eitaa logo
سیاست نیوز
1.6هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
5.2هزار ویدیو
45 فایل
🔹 سیاست نیوز رسانه‌ای مستقل؛ با نگاهی متفاوت و عدالت‌ محور برای پوشش اخبار و تحلیل رویداد های سیاسی تبلیغات : https://eitaa.com/joinchat/3014066770Caf064355cb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ارزش معرفة الله 🔹 در دارد که «و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر مردم می‌دانستند که چه خبر می‌شود در این‌که خدا را بشناسد به شناخت ؛ «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمی‌کردند به آن چیزهایی که خدانشناس‌ها به آن‌ها افتخار می‌کنند و به آن‌ها حریص هستند، از ساختمان‌ها و از باغ‌ها، از هواپیماها و از کشتی‌ها و از نیروها و هرچه بگویی از کسانی که در غیر از این قرار دارند، آن‌ها اصلاً به این‌ها نگاه نمی‌کنند. مثل کسی که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه می‌رود؛ هیچ‌کس نگاه نمی‌کند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمی‌داند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمی‌کند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه می‌کنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این نشسته نگاه می‌کنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی. اصلاً در نزد اهل این‌طوری می‌شود ؛ طلا و نقره‌اش، زن و مردش، زیبا و زشتش، پول و حیثیتش، و خلافت و شهنشاهی‌اش، همه‌شان از نظر می‌افتند و هیچ می‌شوند نزد کسی که خدا را بشناسد. «کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دل‌گرم شد، «والانقطاع الیه»؛ از همه چیز برید و به او پیدا کرد و استغنا به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمی‌ماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در فکرش برود و درباره‌اش داشته باشد. همه‌اش می‌شود یک‌پارچه؛ « الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک» [ مفاتیح الجنان، ] این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ [ مجمع البحرین، ج۵، صص ۹۶-۹۷] " زهرة" یعنی زیور. زیورهای زندگی پیش این‌ها لجن می‌شود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند. ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۲۶= ۳۰-۴-۸۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از بیّنات
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #فیلم_اختصاصی ⚠️ آنچه انسان را از تزلزل بیرون می‌آورد #ذکر خداست 🔹 امام خمینی: این قدر دنبال این جبهه و آن جبهه و این‌ طرف و آن طرف نگردید. زحمت ندهید خودتان را، شما سیر نخواهید شد. دنبال چیزی بروید که شما را شاداب کند؛ مطمئن کند #نفس شما را. هر چه زیادتر دستتان بیاید تزلزل زیادتر می‌شود. انسان فطرتش این طوری است. چون #کمال_مطلق را می‌خواهد. اگر همه #دنیا را به شما بدهند، آشوب زیادتر خواهد شد؛ تزلزل زیاد می‌شود. با یاد خداست که تزلزلها ریخته می‌شوند؛ اطمینان پیدا می‌شود. #امام_سید_روح_الله_موسوی_خمینی 💠کانال نشر آثار استاد وفسی ↙️ 🆔 @bayyenat110
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺تضرع را اگر در خانواده‌های‌تان دیده باشید در آن وقتی است که کودکِ شیرخوار محتاج به شیر می‌شود و جیغ و داد می‌کند و تا مادر شیر به او ندهد، آرام نمی‌گیرد. این حال باید در ما ایجاد شود. ، مشکلات دارد. تحصیل خوب، خوب، مشکلات دارد. کردن و سرگذاشتن، مشکلات دارد. 🔻و مشکل‌ترین مسئله‌ی انسانی، رفتن از این دنیاست بدین صورت که انسان با عقیده‌ی سالم و از دنیا برود. این‌ها تنها به وسیله‌ی این مسأله‌ای که در حدیث ( بحارالانوار ج ۱ ص ۱۳۱) آمده، حل می‌شود. برای ما خودنمایی واقعی نکرده است. آن‌طوری که نقل است حضرت فرمودند: «اللهم أرنا الأشیاءَ کما هی»؛ دنیا را با آن وضع واقعی که دارد، به ما نشان بده تا ما آن را بفهمیم و بشناسیم. انسان می‌کند دنیا هم یک است، در حالی‌که این‌طور نیست. دنیا مثل یک و می‌ماند که انسان باید در آن کلاس یک حرکاتی را یاد گرفته و انجام بدهد. بدهد که یکی از امتحاناتش، رفتن از این دنیاست. 🔸اگر ما دنیا را یک زندگی مستقل حساب می‌کنیم، در اثر همان ابهامات و تاریکی‌هایی است که در آیه آمده: «لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» و در این آیه فرموده که خداوند هیچ مشکلی برای بشر باقی نگذاشته است که حل نشود، البته به شرط این‌که به حال خودش تضرع کند تا این مشکلات حل شود. ۸۹/۲/۲۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
هدایت شده از سیدالعلماء
🔺 اثر واقعی یاد خدای متعال 🔹 باید #انسان در پیش خودش و خانه و حجره و #خانواده و سفره و سر غذا و رفتن و آمدن، #محضر جهان را تبدیل کند به محضر الهی؛ به طوری‌که انسان از درک #حضور پروردگار در کارهایش، غرق در #خجالت شود حتی کارهای مباحش. آن وقت "بسم الله" اش کم کم بسم اللهِ الهی و #قرآنی و اولیایی می‌شود و به درد #دنیا و #آخرتش و #اجتماعش می‌خورد، به درد #سلامتی اجتماع می‌خورد که همگی این‌ها از #بسم_الله شروع می‌شود. ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیاست نیوز
📆 مطالبی پیرامون شناخت "دانشجوی واقعی" به مناسبت روز دانشجو؛ (۱۶ ) 🔹 حضرت علیه‌السلام در حدیث می‌فرماید: «النَّاسُ ثَلَاثَةٌ: عَالِمٌ رَبَّانِیّ»؛ متصل به دستگاه ربوبی که حرفش از آن‌جا، فکرش از آن‌جا، رفتارش هم از آن‌جاست. «وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ دانشجویی که فهمیده که شدن، سعادت و است فلذا در پی آن افتاده است و هیچ دیگری ندارد که اگر همین غذا را آوردند موقع افطار در خوابگاهش دادند و فهمید که یادشان رفته به اتاق کناری بدهند، او به تنهایی نمی‌خورد یا آن غذا را قسمت می‌کند یا اصلاً خودش گرسنه می‌ماند. این دانشجو پی این عالم ربانی را می‌گیرد تا از این راه این باب این بر دلش گشوده بشود. «عَالِمٌ رَبَّانِيٌّ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ را برای کسی می‌گویند که دنبالش هستند تا بگیرندش و در پی نجات است یا گرگی دارد او را تعقیب می‌کند!. این گرگ درونی، این ناشایستی‌های که در ما - در بنده - هست از و متحجر و جامد شده و فرمانده وجود من شده، از این‌ها چطور نجات پیدا کنم؟! را برای این می‌خواهم. حالا شما ببینید در نظر ما ، دانش، ، برای چیست و به نظر حضرت علیه‌السلام دانشجویی برای چیست؟! «مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ»؛ یعنی کسانی‌که در این دنیا به این مسائل افتاده‌اند که نجات پیدا کنند؛ زیرا خودشان را در معرض و گودال سقوط می‌بینند، می‌خواهند نجات پیدا کنند با علم، با ، با ، با و این‌ها. «وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»؛ و عموم هم که در دو دسته اول نیستند، در حکم پشه و مگس‌هایی هستند که در اختیار این هوا و باد و طوفان‌اند که هیچ‌جا نمی‌توانند از خودشان یک وزنی داشته باشند که حتی چند لحظه بمانند. دستگاه هوا و تَمَوُّج هوا بر آن‌ها حکومت می‌کند و این طرف و آن طرفشان می‌برد!. آن‌وقت آن‌قدر این مسئله باریک و مهم است که مرحوم استاد شهید در کتاب وقتی استاد خودش حاج میرزا علی آقای را به عنوان عالم ربانی می‌گوید من شناختم، بعد از آن می‌گوید: ولی خودم را "متعلم علی سبیل نجات" هنوز تشخیص ندادم که شده باشم!؛ یعنی مقام دانشجو تا این‌جا بالا می‌آید. دانشجویی که در پی سعادت‌طلبی برای خودش و هم نوعش و مملکتش می‌باشد که در نظرش این است که فقط علم و دانش و این‌ها نجات‌بخش بشریت‌اند و ما می‌خواهیم آن را تحصیل کنیم. دیگر به چیزی دیگر کاری نداریم. ایشان می‌فرماید: من هنوز خودم باور نکرده‌ام که دانشجوی این‌طوری باشم که "مُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاةٍ " شده باشم و "هَمَجٌ رَعَاعٌ" نباشم. آدم یک می گیرد، یک‌مرتبه می‌بیند که اصلاً فکرش عوض شد، شغلش عوض شد، هَمَّش عوض شد، هدفش عوض شد؛ معلوم می‌شود این "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده! می‌کرده که دانشجوست!. از اول کسی نبوده که دستش را بگیرد و از او دانشجو بسازد. آدم خیال می‌کند دانشجوست بعد تا یک پیش‌آمد می‌کند، یک کسبی پیش‌آمد می‌کند، برادرش می‌گوید: داداش بیا مترجم بشو، من می‌خواهم یک فلان تأسیسی را بکنم؛ می‌بیند که درآمد خوبی است. دیگر از فردا وقتش را کم می‌کند، تحصیلش را کم می‌کند و می‌رود آن‌طرف!. این اصلاً همان "هَمَجٌ رَعَاعٌ" بوده ولی حالی‌اش نبوده، خیال می‌کرده این است، خیال می‌کرده این دانشجو است. آن‌قدر دانشِ بشر شناسی، و ارزش دارد و فوق هر الماس و هر طلا و هر جواهری است که هیچ‌چیز نمی‌تواند برای کسی که طالب او هست، جانشین آن بشود. هیچ‌چیزی نمی‌تواند خلاء او را پر کند که بگوید حالا دیگر من به آن خواسته‌ام رسیدم، و آن را رها کند. علامت این‌که دانشجوست این است که هیچ‌چیز انسان را قانع نمی‌کند و هیچ‌چیز آدم را به خود مشغول نمی‌کند. اگر دید که هیچ‌چیز فرصت‌هایش را از دستش نمی‌گیرد، این دانشجو است. بنابراین بنده که از من گذشته، شما جوانان از خدا بخواهید که آن دانشجو بودن را ان‌شاءالله به شما کند. و السلام علیکم و رحمة الله ۷۶/۸/۳ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 خطر عاق شدن توسط والدین حقیقی 🔹 می‌فرمایند که: « و معلوم است که انسان اگر در یک همچو راه خوفناکی واقع شود که بیم آن است که انسان را به پرتگاه نیستی اندازد و اسباب عقوق والد حقیقی او، یعنی رسول اکرم، صلی‌الله‌علیه‌وآله، شود و آن سرور، که رحمة‌للعالمین است، از انسان سخط‌ناک شود، چه‌قدر بدبخت است و چه مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها در پس پرده دارد. پس، اگر با رسول خدا آشنایی داری و اگر محبت مولی امیرالمؤمنین را داری و دوست اولاد طاهرین آن‌ها هستی، قلب مبارک آن‌ها را از ترس و اضطراب و تزلزل بیرون بیاور.»¹ الآن بزرگ نداشتن با است، دبیر با آگاهی و فهم و شعور است، استادِ دانشگاه چیزفهم است. این‌ها باید زیاد بشوند. «انسان را به پرتگاه نیستی اندازد و اسباب عقوق والد حقیقی او، یعنی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، شود و آن سرور، که رحمة‌للعالمین است، از انسان سخط‌ناک شود»؛ ناراحت می‌شود. همین که ناراحت شد، انسان می‌شود که عاقِّ و هم هیچ خیر نمی‌بیند!. ایشان هم که هزار مرتبه بالاتر از پدر و مادر بر گردن ما دارند. «چه‌قدر بدبخت است و چه مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها در پس پرده دارد»؛ آدم نمی‌داند بدبختی‌های پس‌پرده یعنی چه؟ یعنی خودش را نشناخته، جهان را نشناخته، و موت و بعد از این را ندیده؛ این‌ها پرده است که این پرده‌ها برای بعضی در ، در کم می‌شود و او می‌بیند و می‌فهمد و برای بعضی‌ها نمی‌شود. آن‌هایی که واقعاً اهل هستند بیشتر خوف‌ناک می‌شوند مثل همان جوانی که عرض شد که به حال لاغری افتاده بود و خوابش نمی‌برد و از حضرت می‌خواست که دعا کنید من بشوم. می‌خواست از این دنیا راحت بشود. این پرده است. همه‌اش تاریکی و است. آدم نمی‌داند که چه خبر است. خبرها در پنهانی دنیاست. قسمت پنهان دنیا خیلی مطالب درونش است که آن‌ها برای بندگان سالم، کشف می‌شود. می‌گویند اهل ، اهل ، که همان جوان هم از آن‌ها بود. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ح۱۰ص۱۷۲] @seyedololama
🔺 خطر عاق شدن توسط والدین حقیقی 🔹 می‌فرمایند که: « و معلوم است که انسان اگر در یک همچو راه خوفناکی واقع شود که بیم آن است که انسان را به پرتگاه نیستی اندازد و اسباب عقوق والد حقیقی او، یعنی رسول اکرم، صلی‌الله‌علیه‌وآله، شود و آن سرور، که رحمة‌للعالمین است، از انسان سخط‌ناک شود، چه‌قدر بدبخت است و چه مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها در پس پرده دارد. پس، اگر با رسول خدا آشنایی داری و اگر محبت مولی امیرالمؤمنین را داری و دوست اولاد طاهرین آن‌ها هستی، قلب مبارک آن‌ها را از ترس و اضطراب و تزلزل بیرون بیاور.»¹ الآن بزرگ نداشتن با است، دبیر با آگاهی و فهم و شعور است، استادِ دانشگاه چیزفهم است. این‌ها باید زیاد بشوند. «انسان را به پرتگاه نیستی اندازد و اسباب عقوق والد حقیقی او، یعنی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، شود و آن سرور، که رحمة‌للعالمین است، از انسان سخط‌ناک شود»؛ ناراحت می‌شود. همین که ناراحت شد، انسان می‌شود که عاقِّ و هم هیچ خیر نمی‌بیند!. ایشان هم که هزار مرتبه بالاتر از پدر و مادر بر گردن ما دارند. «چه‌قدر بدبخت است و چه مصیبت‌ها و گرفتاری‌ها در پس پرده دارد»؛ آدم نمی‌داند بدبختی‌های پس‌پرده یعنی چه؟ یعنی خودش را نشناخته، جهان را نشناخته، و موت و بعد از این را ندیده؛ این‌ها پرده است که این پرده‌ها برای بعضی در ، در کم می‌شود و او می‌بیند و می‌فهمد و برای بعضی‌ها نمی‌شود. آن‌هایی که واقعاً اهل هستند بیشتر خوف‌ناک می‌شوند مثل همان جوانی که عرض شد که به حال لاغری افتاده بود و خوابش نمی‌برد و از حضرت می‌خواست که دعا کنید من بشوم. می‌خواست از این دنیا راحت بشود. این پرده است. همه‌اش تاریکی و است. آدم نمی‌داند که چه خبر است. خبرها در پنهانی دنیاست. قسمت پنهان دنیا خیلی مطالب درونش است که آن‌ها برای بندگان سالم، کشف می‌شود. می‌گویند اهل ، اهل ، که همان جوان هم از آن‌ها بود. ۹۴٫۵٫۲۲=۲۷ ۱۴۳۶ ✅ مرحوم آیت‌الله سید ابراهیم خسروشاهی ____ ۱) [ ح۱۰ص۱۷۲] @seyedololama
سیاست نیوز
📖 «انسان عاقل باید در فکر خودش باشد و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سال‌های دراز در پی شهوات عمر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد...»؛ ( ح۱ص۶) معمولاً در حال وقوع، را قانع می‌کنند ولی بعد از وقوع انسان را دچار می‌کنند!. ولذا بالاترین افراد و دارای در ، دچار بالاترین حسرات هستند؛ برای این‌که آن شخص نمی‌تواند جوانی‌اش را حفظ کند، نمی‌تواند و و و وسائل رفاه و عیاشی را که داشته، جمع کند و ذخیره نماید. این گردش شب و روز، پیش‌آمدها، ها، ها، ها و ... که در این حکومت می‌کند، برای هیچ‌کس این و ثبات را اجازه نمی‌دهد. بنابراین هر خوشی و رفاهی تبدیل به یک حسرت و ندامتی می‌شود؛ چون قبل از این‌که به این خوشی‌ها برسد، این‌جا را ندیده بود که این‌ها را از دست می‌دهد و حالا باید در فراقش بسوزد!. آن افرادی‌که مثلاً در بیابان و غار زندگی می‌کنند، چه چیزی آن‌ها را دچار حسرت می‌کند؟! زندگی‌شان به نظر ما همه‌اش است؛ اما ما که دنبال را می‌گیریم، سرانجام یک شکستگی و پیری دنبال ما می‌دود که ما را بگیرد، البته اگر زودرس نیاید!. آن‌وقت آن آدمی که روز به روز رو به پیری و شکستگیِ استخوان و ضعف اعصاب می‌رود، اگر اهل رفاه باشد؛ مثل یک مادری که اولادش را از دستش به زور گرفته‌اند؛ او را می‌کشد، ضجّه او را می‌گیرد!. و همین‌طور انسان‌های رفاه‌طلبی که دست‌شان از رفاه کوتاه می‌شود، این‌ها دچار حسرت می‌شوند... ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیاست نیوز
🔺 ارزش معرفة الله 🔹 در دارد که «و فی الحدیث لؤ یعلموا الناس ما فی فضل معرفة الله تعالی»؛ اگر مردم می‌دانستند که چه خبر می‌شود در این‌که خدا را بشناسد به شناخت ؛ «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ اصلاً نگاه نمی‌کردند به آن چیزهایی که خدانشناس‌ها به آن‌ها افتخار می‌کنند و به آن‌ها حریص هستند، از ساختمان‌ها و از باغ‌ها، از هواپیماها و از کشتی‌ها و از نیروها و هرچه بگویی از کسانی که در غیر از این قرار دارند، آن‌ها اصلاً به این‌ها نگاه نمی‌کنند. مثل کسی که چند پرِ کاه در دستش گرفته و دارد راه می‌رود؛ هیچ‌کس نگاه نمی‌کند که ببیند این چه چیزی دارد. اصلاً آن را چیز نمی‌داند. مثل مقداری گرد و غبار است که به سر و رویش نشسته، به لباسش نشسته، کسی اصلاً آن را نگاه نمی‌کند که مثلاً بگوید: آقا به چی داری نگاه می‌کنی؟ دارم به این گرد و غباری که به کت و شلوار این نشسته نگاه می‌کنم!. خوب که چی مثلاً؟! هیچی. اصلاً در نزد اهل این‌طوری می‌شود ؛ طلا و نقره‌اش، زن و مردش، زیبا و زشتش، پول و حیثیتش، و خلافت و شهنشاهی‌اش، همه‌شان از نظر می‌افتند و هیچ می‌شوند نزد کسی که خدا را بشناسد. «کأنّ المراد المعرفة الثقة به تعالی»؛ چون وقتی آدم به چنین مقامی دل‌گرم شد، «والانقطاع الیه»؛ از همه چیز برید و به او پیدا کرد و استغنا به او پیدا کرد، دیگر این چیزی برایش باقی نمی‌ماند که اهمیتی برایش داشته باشد و در فکرش برود و درباره‌اش داشته باشد. همه‌اش می‌شود یک‌پارچه؛ « الهی هب لی الکمال الانقطاع الیک» [ مفاتیح الجنان، ] این " انقطاع الیک" چنین چیزی است. «ما مُدُّو اَعیُنَهُم اِلی ما مُتَّعَ بهِ الاَعداءُ مِن زَهرةِ الحیاةِ الدّنیا»؛ [ مجمع البحرین، ج۵، صص ۹۶-۹۷] " زهرة" یعنی زیور. زیورهای زندگی پیش این‌ها لجن می‌شود و اصلاً قیمتی ندارد که نگاه بکند. ۱۴ جمادی‌الثانی ۱۴۲۶= ۳۰-۴-۸۴ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
سیاست نیوز
اگر ما بخواهیم با خدا آشنا بشویم، باید رساله‌ی عمل ، دعای سیدالساجدین، حج و روزه و نماز سیدالساجدین در برنامه‌ی کلاسی بیاید؛ آن‌وقت برای بیان می‌کنند که خداوند من و شما را برای بندگی آفریده. چون از بندگی بالاتر در عالم و در مقامی پیدا نمی‌شود. یک هست و آن مقام است، جدای از آن دیگر بندگی است. بندگی برای چیست؟ برای چی نمی‌خواهد! اصلاً معنای خلقت، بندگی است. ما که خدا نبوده‌ایم و نمی‌شویم، چه می‌توانیم بشویم؟ . پیشوای این بندگی، گوینده و پیام‌آورش علیه‌السلام است. باید ها، ها، ها، ها از این مسائل نسخه‌برداری کنند، به جوان‌ها و نسل برنامه بدهند و بگویند که ما در این به جز این، نقشه‌ای نداریم، هر چه هست این است، هر چه هست بندگی است و شاخص بندگی که معرِّف بندگی است، رفتار و کردار این بزرگان است. یکی از جریان‌هایی که می‌تواند ما را با معنای بندگی آشنا کند این است که نوشته‌اند در که سالی در معظمه شد. برخی از بزرگان و و که شناخته شده بودند، برای طلب باران بیرون آمدند و اظهار آن بندگی‌هایی که خودشان داشتند را انجام دادند، اما همان‌طور آسمان صاف بود و خبری از ابر و خبری از باران نشد. در این موقع حضرت علیه‌السلام که لابدّ آن‌ها او را نمی‌شناختند، می‌آیند به قصد حج از آن‌جا عبور می‌کنند؛ می‌بینند عده‌ای این‌جا جمع شده‌اند. شاید می‌پرسند که این‌جا چه خبر است؟ عرض می‌کنند که این‌ها بزرگان و عبّادِ معاصرند و برای طلب آمده‌اند. گویا نوشته‌اند که حضرت جلو آمد و فرمود که اگر شما مورد خدا بودید، چرا به شما پاسخ نمی‌دهد؟! آن‌ها که ایشان را نمی‌شناختند عرض کردند: ای جوان از ماست بندگی، ما نمی‌دانیم!. حضرت فرمود: کنار بروید. بعد دستش را شاید به آسمان بلند کرد یا عرض حاجتی کرد یا سجده‌ای کرد؛ باران شروع به باریدن کرد. بعد مرحوم صاحب که این را در نوشته می‌فرماید: این‌که عجیب نیست. یکی از غلام‌های این بزرگوار چنین جریانی پیدا کرد و آن این بود که نوشته‌اند که در سالی خشک‌سالی شد. آن راوی می‌گوید که من دیدم هر چه آمدند و کردند، هیچ خبری نیست. چشمم به سیاهی افتاد که آمد در کنار مردم به یک بلندی رفت رو به آسمان صحبت می‌کرد. چند کلمه‌ای هنوز تمام نشده، دیدیم در فضا تغییر حال پیدا شد و باران شروع شد. او هم تشکری کرد و برگشت. این شخص می‌گوید من دنبالش کردم ببینم به کجا می‌رود. دیدم به خانه‌ی حضرت (علیه‌السلام) وارد شد. بعد من چون با آن حضرت آشنایی داشتم، این غلام شدم. به خدمت حضرت رفتم به سلام و علیک و احوال‌پرسی و بعد فرمود: برای چه آمده‌ای؟ عرض کردم که یکی از غلامانی که در این منزل هستند را من از شما می‌خواهم بخرم. حضرت دستور داد که مدیر آن غلامان، آن‌ها را به صف کند و هر کدامی که ایشان می‌خواهد او را انتخاب کند. می‌گوید: من هر چه نگاه کردم، دیدم هیچ کدام از این‌ها نیستند. عرض کردم کسی دیگر هست؟ گفتند: بله. یک نفر هست که متصدی چهارپایان است و در طویله کار می‌کند. او را آوردند دیدم همان است!. آقا رو کرد به آن غلام، فرمود که بعد از این در اختیار این شخص هستی. او رو کرد به من گفت که چه باعث شد که می‌خواهی من را از آقای خودم جدا کنی؟ من عرض کردم که من غرضی ندارم. من می‌خواهم بندگی شما را بکنم. من فهمیدم که شما چه مقامی پیش خدا دارید. تا این را گفتم سرش را رو به آسمان کرد و گفت: خدایا این بین من و تو بود، آن هم فاش شد. من دیگر را نمی‌خواهم!. این شخص می‌گوید من از این وضع پشیمان شدم؛ گفتم: نمی‌خواهم و برگشتم. هنوز به خانه نرسیده بودم که فرستاده‌ی حضرت آمد، گفت: برای تشییع جنازه رفیقت اگر می‌خواهی بیا!. کسی که غلامان شده‌ی او، چهارپاداران طویله‌ی خانه‌ی او به این مقام می‌رسند، چه وضعی دارد؟ این بندگی یعنی چه؟ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama
🔺 مطلبی بسیار مهم در مورد وظیفه انسان از عید فطر به بعد 🔹 بهترین شبهای ماه مبارک ، پیگیری از است که خدایا این من که بالأخره می‌خواهم از این رحلت کنم، با یک زاد و توشه‌ای از دنیا بروم و این محل تحصیل و مزرعه‌ی به من یک میوه‌ای قابل استفاده داده باشد. این همه ها را خورده‌ام تا به این‌جا برسم واِلّا همه‌ی آن‌ها را مثل تلف کرده‌ام!. فرق من با حیوانات چیست؟ وقتی من و می‌شوم که این معارف که خوانده می‌شود، با آن‌ها به بیفتد و این مطالب در نظرش جلوه کند و خاطرش را جلب کند و رو به این موضوع حرکت کند و هر مقداری‌اش را در این شب‌ها و روزها و ها انجام شد چه بهتر و اگر نشد از روز عید به بعد، سالش سال تحصیل بشود، سال تحصیل بشود. ۸۵٫۷٫۱۸ ✅ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی @seyedololama