eitaa logo
تماشاگه راز
276 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
اَلمِنَّةُ لِلَّه که درِ میکده باز است زان رو که مرا بر در او روی نیاز است رازی که بَرِ غیر نگفتیم و نگوییم با دوست بگوییم که او محرم راز است @TAMASHAGAH
وان روز که سر برزنی از شرق چو خورشید ماننده خورشیـــد سـراسـر همـــه جانـــم در روزنِ مـــن نــــورِ تـــو روزی که بتابد در خـانه چـو ذرّه به طـــرب رقــص کنانــم 🌼🍃🌼🍃🌼 گذران شب به شکر و نور و برکت💐✋ @TAMASHAGAH
به فرهنگ یازد کسی کِش خِرَد بُوَد روشن و مردمی پرورد سرِ مردمی بردباری بُوَد چو تندی کند تن به خواری بُوَد هر آن‌کس که گشت اِیمِِن او شاد گشت غم و رنج با اِیمِنی باد گشت توانگرتر آن کو دلی راد داشت دِرَم گِرد کردن به دل باد داشت بزرگ @TAMASHAGAH
روابط ، یک آینه هستند ! زمانی که یکدیگران‌ را ملاقات می‌کنید ، خودتان را نیز ملاقات می‌کنید. چیزی که در یک رابطه تجربه می‌کنید ، همان است که وارد رابطه کرده‌اید و چیزی که در رابطه از بین می‌رود ، همان چیزی است که در این رابطه ، از آن «دریغ» کرده‌اید . ✍🏽 لوییز هی 📕 زندگی عاشق توست @TAMASHAGAH
عشق ؛ بارقه ای ست از ملکوت اعلاء... شادی و شوق و شعفی ست ، درنهانخانه ی دل @TAMASHAGAH
که نه هرکه راه دید در راه برفت؛ و نه هرکه رفت به مقصد رسید. بسا کس که شنید و ندید؛ و بسا کس که دید و نشناخت؛ و بسا کس که شناخت و نیافت ! تفسیر کشف الاسرار @TAMASHAGAH
حدیث عشق در دفتر نگنجد حساب عشق در محشر نگنجد عجب می‌آیدم کین آتش عشق چه سوداییست کاندر سرنگنجد @TAMASHAGAH
از مجنون پرسیدند: وصال را دوست داری یا فراق را ؟ گفت: فراق را‌ ؛ چون که در فراق امید وصال هست و در وصال بیم فراق! ‎‌‌ ‎‌‌‎‌‎‌‌‌‌‎‌@TAMASHAGAH
آتش از گرمی افسانه من گوش گرفت گوش هر خام کجا لایق اسرار من است؟ هر که گم کرد غمی، در دل من می یابد وعده گاه غم عالم دل افگار من است 🍃 @TAMASHAGAH
هدایت شده از فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
هوالغفور💐 اشکی قَلیل دارم و اُمّیدِ مرحمت یُعطِی الکثیرِ ماهِ رجب را شنیده ام... خدایا! تو میدانی ما را چه می‌شود و ما خود نمی‌دانیم که ما را چه می‌شود پس تو نجاتمان بده، ای آنکه بی آنکه بگویم شنیده‌ای... ࿙↳ @FORSAT_HOZOR
جان مولانا خود را تنها در دفتر و کتاب نیافت .از مرزهای قشری گری و تعصب رها شد . راهی به درون خود جست و آماده دیدار با  تبریزی شد. حافظ شیرازی نیز از خیال درس و مدرسه و مکتب گریخت تا با مسلک رندی ،درس آزادگی را به ما بدهد. انقلاب بزرگ مولانا باز نگری در تمام اندیشه هایش بود و شمس تبریزی این اتفاق مهم را رقم زد . درون @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من! یاری کن تا با دستهایم ، بخشش با زبانم ؛ دلجویی با نگاهم ،محبت با افکارم ، سازندگی و با یاد تو به آرامش برسم... و انچه از لطف و کرم تو دریافت کرده ام در زمین ات بپراکنم. سپاسگزارم عشق جان سپاسگزارم🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ پس مرا ياد كنيد [تا] شما را ياد كنم و شكرانه‏ ام را به جاى آريد و با من ناسپاسى نكنيد . /١۵٢ ✨✨✨ هزار معنیِ دیگر، به غیر از آنچه تو دانی درونِ عشق نهفته‌ست کجاست آنکه تواند، یک از هزار شمارد؟ یکی همین نزدیک قناریی که به آوازِ گرمِ خود کوشد جدارِ سردِ قفس را ندیده انگارد. @TAMASHAGAH
اغلب گمان میکنیم اینکه به یاد کسی هستیم منتی است بر گردن آن شخص! غافل از اینکه اگر به یاد کسی هستیم این هنر اوست نه ما یاد ماندنی بودن،بسیارمهم تر از یاد هم بودن است. زیبا/هرابال سلاااام یاران جان در سایه نگاه لطیف حضرت یار روز و روزگارتان قرین نور و معرفت💐✋ @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زهی شکوه قامت بلند عشق که استوار ماند در هجوم هر گزند نگاه کن هنوز آن بلندِ دور آن سپیده آن شکوفه زار انفجار نور کهربای آرزوست سپیده‌ای که جان آدمی هماره در هوای اوست به بوی یک نفس در آن زلال دم زدن سزد اگر هزار بار بیفتی از نشیب راه و باز رو نهی بدان فراز ... @TAMASHAGAH
از شباهت، به تکرار می‌رسیم، از تکرار به عادت، از عادت به بیهودگی، از بیهودگی به خستگی و نفرت! مگذار که عشق،به عادتِ دوست داشتن تبدیل شود! مگذار که حتی آب دادن گل‌های باغچه، به عادت آب دادن گل‌های باغچه بدل شود! عشق، عادت به دوست داشتن و سخت دوست داشتنِ دیگری نیست. پیوسته نو کردن خواستنی‌ست که خود پیوسته، خواهان نوشدن است و دیگرگون شدن. تازگی، ذات عشق است و طراوت، بافت عشق. چگونه می‌توان تازگی و طراوت را از عشق گرفت و عشق همچنان عشق بماند؟ عشق، تن به فراموشی نمی‌سپارد، مگر یک بار برای همیشه! ابراهیمی @TAMASHAGAH
. سوگند به خدایی که تمام صداها را می شنود، هرکس دلی را شاد کند، خداوند از آن شادی لطفی برای او قرار دهد . البلاغه /حکمت ۲۵۷ @TAMASHAGAH
ما چاشنیِ بوسه ز دشنام گرفتيم فيض شکر از تلخیِ بادام گرفتيم دل صاف نموديم به نيک و بدِ ايّام فيض دم صبح از نفس شام گرفتيم ناکامی جاويد چو در کام جهان بود از کام جهان دست به ناکام گرفتيم در رهگذر سيل فنا خواب حرام است رفتيم برون از فلک آرام گرفتيم بر کنگرهٔ عرش ضرورست کمندی چون شانه سر زلف دلارام گرفتيم رفتيم ازين قلزم خونين به کناری زين معرکه خود را به لب بام گرفتيم ديديم که پرگارِ فلک در کف ما نيست چون نقطه درين دايره آرام گرفتيم زهّاد گرفتند ره گلشن فردوس ما گردن مينا و لب جام گرفتيم کرديم دل سنگدلان را به سخن نرم از ريگ روان روغن بادام گرفتيم در دست فلاخن نکند سنگ اقامت ما زير فلک بهر چه  گرفتيم؟ "صائب" ز سر ميوهٔ فردوس گذشتيم تا بوسهٔ تلخ از دهن جام گرفتيم. @TAMASHAGAH
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست تا اشارات نظر ، نامه رسان من و توست گوش کن با لب خاموش سخن می گویم پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست ابتهاج @TAMASHAGAH
عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند به نظر زلف دلاویز ، بتان شانه زدند هر که مجنون تو شد ، از همه قیدی وارست عاقلان راه نبردند به افسانه زدند @TAMASHAGAH
وگفت: «نخست عبادتی خاموشی است، آنگه طلب علم کردن، آنگاه بدان عمل کردن، آنگاه نشرِ آن کردن.» / ذکر سُفیان ثَوْری @TAMASHAGAH
وجود هر چه می بینم توئی در ظاهر و باطن چه عالی گوهری یارب، چه بی اندازه دریایی @TAMASHAGAH
‍ 🍃 بی‌تو، مهتاب‌شبی، باز از آن کوچه گذشتم، همه‌تن چشم شدم، خیره به دنبال تو گشتم، شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم، شدم آن عاشق دیوانه که بودم. ‌ در نهانخانه‌ی‌ جانم، گل یاد تو درخشید باغ صد خاطره خندید، عطر صد خاطره پیچید: ‌ یادم آمد که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم پرگشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم ساعتی بر لب آن جوی نشستیم. ‌ تو، همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت، من همه، محو تماشای نگاهت. ‌ آسمان صاف و شب آرام بخت خندان و زمان رام خوشه‌ی ماه فرو ریخته در آب شاخه‌ها دست برآورده به مهتاب شب و صحرا و گُل و سنگ همه دل داده به آواز شباهنگ ‌ یادم آید تو به من گفتی: " از این عشق حذر کن! لحظه‌ای چند بر این آب نظر کن، آب، آیینه‌ی عشقِ گذران است، تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است؛ باش فردا،‌ که دلت با دگران است! تا فراموش کنی، چندی از این شهر سفر کن! " ‌ با تو گفتم :‌ "حذر از عشق؟! ندانم! سفر از پیش تو؟‌! هرگز نتوانم، روز اول، که دل من به تمنای تو پر زد، چون کبوتر، لب بام تو نشستم تو به من سنگ زدی من نه رمیدم، نه گسستم..." و... @TAMASHAGAH
باز آی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین کآشوب و فریاد از زمین بر آستانم می رود @TAMASHAGAH
✨بسم الله الرحمن‌ الرحیم✨
الـهی! به حور و قصور ننازیم ، اگر نفسی با تو پردازیم. اگر به دوزخ بَری دعوی‌دار نیستیم و اگر به بهشت بَری خریدار نیستیم . عبدالله انصاری