فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸📹🎼 لحظاتی برای دیدار از ارگِ تاریخی بم ؛ استانِ کرمان
🍃🌸شهرستانِ بم و ارگ بم در زلزله سال ۸۲ بشدت آسیب دید که با تلاش دلسوزان و دوستدارانِ تاریخ ایران زمین ؛ تا حد زیادی بازسازی شد
🍃🌸🎼بهمراهِآوای زنده یاد ایرج بسطامی شاعر و خواننده آواهای سنتی ؛ که در همان زلزله برحمت حق شتافت.
روحش شاد و یادش گرامی
*ماهى* به *آب* گفتا ، من *عاشق* تو هستم..
از لذت حضورت ، *مى* را نخورده مستم !
آيا تو *میپذيرى* ،عشق خدائيم را ؟..
تا اين که *برنتابى* ،ديگر جدائيم را ؟!
آب روان به ماهى ، گفتا که باشد *اما..*
لطفا بده *مجالى* ،تا صبح روز فردا !
بايد که خلوتى با ، افکار *خود* نمايم..
اينجا بمان که فردا ، با پاسخت *بيايم!!*
ماهي قبول کرد و ،آب روان *گذر کرد..*
تنها براى *يک شب* ،از پيش او سفر کرد!!
وقتى که آمدش باز، تا اين که گويد *آرى..*
يک *حجله* ديد و عکسی، بر آن به يادگارى!!
*خود* را ز پيش ماهى،ديشب که برده بودش..
آن شاه ماهى عشق، *بى آب* مرده بودش!
ناليد و يادش افتاد، از ماهى آن *صدايي..*
وقتى که گفت با عشق ، میميرم از *جدايى!!*
*ای کاشک* آب میماند،آن شب کنار ماهی..
*ماهی* دلش نمیمرد ، از درد بی وفایی!
*آری من و شما هم ، مانند آب و ماهی ...*
*یک لحظه غفلت از هم،یعنی همین جدایی!*
«وحشیبافقی»
من تلخی برخورد صادقانه را به شیرینی برخورد منافقانه ترجیح می دهم
شهید بهشتی🌱
من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود.mp3
563.7K
من چه در پای تو ریزم که خورای تو بود
سر نه چیزیست که شایسته پای تو بود
ذرهای در همه اجزای من مسکین نیست
که نه آن ذره معلق به هوای تو بود
تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچ کس مینپسندم که به جای تو بود
به وفای تو که گر خشت زنند از گل من
همچنان در دل من مهر و وفای تو بود
خوش بود ناله دلسوختگان از سر درد
خاصه دردی که به امید دوای تو بود
ملک دنیا همه با همت سعدی هیچست
پادشاهیش همین بس که گدای تو بود
#غزلیات_سعدی
#خوانش_استاد_ساعد_باقری
مےشوند از سرد مهرے،
دوستان از هم جدا
برگها را مےڪند فصل
خزان از هم جدا...
#صائب_تبریزی
شادمانیم که در
سنگدلی چون دیوار
باز هم پنجره ای
در دل سیمانی ماست...!!
#فاضل_نظرے
مرغ دلم راهی قم میشود
در حرم امن تو گم میشود
عمه سادات سلام علیک
روح عبادات سلام علیک
کوثر نوری به کویر قمی
آب حیات دل این مردمی
عمه سادات بگو کیستی؟
فاطمه یا زینب ثانیستی؟
از سفر کرب و بلا آمدی؟
یا که به دنبال رضا آمدی؟
من چه کنم شعله داغ تو را
درد و غم شاهچراغ تو را
کاش شبی مست حضورم کنی
باخبر از وقت ظهورم کنی»
🌸🌸
۲۳ ربیع الاول ،سالروز ورود پر خیر و برکت کریمه اهل بیت 🌺حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺به شهر قم مبارک باد.
صبح است ...
باید بلند شد ، در امتداد وقت قدم زد ، گل را نگاه کرد ، ابهام را شنید ، باید دوید تا ته بودن ...
#سهراب_سپهری
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
#مولانا
گفته بودم شادمانم؟ بشنو و باور مکن!
گاه می لغزد زبانم، بشنو و باور مکن!
گفتی آیا در توانت هست از من بگذری؟
گفتم آرے می توانم، بشنو و باور مکن!
#سجاد_سامانی
اگر خدا را فقط در آسمانها تصور کنی،
ضرر کردهای! زیرا محدودش کردهای.
خدا را در همهٔ ماجراهای زندگیت ببین،
در خوشایندها و ناخوشایندها،
در تمامی ملاقاتهایت،
در سلامت و در بیماری،
در خندهها و گریهها،
در زیر زبانت،
در پشت نگاهت،
در مزهها و طعمها،
در رفتنها و ماندنها،
در خواب و بیداریات،
در سکوت و خاموشیات...
خدا را حتی در بازیگوشی کودکان می توان دید❤️
از پنجره ےِ خاطره
تا ڪوچہ ےِ قلبت
پلڪۍ زدم و
"فاصلہ" را آه ڪشیدم...
#یاس_امینے
زمـانی از دست دادن بـرای من فـاجعه بود
بعدها آنقدر از دست داده بودم که به مرور
یاد گرفتم دیـگـر چیزی برای از دست دادن
ندارم!
#عباس_معروفی
هرگز این قصه ندانست کسی:
آن شب آمد به سرای من و خاموش نشست
سر فرو داشت، نمی گفت سخن
نگهش از نگهم داشت گریز
مدتی بود که دیگر با من
برسر مهر نبود ...
آه، این درد مرا می فرسود:
«او به دل عشق دگر می ورزد؟»
گریه سر دادم در دامن او
های هایی که هنوز
تنم از خاطره اش می لرزد!
بر سرم دست کشید
در کنارم بنشست
بوسه بخشید به من
لیک می دانستم
که دلش با دل من سرد شده ست...!
#هوشنگ_ابتهاج
دل در گرهِ زلف تو بستیم دگربار
وز هر دو جهان ، مهر گسستیم دگربار
جام دو جهان پر ز مِیِ عشق تو دیدیم ؛
خوردیم می و جام شکستیم دگربار ...
#عراقی