«امید و اعتماد»
✍ 📸 #سیده_الهام_موسوی
بعضی وقتها باید چشم بست و رفت جای که نیست؛ جان گرفت، بال در آورد و پرواز کرد.
گاهی خستگی چنان در درونمان فورا میکند که نمیدانیم، چگونه از آن رهایی پیدا کنیم!
باید رها رهاتر از هرچه پرنده در آسمان شد.
نگذاریم و اجازه ندهیم به بعضی از صداها دانهی ناامیدی در قلب و درونمان بکارند.
خدا هست، به او اعتماد کنیم؛ همان طور که مادر موسی اعتماد کرد و در رود نیل او را رها کرد، موسی اعتماد کرد و به وسط رود نیل رفت، ابراهیم اعتماد کرد و وسط آتش نمرود ماند... اگر میخواهم تمام آنها را بگویم شب و روزها از من میگیرند به او اعتماد کنیم!!
راستی خودمان را هم باور کنیم!
«امام على عليه السلام : هر چه اميد داريد ، به خداى سبحان داشته باشيد و به كسى جز او اميد مبنديد ؛
زيرا هيچ كس، به غير خداوند متعال اميد نبست، مگر آن كه نوميد بازگشت .»
( غرر الحكم : ۲۵۱۱ )
#امید
#اعتماد
#الله
#رمضان
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
۵ فروردین ۱۴۰۲
با خدا حرف بزن.
شکر نعمت ها را به جا بیاور.
خدا محتاج من و تو نیست،
این ما هستیم محتاج خدا هستیم.
😍❤️
#الحمدالله
✍ #سیده_موسوی
#امید
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
«توکل»
✍ #سیده_موسوی
بعضی وقت ها مدت طولانی یک چیزی میخواهی ولی نمیشود، ولی همیشه بفکرش هستی. میدونی چیه؟! بیشتر از خودت خدا حواسش هست. ی روزی، ساعتی، ی دقیقهای آروم در گوشات میگوید:«دیدی شد!به من اعتماد کن وقتی بهت می گویم﴿ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا ﴾»
#توکل
#امید
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
۳ خرداد ۱۴۰۲
«جوانه»
✍ #سیده_موسوی
بنویس، ببار و همچو دانه ریشه بزن به اعماق زمین!!
بگذار رهگذران با قدم های خود ساقه ات را بشکنند دوباره قامت خمیده و شکستهی خود را صاف کن، نگاهت به آسمان باشد.
روزی آنقدر بزرگ خواهی شد، که تمام رهگذران آرزوی آن را خواهند داشت که زیر سایهات بنشینند.
#توکل
#امید
#پویش_نوشتن
@ShugheParvaz
۲۷ آبان ۱۴۰۲
«بال پرواز»
✍ #سیده_موسوی
در همان قفس که نه نور نه هوا هست، تمرین پرواز کن! روزی هم میرسد غرق آسمان خواهی شد، از بالا به قفس نگاه خواهی کرد.
#پرواز
#شوق_پرواز
#امید
#پویش_نوشتن
@ShugheParvaz
۲۷ آبان ۱۴۰۲
من هرگز نمیگویم در هیچ لحظهیی از این سفر ِ دشوار، گرفتار ناامیدی نباید شد.
من میگویم: به #امید بازگردیم.
قبل از آنکه، ناامیدی، نابودمان کند.
📚 #یک_عاشقانه_آرام
📙 #نادرابراهیمی
۲۸ آذر ۱۴۰۲
عجــب عکسی قشنگی گرفتم.
قفس
فاصله
شکستن
رهایی
آسمان
نور
ماه
همه اینها در این قاب عکس مشهود است.
#عکاسی
#پرواز
#امید
@ShugheParvaz
۲ دی ۱۴۰۲
(رضایت)
#سیده_موسوی
میگفت: هرکه را دوست دارد وارد نور میکند، از رحمت و بزرگی او ناامید نشوید.
ماه من!
روزها هرچند در حال گذرند، اما کند میگذرند.
قلم مینویسد، اما آنچه را که باید بنویسد را نمینویسد.
سوزن میدوزد، اما آنچه را که باید، بدوزد را خوب نمیدوزد.
نقاشی، عکاسی اصلا هر هنری را که بلدم یک چیز کم دارند. نمیدانم آن چیست. اما هر چه هست آن دلیل رهایی من از من است.
بقول استاد دریایی:«چیزی را میخواهی که گرفتار دنیا کرده...»
نمی دانم چرا هر چی خواستم از من دور شد؟!
اگر این همه نرسیدن اخر مرا به الله میرساند، باشد قبول راضیم به رضای خدا!
#شوق_پرواز
#امید
@ShugheParvaz
۲۵ بهمن ۱۴۰۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امید
وقتی از همه کس و همه چیز نا امید بودی یادت باشه:
🩶🥲
𖡻«🌱🎀
💌 کانال شوق پرواز
@ShugheParvaz
۱۱ مهر ۱۴۰۳
«ماه زیبای من 🌕»
✍ #سیده_ال_موسوی
شب سرد و بیروح، با نگاه به تو جان خسته و بیرمقم زنده میشود.
هرچند از من دوری، اما آسمان قلبم پر از نور میشود وقتی به تماشایت مینشینم.
من خزانم، اما وقتی نگاهت میکنم، بهاری در دلم شکوفا میشود.
سکوت شب دلنشین است، اما نور تابانت در این تاریکی، غزلی است پر از امید و احساس.
هرچند دوری، اما هر شب با نورت جانی دوباره میگیرم.
از کودکی آرزو داشتم، وقتی دستم را به سوی تو دراز میکنم، دستم را بگیری و مرا در آغوشت پناه دهی.
اکنون نیز همان آرزو را دارم، اما با قلبی روشنتر؛ میخواهم باور کنم که نور تو هرگز خاموش نمیشود.
دنیا هرچند پر از رنج است، اما نگاهت امید را در من زنده نگه میدارد.
جانم، آرزویم... همه چیز از من گرفته شده، اما تو همیشه میدرخشی.
میخواهم مثل همیشه تلاش کنم و هر شب با نور تو زندگی کنم، چرا که حضور تو نشانهای از عشق و جاودانگی نور خداست!!
#دلی
#یهوی
#ادبی
#عاشقانه
#امید
#شوق_پرواز
@ShugheParvaz
۱۹ آذر ۱۴۰۳
«او با من است هرجا هستم»
✍ #سیده_ال_موسوی
شب آرام مرا در آغوش میگیرد و در سکوتش فرو میبرد.
بغضم میشکند، اما نه برای آرامشم؛ بلکه چون دستی بیرحم، نمک میپاشد بر زخمهای کهنهام.
خاطرات گذشته، شیرین و تلخ، باهم هجوم میآورند و مرا در میان خود اسیر میکنند.
از این بار سنگین، دیگر توان ادامه ندارم.
اما در دل این سیاهی، خدایم را میطلبم؛ او که تنها پناه من است.
اوست که جانم را تازه میکند و امید را به قلبم بازمیگرداند.
وقتی فرو میریزم، همچون باغبانی مهربان، مرا آب میدهد و ریشههایم را دوباره به خاک میسپارد تا از نو سبز شوم.
با اشک و بغض، بارها زمزمه میکنم:
«إِنَّ مَعِي رَبِّي سَيَهْدِينِ»
و هر بار، ایمانم بیشتر میشود که او کنار من است.
دوستت دارم، معبودم؛ تو که دلیلِ بودن و روشنیِ راه منی.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#نجوا
#پویش_نوشتن
#امید
#شوق_پرواز
https://eitaa.com/ShugheParvaz
۲۹ آذر ۱۴۰۳
«دردهایم بال دارند»
#سیده_الهام_موسوی
خواستم پرنده باشم، پرواز کنم.
نمیگویم نشد، اما دارد دیر میشود...
پس وقت پرواز، کِیست؟ چه روزی، چه ساعتی، چه لحظهای؟
شوق پرواز همهٔ وجودم را گرفته،
میترسم، نه از سقوط
از اینکه این شوق،
همانند بسیاری آرزوها،
در سینه بماند و خاک بخورد...
تسلیم شدم، اما نه تسلیم باخت.
من از آنهاییام که راه را،
اگرچه با زخم،
با اشک،
با تنِ خاکی،
اما ادامه میدهند.
بهجای یک سال،
حاضر شدم چند سال صبر کنم، تلاش کنم،
حتی اگر هر طلوع، فقط یک قدم پیش روم.
گاهی از حالِ خودم گریهام میگیرد...
اما هنوز:
خدا هست،
نگاهِ رحمان و رحیمش هست،
نشانهها هست.
و من،
زخمخوردهام شاید،
ولی ناامید؟ هرگز.
بارها زمین خوردهام،
ولی بارها،
دستی از جنس نور،
مرا بلند کرده...
حالا...
غرق سکوتم.
چشمانم درد دارند،
اما هنوز به آسمان نگاه میکنند.
هنوز، بالهایم جان دارند.
تا وقتی چشمم به آسمان است،
زمین مرا شکست نخواهد داد.
#الله
#امید
@ShugheParva
۱۸ فروردین