با من صنما دل یک دله کن
گر سر ننهم آنگه گله کن
مجنون شدهام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن
سی پاره به کف در چله شدی
سی پاره منم ترک چله کن
مجهول مرو با غول مرو
زنهار سفر با قافله کن
ای مطرب دل زان نغمه خوش
این مغز مرا پرمشغله کن
ای زهره و مه زان شعله رو
دو چشم مرا دو مشعله کن
ای موسی جان شبان شدهای
بر طور برو ترک گله کن
نعلین ز دو پا بیرون کن و رو
در دست طوی پا آبله کن
تکیه گه تو حق شد نه عصا
انداز عصا و آن را یله کن
فرعون هوا چون شد حیوان
در گردن او رو زنگله کن
#کلیات شمس
#مولانای جان
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
📚حکایت
کشاورزی ؛ مزرعه ی بزرگ گندم داشت.
زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود.
هنگام برداشت محصول بود.
شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد.
پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد.
روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش.
در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد...
وقتي کينه به دل گرفتیم و در پی انتقام هستيم، بدانيم آتش اين انتقام،
دامن خودمان را هم خواهد گرفت!
" ببخشيم و بگذريم"
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جهان فانی و باقی فدای شاهد و ساقی
که سلطانی عالم را
طفیلِ عشق؛ میبینم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جانا غم تو ز هرچه گویی بَتَر است
رنجِ دل و تابِ تن و سوزِ جِگر است!
#حضرت_مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_6034840998373230484.mp3
6M
🍃💐
"درس سحر"
#حافظ
#استاد ناظری
ما درس سحردرره میخانه نهادیم
محصـول دعا در ره جانانه نهادیم
در خرمن صدزاهد عاقل زند آتش
این داغ که ما بردل دیوانه نهادیم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃🌸
کجاست خانهٔ قاضی که در مقالت عشق
میان #عاشق و #معشوق ماجراست هنوز
#حضرت_سعدى
https://eitaa.com/TAMASHAGAH