عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #218 به دیوار تکیه دادم.... اراده کارهام دست خودم نبود آرشام با
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#219
ناخودآگاه چشم هام رو بستم .....
حواسم پرت شده بود و میتونستم نفس بکشم
نمیدونستم چیکار کنم.....
آرشام لبام رو میبوسید
وقتی نفس کم اورد پیشونیش رو ،روی پیشونیم گذاشت.......
و ناخودآگاه لبخند زد
مات و مبهوت بهش نگاه میکردم
من چقدر دیوونه بودم......
پسره هوس باز رو اجازه دادم ازم سو استفاده کنه
دوباره اشک تو چشام حلقه زد
اشکام بی وقفه از چشام سرازیر میشدن
آرشام ازم دور شد هول نگام کرد....
دستاش رو روی صورتم گذاشت
اینکارش تلنگری بود که به خودم بیام
با دستای لرزان هولش دادم ......
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وپنجاه_ونه نمیدونم چقدر دیگه دویدم که خودمو جلوی در عمارت دی
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وشصت
_صبح شماهم بخیر..
_حتی بدون آرایش هم زیبایی خیره کننده ای دارید بانو!
اومدم جواب بدم که آرشا بجای من جواب داد؛
_نظر لطف شماست بردیا جان..
سمانه دستمو گرفت وگفت:
_اگه اجازه بدید من وصحرا میریم واسه ظهر آماده بشیم!
بی حوصله دنبالش راه افتادم و قبل از رفتن بی توجه به اخم های آرشا لبخندی دندون نما بهش زدم وگفتم:
_اخم نکن دیگه مهربون..
چشم غره ای بهم رفت که سریع نگاهمو دزدیدم وبا سمانه رفتم..
_میدونستم بامهرادی اما به کسی لو ندادم..
_فرشته کجاست؟
_بااون قشرقی که دیشب به پا کرد قرص خواب انداختیم توحلقش که خفه خون بگیره الانم مثل خرس خوابیده!
_دیشب چی شد؟
درحالی که ابروهاشو بالا وپایین مینداخت گفت؛
_اینو من باید ازتو بپرسم!
_سمانه لطفا.. بهم بگو دیشب بعداز رفتن من چه اتفاقی افتاد..
_هیچی بابا.. قبل ازاینکه عفریته خانم آبرومونو ببره میثم خفه اش کرد اونقدر عصبی بود که منم ازش حساب بردم!
_حالا چطور توچشماش نگاه کنم..
_اون باید خجالت بکشه نه تو! یادت نره مهراد شوهرت بوده!
حالا بگو دیشب چی شد که اون مقلطه رو به پاکرد؟
_منو مهرادو باهم دید!
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #219 ناخودآگاه چشم هام رو بستم ..... حواسم پرت شده بود و میتونستم
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#220
اما از جاش تکون نخورد و با ناراحتی گفت:
_چی شد؟ پریا اگه بهم حسی نداری من معذرت میخوام
فک میکردم دوستم داری......
وقتی گفتی باید حواست پرت بشه چیزی به ذهنم نرسید
عصبانیت تو چشام موج میزد .......
با مشت به سینه اش ضربه زدم و با گریه میگفتم :
_تو یه لاشی بی همه چیز هستی ،
این حرفا رو هر روز به یکی میزنی
چه جوری به خودت اجازه میدی از من سواستفاده کنی؟
منی که تا حالا به هیچ پسری فک نکردم
چه برسه به این لاشی بازی ها
آشغال تر ازتو بازم خودتی
همونطوری به قفسه سینه اش ضربه میزدم
چشای آرشام هم پر اشک بود
با صدای اندوهگین گفت:
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت _صبح شماهم بخیر.. _حتی بدون آرایش هم زیبایی خیره کننده
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وشصت_ویک
باصدای بلند گفت:
_چــــــــــی؟؟؟ الکی؟؟؟
_هیس .. واقعی!
_منو بگو فکرمیکردم دعواتون شده باز! شبم باهم بودین؟
نباید که همه چی رو عمومی میکردم..
_نه بعداز دیشب ندیدمش!
_وا؟؟؟ پس مهراد کجاست؟ وقتی اومدیم مهراد ازخونه زد بیرون!
_اما پیش من نبوده..
_خاک به سرم.. نکنه خودکشی کرده پسرمردم!
_فکرنکنم..
چشماشو ریز کرد وچپ چپ نگاهم کرد...
واسه عوض کردن بحث رفتم سراغ چمدونم و گفتم:
_باید قبل رفتن دوش بگیرم توهم میخوای حموم بری؟ لباس هاتو جمع کردی؟؟
_بله لباس هامو جمع کردم اصلانم متوجه نشدم بحثو عوض کردی! راحت باش!
خندیدم وبا برداشتن حوله ام وارد حموم شدم وگفتم:
_زود برمیگردم!
چون عجله داشتم وان رو پر نکردم و ازش دوش استفاده کردم..
ده دقیقه ای دوش گرفتم واومدم بیرون..
سمانه نبود.. انگار رفته بود توی اتاقش..
لباس های مرتب پوشیدم و موهامو سشوار کشیدم..
ساعت 10 شده بود ومهراد هنوز نیومده بود.. شایدم اومده..
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #220 اما از جاش تکون نخورد و با ناراحتی گفت: _چی شد؟ پریا اگه بهم
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#221
_چرا از خودت حرف میزنی من همش تو عملیاتم.....
چطوری میتونم هر روز به یه دختر این حرفا رو بزنم ؟
با گریه و صدای بلند گفتم:
_دروغ نگو خودم امروز دیدم تو اتاق صمدی
با بنیتا قرار گذاشتی ......
اشوه های بنیتا رو با چشم های خودم دیدم
آرشام دستام رو که به سینه اش میزدم رو گرفت ....
و روی سینه اش نگه داشت و با نگرانی گفت:
_من به بنیتا نزدیک شدم ،....
کاری باهاش کردم،؟،،؟؟؟؟؟
حرفی از عشق و دوست داشتن گفتم؟
به فکر فرو رفتم حق با آرشام بود هیچ کاری نکرد
ولی با بنیتا که قرار گذاشت
فکرم رو به زبون آوردم
سرم رو پایین انداختم و گفتم:
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
❤️😍سلام سلام سورپراز داریم براتون بچه ها
وی آی پی #امواج_عشق راه اندازی شد😍😍
تو وی آی پی ۲۰۰ پارت جلو تر هستیم
و روزانه ۵ پارت براتون قرار میدیم
تا ۱ ماه آینده هم تو وی آی پی تموم میکنیم رمان رو
بدو تا دیر نشده🥹
برای دریافت وی آی پی مبلغ ۴۲ هزار تومن رو به شماره کارت زیر واریز کنید
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو کارت کپی میشه فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت_ویک باصدای بلند گفت: _چــــــــــی؟؟؟ الکی؟؟؟ _هیس .. و
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وشصت_ودو
داشتم آرایش میکردم که دراتاقم باز شد وفرشته اومد داخل..
بااینجور آدما باید مثل خودشون برخورد میکردم..
یه تای ابرومو بالا انداختم وگفتم:
_بهت یاد ندادن قبل از وارد شدن به جایی باید اول در بزنی؟؟
_یادم ندادن به آشغال ها احترام بذارم..
_چه بد.. نوع تربیت خانوادگیت افتضاح بوده یادت ندادن با هم نوع هاتون چطوری رفتار کنی..
_مواظب حرف زدنت باش!
_این تویی که دهنتو بازکردی و....
میون حرفم پرید وگفت:
_دست از سر مهراد بردار بهت اجازه نمیدم پدر بچه ام رو از راه به در کنی!
چی؟؟؟ پدر بچه؟؟ این عوضی چی داره میگه؟؟
اما مهراد بااون نبوده.. قسم خورد.. بهم گفت باورش کنم.. الان وقتش بود باورش کنم.. وقتش بود برای یک بارهم شده به زندگیم فرصت بدم..
قلبم تند میزد وزبونم نمی چرخید اما جلوی خودمو گرفتم و پوزخند زدم..
_انتظار داری چرت وپرت هاتو باورکنم؟
_میتونی باورنکنی.. توجشن تایین جنسیتش دعوتت میکنیم!
_دری وری هاتو باور نکردم حالاهم میتونی گورتو گم کنی!
باعصبانیت بیش از اندازه دندون هاشو روی هم فشار داد وگفت:
_نشونت میدم باکی طرفی!
_باخداحافظی خوشحالم کن..
بانفرت واسم سرتکون داد وازاتاق رفت بیرون..
پاهام میلرزید..
کنترل وزنمو نداشتم..
روی صندلی میزتوالت وا رفتم..
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
رمان عشق دیرینه در وی آی پی تمام شد😍😍
دوستان عزیز کانال وی آی پی عشق دیرینه کامل بارگذاری شده
زودتر بخرید تا افزایش قیمت نزدیم😍😍
کسانی که مایل به خرید وی آی پی هستن مبلغ ۴۰ هزار تومن رو به شماره کارت زیر بفرستن
6063731160771326مهدی محمد علی زاده فیش واریزی رو هم به آیدی زیر بفرستید۰🙃💞 @admin_part پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #221 _چرا از خودت حرف میزنی من همش تو عملیاتم..... چطوری میتونم ه
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#222
_ولی با بنیتا که قرار گذاشتی
یهو آرشام خندیدم ،بغلم کرد و گفت:
_خانم حسود،من با بنیتا قرار گذاشتم.....
چون میدونستم برای اینکه آماده بشه فوری میره خرید میکنه
این کار رو کردم تا زودتر بره و من کارام رو انجام بدم
حالا فهمیدم اون رفتار هات به خاطر چی بود
خانم خوشگله حسودیش شده ....
از شدت خجالت سرخ شدم ....
آرشام منو از خودش جدا کرد نگاهی بهم کرد
دستاش رو زیر چانه ام گذاشت و سرم رو بلند کرد
با لحنی جدی گفت:
_پریا به جون خودت قسم که برام عزیزترینی
تو اولین دختری هستی که من عاشقش شدم
تو اولین دختری هستی که احساسم بهت کاملا واقعیه
با تو معنی عشق رو فهمیدم .....
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
❤️😍سلام سلام سورپراز داریم براتون بچه ها
وی آی پی #امواج_عشق راه اندازی شد😍😍
تو وی آی پی ۲۰۰ پارت جلو تر هستیم
و روزانه ۵ پارت براتون قرار میدیم
تا ۱ ماه آینده هم تو وی آی پی تموم میکنیم رمان رو
بدو تا دیر نشده🥹
برای دریافت وی آی پی مبلغ ۴۲ هزار تومن رو به شماره کارت زیر واریز کنید
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو کارت کپی میشه فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وشصت_ودو داشتم آرایش میکردم که دراتاقم باز شد وفرشته اومد دا
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وشصت_وسه
مهراد
داشتم لب ساحل قدم میزدم وبه دیشب فکرمیکردم..
صحرا دیشب خواستنی ترین شده بود..
دلفریب و دلبربا..
بعداز 2سال دوباره مال من شد..
بایاد آوردیش لبخند روی لبم می نشست و غرق لذت میشدم..
به شب هایی که با فرشته صبح میشد فکرکردم..
اخم بین ابروهام نشست..
چطور میتونم صحرا رو با زنی مثل اون مقایسه کنم؟؟
چطور تونستم کسی دیگه ای رو بجز صحرا وارد زندگیم کنم؟!!! لعنت به من..
لعنت به تموم شب هایی که صحرا نبود..
دیگه نمیذارم بره..
حتی اگه بازم مجبورم کنه به زور متوسل میشم اما هرگز بهش اجازه نمیدم که ازم دوری کنه!
داشتم لحظه لحظه وجز به جز دیشب رو مرور میکردم که خودمو جلوی در عمارت دیدم..
با دیدن فرشته که انگار منتظرم ایستاده بود اخم هام تو هم کشیده شد!
_میخواستم بفرستم واست سند ووصیغه بزارن که برگردی..
با تمسخر گفتم:
_خوشمزه هم بودی خبر نداشتم؟
_میشه بپرسم چی شده که اینقدر بامن بد شدی؟
_انگار رفتار زشت دیشبتو فراموش کردی!
_رفتار من زشت بود یاتو که جلوی چشم من میری توی اتاق زن سابقت ؟؟؟ کدوم رفتار زشته مهراد؟؟
_به تومربوط نیست من چیکار میکنم! من قول وقراری باتو گذاشتم که خودم خبر ندارم؟ اگه گذاشتم بهم یاد آوری کن شاید فراموش کرده باشم!!
_قول وقرار؟ چطورمیتونی بعداز این همه مدت این حرف هارو به من بگی؟؟ من اینجا نقش چی رو دارم مهراد؟ مترسک؟ عروسک خیمه شب بازی یا وسیله ای برای آنتریک کردن عشقت؟؟ منو واسه چی تا اینجا دنبال خودت کشوندی آوردی؟ هان؟ واسه کدومش؟؟؟
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
رمان عشق دیرینه در وی آی پی تمام شد😍😍
دوستان عزیز کانال وی آی پی عشق دیرینه کامل بارگذاری شده
زودتر بخرید تا افزایش قیمت نزدیم😍😍
کسانی که مایل به خرید وی آی پی هستن مبلغ ۴۰ هزار تومن رو به شماره کارت زیر بفرستن
6063731160771326مهدی محمد علی زاده فیش واریزی رو هم به آیدی زیر بفرستید۰🙃💞 @admin_part پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718