eitaa logo
افسران جنگ نرم 🇮🇷
79 دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
16.6هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی ویتکاف خشت اول را کج می‌نهد (بخش دوم) 🔹زبان تهدید سوخته است  در روزهای اخیر آمریکایی‌ها زبان تهدید را  زبان اول خود قرار داده‌اند، چنانکه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در آستانه مذاکرات کشورش با ایران تهدید کرد در صورت شکست این مذاکرات گزینه حمله نظامی به ایران همچنان روی میز است.ترامپ افزود در چنین حالتی اسرائیل نقش رهبری و هدایت حمله مشترک علیه ایران را برعهده خواهد داشت. رئیس جمهوری آمریکا تاکید کرد: «اگر نیاز به ارتش باشد، از ارتش استفاده خواهیم کرد و اسرائیل طبیعتاً نقش بسیار مهمی خواهد داشت و آن‌ها رهبری را بر عهده خواهند گرفت.» در همین حال وزارت خزانه‌داری آمریکا تحریم‌های جدیدی علیه ایران اعمال کرد که شامل شرکت‌های فعال در برنامه هسته‌ای و یک نفر از مدیران این شرکت‌هاست. در همین حال در ادامه سیاست تهدید وزیر دفاع آمریکا می‌گوید پیام اعزام بمب‌افکن‌های بی-۲ به پایگاه نظامی آمریکا و بریتانیا به "برداشت تهران بستگی دارد." پیت هگست در جریان سفر به پاناما در پاسخ به سوال رسانه‌ها مبنی بر این که آیا اقدام اخیر آمریکا در اعزام بمب‌افکن‌های بی-۲ "پیامی برای تهران" بوده یا نه پاسخ داد: «تصمیم با خودشان است.» از سوی دیگر رسانه‌ها ادعا کردند در آستانه مذاکرات عمان فرماندهی مرکزی ایالات متحده آمریکا (سنتکام) اعلام کرد که ناو هواپیمابر یواس‌اس‌ کارل‌ وینسون که به جنگنده‌های رادار گریز اف۳۵سی مجهز است، اکنون در کنار یواس‌اس‌ هری‌اس ترومن در منطقه فعالیت می‌کند. در ادامه سیاست تهدید کارولین لیویت، سخنگوی کاخ سفید امروز و پیش از مذاکرات بین هیئت‌های آمریکا و ایران به خبرنگاران گفت که رئیس‌جمهور دونالد ترامپ می‌خواهد ایران بداند که اگر برنامه هسته‌ای خود را کنار نگذارد، با «عواقب شدید و سنگینی» روبرو خواهد شد. او افزود که ترامپ به دیپلماسی باور دارد، اما «همه گزینه‌ها روی میز هستند» چنانچه تلاش‌های دیپلماتیک به نتیجه نرسند. 🔹این ادعاهای تهدید آمیز در حالی مطرح می‌شود که اولاً محور مذاکرات عمان پایان تحریم‌ها به عنوان حق اجرا نشده ایران در است. ثانیاً ایران بر اساس ان‌پی‌تی دارای حقوق هسته‌ای است که مانند هر کشور دیگری حاضر به عقب‌نشینی از آن نمی‌باشد. در عین آنکه دانش هسته‌ای بومی ایران به نقطه بی‌بازگشت رسیده است، لذا درخواست ویتکاف زیاده‌خواهی غیر قابل اجرایی است که پیش از این به نتیجه نرسیده و در آینده نیز نخواهد رسید. ثالثاً نیروهای مسلح ایران با پشتوانه مردمی و ملی، دستانش روی ماشه است و آماده است تا به هر تهدیدی و متجاوزی پاسخی سخت و سنگین بدهد که نه تنها پایگاه‌های آمریکا در منطقه بلکه سراسر جهان را در بر خواهد گرفت.  با توجه به این مؤلفه‌ها می‌توان گفت که سخنان ویتکاف پیش از مذاکرات نشان می‌دهد که آمریکا همچنان در توهمات نخ‌نما شده گذشته به سر می‌برد و در مسیر نادرست گذشته قدم بر می‌دارد که قطعاً نمی‌تواند کارکردی برای آمریکا داشته باشد. ترامپ همچنان در توهم زیاده‌خواهی حداکثری است که نمود آن را در وضع  تعرفه‌ها می‌توان مشاهده کرد که در نهایت نیز با شکست مجبور به عقب‌نشینی شد. امروز نیز ویتکاف زیاده‌خواهی بی‌منطقی را مطرح کرده است که با واقعیت‌های میدانی هم‌خوانی ندارد و بیشتر به تقلایی پیش‌دستانه برای به شکست کشاندن مذاکرات شباهت دارد. او خشت اول را کج نهاده است که بر اساس اصول معماری تا ثریا دیوارش کج خواهد رفت. 
6.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ نقطه‌زن به اظهارات تاجزاده در توئیتر 🟡 تاجزاده گفته: «رهبر می‌گفت نمی‌کنیم، اما با ارسال نامه، وارد گفتگوی مکتوب با شد و اکنون به مذاکره غیرمستقیم تن داده است. حال که پیشگویی‌های پیامبرگونه رهبر یکی پس از دیگری غلط از آب درآمده‌اند، وقت آن است که با روش‌های مدنی وی را مجبور کنیم دست از توهم بردارد!» 🟢 این پاسخ نمی‌خواد، چون این شیوه از مذاکره شیوه مرسوم از قبل حتی در زمان دولت شهید رئیسی بوده است و اتفاق جدیدی نیفتاده است. و اصلا چیز مهمی نیست که این‌ها دارند بزرگش می‌کنند. 🔻 اما آقای تاجزاده! حالا که حرف از پیشگویی زدید، اجازه بدهید چند جالب شما رو یادآور شوم👇👇 ۱. گفتید با تحریم‌ها برداشته می‌شود، اما نه‌تنها نشد بلکه چند برابر شد! ۲. در تمام سال‌هایی که رهبر می‌گفت جنگ نمی‌شود، شما گفتید و نشد! ۳. گفتید: اگر می‌خواهیم توسعه پیدا کنیم باید از الگو بگیریم، اندکی بعد ترکیه دچار اَبَرتورم و رکود و بدهکاری و کاهش ارزش پول کم‌سابقه شد! ۴. گفتید با رأی به روحانی مشکلات حل می‌شود، بلکه مشکلات چند برابر شد! ۵. گفتید: رأی به رئیسی جنگ به همراه خواهد داشت، اما وقتی دیدید جنگ نشد، امثال شما فتنه ایجاد کردید. ۶. هر سال گفتید، کار این نظام تمام است و هر روز ایران قدرتمندتر شد. شما یا از سر این چنین همیشه در حال اشتباه هستید یا از سر ! 🔹 اما برای این‌که بدانید هر پیش‌بینی کرد محقق شد؛ کلیپ فوق را ببینید
| خوشبینی مفرط ممنوع!! 🔹اولین دور مذاکرات جدید ایران و آمریکا در مسقط با دست برتر و ابتکار عمل جمهوری اسلامی در فضایی مثبت به پایان رسید. همگان می‌دانند پس از قاطعیت رهبری انقلاب ترامپ تقریباً از همه زیاده‌خواهی‌های اولیه‌ی خود کوتاه آمد و نهایتاً مذاکرات با شروط ایران به صورت غیرمستقیم انجام شد، اولین بازخورد آن در کف بازار کاهش قیمت و بود؛ بر همین اساس یک شور و شعف جدید در میان مردمی که سال‌ها رنج ظالمانه را تحمل کرده‌اند شکل گرفت. حال چرا باید از خوشبینی مفرط پرهیز شود؟ 🔹ترامپ از روزی که بر سر کار آمده نشان داده است افکار عمومی آمریکا و سایر جوامع برای او در رسیدن به اهدافش جایگاه مهمی دارد، علی‌الخصوص در مورد پرونده بسیار مهم ایران. او می‌داند راهکار نظامی نشدنی و یا حداقل پرهزینه و کم حاصل است! آنچه که تصور می‌کند برایش کم هزینه و احتمالاً پرحاصل می‌تواند باشد ایجاد اغتشاش و فتنه‌ی داخلی در ایران است که رهبری نیز بر آن اشاره فرمودند. 🔹موضوعی که می تواند افکار عمومی ایران را در کوتاه مدت مضطرب و عاصی کند، شرطی شدن حداکثری ایران با بالا و پایین‌شدن‌های هیجانی و به اصطلاح شارپی بازار و... است! این دام می‌تواند با همراهی اولیه و تعمدی در ابتدای گفتگوها و ارسال پالس مثبت به بازار ایران و چشاندن لذت اولیه خوشایند شروع شود و احیاناً در گام‌های بعدی با توقف آن و مقصرنمایی حاکمیت ایران، افکار عمومی را در مقابل نظام قرار دهد! در این صورت ایران یا باید در میز به زیاده‌خواهی طرف مقابل پاسخ مثبت بدهد یا اینکه پاسخ را در خیابان‌های تهران و سایر شهرها دریافت بکند! 🔹بنابراین به نظر می‌رسد در عین خوشبینی منطقی و معقول و انتقال این حس به جامعه، بهتر است تجربه‌ی تلخ مواجه ما با آمریکا، خیانت‌ها، بدعهدی‌ها و رکب‌های این کشور برای افکار عمومی مرتب یادآوری شود و ضرورت دارد تجربه و بدعهدی آمریکا هرگز و هرگز نادیده گرفته نشود. 🔹انشاءالله که همه این نوشته بدبینانه باشد و آمریکا پس از سال‌ها دست از تمامیت‌خواهی کشیده و در مذاکرات اخیر مردم ایران به حقوق خود دست یابند، اما از قدیم گفته‌اند احتیاط شرط عقل است و کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کند. ✍🏼 محمدتقی احمدی
شنبه اول مسقط 🔹اولین جلسه غیرمستقیم میان وزیر خارجه کشورمان و فرستاده ویژه عصر دیروز در عمان برگزار شد. 🔸مذاکرات مستقیم و غیرمستقیم میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده مسبوق به سابقه است؛ مانند مذاکرات سفیر ایران و آمریکا در عراق درباره مسائل عراق. آخرین مورد از این مذاکرات به موضوع در سال ۲۰۱۵ برمی‌گردد که در خلال گفت‎وگو با کشورهای ۱+۵ در کنار کشورهای اروپایی نماینده آمریکا هم حضور داشت. با این حال، با خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، این توافق هم بی‌نتیجه ماند. 🔹در چند ماه اخیر و پس از روی کار آمدن مجدد ترامپ، آمریکایی‌ها تلاش کردند با فضاسازی علیه جمهوری اسلامی ایران، دوگانه مذاکره و تهدید نظامی را به‎کار بگیرند؛ اما موضع قاطع مسئولان کشور در مقابل زیاده‎گویی‎های آمریکایی‎ها موجب شد دولتمردان ایالات متحده موضوع مذاکره را پررنگ کنند. آن‌ها تلاش کردند موضوعاتی، همچون توانمندی موشکی، تبادل زندانیان، کاهش تنش‌های هسته‌ای و حتی گفت‌وگو درباره مسائل منطقه‌ای را به میان بیاورند که نامه رئیس‌جمهور آمریکا هم در همین راستا قابل ارزیابی است. 🔸اما جمهوری اسلامی ایران شروط مشخصی برای ورود به مذاکرات اعلام کرد. یکی از شروط اصلی، حفظ برنامه‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران بود. تهران تأکید کرد، هرگونه توافق باید تضمین‌های محکمی برای رفع تحریم‌ها و بهبود وضعیت اقتصادی کشور داشته باشد. از دیگر شروط ایران برای مذاکره عدم ورود به موضوعات غیر از مباحث هسته‎ای بود. شرط دیگر برگزاری گفت‎وگوها در عمان به جای پیشنهاد آمریکایی‎ها، یعنی امارات بود. شرط دیگر مذاکره غیرمستقیم به جای مذاکره مستقیم بود که همه شروط در نشست دیروز محقق شد. 🔹انتخاب عمان هم به دلیل جایگاه بی‌طرفانه این کشور و تجربه آن در میانجی‌گری، به‌عنوان محل این مذاکرات بود. مذاکرات به صورت غیرمستقیم و از طریق واسطه‌ها انجام شد و بنابر اعلام دو طرف فضای نشست روز گذشته مثبت ارزیابی شده و طرفین به توافق‌های اولیه دست یافتند. همچنین توافق شد ادامه نشست‌ها از شنبه بعد با وساطت عمان پیگیری شود تا جزئیات توافقات بررسی شود و مسیر دیپلماتیک ادامه یابد. 🔸فرامتن شنبه اول مذاکره در عمان و ادامه آن در هفته‌های بعدی نشان‎دهنده این واقعیت مهم بود که جمهوری اسلامی ایران جایگاه مهمی در نظام بین‎الملل و تعاملات منطقه‌ای و جهانی پیدا کرده و مذاکره با آمریکا نه از روی استیصال، بلکه با اقتدار و از جایگاه برابر انجام می‎شود و تیم مذاکره‎کننده برای مذاکره و توافق درباره موضوعات هسته‎ای به عمان رفته است؛ نه پذیرش یک‌طرفه خواسته‎های آمریکا. ✍ علی حیدری
جنگ اذهان؛ مذاکرات هسته‌ای و دیوار آگاهی «قمار تا شطرنج؛ نقشه‌های پنهانِ جنگ روانی ترامپ» 🔺ترامپ در نبردهای سیاسی، رسانه را به سلاحی کشنده تبدیل کرده است. اسناد افشا شدهٔ The Intercept (2020) نشان می‌دهد تیم او در مذاکرات ۲۰۱۸ ، همزمان با فشار حداکثری، شبکه‌های اجتماعی را به ابزار شکست روانی ایران تبدیل کرد. » نمونه کلیدی: پس از خروج یک جانبه آمریکا از برجام، کمپین «ایران در آستانه فروپاشی» با همکاری رسانه‌های سعودی راه افتاد تا جامعه ایران را به ستوه آورد. 🔹تکنیک ترکیبی: در حمله سایبری به تأسیسات نطنز (۲۰۲۱)، همزمان با عملیات خرابکارانه، هشتگ‌هایی مانند «ایران ضعیف» در توییتر ترند شد. این، نشانگر پیوند نبرد سایبری و جنگ روانی است. 🔹گزارش مؤسسه Quincy (۲۰۲۱): ۵۵٪ اخبار مرتبط با مذاکرات هسته‌ای در رسانه‌های غربی، با جهت‌گیری علیه ایران تولید شدند. 🔹شکار ذهن‌ها؛ بازی خطرناک ترامپ با هیجان کاذب؛ ترامپ و همپیمانانش، ذهن‌های تشنه هیجان را هدف گرفته‌اند. آن‌ها می‌دانند جامعه ای که «خشم» را جایگزین «تحلیل» کند، مانند کشتی بی‌بادبان است. 🔹آمار هشداردهنده: ۷۰٪ اخبار جعلی ایران در شبکه‌های اجتماعی توسط کاربران عادی منتشر می‌شود (گزارش EU DisinfoLab، ۲۰۲۴). ❇️ راهبرد مقابله: زرهِ در نبردِ مذاکرات هسته‌ای «ترامپ با توئیت‌هایش می‌کوشد ذهنیت جهانیان را پیش از نشست‌های هسته‌ای شکل دهد؛ ما باید این توپخانهٔ دروغ را خنثی کنیم.» 🔹درس‌هایی از جهان برای خنثی‌سازی بازی ترامپ: - سازمان همکاری شانگهای (SCO) با ایجاد پلتفرم مشترک گزارش‌دهی اخبار جعلی و حمله‌های سایبری، به اعضا اجازه می‌دهد هماهنگ عمل کنند. نمونهٔ بارز آن، افشای کمپین‌های علیه ایران در فضای مجازی توسط روسیه و چین در سال ۲۰۲۲ از طریق این مکانیسم است. ایران نیز می‌تواند با ایجاد «ستاد ویژه رصد ادعاهای هسته‌ای»، ادعاهای ترامپ دربارهٔ «برنامه نظامی ایران» را پیش از مذاکرات خنثی کند. ✔️ گامهای عملیاتی برای رسانه و مذاکرات امن: 💡آموزش روش‌های شناسایی دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای در پرونده هسته‌ای (مثلاً استفاده از ابزار Google Fact Check Explorer برای بررسی ادعاهای ترامپ دربارهٔ «تخلفات ایران»). 💡تیم‌های رصد هوشمندِ ادعاهای مذاکراتی: - رصد لحظه‌ای هشتگ‌هایی مانند در توییتر و پاسخگویی سریع با انتشار اینفوگرافی‌های مستند (مثلاً مقایسهٔ تعهدات ایران با نقض‌های آمریکا در برجام). ⚠️ اگر رسانه‌های داخلی با بی اعتمادی به تیم مذاکرات، در دام هشتگ‌های تحریک‌آمیز ترامپ (مثل ) بیفتند، کارت‌های چانه‌زنی ایران در مذاکرات تضعیف می‌شود. 🔚 جبههٔ مذاکرات از ذهن‌ها آغاز می‌شودپیش از مذاکرات: هر ادعای رسانه‌ای دربارهٔ «تخلفات هسته‌ای» را با جستجوی ساده در سایت آژانس بین‌المللی انرژی اتمی بررسی کنیم. ✓حین مذاکرات: به جای اشتراک هیجان‌های کاذب (مثل «پیروزی در مذاکرات» یا «شکست قطعی»)، تحلیل‌های کارشناسی را منتشر کنیم. ✓پس از مذاکرات: هر توئیت ترامپ را نه «خبر»، که ابزار بدانیم و با آگاهی، پاسخ دهیم.
زمین بازی کجاست؟ ۱. قرارداد استارت ۱و۲ بین و شوروی به‌منظور کاهش تسلیحات استراتژیک و محدود کردن تولید سلاح‌های هسته‌ای و نیز قرارداد سالت ۱و۲ برای تکمیل این پیمان بین رهبران دو قدرت برتر اتمی جهان امضا شد. قباحت و ترسناکی تولید سلاح‌های هسته‌ای بر همگان روشن است. کاربرد آن در جنگ جهانی دوم علیه ژاپن یک جنایت جنگی آشکار است. آمریکا متهم اصلی این جنایت در جهان شناخته می‌شود. ۲. کنوانسیون منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای می‌گوید: کشورهای دارای سلاح هسته‌ای نباید مستقیم و غیرمستقیم به کشورهای غیربرخوردار در راه تحصیل این سلاح کمک کنند. تمام کشورهای جهان به جز چند کشور ازجمله اسرائیل عضو ان پی تی هستند ایران عضو ان پی تی است و غیر از این عضویت بارها اعلام کرده است دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیست و برای این رویکرد یک نگاه فقهی و حقوقی دارد. ۳. موضوع و محمول اصلی این کنوانسیون‌ها متهم‌بودن ‌آمریکا به‌عنوان متهم اصلی تولید، انبارکردن و کاربرد سلاح اتمی در جامعه جهانی است. رژیم اشغالگر قدس متهم ردیف دوم این کنوانسیون‌هاست که با عدم پیوستن به ان پی تی دارای ۲۰۰ کلاهک هسته‌ای است. این دو نظام روسیاه برای منحرف کردن افکار عمومی جهان یک زمین‌بازی تعریف کرده‌اند و توپ را در زمین ایران انداخته‌اند. آن‌ها با متهم کردن ایران که می‌خواهد سلاح اتمی بسازد نزدیک به نیم قرن است افکار عمومی جهان را سر کار گذاشته‌اند. تا زمانی که بازیکنان حرفه‌ای کنوانسیون منع گسترش سلاح هسته‌ای، توپ تولید سلاح را در زمین ایران نگه‌دارند هرازچندی دروازه‌های امنیت ملی ما را در معرض خطر قرار می‌دهند. لذا ما مجبوریم مدام قسم بخوریم دنبال تولید سلاح نیستیم و ناظران جهانی را همراه با دوربین‌های کنترل در حساس‌ترین مراکز هسته‌ای خود تحمل کنیم. با آن‌که بارها آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به‌ویژه بعد از برجام گزارش کرده است که ایران دنبال تولید سلاح نیست و فعالیت‌های هسته‌ای تهران صلح‌آمیز است. از آن بالاتر تمام نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا اعتراف دارند ایران دنبال تولید سلاح هسته‌ای نیست. اما اتهام تولید سلاح توسط آمریکا و اسرائیل به‌عنوان دو کشور روسیاه دارنده سلاح هسته‌ای مدام به رسانه‌های جهان پمپاژ می‌شود. ۴. ما در مذاکرات و قبل از آن و پس‌ از آن به خاطر یک اتهام بی‌اساس در محکمه‌ای حضور پیدا می‌کنیم که جای شاکی و متهم و جلاد و شهید عوض‌شده است.  ما در محکمه‌ای حضور پیدا می‌کنیم که قبل از اثبات جرم ما توسط قاضی خودخوانده هسته‌ای به شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین تحریم‌ها محکوم شده و این تحریم‌ها با قدرت و شدت تا حد تهدید حمله نظامی اعمال و اعلام می‌شود. ۵. تحریم‌های آمریکا و تهدیدهای عنصر نیابتی او در منطقه به معنای اعلام و اعمال جنگ است. ما برای این جنگ آماده‌ایم. ملت و دولت ایران وظیفه خود را در این مقابله خوب می‌داند. آمریکا و اسرائیل جرئت حمله به ایران را ندارند اگر داشتند ظرف این چهار دهه در مبادرت به آن تردید نمی‌کردند. یک‌بار در اوایل انقلاب این جرئت را پیدا کردند خداوند در صحرای طبس دماغ آن‌ها را به خاک مالید. ۶. ایران با فتوای رهبری علمدار سلاح‌های کشتارجمعی و پرچم‌دار منع و اشاعه سلاح هسته‌ای است، این موضوع و موضع باید در هر نشستی و هر گفت‌وگویی تکرار شود و در موضع مدعی در برابر ادعاهای آمریکا و سه کشور شرور اروپایی ظاهر شویم. اگر این موضع را رها کنیم وضعیت همین می‌شود که با آن روبه‌رو هستیم. توپ در زمین دشمن را نباید به زمین خودی بیاوریم و مدام گل بخوریم.  مذاکرات عمان با دو هدف رفع تحریم و قطع تهدید برگزار می‌شود. باید هدف سومی هم برای آن قائل شد و آن تغییر زمین‌بازی و شلیک توپ به زمین حریف باشد. ✍ محمدکاظم انبارلویی
🇮🇷🇵🇸 🔰 | حالا نوبت آمریکاست 🍃🌹🍃 🔹رسانه‌های غربی در گزارش‌های اخیر خود درباره مذاکرات عمان به این موضوع اشاره کرده‌اند که ایران در این مذاکرات با دستی پر ظاهر شده و مواضع سازنده‌ای را ارائه داده است. برخی از رسانه‌های اروپایی و آسیایی، از جمله «رویترز» و «الجزیره» در گزارش‌های خود تأکید کرده‌اند که ایران با همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی،گام‌های عملی برای شفاف‌سازی فعالیت‌های هسته‌ای خود برداشته است.این اقدامات نگرانی‌ها درباره اهداف نظامی برنامه هسته‌ای ایران را تا حد زیادی کاهش داده و نشان می‌دهد ایران به تعهدات خود در چارچوب NPT پایبند است. «گاردین» در تحلیلی نوشت: «ایران به‌وضوح نشان داده که به دنبال یک راه‌حل دیپلماتیک است؛ اما واشنگتن باید به‌جای فشار حداکثری، به تعهدات خود در قبال پایبند باشد.» این موضع‌گیری نشان می‌دهد، افکار عمومی جهانی به‌ویژه پس از شکست سیاست «تحریم‌های حداکثری» دیگر تحریم‌های یکجانبه علیه ایران را راه‌حل نمی‌داند. نشریه «فارین پالیسی» در گزارشی اشاره کرده است ایران با حضور در مذاکرات عمان، حسن نیت خود را ثابت کرده است، اکنون نوبت به آمریکا رسیده که با لغو تحریم‌های غیرقانونی، پاسخ مثبت به این سیاست تعاملی بدهد. تحریم‌هایی که نه‌تنها حقوق ملت ایران را نقض کرده، بلکه به‌عنوان مانعی برای حل دیپلماتیک بحران‌های منطقه‌ای عمل کرده‌اند. «وال‌استریت ژورنال» نیز اعتراف کرده است سیاست «فشار حداکثری» نه‌تنها نتوانسته ایران را به زانو درآورد، بلکه باعث تقویت همکاری‌های فنی و اقتصادی ایران با شرکای منطقه‌ای و بین‌المللی شده است. این رسانه تأکید کرده است، اگر واشنگتن واقعاً به دنبال کاهش تنش‌هاست، باید تحریم‌های یکجانبه را لغو کند.ایران در دو قرن اخیر نه‌تنها آغازگر هیچ جنگی نبوده، بلکه همواره قربانی تجاوز، ترور و تحریم‌های ظالمانه بوده است. ایران با وجود همه فشارها، همواره پایبند به اصول صلح و گفت‌وگو بوده است، اما در برابر هرگونه تهدید یا تجاوز، آماده دفاع تمام‌عیار از تمامیت ارضی و منافع ملی خود است. «بی‌بی‌سی» در گزارشی به رزمایش‎های نظامی اخیر ایران اشاره کرد و نوشت: «ایران به‌وضوح نشان داده که در عین تعهد به دیپلماسی، از توان بازدارندگی بالایی برخوردار است.» این موضوع به دشمنان یادآوری می‌کند که ایران نه‌تنها یک قدرت دیپلماتیک است، بلکه یک قدرت دفاعی انکارناپذیر در منطقه است. اکنون که ایران حسن نیت خود را نشان داده، نوبت به آمریکا و متحدانش رسیده که به جای ادامه سیاست‌های شکست‌خورده تحریمی، به تعهدات بین‌المللی خود عمل کنند. رفع تحریم‌ها نه‌تنها می‌تواند فضای اعتمادسازی را تقویت کند، بلکه راه را برای حل سایر بحران‌های منطقه‌ای باز خواهد کرد.جهان امروز به‌ خوبی می‌داند که ایران نه تهدید، که فرصتی برای ثبات منطقه است. آمریکا باید انتخاب کند: ادامه‌سیاست‌های شکست‌خورده یا پذیرش واقعیت‌های جدید در قبال ایران. ✍ مصطفی علیجان‌زاده
شکاف در اتاق جنگ ترامپ 🔹با گذشت ماه‌ها از آغاز دور دوم ریاست‌جمهوری ، سیاست فشار حداکثری علیه ایران نه‌تنها به نتیجه نرسیده، بلکه شکاف‌های عمیقی را در درون تیم امنیت ملی کاخ سفید نمایان کرده است. 🔸اختلاف‌نظر میان چهره‌هایی، چون «استیو ویتکاف»، که بر ضرورت بازگشت به مسیر دیپلماسی و احیای چارچوب‌هایی مشابه تأکید دارند و مشاورانی، همچون «مایک والتز» که خواستار اقدام نظامی و تخریب کامل توانمندی‌های هسته‌ای ایران هستند، نشان از سردرگمی راهبردی واشنگتن دارد. 🔹این تناقض‌های سیاستی، پیام‌های ضد و نقیضی را به بازیگران منطقه‌ای مخابره کرده و در عمل، انسجام در تصمیم‌سازی آمریکا را تضعیف کرده است. 🔸در همین حال، گزارش‌های نهادهای اطلاعاتی آمریکا نیز از پیشرفت فنی ایران در زمینه غنی‌سازی حکایت دارند؛ پیشرفتی که برخاسته از ظرفیت‌های بومی و دانش فنی ملی است. 🔹در این فضای چندصدایی، ترامپ همچنان میان ابزار فشار و گزینه دیپلماسی سرگردان مانده و این بلاتکلیفی، بیش از هر چیز بازتابی از بن‌بست راهبردی آمریکا در قبال ایران است. |
26.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اشتباه تکرار نشود! 🔹رهبر انقلاب، امروز: مسائل کشور را به این گفتگوها گره نزنید/ اشتباهی که در برجام کردیم اینجا تکرار نشود. در دوران ، کشور را شرطی کردیم و همه چیز را منوط کردیم به پیشرفت مذاکرات سرمایه‌گذار وقتی می‌بیند که کشور منوط به مذاکره است، سرمایه‌گذاری نمی‌کند. ۱۴۰۴/۱/۲۶
| تناقض‎گویی به سبک ویتکاف 🔹 مذاکرات هسته‌ای ایران و آمریکا در عمان، با چرخش اخیر مواضع استیو ویتکاف، نماینده ویژه دونالد ترامپ، به صحنه‌ای پیچیده و سیال از واقعیت‌های میدانی و آنچه در اذهان و آرمان‌های دو طرف است، تبدیل شده است. 🔹 موضع‎گیری‎های متعدد و گاه متناقض تیم آمریکایی مذاکره‎کننده و شخص «دونالد ترامپ»، بازتاب‎دهنده دو واقعیت انکارناپذیر در این دور از مذاکرات است: ۱. تیم آمریکایی سردرگم و هیجان‌زده بوده و کاملاً نیازمند و دستیابی به توافقی تازه با ایران است. ۲. فشار لابی‌های سیاسی و اختلافات داخلی میان نهادهای تأثیرگذار سیاسی در آمریکا موجب شده است که آمریکای ترامپ مجبور به چرخش‌های یکباره و خلق‎الساعه شود. 🔹 تناقض‎گویی استیو ویتکاف که پیشینه‌ای در املاک و روابط نزدیک با ترامپ دارد، از آن جایی شروع شد که ابتدا با ادعای محدودسازی غنی‌سازی اورانیوم ایران وارد میدان شد، اما در موضع‎گیری جدید خود، خواستار توقف و حذف کامل برنامه غنی‌سازی هسته‌ای و تسلیحاتی ایران شد. او ابتدا در مصاحبه با «فاکس نیوز» ادعا کرد: «ایران نیازی به غنی‌سازی بیش از ۳/۶۷ درصد ندارد»، اما تنها ساعاتی بعد در شبکه اجتماعی ایکس تأکید کرد هر توافق باید شامل «حذف کامل برنامه غنی‌سازی هسته‌ای» باشد. 🔹 به نظر می‌رسد این چرخش، به دنبال آن است که اولاً فضای را به سمت پذیرش حداکثری خواسته‌های آمریکایی‌ها برده و در ثانی تلقی پیروزی ایران یا عقب‎نشینی تیم آمریکایی از سیاست‌های گذشته خود را از بین ببرد. صحبت‌های یک بام و دو هوای آمریکایی‌ها همچنین تلاشی برای القای این تصور است که گزینه نظامی و جنگ همچنان روی میز است، اما واقعیت این است که ترامپ با توجه به شکست سیاست فشار حداکثری خود در دوره اول ریاست جمهوری، نیازمند دستیابی به یک توافق جدید با ایران به عنوان یک دستاورد ارزشمند دیپلماتیک است. 🔹 از سوی دیگر شرایط امروز مذاکرات کاملاً متفاوت با زمانی است که آمریکا از برجام خارج شد. توانمندی‌ها و دستاوردهای فنی صنعت هسته‌ای ایران در سال‌های اخیر به همراه انسجام و هماهنگی ساختار حاکمیت دولت و ملت و افزایش تاب‎آوری‌ها در برابر سیاست فشار حداکثری و تحریم‌های ظالمانه آمریکایی سبب شده است تا ایالات متحده ناگزیر مجبور به پذیرش اراده و خواست ایرانیان شود. با آغاز مذاکرات، آمریکا عملاً برنامه هسته‌ای ایران را به رسمیت شناخته است. این نقطه، تفاوت بنیادین با مواضع افراط‎گرایانه ترامپ در سال ۱۳۹۷ و درخواست انحلال کامل برنامه‌های هسته‌ای و غنی‌سازی اورانیوم در داخل ایران دارد؛ موضعی که همچنان به عنوان مطلوب‌ترین و ایده‌آل‌‎ترین حالت ممکن بعضاً مطرح می‌شود، اما توان عملیاتی شدن ندارد. ✍️ رامین نصیری
| بررسی علت یک تغییر موضع! 🔹انتشار توئیتی از سوی دفتر «استیو ویتکاف» نماینده ترامپ در امور خاورمیانه، درباره لزوم ممنوعیت غنی‎سازی در ایران، موجب تعجب بسیاری از ناظران شد. او طی مصاحبه‎ای با «فاکس نیوز» تلویحاً اظهار داشت، تهران نمی‎تواند غنی‎سازی فراتر از ۳.۶۷ داشته باشد. این تغییر موضع چه دلایلی می‌تواند داشته باشد؟ 🔹برخی معتقدند، لابی‎های صهیونیستی یا جناح‎های تندرو داخلی در آمریکا نتوانسته‌اند رویکرد مثبت این دور از گفت‎وگوهای ایران و آمریکا را بپذیرند. اندیشکده شورای روابط خارجی مستقر در نیویورک نیز نوشته است، این مذاکرات به وضوح به سود تهران پیش رفت. در واقع توقع این جریان‎ها این است که باید موضوعات غیر از هسته‌ای هم مطرح شود و امتیازات بیشتری از ایران گرفته شود. 🔹برخی دیگر بر این باورند، از آنجا که تغییر موضع ویتکاف درست پس از دیدار او با ترامپ رخ داد، تأثیر بی‎ثباتی رفتاری ترامپ باشد که آینده مذاکرات را با ابهام مواجه می‌کند. او در گذشته نشان داده است، به راهبرد «مرد دیوانه» تمایل دارد. چنانکه «نیکی هیلی» نماینده مستعفی آمریکا در سازمان ملل در گفت‌وگو با نشریه «آتلانتیک» در این‌باره گفته بود برای به کرسی نشاندن حرف‌هایش و تحقق اهدافی که در سر دارد، این‌طور وانمود می‌کرده که دونالد ترامپ مردی دیوانه است و هر اقدامی ممکن است انجام دهد. او برای نمونه به استفاده از این روش در مذاکرات با همتایان خود در شورای امنیت به‌ویژه در رابطه با موضوع تصویب قطعنامه‌هایی علیه کره‌شمالی اشاره کرده و گفته است، ترامپ سعی کرد با دیوانه جلوه دادن، امتیازاتی را از آنها در مذاکرات بگیرد و درنهایت سه دور تحریم‌های سخت علیه پیونگ‌یانگ را به تصویب برساند. برخی دیگر سناریوی سومی را مطرح می‌کنند و قائلد که اظهارات رسانه‎ای اهمیت چندانی ندارد. چنانکه قبل از شروع مذاکرات ترامپ ایران را تهدید می‌کرد، اما در مذاکرات روند مثبتی طی شد. علت تغییر موضع ویتکاف هرچه که باشد، قابل کتمان نیست که دستیابی به انرژی هسته‌ای حق مسلم ایران است و این را سیاستمداران آمریکایی نیز پذیرفته‎اند و اظهار ویتکاف با فاکس نیوز مطلب اتفاقی نبوده است. همانطور که پیشتر جامعه اطلاعاتی آمریکا اذعان داشتند ایران اقدامی برای تولید سلاح هسته‎ای انجام نمی‌دهد.آنها ایران را تنها کشور هسته‎ای معرفی کردند که به سمت بمب هسته‎ای حرکت نمی‌کند. نکته دیگر اینکه تجربه دور اول مذاکرات در مسقط برای جامعه جهانی پیام‎های مشخصی داشت. دولت ایران همگام با سایر ارکان نظام، با وجود بی‎اعتمادی به آمریکا و اکراه از مستقیم با دشمن بدعهد، آنجا که آمریکا حاضر شد از زیاده‎خواهی‎هایش کوتاه بیاید و بدون دخالت در امور ایران، فقط در مورد هسته‎ای مذاکره کند، مذاکره را پذیرفت. پس توپ اکنون در زمین آمریکاست. همان طور که «گاردین» نیز در تحلیلی نوشت: «ایران به‌وضوح نشان داده که به دنبال یک راه‌حل دیپلماتیک است؛ اما واشنگتن باید به‌جای فشار حداکثری، به تعهدات خود در قبال پایبند باشد.» اکنون نوبت آمریکاست که حسن نیت خود را در مذاکرات حفظ کند. در غیر این صورت، کسی که در جامعه جهانی متضرر خواهد شد آمریکاست. ✍ محمد حکیمی
| تغییر موضع یا نمایش اقتدار؟ (بخش اول) 🔹تغییر ظاهری موضع رهبر معظم انقلاب در قبال مذاکرات با و اظهار نظر اخیر ایشان مبنی بر پرهیز از «بدبینی مفرط» نسبت به مذاکرات، موجی از تحلیل‌ها و گمانه‌زنی‌ها را در فضای سیاسی ایران برانگیخته است. این اظهارات، به‌ویژه در قیاس با مواضع پیشین که بر بدبینی و احتیاط در برابر غرب تأکید داشت، پرسش‌هایی را درباره دلایل این چرخش و پیامدهای آن ایجاد کرده است. 1⃣ فشار داخلی و جام زهر برخی معتقدند این تغییر موضع نتیجه فشارهای داخلی از سوی دولت و دیگر مدیران ارشد نظام است. دولت چهاردهم با شعار «وفاق» و رویکردی عمل‌گرایانه، اقداماتی نظیر آزادی برخی چهره‌های سیاسی، کاهش محدودیت‌های فضای مجازی، و ممانعت از تشدید تنش‌های منطقه‌ای را پیش برده است. از این منظر، با آمریکا نیز بخشی از این پروژه برای شکستن تابوها و تحمیل اراده دولت به رهبری است. این تحلیل، تغییر موضع رهبری را به «جام زهر دوم» تشبیه می‌کند. 🔹در نقد این تحلیل باید گفت که این تحلیل با چند تناقض مواجه است. نخست، اگر رهبر معظم انقلاب تحت فشار مسئولان بود، چرا از ابتدا مواضع اخیر را مطرح نکرد؟ دوم اینکه سخنان صریح معظم‌له در تعریف از ایمان و درایت مسئولان نظام در دیدارهای عمومی، از جمله با دانشجویان یا خطبه‌های نماز عید فطر، با فرض فشار داخلی سازگار نیست. سوم، همراهی هماهنگ مسئولان با رهبر معظم انقلاب در مسائل کلان، نشانه‌ای از شکاف عمیق میان آن‌ها نشان نمی‌دهد. همچنین، در ماجرای ، معظم‌له بارها مخالفت خود را با اصل مذاکره اعلام کردند و همراهی‌شان را به تجربه‌اندوزی مردم نسبت دادند، اما امروز تأکید بر تجربه موجود، این تحلیل را تضعیف می‌کند. در نهایت، این نگاه به نوعی به انسداد در اداره کشور می‌انجامد، چرا که تصویری که از ولایت فقیه مطرح می‌کند، یک تصویر منفعل و تحت فشار که با شواهد موجود همخوانی ندارد.   2⃣ ضعف منطقه‌ای و اجبار به مذاکره گروهی دیگر معتقدند شکست‌های جبهه در منطقه و تهدیدات فزاینده آمریکا، ایران را در موضع ضعف قرار داده و رهبری را ناچار به پذیرش مذاکره کرده است. این تحلیل مدعی است که در آستانه فروپاشی، در حال محو شدن، و حشدالشعبی در مسیر خلع سلاح، و تحت اشغال کامل دشمن قرار دارد. از این رو، ایران برای اجتناب از بدتر شدن اوضاع، ناگزیر به مذاکره با «قاتل شهید سلیمانی» شده و رهبری جام زهر را به دلیل انتخاب میان بد و بدتر می‌نوشد. 🔹در نقد این تحلیل نیز باید گفت که این تحلیل با واقعیت‌های میدانی و سیاسی همخوانی ندارد. نخست، اگر ایران در موضع ضعف بود، چرا آمریکا به پیش‌شرط‌های ایران برای مذاکره تن داد؟ دوم، شواهد میدانی خلاف ادعای شکست مقاومت را نشان می‌دهد که همچنان تلفات سنگینی به رژیم صهیونی وارد می‌کند، حزب‌الله رژیم صهیونی را به آتش‌بس واداشته و از نظر مردمی اقتدار بی‌سابقه‌ای دارد (حضور یک‌چهارم جمعیت لبنان در مراسم تشییع سیدحسن نصرالله). یمن همچنان مقاومت می‌کند و تظاهرات در خیابان‌های رژیم صهیونی ادامه دارد. سوم، سخنان مکرر رهبر معظم انقلاب درباره پیروزی‌های جبهه مقاومت پس از و تأکید بر تغییر جغرافیای سیاسی منطقه به نفع ایران، با فرض ضعف منطقه‌ای ایران سازگار نیست. این تحلیل به دلیل نگاه سطحی به تحولات منطقه، از درک عمق استراتژیک ایران و مقاومت عاجز است. ادامه دارد... ✍ شهاب الدین محرمی