تماشاگه راز
هر کس فضیلتی از فضایل علی (ع) را بنویسد تا وقتی که از آن نوشته اثری باقی بماند، فرشتگان برای نویسنده
🍃🍃🍃
در این دنیایی که هیچ وقت
ظلم انتها ندارد باید جنگید
نباید سلاح را زمین گذاشت
حال میخواهد سلاح شما
تفنگتان باشد یا تلفن همراه
یا حتی قلم و کاغذ و صدا و بیان شما فرقی ندارد!
جنگ امروز در دنیا جنگ بین ظالم
و مظلوم است و خداوند وعده داده
استکه آینده از آن ملتهای مقاوم است..
#غزه
🍃🍃🍃🍃
مَشورت با نفسِ خویش اندرفِعال
هرچه گوید، عکس آن باشد کمال
هرگاه در کارها با نفس خود مشورت کردی، هرآنچه به تو گفت، بدان که عکس آنچه می گوید، کمال و خیر است.
بر نیایی با وَی و استیزِ او
رَو برِ یاری، بگیر آمیزِ او
تو نمی توانی با نفس و عناد او مقابله کنی، پس پیش یاری برو و با او در آمیز و به خوی و عادت او در آی. (برای چیرگی بر نفس باید با اهل خرد همنشینی داشت)
عقل، قوّت گیرد از عقلِ دگر
نَی شِکَر کامل شود از نَی شِکَر
عقل با عقل دیگر نیرو می گیرد، چنانکه مثلاً نیشکر از نیشکر دیگر کامل می شود، زیرا هر چیز حکم مقارن خود را دارد.
من ز مکرِ نفس دیدم چیزها
کو بَرَد از سِحرِ خود تمييزها
من از نیرنگ نفس امّاره چیزها دیده ام، زیرا او با جادوی فریب خود، قوّه تشخیص آدمیان را از بین می برد.
وعده ها بدهد تو را تازه به دست
کو هزاران بار، آنها را شکست
نفس امّاره، به تو وعده های تازه می دهد، در حالی که آن وعده ها را هزاران بارنقض کرده است.
عمر، گر صد سال خود مهلت دهد
اوت هر روزی بهانه نو نهد
عمر اگر صد سال طول بکشد بالاخره به پایان می رسد، ولی نیرنگ نفسِ امّاره را پایانی نیست، بلکه هر روز حیله و بهانه ای نو می تراشد.
#شرح مثنوی شریف
#استاد کریم زمانی
گرم گويد وعده هایِ سرد را
جادویِ مردی، ببندد مرد را
نفس امّاره، وعده های پوج را با حرارت تمام می دهد.
نفس، در واقع جادوگری است که مردان را زبون می سازد.
همانگونه که با استعانت از سِحر، مردان را از مردانگی می افکنند.
خواهش های نفسانی نیز سبب می شود که انسان زبون حاکمیت شهوت و حیوانیت شود و نتواند بند هوی از پای عقل و روح خود بگسلد. در نتیجه از سلوک در می ماند.
" خلاصه، نفس همّت مردانگی را زایل می کند."
ای ضیاءُ الحَق حُسام الدّین بیا
که نروید بی تو از شوره، گیا
مولانا پس از سخنانی درباره حیله و فساد نفس امّاره روی به حسام الدين چَلَبی می کند و محبّت و دوستی خود را به او چنین می نمایاند: ای ضیاءُ الحَق و ای حُسامُ الدّين بیا که بدون تو در شوره زار، گیاهی نمی روید.
حُسام الدّین چَلَبی، نمونه عارفی کامل است که بدون ارشاد و دستگیری عارف کامل، ممکن نیست که اسیران بند هوى، رها شوند و در باطن عریان و عاری از کمالشان، گیاه حقیقت بروید.
از فلک آویخته شد پرده یی
از پیِ نفرينِ دل آزرده یی
براثر نفرین یک دلِ آزرده. از فلک پرده ای آویزان شد. خداوند به واسطه نفرین یکی از مردان حق، بر دل های مردم گناهکار پرده ای کشید و آنان در گمراهی ماندند.
این قضا را هم قضا داند عِلاج
عقلِ خَلقان درقضا گیج است گیج
علاج این قضای الهی نیز از قضای الهی بر می آید. ولی عقل مردم در شناخت قضای الهی، حیران و سرگشته است. از طریق مناقشه های کلامی، مسأله قضای الهی شناخته نمی شود. «علاج» را باید «علیح» خواند تا قافیه مناسب آید. و این طبق قاعده اماله است.
اژدها گشته است آن مارِ سیاه
آنکه کرمی بود افتاده به راه
آن مار سیاه به اژدها تبدیل شده است، در حالی که ابتدا، مانند کرمی بود که بر سر راه افتاده بود.نفس آدمی، در آغاز همانند کرمی بیمقدار است، ولی رفته رفته از شهوات و هوی ها تغذیه می کند و به ماری ستبر تبدیل می شود و باز تناور می گردد و به اژدهای سهمناک دگرگون می شود.
پس باید غذای شیطانی آن را بُرید تا دوباره مثل کرم ناتوان شود و عقل و روح از آزار او رها شوند.
#شرح مثنوی شریف
#استاد کریم زمانی
@TAMASHAGAH
⭕️دوستی و سبکباری
چه خوش است صحبت با دوستی که در کنارش نه مجبوری که اندیشههای خود را بسنجی و نه گفتهها را در ترازو نهی
بلکه بیخیال، هر چه میاندیشی بر زبان میآوری،و کاه و گندم را با هم در کف او مینهی،و بیگمان دانی که اوآن کاه و گندم را غربال خواهد کرد:
دانهی شایسته را به کار خواهد گرفت
و کاه را با نَفَسِ مهربانی به باد خواهد سپرد.
#دیناماریا_مولاککریک
در قلمرو زرین: ۳۶۵ روز با ادبیات انگلیسی، ترجمه #حسین_الهیقمشهای
دوستی ، رقم زدن چنین فضای امن اطمینانبخش و سبکی است.
خلقِ فضایی که در آن کِبر و ناز و حاجب و دربانی در کار نیست و میتوانی با خاطری آسوده حدیث نفس کنی و دلت را بگشایی. کاه و گندم را در دست دوست میگذاری بیآنکه نگران پیراستن کاه از دانه باشی. و دوست بیمجامله و نفاق، کاه را به نَفَسی مهربان از دانه جدا میکند.
بیم و اضطرابی نیست. حرف میزنی فارغ از جدال و کشمکش درونی. حرف میزنی و دلت فارغ است. خطاهای سخنت، شرمسارت نمیکند. نابلدیها نگرانت نمیکند.
کدام محفل، نشست، دورهمی، دیدار، دوستانه است؟
آنجا که نیازی نیست کاه را از دانه جدا کنی. آنجا که از خطا گفتن نمیترسی.
🍃🍃
به گفتهی #حافظ:
هر که خواهد گو بیا و هر که خواهد گو بگو
کِبر و ناز و حاجِب و دربان بدین درگاه نیست
#صدیق_قطبی
@TAMASHAGAH
وَ كُلُّ يَوْمٍ لاَ يُعْصَى اَللَّهُ فِيهِ فَهُوَ عِيدٌ
و هر روز كه خدا را نافرمانى نكنند، آن روز عيد است.
#نهج_البلاغه/حکمت/۴۲۸۴
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلااام به سکوت پنهان شب و سخنان آشکارش.
بیداری و روشنی سهم دلهای زلالتان!
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جان جانان من !
خندیدم و گریستم،عشق ورزیدم،
کار کردم ،لذت بردم و رنج کشیدم،
با نوسانی بسیار کوتاه در تمام طول حیات.
این به گمان من ، وجود وهستی حقیقی انسان است.
جان من !
سپاس از تویی که بزرگوارانه ، در تمام طول زندگی با نگاه مهربانت کنار منی!
سپاسگزارم عشق جان سپاسگزارم🙏
وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ
إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ
زَهْرَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا
لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ
وَرِزْقُ رَبِّكَ خَيْرٌ
وَأَبْقَىٰ
طه/۱۳۱
و هرگز چشم مدوز
بدانچه از رونقِ زندگیِ دنیا
گروههایی از آنان را برخوردار کردهایم
که ایشان را بدان بیازماییم،
و روزیِ پروردگارت
بهتر و پایدارتر است.
#ترجمه استاد کریم زمانی
◽️
@TAMASHAGAH
وَاصْطَنَعْتُكَ
لِنَفْسِي
#طه/۴۲
و تو را برای خود پروردم.
ترجمه : محمدعلی کوشا
#روض الجنان:
«و آفریدم تو را برای خودم.»
#کشف الأسرار:
«و ترا بگزیدم خویشتن را.»
#تفسیر سورآبادی:
«و برگزیدم تو را مر خود را»
@TAMASHAGAH
هین مشو نومید نور از آسمان
حق چو خواهد می رسد در یک زمان
#مثنوی_مولانا دفترچهارم
🔆🔆🔆
📘از لطف خداوند ناامید نشو که چون
او بخواهد در لحظه ای برکت از
جانبش خواهد رسید...
@TAMASHAGAH
نقل است که ذوالنون گفت: در بعضی از سفرهای خویش زنی را دیدم،
از او سؤال کردم از #غایت محبّت.
گفت: «ای بطّال، #محبت را #غایت نیست.»
گفتم: چرا؟
گفت: «از بهر آنکه #محبوب را #نهایت نیست.»
#تذکرةالاولیاء
#عطار_نیشابوری
@TAMASHAGAH
دینِ من، از عشقْ زنده بودن است
زندگی زین جان و سَر، نَنگِ من است
#مولانای جان
دین و مذهب من زندهبودن در عالَم عشق است؛ زندگی در طریق حیوانی مایهی ننگ است.
@TAMASHAGAH
شه یکی جان است و لشگر پر از او
روح چون آب است و این اجسام جو
آب روح شاه اگر شیرین بود
جمله جوها پر ز آبِ خوش شود
#مثنوی_مولانادفترپنجم
🔆🔆🔆🔆
📘یک لشگر به انگیزه و روحیه ای که
فرماندهِ آن ایجاد می کند می جنگد.
جسم آدمی هم به قدرت روحی او
معنی می یابد اگر راهبرانِ مردمان پرورده و رشد یافته باشند مردم همه منزلت و بزرگی پیدا می کنند...
@TAMASHAGAH
تا نشکنی ای شیدا آن در نشود پیدا
آن در بت من باشد یا شکل بتم دارد
#مولانای_جان
@TAMASHAGAH
🍃رنج. گنج آمد که رحمتها در اوست
مغز تازه شد چو بخراشید پوست
رنج: گنجخانه اي است که رحمت های فراوانی در آن نهفته است. چنانکه مثلاً وقتی رویِ پوستِ (بادام و یا گردو و پسته) تَرَک بردارد نشان اینست که مغزِ آن لطیف و رسیده است. همینطور وقتی جسم آدمی بر اثر کسالت و بیماری، شکسته شود، قلب و روح تازه می شود و نیرو پیدا میکند.
🍃ای برادر موضعِ تاریک و سرد
صبر کردن بر غم و سُستی و درد
ای برادر جای تاریک و سرد را تحمّل کردن و اندوه و ناتوانی و درد را برخود هموار کردن نتیجه صبر کردن است.
🍃چشمهٌ حیوان و جام مستی است
کان بلندیها همه در پستی است
همه اینها سرچشمه آب حیات و جام مستی الهی است. زیرا همه آن مقام های والای معنوی در انکسار و خواری به دست میآید.
🍃آن بهاران مُضمَرست اندر خزان
در بهارست آنخزان، مگریز از آن
بهعنوان مثال, موسم بهار در موسم پاییز، نهفته است و پاییز در بهار. پس،از آن فرار مکن.
شرح مثنوی شریف
استاد کریم زمانی
@TAMASHAGAH
🍃همرهِ غم باش، با وحشت بساز
میطلب در مرگِ خود عُمرِ دراز
همراه اندوه باش و با وحشت خو بگیر و در مرگ خود عمر طولانی طلب کن:
پیوسته در ریاضت باش تا حیات جاودان به دست آری. درد، موجب بیداری و تازگی روح میشود. منظور مولانا از این درد، دردهایی است که معمولاً فرزانگان و روشن بینان دارند. والّا هر درد و رنجی نمیتواند به تصفیه روح و تهذیب نفس کمک کند.
🍃آنچه گرید نفسِ تو کاینجا بدست
مَشنَوَش چون کارِ او ضد آمده ست
هرچه نفسِ تو می گوید: اینجا جای بد و ناگوار است، سخن او را گوش نکن، زیرا کار نفس، ضدّ روح و عقل است.
🍃تو خلافش کُن که از پیغمبران
این چنین امد وصیّت در جهان
تو با نفس امّارهات ستیز کن. زیرا که پیامبران در این جهان اینگونه وصیت کر دهاند.
🍃مشورت در کارها واجب شود
تا پشیمانی در آخِر کم بُوَد
مشورت کردن در کارها بر همگان واجب است. تا پشیمانی در عاقبت کم شود.
🍃گفت اُمّت مشورت با کی کنیم؟
انبیا گفتند با عقلِ امام
اُمت ها از پیامبران سوال کردند: با چه کسی مشورت کنیم؟ پیامبران پاسخ دادند: با عقلی که پیشوا و مقتداست
شرح مثنوی شریف
استاد کریم زمانی
@TAMASHAGAH
🍃🍃🍃🍃
تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است
شب همه بی تو کار من، شکوه به ماه کردن است
روز ستاره تا سحر، تیره به آه کردن است
متن خبر که یک قلم ،بی تو سیاه شد جهان
حاشیه رفتنم دگر ، نامه سیاه کردن است
چون تو نه در مقابلی، عکس تو پیش رو نهم
این هم از آب و آینه خواهش ماه کردن است
ای گل نازنین من، تا تو نگاه می کنی
لطف بهار عارفان، در تو نگاه کردن است
لوح خدانمایی و آینه ی تمام قد
بهتر از این چه تکیه بر، منصب و جاه کردن است؟
ماه عبادت است و من با لب روزه دار از این
قول و غزل نوشتنم، بیم گناه کردن است
لیک چراغ ذوق هم اینهمه کشته داشتن
چشمه به گل گرفتن و ماه به چاه کردن است
من همه اشتباه خود جلوه دهم که آدمی
از دم مهد تا لحد، در اشتباه کردن است
غفلت کائنات را جنبش سایه ها همه
سجده به کاخ کبریا، خواه نخواه کردن است
از غم خود بپرس کو با دل ما چه می کند؟
این هم اگرچه شکوه ی شحنه به شاه کردن است
عهد تو “سایه” و “صبا” گو بشکن که راه من
رو به حریم کعبه ی “لطف اله” کردن است
گاه به گاه پرسشی کن که زکات زندگی
پرسش حال دوستان گاه به گاه کردن است
بوسه تو به کام من، کوهنورد تشنه را
کوزه ی آب زندگی توشه راه کردن است
خود برسان به شهریار، ای که در این محیط غم
بی تو نفس کشیدنم، عمر تباه کردن است
🍃🍃🍃
@TAMASHAGAH
⭕️ عشق ورزی به کل هستی
برای یک سالک ، دنیا جای عشق ورزی به شیء خاص یا شخص خاص نیست
اما جای عشق ورزی به کل هستی هست
لذا هر عشق جزئی باید بسرعت تبدیل به عشق کل گردد .
در عشق ورزی به کل ، تو دیگر نه اسیر چیزی هستی و نه محدود به چیزی
در چنین کیفیتی برخوردار از بهترین نگاه و متعالی ترین نوع زندگی خواهی بود
عشق به کل ، تو را خدمتگزار صدیقی بار می آورد که همه ی هستی از او بهره مندند
با عشق به کل ، تو تمام هستی می شوی.
#مسعود ریاعی
@TAMASHAGAH
چون کاروانی در بیابان حیران شود، بعضی گویند: «راه، این سوی است»
و بعضی گویند: «از آن سوی است.»
دیو گوید: «وقتِ خود یافتم.»
#مولانای جان/ مجالس سبعه
@TAMASHAGAH
و فکر نکن که میتوانی مسیر عشق را جهت دهی
چراکه عشق اگر تو را شایسته بیابد
مسیر تو را جهت میدهد...
#جبران خلیل جبران
@TAMASHAGAH
حق تعالی با "الفاظ" مناجات نمیشود؛
بلکه با "حضور با او"
مناجات میشود.
#ابن_عربی/فتوحات
@TAMASHAGAH