🌷 #هر_روز_با_شهدا 🌷
#بیترمزها!!
🌷درگیری تو محور عملیات عینخوش شدید شد. نشسته بودیم پشت خاکریز، آماده. بهمان مأموریت داده بودند پاتک زرهی دشمن را دفع کنیم. بیترمزها چند قدم آن طرفتر روی کپه خاکی ایستاده بودند. نگاه میکردند به استحکامات دشمن. یکیشان با دست جایی را نشان داد و تو گوش دیگری چیزی گفت. ملاقلی آمد طرفمان: «شما بیترمزها! آن بالا چه کار میکنید؟» قبل از تمام شدن حرف فرمانده، پریدند پایین. تو تمام منطقه این دو تا معروف شده بودند به «بیترمز». چهارده، پانزده سالی بیشتر نداشتند.
🌷عراقیها پاتک نمیزدند. منتظر بودیم. نگاه کردم به بیترمزها. آر.پی.جی را گذاشته بودند زمین و حرف میزدند. لبخند زدم. از وقتی آمدم گردان مالک اشتر (یا به قول بچهها، گردان ضربت) با این دو بسیجی آشنا شدم. فرمانده بهشان سخت میگفت. همیشه میگفت: «اگر جلوی این دو تا را نگیرم، کار دست خودشان میدهند.» از شدت درگیری کاسته شده بود. از طرف سنگرهای عراقی گرد و خاک بلند شد. ماشینی میآمد طرفمان. یک بیل مکانیکی بود. داد زدم: «بچهها. آر.پی.جی!» بیترمزها نبودند.
🌷آر.پی.جیشان مانده بود روی زمین. فرمانده ایستاده بود پشت سرم: «کجا؟ بچهها کجا رفتهاند؟!» ناراحت بود. ماشین داشت نزدیک میشد. وقتی آمد جلوتر، یکی داد زد: «نزنید... نزنید، بیترمزهان.» یکیشان پشت فرمان بود، آن یکی هم بالای ماشین، روی سقف. «بروید کنار! ما تصدیق پایه یک نداریم.» نگاه کردم به فرمانده خوشحالی تو چشمهاش موج میزد. یواش یواش اخمهاش رفت تو هم. از غیظ صورتش سرخ شد. مرا کنار زد، عصبانی رفت طرف بیترمزها....
منبع: کتاب "آشیان"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
❤️اَلّلهُمَّـ؏عَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج❤️
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
✍یکی از دست نوشته های #شهید_حججی بیانگر این واقعیت است که وی بوسیدن دست پدر و مادر را راهی برای خشنودی امام زمان(عج) می دانست.
📚 قسمتی از دست نوشته های
برادر شهیدم
#شهید_محسن_حججی...🌷🕊
در کتاب "سربلند؛
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
توصیه به تمام فعالان فرهنگی
فرازهای مهمی از وصیتنامه
شهید مدافع حرم ، در تاسوعای حسینی،
#شهید_مصطفی_صدرزاده ؛
متولد ۱۳۶۵
شهیدی که رهبر معظّم انقلاب
بارها از او یاد کردهاند و دیروز در مرقد مطهر امام فرمودند:
"گاهی اوقات شما میبینید از یک روستا
یک شخصیت منور و نورانی برمیخیزد.
از یک روستای اطراف شهریار
یک جوان فداکار و نورانی
مثل مصطفی صدرزاده به وجود میآید.
ما از این مصطفیهای صدرزاده
در تمام سرتاسر کشور بسیار داریم،
هزاران داریم
اینها همه امیدبخش است"
۱۴۰۲/۳/۱۴
شهید مدافع حرم🕊🌹
#مصطفی_صدرزاده
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌷🌷🌷
شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم 15ساله
🌼🌹🌹🌼
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
❣رزمنده ای که امام بر پیشانی اش بوسه زد
▫️بعد از پیروزی عملیات والفجر ۲ (عملیات منطقه در حاج عمران) به محضر امام رسیدیم. تعدادی از رزمندگان اسلام که در عملیات شرکت داشتند، افتخار دیدار با امام را در حسینیۀ جماران پیدا کردند. رزمندگان دسته دسته وارد حسینیه می شدند و هر بار لحظاتی مداحی می شد سپس بچه ها بعد از دیدار با امام جایشان را به دیگران می دادند. ما بین این دیدارها یکی از رزمندگان پاک و مخلص بسیجی به نام #مرتضی_جاویدی که بعدها در زمرۀ پاسداران کادر رسمی قرار گرفت از طرف فرماندهی محترم کل سپاه و اینجانب به عنوان اسوه رزمندگان به محضر امام معرفی شد. این چهرۀ دلاور که از خطۀ فارس (روستایی نزدیک فسا) بود در این عملیات در سمت فرماندهی یکی از گردان های تیپ ۳۳ المهدی حماسه آفرین بود و حدود یک هفته در حالی که در محاصرۀ تنگ دشمن بود راه حاج عمران به تنگ دربند را قطع کرده و زمینۀ پیروزی رزمندگان اسلام را فراهم کرده بود. بعد از معرفی جاویدی (که بعدها به فیض شهادت رسید) سر و صورت و پیشانی و دست امام را بوسید و آرام در کنار فرمانده اش قرار گرفت. در این لحظه صحنۀ جالبی رخ داد و آن این بود که امام بزرگوار با آن قامت بلند و مبارکشان خم شده و به پیشانی آن بسیجی دلاور بوسه زدند. اینجانب از دیدن این منظره عشق و علاقه عمیق امام را به فرزندان بسیجی خود دریافتم.
(راوی: شهید علی صیاد شیرازی)
شهید #مرتضی_جاویدی🕊🌹
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
5.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شهید_محمدابراهیم_همت💚
یاد یاران سفر کرده بخیر 🌷
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#شهید💚
#امام_شهیدان💚
#رهبر_انقلاب💚
آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت
که اگر سر برود از دل و از جان نروی
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#فعالیتهای_انقلابی
#راوی_خواهر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#مرتضی_زارعان_قهی
درسیزدهمین روز ازدیماه سال 1342 در خانواده ای متدیّن و ولایتی درشهر سامان از توابع چهار محال و بختیاری پسری دیده به جهان گشود که خانواده اش با عنایت به علاقه به علی بن ابی طالب نامش را مرتضی گذاشتند . مرتضی دوران طفولیت را سپری می کرد که به اتفاق خانواده در سال 1348 به روستای قهی عزیمت نمود . دوران ابتدایی وی درتنها دبستان روستای قهی سپری شدولی مجبور شد برای ادامه تحصیل به شهر هرند درفاصله ی 9 کیلومتری روستای خود عزیمت کند . مرتضی تا کلاس دوم در مدرسه راهنمایی رضا پهلوی (شهید صفار فعلی) به تحصیل ادامه داد اما وضعیت مالی خانواده به وی اجازه ی ادامه تحصیل نداد، بنابراین تصمیم گرفت مدرسه را ترک کند و برای کمک به خانواده کار کند . طولی نکشید که مرتضی در کارخانه ی ریسندگی و بافندگی رنگین بافت کوهپایه مشغول شد و تا سال 1357 (اوایل انقلاب اسلامی) درآنجا به کارو فعالیت پرداخت . در این سال بود که انقلاب و نهضت امام خمینی کم کم به بسیاری ازشهرها و روستاهای کشور گسترش یافت و اکثریت قریب به اتفاق مردم کشور، در راهپیمایی هایی که بر ضد حکومت شاه رقم می خورد شرکت فعال داشتند. با ورود حضرت امام به پاریس ، حرکت نهضت شکل جدیدی به خود گرفت و مخالفت ها از شهرهای بزرگ به شهر های کوچک تر و حتی روستاها کشیده شد . پیام های حضرت امام دراسرع وقت به صورت نوارهای کاست و اعلامیه در دسترس مردم قرار می گرفت و مردم ازاوضاع و احوال انقلاب با خبر می شدند و نسبت به پیام حضرت امام خمینی عکس العمل نشان می دادند . مرتضی نیز شیفته ی امام و نهضت انقلابی امام شده بود و برای ابراز وجود و حمایت از انقلاب ، یکی از شعارهای انقلاب و نهضت را روی یکی ازدستگاه های کارخانه ی ریسندگی و بافندگی رنگین بافت نوشته بود : این خبر (مرگ بر شــــــاه ، ما زیر بار ظلم نمی رویم) به مسئولین کارخانه گزارش شده بود و آنها چون شکست شاه و پیروزی انقلاب را باور نداشتند ، مرتضی را از کارخانه اخراج کردند . مرتضی مدت کمی بیکار بود تا اینکه ، انقلاب اسلامی به رهبری بنیانگذار جمهوری اسلامی ، حضرت امام خمینی به پیروزی نهایی رسید . بعد ازپیروزی انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران ، مرتضی برای ادامه کار و فعالیت به کارخانه مراجعه کرد ولی مسئولین کارخانه از پذیرش او سرباز زدند . مرتضی برای استحاق حقــوق خود، علت اخراج خود را با مسئول کمیته ی امداد کوهپـــایه در میان می گذارد و او با مسئولین کارخانه صحبت می کند و او را متقاعد می کند که مرتضی دوباره به کار و فعالیت خود درکارخانه باز گردد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#پیوند_ریه
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_جانباز
#غلامحسین_مهدی_زاده
برای عمل پیوند بیمار باید هرلحظه آماده باشد به همین خاطر هر ماهه برای بررسی وضعیت قلبی وخونی ودیگر موارد الزم می بایست با این شرایط حاد به تهران سفر کند ودربیمارستان مسیح دانشوری) تنها مرکز پیوند ریه درکشور( شرایط امادگی او برای عمل پیوند ارزیابی شود که سختی ها این دوره خود داستان ها دارد. سرانجام در 20 مرداد 96 تحت عمل پیوند قرار گرفت وحتی برخالف ا
نتظار جراحان و پزشکان این عمل کاملا موفقیت آمیز بود ودوران بستری او در بخش ویژه ،کمتر از زمان پیش بینی شده پزشکان بود وبعداز 24
روز بستری دربخش ویژه ازبیمارستان مرخص گردید ماههای اول هرهفته دوبار برای انجام ازمایش های مختلف می بایست به بیمارستان مراجعه کند وبعد از بهبود نسبی به هفته ای یکبار تقلیل یافت.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398