eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح جدید به مناسبت سالروز شهادت شهید بهنام کشاورز رضایی🍁 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃عبدالله بود، عبدالله بودنش را به روشنی روز برای همگان به تصویر کشاند... 🍃نامش بهنام، مجاهد و انقلابی. ۱۷ سال بیشتر از چراغ عمرش نگذشته بود اما بسیار فهیم و مردانه می زیست. سبک بالی پیشه، که دنیا با همه ی بزرگی و طنازی اش توان جذب او را نداشت... 🍃از تو سخن میگویم، ای شقایق ، شما مرد بودی که را با مغز استخوان دیده بودی ، هوای دنیا برای شما نبود. 🍃مادر می گوید قبل از شهادت از دوستانت خواسته بودی که اگر من شدم به ام بگویید اسم مرا برروی سنگ قبرم «عبدالله» بنویسند. حقیقتا که بودی و جز این سزاورت نبود. عبدی که خدا قلبش را برای امتحان کرد و او چون راه بلدی که خط مسیر را خوب میدانست مسیر مقصد را پیمود... 🍃آری، مرد آسمانی قصه ی ما بال نداشت اما دلی به وسعت خود آسمان داشت ، تنها به ندای دلش لبیک گفت و پرستو وار پر کشید🕊 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۴ اسفند ۱٣۴۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۵ آبان ۱٣۶٢ 📅تاریخ انتشار : ۱۴ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : منطقه پنجوین 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
ویژه باش.mp3
1.78M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۱۴۵ 🎤 استاد 🔸«تو هم میتونی ویژه باشی»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
سه رفیق، سه شهید سه کبوتر، سه برادر سه یار، سه دلدار رفاقت تا شهادت 🥀 از مکتب شهادت به سبک شهدا رفاقت را یاد بگیریم🥀
 شهید مهدی معتقد بود باید مقابل داعش ایستاد👊، وطنی باشد یا غیروطنی. شهید نوروزی صدها کیلومتر دورتر از سرزمین محل تولدش به شهادت رسید تا اثبات کند که برای او مردمش آنقدری مهم هست که بخاطر آن ماهها همسر و فرزند یکساله اش را تنها بگذارد و در کشوری دیگر اردو بزند بجنگد و در آخر هم جانش را بدهد و بشود🕊 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⚘﷽⚘ 💠برای محمودرضا / یک: 🌷انقلاب، سر کارگر جنوبی قرار داشتیم. با پرایدش آمد. سوار شدم و راه افتادیم سمت اسلامشهر. همیشه می نشستم توی ماشین بعد روبوسی می کردیم. موقع روبوسی دیدم چشم هایش خون است و سر و ریشش پر از خاک. از زور خواب به سختی حرف می زد. گفتم چرا اینطوری هستی؟ گفت چهار روز است خانه نرفته‌ام. گفتم بیابان بودی؟ گفت آره! گفتم چرا خانه نمیروی؟ گفت چند تا از بچه ها آمده‌اند آموزش، خیلی مستضعفند؛ یکیشان کاپشنش را فروخته آمده. به خاطر چنین آدم هایی شب و روز نداشت. یکبار گفت من یک چیزی فهمید‌ام؛ خدا شهادت را همیشه به آدم هایی داده که در کار سختکوش بوده‌اند. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
‍ ‍ سلام دوستان مهمون امروزمون داداش امین هست🥰✋ *عاشقانه‌ای زیبا*🍃 *شهید امین کریمی*🌹 تاریخ تولد: ۱ / ۱ / ۱۳۶۵ تاریخ شهادت: ۳۰ / ۷ / ۱۳۹۴ محل تولد: مراغه/ساکن تهران محل شهادت: سوریه *🌹همسرش← هر خواستگاری که می آمد به دلم نمی نشست🍂 تصمیم گرفتم چله زیارت عاشورا بردارم🍃به نیت یک همسفر که ایمان و اعتقاداتش واقعی باشد نه در حرف و ظاهر🍃چله زیارت عاشورا که تمام شد چند روز بعد خواب دیدم، شهیدی بر روی سنگ مزار خود نشسته و لباس سبز پوشیده🍃یک تسبیح سبز به من داد و گفت: شما حاجت روا شده‌اید📿من چهره شهید را ندیدم. و یک هفته بعد از اتمام چله مادر امین به خواستگاری من آمد💐 از خواستگاری تا جشن نامزدی من و امین فقط 14 روز طول کشید🎊 چون امین از همه نظر عالی بود و من هیچ مخالفتی نتوانستم بکنم🍃تاریخ عروسی و رفتن امین به سوریه یک روز شد🥀دلم راضی نبود🥀امین تمام زندگی ام بود💞 فقط به احترام امین که به عشقش برسد ساکت شدم🥀اما راضی نشدم که برود و خطری او را تهدید کند🥀قبل از بحث سوریه خواب دیدم یک نفر نامه‌ای برایم آورد📄که در آن نوشته بود "جناب آقای امین کریمی فرزند الیاس کریمی به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است" 💛و پایین آن امضا شده بود✨ امین خیلی از شنیدن این خواب خوشحال شد🍃خلاصه او در هجدهمین روز از دومین اعزامش🥀آسمانی شد🕊️🕋* *شهید امین کریمی* *شادی روحش صلوات* 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
روزگار من(۳۷) زینب با لبخند زیبایی که روی لباش نشسته بود گفت 😊😊😊 دشمنت شرمنده عزیز دلم مهم اینکه الان پی به اشتباهت بردی انگار که دوباره متولد شدی ازاین ساعت به بعد گذشته رو با تمام خاطرات بدش دفن کن و به اینده نگاه کن وااای چقدر با حرفاش انرژی میگرفتم☀️☀️☀️☀️ زینب جون ازت ممنونم بابت همه ی لطفایی که در حقم کردی 🙏🙏 من دیگه باید برم تا دیر نرسم خونه مامانم ناراحت میشه . باشه عزیزم ... راستی فرزانه اونجوری با اون مانتو میخوای بری .. فکر نمیکنی بد باشه!!! اینجوری مانتوت داره حجابتم خراب میکنه !! ارررره راست میگی اگه میخوای من چادرمو بهت بدم سرکنی ؟؟؟ نه ممنون من خودم چادر دارم گذاشته بودم تو کیفم 😔😔 بخاطر اون قضیه که... خواهش میکنم فرزانه دیگه ادامه نده ذهنتو پاک کن و بهش فکر نکن قول بده!! باشه سعی خودمو میکنم ... تو حیاط از زینب خداحافظی کردم وقتی که درو باز کردم دوباره داداش زینب و دیدم که پشت در بود یه لحظه چشم تو چشم شدیم 👁👁 👁👁 بازم با تعجب نگاهم کرد سرشو انداخت پایین و تو یه جمله کوتاه گفت : خانم چقدر حجاب و چادر بهتون میاد اینو که گفت من اون لحظه گونه هام از خجالت سرخ شد ☺️☺️☺️ سرمو انداختم پایین و زود رفتم پشتمم نگاه نکردم خنده ام گرفته بود اصلا یه حال دیگه ای شده بودم چقدر این جمله ی کوتاهش بهم انرژی داد انگار یه سطل اب یخ ریختن رو سرم داداش زینبم یه نگاه بهم انداخت و وارد خونه شد اسمش عباس بود چهار سال از ما بزرگتر یعنی ۲۲سالش بود جز بسیجای فعال سپاه بود درس میخوند یه پسر سفید با چشمای درشت و قهوه ای تیره ، ابروهای مشکی و کشیده با موهای پرپشت و کمی حالت دار با ته ریشی که گذاشته بود چقدر جذاب بود یه پیرهن یقه دیپلماتم پوشیده بود تورا همش چهره اش جلو چشمم بود هرکاری میکردم نمی تونستم فراموشش کنم رسیدم خونه در باز بود وارد که شدم خاله اعظم و دیدم که نشسته بود کلیم لباسه اجق وجق با رنگای روشن و جیق روی میزو مبل ریخته بود ... ماتم برده بود بدونه اینکه سلامی بدم فقط نگاه میکردم اعظم خانم گفت : سلام فرزانه جوون چطوری؟؟ تموم شد کلاستون ؟ سحر کجاست رفته خونه؟؟؟ اصلا حواسم به حرفاش نبود مامان از اتاق اومد بیرون یه لباس جلفیم تنش بود منو که دید گفت : دخترم اومدی ؟! رفتم جلو و اروم گفتم مامان این چیه پوشیدی؟؟ دخترم خاله اعظمت چند دست لباس اورده ، که من امتخانشون کنم ، از هر کدوم که خوشم اومد بردارم .... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 🌹🍃🌹🍃 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مکالمه‌ی شهید محمود رادمهر و مادر بزرگوار ایشان... همه‌ چیز برای خدا... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه 🌸السلام علیک فی ارضه 🌺السلام علیک ایها الحجه الثانی عشر 🌼السلام علیک یانورالله فی‌ظلمات‌الارض 🌸السلام علیک یا مولای 🌺السلام علیک یا فارس الحجاز 🌼السلام علیک یا خلیفه الرحمن و یا شریک القران و یا امام الانس و ♥️ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
بیانات ساعاتی قبل از : "هر گاه مقاومت ما را دید رحمت خود را شامل حال ما می‌گرداند اگر از یک دسته بیست و دو نفری، یک نفر👤 بماند باید همان یک نفر کند و اگر فرمانده شما شد🌷 نگویید فرمانده نداریم و نجنگیم که این وسوسه شیطان👹 است فرمانده اصلی ما، و امام زمان(عج)❣ است اصل، آنها هستند و ما موقت هستیم، ما هستیم برای بردن شما به میدان جنگ وظیفه ما مقاومت✊ تا آخرین نفس و اطاعت از فرماندهی است." 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
📜وصیت نامه شهید برونسی اگرمی دانستم بامرگ من یک دختر در دامان میرود حاضربودم بار بمیرم تا هزاران دختر در دامان حجاب🌸 بروند.... 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طـرح به مناسبت سالـروز شهادت شهید علی تمام زاده ❤️🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃برای رسیدن به محبوب باید قدم های عاشقت را درست در مسیر او قرار دهی. باید بتوانی دام های میانه ی مسیر را تمیز دهی و خود را از سیم خاردارش برهانی. 🍃 علی تمام زاده، عاشقی که سیر و این مسیر را به درستی شناخت و توانست خود را به بهترین شکل ممکن به جانانش برساند درست در عصری که برای حفظ دین باید کلاهت را سفت و سخت بچسبی. 🍃پروانه ی دمشقی که هم با و هم با قدم های کثیر البصیره اش، مکتب راستین را به اهل دلان عالم می آموزد، می گویند قلم علما از خون شهدا والاتر است، اما تو چه زیرکانه خود را از بحر این دو خیر بهره مند ساختی. ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٢۴ فروردین ۱٣۵۵ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : کرج_امام زاده محمد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مدیریت امام زمان .mp3
2.07M
🎵 🎶 🔴 📌 قسمت ۱۴۶ 🎤 حجت‌الاسلام 🔸«مدیریت امام زمان»🔸 🌺 👌 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂 هدایت کننده اطرافیانش بوده و همه راوی داستان پرهیزگاری اش هستند .تلاقی خوبی هایش ختم می شود به شناسنامه اش که نام برای دنیا به یادگار مانده است. 🍂 قریب به شش سال زائر ‌ بوده و آنقدر دلش را برداشته و رفته به خدمت خواهر ارباب که بالاخره حاجت روا شده و آخرین بار به جای خودش ، پیکرش به آغوش خانواده بازگشته است. 🍂می گویند نیکی به پدر و مادر خط اول زندگی اش بوده و تا توانسته به انها خدمت کرده .خادم خانواده بوده و مگر تا به حال دعای خیر پدر و مادر بدون اجابت مانده است.. 🍂 از او شاگردهایی به جا مانده که درس و خدمت آموخته اند و حال عده ای با اسم و عده ای با اسم شهید مدافع ، از عمه سادات می کنند... 🍂 به قول برادرش کسی را توان مقابله و مبارزه با او نبود مگر مین که کار خودش را کرد و او را به آرزویش رساند. 🍂آخرین قولی که همسرش در وداع آخر از تن بی جان او گرفت، اشک همه را دراورد و همه دست به دعا شدند تا کند همسرش را و مگر رسم جز دست گیری است؟ 🍂از هادیِ زاهد ِخادم ِ صابر ِ ، دو فرزند به یادگار مانده که دل تنگی های پدر و مادر، با بوییدن و بوسیدن آنها آرام می شود ... ✍نویسنده : 🌷به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ فروردین ۱۳۵۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۵ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : بهشت زهرا 🕊محل شهادت : حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طـرح به مناسبت سالـروز شهادت شهید هادی زاهد ✨🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
•طــرح به مـناسبـت سالروز شهادت شهید محمد حسین محمد خانی مناسب و ❤️🌹 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃چند روز است زمان را قسم می‌دهم آرام‌تر قدم بردارد تا ذهن مشوشم کمی طعم آرامش را بچشد و امروز را قسم داده‌ام به رحمانیتش و قلم را به حرف‌های ناگفته‌اش تا کمی با من مدارا کنند و بتوانم چند خط به رسم امانت بر صفحه‌های کاغذ بنگارم. 🍃حال بدم را انکار نمی‌کنم. همه عالم و آدم دیده‌اند حتی تو... دلم زنگارگرفته گناه است و رویم زرد از خجالت. هربار مرا از خواب بیدار کردی و راه را نشانم دادی و با لبخند همیشگی‌ات بدرقه‌ام کردی و من در عبور از مسیر پر از خطا سرگرم شدم و راه را گم کردم. ناله سردادم و اشک ریختم و قول دادم که دیگر نکنم. به جای مچ‌گیری، دست‌گیرم شدی و باز هم کمکم کردی و باز هم سفارش... 🍃دلم را دو دستی چسبیدم و چشمانم را به زمین دوختم و راهی شدم. کمی که گذشت خسته شدم و پاهایم بی‌رمق از سوزش تاول‌های کف پایم فهمیدم باز هم خطا رفته‌ام. دلم گرفت و بازهم صدایت کردم.... 🍃می‌خواستم ناله سر دهم اما صدای ناله خوبت را شنیدم. از حزن برگ‌های خزان‌شده و پر از بغض فهمیدم روز شهادتت نزدیک است و داغ دل هر کس که ذره‌ای از عشقت در دلش شده تازه شده است... 🍃آقا محمد حسین! رفیق نیمه‌راهی هستم که حرمت نان و نمک محبتت را نگه نداشتم و دلت را خون کردم. اما به حرمت بدن‌های اربااربای دوستانت، به حرمت بین‌الطلوعین شهادتت، به حرمت خواهر که در دلت صاحبخانه شد، دستم را بگیر. این حال آشفته را درمان کن که دیگر رمقی نمانده است... ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٩ تیر ۱٣۶۴ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱٣٩۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : حلب_سوریه 🥀مزار شهید : بهشت زهرا قطعه ۵٣ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خودتو تو محضر اربابت ببین ؛ همونطوری که اونجا خودتو خرج میکنی ، اینجام خودتو خرج کن✨ اگر تونستی اینجوری بشی .... به مناسبت سالروز 🥀 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
طرح به مناسبت سالروز شهادت شهید میثم مدواری🌻 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃هزار و چهارصد و اندی سال پیش، میثم ها را به تاوانِ عشق و محبت (ع) آویزِ نخل ها می‌کردند. امروز هم مقدر است میثمی متولد شود تا جُرمَش به علی(ع) و آلِ علی(ع) باشد!! 🍃بیست و سومین روزِ اردیبهشت ۶۳ سربازی از لشکرِ عاشورایی در آغوش چشم گشود...نامش را نهادند تا نمونه عینی میثمِ تَمّاری شود، کشته به عشقِ علی(ع)❤ 🍃برادر شهید بود و عاشق اهل بیت(ع) و دست پرورده مادری که با شیره جان، عشق (ع) را به کامِ شیر پسرش می‌داد🙂 🍃به واسطه پدر پایش به و و باز شد تا اینکه در سال ۸۰ لباسِ مقدس پاسداری را به تن کرد. زمزمه جسارت به (علیهم السلام) آرامش را از جانش ربود. 🍃بابایِ مهربان، فاطمه زهرا و فاطمه کوثر را به بانوی می‌سپارد و خود راهی دیار می‌شد. از (س) خواسته بود شرمنده حضرت سقّا (غیرت الله) نشود که نشد. 🍃بعد از مقاومت بسیار، حین برگرداندن همرزمش، خود نیز شهد شیرین را نوشید. تیری که سرِ میثم را به پای انداخت... 🍃روزی که در پیکرش را به آغوش برادرانش سپردند، دستی در بدن نداشت. میثم، بر نخلِ عشقش به علی(ع) آویز شد و میثم وار، نه زبان و دست که و دست هایش را در راه معشوقش فدا کرد😔 🍃وصیت کردی مزارت سنگ نشود و تنها "کلنا عباسک یا زینب"رویش نقش بزنند. حالا مزارت جاییست که حسِ "سرد نبودت" را به "گرمی حضورت" تبدیل می‌کند تا دخترها طعمِ شیرینِ داشتنت را به کام بکشند و دلگرم باشند به حضورِ آسمانی خود🌺 ♡ ،بابا میثمِ فاطمه ها♡ ✍تویسنده : 🍃به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۳ اردیبهشت ۱۳۶۳ 📅تاریخ شهادت : ۱۶ آبان ۱۳۹۴ 📅تاریخ انتشار : ۱۵ آبان ۱۴۰۰ 🥀مزار : قطعه ۲۹ بهشت زهرا 🕊محل شهادت :حلب 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh