eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#مـــرد میخواهد... 👈اینکه بگــذری از آرزوهایت💓... زنجیرهای⛓ دلبستــگی را از خود رهاکنی💕 #گفتنش آســـ
4⃣6⃣3⃣ 🌷 🕊❤️ 💠با «کورنت» می زنند پر پر می شوی پسر...! 🔰بعد از مجروحیت و ، خیلی دلـم گرفته بود💔 و اتفاقا سرمای سختی 🤒خوردم. 🔰منطقه را تصرف کردیم و برای اینکه نیروهای برسند، باید 48 ساعت خط را نگه می داشتیم.بچه ها گفتند با ماشین🚖 برو عقب و استراحت کن، اما من قبول نکردم🚫. 🔰گفتند سنگرت را عوض کن و برو پیش ،پتو را برداشتم و رفتم پیش حسین، همه بچه ها سنگر داشتند. 🔰 اما رفته بود توی سنگرهایی که برای هاست جاگیر شده بود. گفتم :حسین جان! باز که شوخی ات گرفته! اولین شلیک دشمن💥 این کانکس یک در یک را پودر می کند 🔰مرد حسابی تو نیروی زبده و آموزش دیده هستی، آخر این چه جایی است که انتخاب کرده ای⁉️ 🔰در جوابم به شوخی گفت😄: تو بخواب من بیدارم. غصه نخور! همه این ها را من یکه و تنها حریفم💪. 🔰تب و لرزم شدید شده بود🤒، ماشینی 🚕می خواست برود عقب که حسین داد زد، بیاید حاج میثم را هم ببرید🙁. 🔰من آمدم بیرون دوباره گفتم حسین بیا برو سنگر انفرادی، اینجا امن نیست، با « » می زنند پر پر🕊 می شوی پسر!خلاصه با من آمد و رفتیم در یکی از همین انفرادی اسکان گرفتیم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠منتظرت هستم یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود‌. گفتم بروم سراغ آن دفتری که #خاطر
3⃣2⃣8⃣ 🌷 📃خاطره ای از شهید عبدالمهدی کاظمی از زبان همسرشان ✨قبل از شهادتش ديدم كه رفتم حرم حضرت (س). تمام عكس شهدا را در حرم چسبانده بودند. خانمي آنجا بود كه داشت. 🍁از آن خانم پرسيدم كه اينها عكس‌هاي چه كساني هستند؟ ايشان گفت: عكس . بعد هم گفت: اينها بسيارعزيز هستند. در ميان عكس‌ها تصوير من هم بود. 🍃خيلي نگران شدم تا اينكه خبر را به من دادند. عبدالمهدي در شب تاجگذاري امام زمان(عج)‌ همان طور كه آيت‌الله فرموده بودند به شهادت رسيد. 🌹29 دي ماه سال 1394 بود. عبدالمهدي با اصابت موشك به آرزويش رسيد. 🌾وقتي خبر را شنيدم، بال بال مي‌زدم كه پيكرش را ببينم. آخر خيلي دلم برايش شده بود. گفتم عبدالمهدي به حاجتت رسيدي. بعد از شهادتش ديدم كه پشت سر (عج) مي‌رود و از اينكه در كنار امام حسين (ع) است، بسيار خوشحال بود. ☘ مي‌گفت من فكر نكنيد كه مرده‌ام هيچ وقت ناشكري نكنيد. هر مشكلي داشتيد من برايتان مي‌كنم. 💫من و عبدالمهدي 9 سال با هم زندگي كرديم. ريحانه هفت ساله و فاطمه دو ساله يادگاري‌هاي شهيدم هستند. ⚡️ريحانه خيلي وابسته به پدرش بود. خيلي با پدرش حرف مي‌زد. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_عباس_آبیاری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃در سرمای ۸دی ۱۳۷۰ دنیا آمد. وجودش گرما بخش خانواده آبیاری شد😎 🍃مادر بزرگش از دیار باقی نوید آمدنش را در خواب به مادرش داد و با آوردن ظرفی بزرگ از میوه، وعده داده بود "خداوند نظری ویژه بر تو دارد و پسری بر تو عطا کرده."😍 🍃تک پسر بود و دردانه اهل خانه به خصوص . کمربند مشکی در دان ۳ رشته کونگ‌فو، دان ۳ رشته جودو و دان ۳ رشته هاپکیدو را داشت. همچنین استاد مربی و داوری بین المللی ورزش رزمی را از کره گرفته بود. حکم‌های قهرمانی فراوان از چند کشور مختلف در وزن خودش داشت🤗 🍃شاید پدرش هرگز فکر نمی کرد به خاطر همین فعالیت های عباس، روزی فرزندش از او در اعزام به پیشی بگیرد! 🍃شهید خوب می دانست، مادر در فراغش اشکی نخواهد ریخت مگر به یاد و برادرش . به مادر قول داده بود اول شما را از خداوند می خواهم بعد هموار شدن اعزام و رسیدن به را❣ 🍃شهید خوب می دانسته کجا قدم می گذارد که در اش نوشته: "مردم این زمانه ما را سرزنش می کنند که کجا میرویم و برای چه کسی می جنگیم ؟! اینان غافلند که ما خودمان قدم بر نمیداریم گویی مارا صدا می زنند! قلبمان پایمان را به حرکت وا میدارد. روی پیشانی مان مهر شهادت زده اند."😌 🍃پدر و مادرشهید بارها در مصاحبه ها گفته اند"او دوبار در خواب شهادتش را دیده بود! بار اول در سن ۱۳ سالگی، بار دوم یک سال قبل از شهادت." او حتی نحوه شهادتش را دیده بود و وقتی مادر از جزئیات خوابش پرسید گفت:"طاقت شنیدنش را نداری." 🍃بعد از شهادت هم گویی یک دل و دو دلدار شده بود، که موقع حمل پیکرش، موشک بهش اصابت کرد و به قول مادرش اِربا اِربا شد و از بین ذره ای استخوان و خاکستر با تشخیص DNA به وطن بازگشت😓 🍃عباس بارها گفته بود، نباید بی بی را تنها بگذاریم. پس ماند. ولو با خاکستروجودش، بانویش را تنها نگذارد 🍃بعد از شهادت این بابای جوان 24 ساله، پدرش حواسش به سه بچه عباس که هرگز نکرده بود هست. 🍃مادرش هم به آرزویش رسید. او مدام از خداوند می خواست اگرعباسش لیاقت شهادت دارد شهید شود، اما هرگز نبیند به ببرندش. ✍نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
• 🍃در یکی از عملیات ها در شهر در حالی که تکفیری با موشک🚀 های بسیار پیشرفته و نسل ۲ " اهدایی ها و ها به جبهه النصره و ارتش آزاد" ادوات زرهی رو به آتش میکشید🔥و به همین علت هم هیچ تانک و نفربری جرات مانور قدرت در آن عملیات رو نداشت😱 • 🍃به آقا مهدی اطلاع می دهند که عده ای از رزمندگان فاطمیون🤩 شده اند و به دلیل آتش سنگین دشمن و از جمله استفاده از موشک 🚀 های هدایت شونده تاو ، امکان جابجایی وجود نداره ❌ • 🍃این شجاع 💪بدون تردید و مصلحت اندیشی های دنیوی سراغ یک نفربر میره و با علم به اینکه ممکنه مورد اصابت قرار بگیره و زنده زنده در بسوزه ابراهیم وار، وارد آتش میدان دشمن میشه و تک و تنها به سراغ مجروحین میره و همه اونها رو یکی یکی سوار نفربر میکنه و به سلامت بیرون میاد 😳• 🍃پ.ن: امام صادق علیه السلام میفرمایند: سه کس اند که شناخته نشوند جز در سه جا: ۱- شناخته نشود جز به هنگام خشم ۲- شناخته نشود جز به وقت نبرد ۳- و دوست شناخته نشود جز به وقت نیاز 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh