعِ اصحاب در حدّی بود که مفاد برخی از اجماع‌ها را ضروری دین می‌دانست و خروج از اجماع را به‌ منزله کفر تلقّی می‌کرد. این اعتقاد شدید مرحوم وحید بهبهانی به اجماع، بعد از وحید برای اولین بار توسط مرحوم تستری، صاحب کتاب «کشف القناع» که از شاگردان مدرسه بهبهانی است به انتقاد گرفته شد. 🔹 مرحوم تستری حجیت اجماع منقول را زیر سؤال برد که همین جرقه انتقادی، مسیر را برای تفقه شیخ انصاری باز کرد. @Nardebane_feghahat
✔️ شیخ انصاری(ره): «عامّه» اصل برای اجماع هستند و «اجماع» هم اصل برای آنهاست 🔹 أن الإجماع في مصطلح الخاصة، بل العامة -الذين هم الأصل له و هو الأصل لهم- هو: اتفاق جميع العلماء في عصر، كما ينادي بذلك تعريفات كثير من الفريقين. 📚 فرائد الأصول، الشيخ مرتضى الأنصاري ج1 ص184 @Nardebane_feghahat