eitaa logo
تماشاگه راز
279 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
⭐️ هر که عشق را تعریف کند آن را نشناخته، و کسی که از جام آن جرعه ای نچشیده باشد آن را نشناخته و کسی که گوید من از آن جام سیراب شدم آن را نشناخته که عشق شرابی است که کسی را سیراب نکند. هرچه گویم عشق را شَرح و بَیان چون به عشق آیَم خَجِل باشم از آن گَرچه تَفسیرِ زبانْ روشن‌گَر است لیکْ عشقِ بی‌زبانْ روشن‌تَر است چون قَلَم اَنْدَر نوشتن می‌شِتافت چون به عشق آمد قَلَم بر خود شِکافت عقلْ در شَرحَش چو خَر در گِل بِخُفت شَرحِ عشق و عاشقی هم عشق گفت https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️ یار خوش چیزی است؛ زیرا که یار از خیالِ یار قوت می‌گیرد و می‌بالد و حیات می‌گیرد. مجنون را خیالِ لیلی قوت می‌داد و غذا می‌شد جایی که خیالِ معشوقِ مجازی را این قوّت و تأثیر باشد، یارِ حقیقی را چه عجب می‌داری؟ فیه ما فیه https://eitaa.com/TAMASHAGAH
جوانمردا... معشوق همه عزت و کبریا و عظمت بود، عاشق همه انقیاد و تواضع و مذلت. عاشق همه این گوید: 《ارنی انظر الیک》 معشوق همه این ندا کند در ملک و ملکوت که: 《لن ترانی》 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️ نقش نامت کرده دل محرابِ تسبیح وجود تا سحر تسبیح گویان روی در محراب داشت https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اگر عاشقی و در عشق صادقی، خود را هدف ساز و در مقابله‌ی نظرِ معشوق دار. اگر خواهد تیر جفا در تو اندازد و اگر خواهد نیزه‌ی وفا اندازد. تو را همین بس بوَد که او در زمان انداختن روی به تو آورَد و نظر بر تو دارد. عجب! اهل عالم را روی بِدو و او را به تو رساله لوایح https://eitaa.com/TAMASHAGAH
‍ ‍♥️ بر عشق توام، نه صبر پیداست، نه دل بی روی توام، نه عقل بر جاست، نه دل این غم، که مراست کوهِ قافست، نه غم این دل، که توراست، سنگِ خاراست، نه دل https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🪴 از جوانمرد پرسیدند: نشان کسی که خدا او را در برگرفته است چیست؟ گفت: آن که از فرق تا قدمش همه از خدا بگوید دستش از خدا بگوید پایش از خدا بگوید نشستن و رفتن و دیدنش از خدا بگوید و حتی نَفَسَش... نَفَسَش از خدا بگوید مثل مجنون که به هر که می رسید از لیلی اش می گفت به زمین و به دریا و به دیوار به مردم و به درخت مؤمن مجنونی است که لیلی اش خداوند است 📚جوانمرد نام دیگر تو https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️ تنِ تو بر لب دریاست و جان تو دریایی است: نمی بینی در او چندین هزار ماران و ماهیان و مرغان و خلق گوناگون به در می آیند و خود را می نمایند و باز به دریا می روند؟ صفاتِ تو، مثل خشم و حسد و شهوت و غیره، از این دریا سر بر می آرند. پس گویی صفات تو عاشقان حق اند لطیف؛ ایشان را نتوان دیدن، الّا به واسطه ی جامه ی زبان. چون برهنه می شوند، از لطیفی در نظر نمی آیند. https://eitaa.com/TAMASHAGAH
اندر ضمیر دلها گنجی نهان نهادی از دل اگر برآید در آسمان نگنجد عطار🌿 https://eitaa.com/TAMASHAGAH
♥️ بنده خاص خود را از آن جهت دوست نامیدم که دلِ او از همه چیز گذشته و سوی من آمده است. آن دل، خانه ی من خواهد بود و من در آن خانه از عشق سخن ها خواهم گفت... المخاطبات امام نفّری ترجمه مسعود ریاعی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گداخت جان که شود کار دل تمام و نشد بسوختیم در این آرزوی خام و نشد حافظ ✨ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️ وقتی خدای شیخ خرقان درد می‌کند! «چون به جان می‌نگرم جانم درد می‌کند و چون به دل می‌نگرم دلم درد می‌کند و چون به فعل می‌نگرم قیامتم درد می‌کند و چون به وقت می‌نگرم «تو» ام درد می‌کنی. الهی! اگر اندامم درد کند شفا تو دهی چون «تو» ام درد کنی چه کسی مرا شفا می‌دهد؟ تا خداییِ خدا باقی است دردِ ابوالحسن باقی است.» جان آدم درد می‌کند، درست. دل آدم درد می‌کند، درست. اما خدای آدم چگونه درد می‌کند؟ خیلی حرف است. احتمالاً برای شیخ خرقانیِ نازنین، خدا مثل چشم و دل و جان شده است. انفسی و درونی و دلی. گوشت و خون و پوست و استخوانش شده است. چیزی از خودش که مثل دیگر ابعادِ وجودش می‌تواند درد کند. ✍ https://eitaa.com/TAMASHAGAH
4_5900241589514537163.mp3
6.58M
♥️ زيبا... هنوز عشق در حول و حوشِ چشم تو می چرخد آن گونه عاشقم که حرمت مجنون را احساس میکنم https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌹⭐️🌹⭐️🌹⭐️ ⭐️🌹⭐️🌹⭐️ 🌹⭐️🌹⭐️ ⭐️🌹⭐️ 🌹⭐️ ⭐️ سخن از عشق تو با بادِ صبا نتوان گفت راز سربسته به هر بی‏‌سر و پا نتوان گفت‏ آنچه از موی پریشان تو دیدیم به خواب‏ ماجرایی‌ست که با باد صبا نتوان گفت‏ ماجرای شب هجر تو نگوییم به تو سخن از درد، به امید دوا نتوان گفت با که گویم که چه‌ها دیدم از آن چشم سیاه آنچه در عشق تو رفته‌ست به شما نتوان گفت آخر ای خواب بیا، تا به تو گویم غم دل داستان غم دل را همه جا نتوان گفت آنچه بخشید خدا دلبری و حُسن ترا داستانی‌ست که با خلق خدا نتوان گفت‏ هرچه گویند ز تو جای سخن هست هنوز در سراپای وجود تو چه‌ها نتوان گفت‏ آنچه دیدیم و شنیدیم بسر منزل یار کس ندانست "نفیسی"، که چرا نتوان گفت سعید نفیسی https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸 🍃 دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود تا کجا باز دل غمزده‌ای سوخته بود رسم عاشق کشی و شیوه شهرآشوبی جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود جان عشاق سپند رخ خود می‌دانست و آتش چهره بدین کار برافروخته بود گر چه می‌گفت که زارت بکشم می‌دیدم که نهانش نظری با من دلسوخته بود کفر زلفش ره دین می‌زد و آن سنگین دل در پی اش مشعلی از چهره برافروخته بود دل بسی خون به کف آورد ولی دیده بریخت الله الله که تلف کرد و که اندوخته بود یار مفروش به دنیا که بسی سود نکرد آن که یوسف به زر ناسره بفروخته بود گفت و خوش گفت برو خرقه بسوزان یا رب این قلب شناسی ز که آموخته بود 🍃 🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃
آن که مجنون وار ، جست و جویْ در بی خودی و گفت و گویْ در بی دلی کند جانان را به حقیقت طلب کند و به درِ خانه اش متواری شود تا روزی که به دهلیز جانان، جمال بیند و در جمالش بمانَد متحیر وار... و از روی یار حرف عشق بشناسد و و عشق را خوش خوش در میان شود شیخ روزبهان شیرازی عبهرالعاشقین تفسیر آیه "ففرّو الی الله..."
♥️ خیال 👁 تو کارِ شراب خواهد کرد... احمد پروین https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 گوهر وقت داد حق عمری که هر روزی از آن کس نداند قیمت آن در جهان ... دکتر https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⭐️ موسی (ع) مناجات كرد و گفت : الهی... در آفریدنم چه حكمت بود؟! خدای تعالى فرمود: حكمت آفرینش تو مشاهده من بود از آینه روحت و دوستی من در دلت دل تو خلوت محبت اوست جانت آئینه دار طلعت اوست آینه پاک دار و دل خالى كه نظرگاه خاص حضرت اوست شاه نعمت الله ولی رساله ایجادیه https://eitaa.com/TAMASHAGAH
یکی از پلیدی های روحی و شخصیتی، عیب جویی است. و آن عبارت است از این که شخص در صدد یافتن معایب دیگران برآید حال آن که همان عیب ها و شاید بیشتر از آن در خود او باشد. چنانکه حضرت مسیح (ع) فرماید: خسی را در چشم دیگری می بینی اما چوبی را در چشم خود نمی بینی! ای بسی ظلمی که بینی در کسان خوی تو باشد در ایشان، ای فلان! اندر ایشان تافته هستیِّ تو از نفاق و ظلم و بدمستیِّ تو آن توی و آن زخم بر خود می زنی بر خود آن ساعت تو لعنت می کنی در خود آن بد را نمی بینی عیان ورنه دشمن بودی ای خود را به جان حمله بر خود می کُنی ای ساده مرد! همچون آن شیری که بر خود حمله کرد چون به قعرِ خویِ خود اندر رسی پس بدانی کز تو بود آن ناکَسی https://eitaa.com/TAMASHAGAH کانال تماشاگه راز (تفسیر موضوعی مثنوی معنوی) دکتر کریم زمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 مهتابی و پاشیده شدی در شبِ جانم از پرتوِ لطف تو چنین روشنم امشب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 تو گرم سخن گفتن و از جام نگاهت من مست چنانم که شنفتن نتوانم شادم به خیال تو چو مهتابِ شبانگاه گر دامنِ وصل تو گرفتن نتوانم
‍ دست بنه بر دلم، از غم دلبر مپرس چشم من اندر نگر، از می و ساغر مپرس عشق تو لشکر کشید، عالم جان را گرفت حال من از عشق پرس، از من مضطر مپرس هست دل عاشقان همچو تنوری به تاب چون به تنور آمدی جز که ز آذر مپرس مرغ دل تو اگر عاشق این آتشست سوخته پر خوشتری هیچ تو از پر مپرس حضرت مولانا✨ https://eitaa.com/TAMASHAGAH