#مادر_شهید
می گوید:
#نیمه_شعبان #متولد شد،
او را به همین #مناسبت “#سید_مهدی ” نامیدیم.
بسیاری از افراد محل اگر #حاجتی داشتند
و یا اگر #گره ای به کارشان بود،
#جدّ_سید_مهدی را #نذر می کردند
و #حاجت_روا می شدند.
روزی #حسابدار #کارخانه #نساجی
به #بیماری سختی دچار شده بود،
از آنجائی که شنیده احوال سیدمهدی را شنیده بود،
#متوسل به #جد سیدمهدی شد
و نذر کرد که اگر #شفا پیدا کند،
سیدمهدی را در کارخانه #استخدام نماید.
او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.
#شهید
#شهیدانه
#شهادت
#عاشق
#خدا
در تمامی #مراسمات #مذهبی و #روضه_خوانی ها سیدمهدی را با خودم می بردم.
بسیار به این مراسمات و روضه خوانی ها علاقه مند بود.
روزی به من گفت:
– #مادر_جان ! #خواب دیدم که دارم
به سوی #خدا #پرواز می کنم.
آن زمان سیدمهدی #کوچک بود و من زیاد حرفش را #جدی نگرفته بودم.
...
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
#شب_چهارم_محرم #متعلق به #فرزندان
#حضرت_زینب
علیهاالسلام، #حر و #مسلم علیهماالسلام است و #شهادت این عزیزان مورد توجه قرار میگیرد.
#محمد و #عون دو فرزند #حضرت_زینب_کبری و =عبدالله_بن_جعفرطیار(ع) بودند.
وقتی حضرت #اباعبدالله (ع) از #مکه به قصد شهر #کوفه خارج شد،
عبدالله بن جعفر (ع) #نامه به این مضمون به حضرت نوشت:
شما را به #خدای #متعال #سوگند می دهم که از این سفر #منصرف شوید
زیرا من می ترسم که به واسطه این #سفر شما را به #شهادت رسانیده و #اهل_بیت شما #آواره شوند. اگر #کشته شوید،
#نور #اهل_زمین #خاموش خواهد شد.
شما امروز #پناهگاه و #پیشوای #مومنان
و #مقتدای #هدایت یافتگان هستید.
پـس در این سفـر شتاب مکنید و من هم به دنبال #نامه ام به شما خواهم پیوست.
این نامه را به وسیله دو #پسر خود محمد و عون به خدمت آن حضرت فرستاد و خود به نزد عمروبن سعید فرماندار #مدینه رفت و از او خواست که امــــان نامه ای برای ابی عبدالله(ع) بنویسد و از او بخواهد که از این سفر باز گردد.
#عمروبن_سعید امان نامه ای برای آن حضرت نوشت و وعده پاداش و احسان داد.
عبدالله بن جعفر #امان_نامه را به همراه #برادر خود #یحیی_بن_سعید برداشته و به سوی #امام به راه افتاده و در میان راه به #حضور امام رسیدند
وامان نامه را تقدیم داشت. حضرت نپذیرفت و فرمود: من #پیغمبر #خدا را در #خواب دیدم
و به من دستور داد تا به سفر خود ادامه دهم.
سپس حضرت جواب نامه عمروبن سعید را نوشت و آن را (احتمالا”) به عبدالله بن جعفر داد. عبدالله چون از #انصراف امام #مایوس شد، به فرزندان خود عون و محمد سفارش کرد که در طول سفر و #جهاد در #رکاب آن حضرت باشند و خود با #یحیی_بن_سعید بازگشت
#محرم
#عاشورا
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
✅کاش
هر روز #زیارت_عاشورا
می خواندم
✍#شیخ_عبدالهادی_حائری_مازندرانی از #پدر خود #حاج_ملاابوالحسن نقل می کند:
من #حاج_میرزا_علی_نقی_طباطبائی را بعد از رحلتش در #خواب دیدم و به او گفتم:
آرزویی هم در آنجا داری؟
گفت:
هیچ #آرزو یی ندارم جز این که
چرا در #دنیا هر روز #زیارت_عاشورای #امام_حسین علیه السلام را نخواندم.
رسم #سید این بود که #دهه_محرم زیارت عاشورا می خواند نه در تمام سال؛
از این رو #افسوس می خورد که چرا تمام سال نمی خواندم
#عاشورا
#ماه_محرم
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
ـبرایتانـ
🏡ـخانه ایـ🏡
می سازم
روی ـبالـ 🌙ـماهـ
رو به امید
رو به فردا ...
که هیچ گاه 😔ـغمـ😔 ویرانش نکند
و ❣ـخدا سایه 💖ـخوشبختی را
از سر عزیزانم کم نکند...
شبتون بخیر همسنگران عزیز
🌚🌚😴😴😴🌚🌚
#شب
#شب_بخیر
#شبانه
#خواب
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🌻🌺🌸🌼
#حدیث
#حدیث_روز
امام حسین (ع)
ای فرزند آدم!
یاد کن مرگ خویش را
و خوابیدن خود را در قبرت
ایستادن خود را در برابر خدا
و در حالیکه اعضایت علیه تو شهادت میدهند...
ارشادالقلوب،ج1
#امام_حسین
#مرگ
#شهادت
#قبر
#اعضاء
#خدا
#خواب
#یاد_خدا
#کپی_مطالب_با_ذکر_صلوات_هدیه_نثار_شهدا_آزاد
🌻🌺🌸🌼
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
🌸﷽🌸
✅ #بشارت #امام_حسین (ع) به #شهید #عزالدین
نترس درد ندارد ...
🌸
از جوانان #مقاومت_اسلامی #لبنان بود.
در هفده سالگی برای #دفاع از #حریم #اهل_بیت راهی دیار #شام شد.
🌸
در آخرین شب #حیات خود با مادرش صحبت کرد و خواست #خواب خود و #نحوه_شهادتش را بگوید
اما #مادر کلام او را قطع کرد.
نمی خواست چیزی بشنود.
🌸
خواب خود را برای دوستانش اینگونه تعربف کرد :
خواب دیدم #داعشی ها روی سینهام نشستهاند تا سَرم را از تنم جدا کنند...
🌸
از ترس فریاد زدم و بیدار شدم .
دوباره خوابیدم که آقا امام حسین (ع) را در عالم #رویا بالای سرم دیدم.
#مولا به من فرمود :
عزیزم فردا #شهید خواهی شد و سر از بدنت جدا خواهد شد.
😭😭😭
ناراحت و نگران نباش.
سر من را نیز بریدند.
😭💔😭
نترس درد ندارد.
ما در آن لحظه در کنارت خواهیم بود.
🌸
فردای آن روز توسط مین زخمی شد و به #اسارت تکفیریها درآمد.
او را مانند #سرور و #سالار شهیدان به #شهادت رساندند و سر از بدنش جدا کردند...
📚 #مدافعان_حرم
#شهید_لبنانی_مدافع_حرم
#ذوالفقار_حسن_عزالدین
#رفیق_شهیدم #قهرمان_من #شهیدانه #عاشقانه #شهادت
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
http://eitaa.com/joinchat/3755868179C7a5148bdd4
#خاطره و #خواب #خواهرشهید و#دستنوشته شهیده به مادرش
چندی قبل از شهادتش، مریم خواهر صدیقه خواب دیده بود: «عدهای دور هم نشستهاند و همه از بزرگانند. نورانیاند، نمیدانم چه کسی هستند؛ اما میدانم جمع با اهمیتی هستند. من از پشت در دیدم، یکی از بین آن جمع بلند شد و گفتند که آقا امامزمان هستند. دست صدیقه را گرفت و انگار از در، از دیوار، رد شدند و به آسمان رفتند.»
دوستش هم در خواب دیده بود که صدیقه میگوید: «مبادا از جنازه ام عکس بگیرید! راضی نیستم. به جای آن نوشتههایم را چاپ کنید.»
خود صدیقه رودباری نیز در نامهای به یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت، خبر شهادتش را داده بود: «یک ماه دیگر این نامه به دست تو میرسد، آن وقت من دیگر زنده نیستم و پیش خدایی هستم که تو او را انکار میکنی. میخواهم بگویم #خدا وجود دارد؛ اما نه مثل وجودی که من و تو داریم.» همچنین در آخرین تماس تلفنی به خانوادهاش گفته بود: «هیچگاه اینقدر به شهادت نزدیک نبودهام.»
دستنوشته شهیده به مادرش
مامان لباس عريسيمو بذار وقتی كه شهيد شدم وقتی با خونم خودم رو آرايش کردم
اونوقت لباس عروسيمو تو خودت تنم كن وقتی توي ⚰ـقبر خوابونديم رو به قبله كن و بدون اينكه دلتنگي كني بگو دخترم خونه نو مبارك .
مادر دلم مي خواد همينطور كه وايستادم تو سنگر با ضد انقلاب مي جنگم يك تير بياد بخوره به سينه ام اما من تير رو ببينم بعد خون سينه مو كه فوران مي زنه تو مشتم بگيرم و بپاشم هوا و فرياد بزنم خدايا قبول كن .مادر يادته اولين برفي كه بعد از انقلاب اومد يه شعر گفتم اومدم برات خوندم گريه كردي و گفتي اين حرفها را جلوي من نزن .
اي برف اي برف آهسته تر فرو نشين اين خون شهيدان است
وقتي صورت قشنگ تو سرخ مي شود
نمي دانم از شرم است يا فرياد
چقدر زيبا و دل انگيز مي باري
ديگر سفيد نمي بينمت ببار
به رنگ لاله ها ببار به رنگ خون ما.
امشب در دلم غوغايي به پاست
غوغاي دل كندن و رفتن
رفتن از خانه گسستن
از خانه و از لذت آن جمع بريدن
مي روم به خطه عاشوراي ايران مي پيوندم.)
@Refighe_Shahidam313
#خواب مادربزرگ شهید...
👇👇👇
دو هفته بعد از شهادت جهاد، خواب دیدم آمده پیشم،
مثل زمانی که هنوز زنده بود و به من سر میزد و میآمد پیشم.
❤️گفتم:
جهاد، عزیز دلم، چرا اینقدر دیر آمدی؟
خیلی منتظرت بودم. جهاد 💙گفت: بازرسیها طول کشید، برای همین دیر آمدم.
در عالم خواب یادم نبود شهید شده، فکر کردم بازرسی های سوریه را می گوید.
❤️گفتم:
مگر تو از بازرسی رد می شوی؟
💙گفت:
آره، بیشتر از همه سر بازرسی نماز ایستادم.
با تعجب
❤️گفتم:
بازرسی چی؟
💙گفت:
بازرسی نماز.
و ادامه داد، بیشتر از همه چیز از نماز صبح سؤال می شود.
#نماز_صبح.
تازه یادم آمد جهادم شهید شده.
❤️پرسیدم:
حساب قبر چی؟
💙گفت:
شهدا حساب قبر ندارند. حسابی در کار نیست.
ما هم الان کارمان تمام شد و راه افتادیم...
برای تماشبای کلیپ خواب مادربزرگ شهید رو لمس کنید
👇👇👇
🌺خواب مادربزرگ شهید 🌺
@Refighe_Shahidam313
✨ حدیثِ
حضرت محمد.ص.💛
💫 پيامبر خـدا صلى الله عليه و آله:
الرؤيا عَلى رِجْلِ طائرٍ ما لَم تُعَبَّرْ، فإذا عُبِّرَت وَقَعَت، و لا تَقُصَّها إلاّ على وادٍّ و ذِي رَأيٍ.
خواب تا زمانى كه تعبير نشود، همچون پرنده روى سر خواب بيننده در پرواز است، و همين كه تعبير شد، فرود مى آيد.
خواب خود را جز براى دوست و كسى كه اهل فكر و نظر است بازگو نكنيد.
✨
📚 كنز العمّال، حدیث ۴۱۳۹۰
#حدیث_گرافی
#حضرت_محمد
#حدیث
#خواب
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💛⃞🔆
جهت تعجیل در فرج آقا#امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿
رفیق شهیدم 🕊
❀❀
@Refighe_Shahidam313
❁꧁-•°🔸🍁💛🍁🔸°•-꧂❁