eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
673 عکس
715 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️معمای سقیفه . ♦️یک سؤال در دین اسلام و تاریخ آن، بسیار مهم است؛ و آن این که: آیا مردم جزیرة ‌العرب، پیامبری الهی حضرت محمد(ص) را پذیرفتند، یا سروری وی به عنوان ریاست قوم عرب را قبول کردند؟ . ♦️با توجه به وقایع تاریخی صدر اسلام، به نظر می‌رسد که، جز عده بسیار کمی از افراد آن دیار، مردم هیچگاه شخص محمد را به عنوان «فرستاده الهی» و شخصی که باید به خاطر مقام الهی‌اش، از وی اطاعت کرد، نپذیرفتند. به عبارت دیگر، محمد را، تنها به عنوان فردی مدیر و مدبر، که اخلاق نیکویی دارد و می‌تواند رییس ایل و قوم عرب باشد، پذیرفتند. . ♦️شاهد این ادعا آن است که، پیامبر(ص) با وجود اخلاق نیک و ارایهٔ نمودن قرآن و شاید داشتن برخی کرامات و معجزات، تا ۱۳ سال نتوانستند موفقیتی در جذب مردم کسب کنند؛ و جز اندکی از بستگان و غلامان و فقیران، کسی پیامبری الهی ایشان را نپذیرفت. پیامبر(ص) وقتی از مکه به مدینه فرار نمودند، سالها طول کشید تا اکثر مردم را به سوی خود و خدای خود جذب نمایند؛ و پس از آن نیز، مردم مکه و دیگر مناطق جزیرة العرب، با زور شمشیر و خونریزی، ریاست وی، و نه فرستادگی او از سوی خداوند را، پذیرفتند. . ♦️پس از آنکه ایشان رییس ایل و قوم عرب شدند و جایگاهشان تثبیت شد، در سال ۱۱ هجری، وقتی هنوز ساعتی از رحلت‌شان نگذشته بود، انصار وی (یعنی همان‌هایی که محمد را به مدینه دعوت نمودند و با آغوش باز از وی استقبال کردند)، جلسه سقیفه را تشکیل دادند؛ تا رییس ایل و قوم عرب را انتخاب کنند. هر چند که در این میان، به خاطر اختلافات سابقه‌دار دو قبیله بزرگ انصار، یعنی اوس و خزرج، آنها نتوانستند رییس قوم برای خود مشخص کنند؛ و ابوبکر و عمر، که بعداً به این جلسه سقیفه ملحق گشتند، از این فرصت دعوای قبیلگی آنها بهره برده، و خود توانستند جانشین پیامبر شوند. ♦️در واقع، دو قبیله اوس و خرج، که بزرگان انصار پیامبر(ص) بودند، به خاطر کثرت جمعیت‌شان و این که آنها محمد را به جایگاه «ریاست قومی» رسانده بودند، خود را ذی‌حق حکومت و جانشینی پیامبر می‌دانستند؛ اما اختلافات قبیله‌ای آنها باعث شد، تا یکی از افراد این دو قبیله، رأی جانشینی پیامبر را نیاورد؛ و همانها، بر سر لحاجت این که، فردی از قوم مقابل نتواند جانشین پیامبر(ص) گردد، بر سر ابوبکر به توافق رسیدند، و به او رأی دادند؛ تا وی جانشین پیامبر گردد. . ❓سؤال 🔹چرا انصار، یعنی علاقمندان به اهل‌بیت(ع) و یاوران اصلی پیامبر(ص)، جلسه سقیفه را برای تعیین جانشینی محمد، تشکیل دادند؟ 🔹اگر آنها اعتقاد داشتند که محمد فرستاده خداست، و مقام او و جانشین او، جایگاه و مقامی الهی است، آیا اقدام به تشکیل جلسه برای تعیین جانشینی پیامبر می‌نمودند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️سه نکته مهم و کاربردی در نقد عقاید مخالفین 🔹۱.فهم عقیده مخالفین از زبان بزرگان و عالمان آنها: مهمترین نکته در نقد عقاید دیگران، فهم عقیده آنها از زبان خود آنهاست. باید دقیقاً تقریر بزرگان وعالمان مطرح آنها از عقیده را فرا گرفت و همانطور که آنها می گویند باید عقیده آنها را فهمید، سپس آن را در معرض نقد و بررسی قرار بدهیم. دقت شود حتماًحتماً باید به منابع درجه یک و شخصیت های مطرح مراجعه کرد و از مراجعه به کتاب های غیر معتبر یا شخصیت های غیر مطرح اجتناب کرد. 🔹۲.شناخت مذاهب کلامی مخالفین اهل سنت چه در فقه، چه در عقاید دارای مذاهب گوناگونی هستند. در کلام ماتریدیه، اشعریه، اهل حدیث، معتزله همه جزء اهل سنت هستند ولی مبانی کلامی متفاوتی دارند. پس اگر بخواهیم عقاید اهل سنت را نقد کنیم باید ببینیم: این عقیده ای که می خواهیم نقد کنیم برای مذهب کلامی خاصی است یا مشترک بین همه اهل سنت است تا بتوانیم دقیق آن را نقد کنیم. 🔹۳.عدم تمسک به مطالب شاذ در نقد دیگران گاهی دیده می شود که برخی برای اینکه عقیده طرف مخالف را نقد کنند به امور شاذ استناد می کنند. مثلا؛ بیشتر عالمان اهل سنت اعتقاد دارند ابن حبان در توثیق متساهل است، لذا نمی توان به توثیقات آن برای راویان اعتماد کرد. حالا فرض کنید برخلاف عالمان اهل سنت یکی دو نفر گفتند ابن حبان متساهل نیست. اینجا نمی توان قول مشهور اهل سنت را کنار گذاشت و به این دیدگاه شاذ که می گوید ابن حبان متساهل نیست تمسک کرد. البته این صرفاً یک مثال است. وشاید قابل مناقشه باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍️ شیعیانِ عربستان،اهل سنت ایران ♦️اگر با نگاه فرامذهبی و صرفاً انسانی، و بدون تعصبات دینی و فرقه‌ای، به وضعیت اهل‌تسنن ایران بنگریم، به نظر می‌رسد که سنی‌‌های ایران، همانند شیعیان عربستان، مظلوم واقع شده‌اند؛ و بلکه اگر به نسبت جمعیت ایشان، محاسبه کنیم، وضعیت اهل تسنن ایران، مظلومانه‌تر از وضعیت شیعیان در عربستان است. ♦️کمتر از 20 درصد جمعیت ایران، اهل تسنن هستند؛ امّا جدای از وضعیت نامتقارن توزیع امکانات ملی در میان مناطق سنی‌نشین، وضعیت معیشتی این جمعیت نیز، به نسبت جمعیت شیعیان ایران، نامناسب‌تر است. ♦️برخی از مظلومیت‌های ایشان، عبارت انداز: 1ـ اهل تسنن ایران، در مسؤولیت‌های رده بالا و مهم اداری، کشوری و لشگری، نقشی ندارند؛ حتی در استان‌های سنی‌نشین، اولویت تصمیمات کلان و مدیریت‌ها، با شیعیان است. این در صورتی است که در بسیاری از کشورها، مخصوصاً کشورهای پیشرفته، این نگاه تعصبی، در میان انتصاب مدیران آنها، به چشم نمی‌خورد. ♦️2ـ مبلغان دینی اهل‌تسنن، در شهرهای غیر سنی‌نشین، حقِ تبلیغ مذهبی ندارند؛ امّا از سوی دیگر، از منابع مالی عمومی کشوری، هزینه تبلیغاتِ شیعی، در مناطق اهل‌تسنن می‌شود؛ که آنها نیز، سهمی از این منابع مالی عمومی دارند. ♦️3ـ در شهرهای بزرگ، همانند تهران، که تعداد قابل توجهی از اهل‌تسنن زندگی می‌کنند، ایشان حق ساختن مسجد و مراکز فرهنگی ـ مذهبی مستقل ندارند. ♦️4ـ از همه مهم‌تر، به مقدسات‌شان، در منابر علنی، مجالسِ ویژه و برخی کتاب‌ها، با تصریح و شفاف، اهانت فجیع می‌شود؛ ولی اگر برخی از اهل‌تسنن، مطالبی کنایی یا شرطی مطرح کنند که، شائبه بسیار کم‌رنگی در توهین به مقدسات شیعی را به همراه داشته باشد، شیعیان سلفی، گریبان چاک می‌دهند؛ و شعار اعدام اعدام، بلند می‌کنند. . ✍️سؤال 🔹به نظر شما، آیا این رویه تبعیض‌آمیز ما شیعیان در برخورد با اهل‌سنت ایران، اخلاقی و انسانی است؟ 🔹آیا اهل‌سنت ایران و جهان، با دیدن این وضعیت تبعیض‌آمیز، علاقمند به مذهب شیعه می‌شوند؟ و گرایش به مکتب شیعه پیدا می‌کنند؟ 🔹از همه مهم‌تر، آیا این وضعیت تبعیض‌آمیز، نمی‌تواند در مواقع حساس، خطر امنیتی برای ایران یا تمامیت ارضی کشور ایجاد کند؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi