حفظ آثار شهدای دستجرد
#اخلاق_و_رفتار
#راوی_همشهری
#شهید_والامقام_آیت_الله
#محمدرضا_مهدی_زاده
شهید آیت الله مهدی زاده انسانی متعهد ، وظیفه شناس و مقرراتی بودند. بطور مثال ما در کربلا یا نجف هر جایی که باهم می رفتیم می گفتند: چون شما به زیارتگاه ها آشنا نیستید مثه مسجد کوفه ، مسجد سهله ، مسجد حنانه من شما را همراهی می کنم بعنوان یه راه بلد و شما را می برم تا زیارت کنید. ولی از طرفی باید ما هم مقرراتی رو در مورد ایشون رعایت می کردیم، چون تحت تعقیب بودند. وقتی باهم بودیم می گفتند: من جلوتر میرم شما چند متر عقبت تر من حرکت کنید که اگر شما رو با من ببینند براتون دردسر میشه، با منم صحبت نکنید چون مرتب تحت تعقیبم. خدا روحشونو شاد کنه، شهید آیت الله محمدرضامهدی زاده خیلی برای ما زحمت کشیدند و تا روزی که آمد پای اتوبوس ما رو بدرقه کرد تا از مرز اردن بسمت سوریه برویم. از مهمان نوازی برای ما کم نگذاشت. با اینکه در شرایط سختی در عراق زندگی می کردند اونچه که در توان داشتند
برای ما انجام می دادند و ان شاء الله خدا براشون جبران کنه با شهادتش فرصتی برای ما نماند که گوشه ای از اونهمه محبتهاشونو جبران کنیم. حاج آقارضا خیلی خیلی به حضرت آیت الله خمینی علاقمند بودند. خط فکرشون با امام خمینی "رضوان الله تعالی علیه" یکی بود. همگی برای راه خدا قدم بر می داشتند. و هدفشون یکی بود اینکه زمینه ساز ظهور باشند و دنیا به صلح و آرامش برسه و انسان به رشد و تعالی برسه که جایگاه انسانیتشون حفظ بشه. و خیلی هم دلنازک بودندو محب واقعی اهل بیت "علیهم السلام بودند" هرجایی که اسمی از ائمه ی اطهار"علیهم السلام" می شنید زود چشمانشون پر از اشک می شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#فعالیتهای_فردی_و_اجتماعی
#ازلسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی خیلی وقتها در کار بنایی و کشاورزی به من کمک می کرد اما چون محصل بود من خودم رعایت حالش را می کردم و توقع آنچنانی نمی کردم که مجبور شود در این کارها بیشتر وقت بگذارد بیشتر دوست داشتم درسش را بخواند که در آینده فردی موفق در جامعه برای خودش و دیگران باشد. حسنعلی هنرمند بود و خط خیلی زیبایی داشت و خیلی با شهید محمد خدامی رفیق بودند اکثر اوقات باهم بودند. باهم درس می خواندند و باهم وقت می گذاشتند تا به همکلاسیهایشان و بچه های روستا که در درس ضعیف بودند کلاس تقویتی بگذارند. تابستان که می شد هر دو به اصفهان می رفتند تا بتوانند سه ماه تعطیلات را به حوزه ی علمیه بروند و پای منبر اساتید حوزه همچون آیت الله امامی کسب علم دینی کنند. حسنعلی و محمد خدامی به مدرسه ذوالفقار در سبز میدان اصفهان می رفتند. آنجا بیشتر بچه هایی می رفتند که هنوز در ابتدای راه درس حوزه علیمه بودند. و در سطح بالای دروس حوزوی نبودند. دو برادر بزرگ حسنعلی شیخ محمد و شیخ قاسم در حوزه درس می خواندند و همین طور شیخ اصغر برادر بزرگ شهید محمد خدامی که ایشان هم درس طلبگی می خواندند الگوی حسنعلی و محمد بودند. هر دو شهید خیلی به زبان عربی علاقه داشتند برای همین تابستانها بیکار نمی نشستند و به حوزه علمیه می رفتند تا هم درسهای دینی را بیاموزند هم بر زبان عربی مسلط شوند.
#اخلاق_و_رفتار
حسنعلی فردی با انضباط و منظم بود و در کار خیر کوتاهی نمی کرد. دست و دلباز بود اما ولخرج نبود و در عالم رفاقت با دوستانش گاهی آنها را به مغازه می برد و کیک و نوشابه مهمان می کرد. حسنعلی اهل مطالعه بود و بغیر از کتابهای درسی کتابهای توضیح المسائل امام خمینی رحمت الله علیه و شهید مطهری و کتابهای معنوی را مطالعه می کرد. و به بزرگ و کوچک احترام می گذاشت. دست و پیشانی من و مادرش را می بوسید و همیشه در محضر والدین ادب را رعایت می کرد. به احکام الهی بخصوص نماز و روزه و حلال و حرام اهمیت می داد و عمل
می کرد. ولایتمدار و ولایت پذیر بود و امام خمینی را بسیار دوست می داشت و ایشان را نائب امام زمان روحی له الفداه می دانست. حسنعلی بخاطر اینکه خیلی خوش اخلاق بود محبتش در دل ما دو چندان بود. حسنعلی بچه هئیتی بود و در مکتب امام حسین علیه السلام تربیت شده بود. تا کلاس اول دبیرستان درس خواند که آن کلاس هم کلا تعطیل شد چون همه ی دانش آموزانش بغیر از چهار؛ پنج نفر همگی به جبهه اعزام شدند. که حسنعلی همراه شش تا از همکلاسی هایش در بمباران هوایی دشمن در جبهه پنجوین مریوان به شهادت رسیدند.
#دوست_صمیمی
حسنعلی با خیلی ها دوست بود اما با یکی که از همه بیشتر صمیمی بود یکی از هم محله ای ها بود که نام ایشان هم حسنعلی بود و چند سالی هم از حسنعلی بزرگتر بود ایشان رزمنده بود و به جبهه رفت و آمد داشت. حسنعلی که بزرگتر بود خیلی انسان با اخلاق و مهربانی بود بخاطر همین حسنعلی ما شیفته ی اخلاق و رفتار ایشان شده بود و برای همین یک احترام خاصی برایش قائل بود. قدیم چون اکثر اهالی روستا تو روستا زندگی می کردند همیشه کوچه ها پر از رفت و آمد و سر و صدای بچه های قد و نیم قد بود و حسنعلی و هم سن و سالانش غروب که می شد بعد از فراقت درس و مدرسه و کار روزانه چند دقیقه ای دور هم تو کوچه جمع می شدند و باهم گپ و گفتگو داشتند. و از احوال هم همیشه با خبر بودند. با اینکه جنگ بود و امکانات مانند حالا نبود اما مردم همدل و همزبان بودند و از بودن در کنار هم خوش و خرم بودند. روزگاری که دیگر تکرار شدنی نیست.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
#اخلاق_و_رفتار
#راوی_همشهری
#شهید_والامقام_آیت_الله
#محمدرضا_مهدی_زاده
شهید آیت الله مهدی زاده انسانی متعهد ، وظیفه شناس و مقرراتی بودند. بطور مثال ما در کربلا یا نجف هر جایی که باهم می رفتیم می گفتند: چون شما به زیارتگاه ها آشنا نیستید مثه مسجد کوفه ، مسجد سهله ، مسجد حنانه من شما را همراهی می کتم بعنوان یه راه بلد ومی برمتون تا زیارت کنید. ولی از طرفی باید ما هم مقرراتی رو در مورد ایشون رعایت می کردیم، چون تحت تعقیب بودند. وقتی باهم بودیم می گفتند: من جلوتر میرم شما چند متر عقبت تر من حرکت کنید که اگر شما رو با من ببینند براتون دردسر میشه، با منم صحبت نکنید چون مرتب تحت تعقیبم. خدا روحشونو شاد کنه، شهید آیت الله محمدرضامهدی زاده خیلی برای ما زحمت کشیدند و تا روزی که آمد پای اتوبوس ما رو بدرقه کرد تا از مرز اردن بسمت سوریه برویم. از مهمان نوازی برای ما کم نگذاشت. با اینکه در شرایط سختی در عراق زندگی می کردند اونچه که در توان داشتند برای ما انجام می دادند و
ان شاء الله خدا براشون جبران کنه با شهادتش فرصتی برای ما نماند که گوشه ای از اونهمه محبتهاشونو جبران کنیم. حاج آقارضا خیلی خیلی به حضرت آیت الله خمینی علاقمند بودند. خط فکرشون با امام خمینی "رضوان الله تعالی علیه" یکی بود. همگی برای راه خدا قدم بر می داشتند. و هدفشون یکی بود اینکه زمینه ساز ظهور باشند و دنیا به صلح و آرامش برسه و انسان به رشد و تعالی برسه که جایگاه انسانیتشون حفظ بشه. و خیلی هم دلنازک بودندو محب واقعی اهل بیت "علیهم السلام بودند" هرجایی که اسمی از ائمه ی اطهار"علیهم السلام" می شنید زودچشمانشون پر از اشک
می شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
حفظ آثار شهدای دستجرد
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبی #سلام_امام_کریمم ای همه دار و ندارم #یاحسن سر
#اخلاق_و_رفتار
#ازلسان_همسر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسین_فصیحی
حسین آقا خیلی انسان خوش اخلاق و با محبتی بود. و یک فرد مومن و با تقوایی بود. ایشان جزو انتظامات نماز جمعه تهران بود. اهل دعای کمیل بود و شبهای جمعه در مراسم دعای کمیل شرکت می کرد. به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد و شبها نماز شب می خواند و در نماز و عبادت و در کار خیر کوتاهی نمی کرد. همیشه صله ارحام می کرد و به دیدن اقوام و فامیل می رفت و احوال آنان را جویا می شد که بی خبر حالشان نماند. بسیار با حجب و حیا ومردمدار بود. مردی نبود که صدایش را بر روی کسی بلند کند. در مسائل احکام دین هم بسیار دقت داشت. به لقمه نان حلال اهمیت می داد. هیچ وقت افراط و تفریط نمی کرد که مثلا رفیق باز باشد و اوقات فراقتش را برود با رفیق بگذراند و به خانواده کمتر اهمیت بدهد؛ هر چیزی را آدابش را به وقت به جای می آورد. دوست و رفیق جای خود و خانه و خانواده هم جای خود. خسیس نبود و در وقت خود خرج می کرد. احترام همسایه ها را داشت و در ساختمان آرام و بی صدا رفت و آمد می کرد که همسایه ها اذیت نشوند. و از چشم و گوش و زبانش مراقبت می کرد که به گناه آلوده نشوند. مردی زحمت کش بود و بسیار پر انرژی و پرتلاش بود. مسئولیت پذیر بود و اگر کاری را قبول می کرد درست انجام وظیفه می کرد. و یک وبژگی خاص اخلاقی که داشت این بود که خیلی با گذشت بود؛ اگر کسی حرفی می زد گذشت می کرد و یک کلمه جواب نمی داد؛ من می گفتم: چرا سکوت کردی و جواب ندادی؟ می گفت: خدایی که بالای سر همه ما می باشد خودش می داند وی چه کاره است و خبر از دل بندگانش دارد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#اخلاق_و_رفتار
#راوی_همشهری
#شهید_والامقام_آیت_الله
#محمدرضا_مهدی_زاده
شهید آیت الله مهدی زاده انسانی متعهد ، وظیفه شناس و مقرراتی بودند. بطور مثال ما در کربلا یا نجف هر جایی که باهم می رفتیم می گفتند: چون شما به زیارتگاه ها آشنا نیستید مثه مسجد کوفه ، مسجد سهله ، مسجد حنانه من شما را همراهی می کتم بعنوان یه راه بلد ومی برمتون تا زیارت کنید. ولی از طرفی باید ما هم مقرراتی رو در مورد ایشون رعایت می کردیم، چون تحت تعقیب بودند. وقتی باهم بودیم می گفتند: من جلوتر میرم شما چند متر عقبت تر من حرکت کنید که اگر شما رو با من ببینند براتون دردسر میشه، با منم صحبت نکنید چون مرتب تحت تعقیبم. خدا روحشونو شاد کنه، شهید آیت الله محمدرضامهدی زاده خیلی برای ما زحمت کشیدند و تا روزی که آمد پای اتوبوس ما رو بدرقه کرد تا از مرز اردن بسمت سوریه برویم. از مهمان نوازی برای ما کم نگذاشت. با اینکه در شرایط سختی در عراق زندگی می کردند اونچه که در توان داشتند برای ما انجام می دادند و
ان شاء الله خدا براشون جبران کنه با شهادتش فرصتی برای ما نماند که گوشه ای از اونهمه محبتهاشونو جبران کنیم. حاج آقارضا خیلی خیلی به حضرت آیت الله خمینی علاقمند بودند. خط فکرشون با امام خمینی "رضوان الله تعالی علیه" یکی بود. همگی برای راه خدا قدم بر می داشتند. و هدفشون یکی بود اینکه زمینه ساز ظهور باشند و دنیا به صلح و آرامش برسه و انسان به رشد و تعالی برسه که جایگاه انسانیتشون حفظ بشه. و خیلی هم دلنازک بودندو محب واقعی اهل بیت "علیهم السلام بودند" هرجایی که اسمی از ائمه ی اطهار"علیهم السلام" می شنید زودچشمانشون پر از اشک
می شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#اخلاق_و_رفتار
#راوی_همشهری
#شهید_والامقام_آیت_الله
#محمدرضا_مهدی_زاده
شهید آیت الله مهدی زاده انسانی متعهد ، وظیفه شناس و مقرراتی بودند. بطور مثال ما در کربلا یا نجف هر جایی که باهم می رفتیم می گفتند: چون شما به زیارتگاه ها آشنا نیستید مثه مسجد کوفه ، مسجد سهله ، مسجد حنانه من شما را همراهی می کنم بعنوان یه راه بلد و شما را می برم تا زیارت کنید. ولی از طرفی باید ما هم مقرراتی رو در مورد ایشون رعایت می کردیم، چون تحت تعقیب بودند. وقتی باهم بودیم می گفتند: من جلوتر میرم شما چند متر عقبت تر من حرکت کنید که اگر شما رو با من ببینند براتون دردسر میشه، با منم صحبت نکنید چون مرتب تحت تعقیبم. خدا روحشونو شاد کنه، شهید آیت الله محمدرضامهدی زاده خیلی برای ما زحمت کشیدند و تا روزی که آمد پای اتوبوس ما رو بدرقه کرد تا از مرز اردن بسمت سوریه برویم. از مهمان نوازی برای ما کم نگذاشت. با اینکه در شرایط سختی در عراق زندگی می کردند اونچه که در توان داشتند
برای ما انجام می دادند و ان شاء الله خدا براشون جبران کنه با شهادتش فرصتی برای ما نماند که گوشه ای از اونهمه محبتهاشونو جبران کنیم. حاج آقارضا خیلی خیلی به حضرت آیت الله خمینی علاقمند بودند. خط فکرشون با امام خمینی "رضوان الله تعالی علیه" یکی بود. همگی برای راه خدا قدم بر می داشتند. و هدفشون یکی بود اینکه زمینه ساز ظهور باشند و دنیا به صلح و آرامش برسه و انسان به رشد و تعالی برسه که جایگاه انسانیتشون حفظ بشه. و خیلی هم دلنازک بودندو محب واقعی اهل بیت "علیهم السلام بودند" هرجایی که اسمی از ائمه ی اطهار"علیهم السلام" می شنید زود چشمانشون پر از اشک می شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#اخلاق_و_رفتار
#ازلسان_همسر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسین_فصیحی
حسین آقا خیلی انسان خوش اخلاق و با محبتی بود. و یک فرد مومن و با تقوایی بود. ایشان جزو انتظامات نماز جمعه تهران بود. اهل دعای کمیل بود و شبهای جمعه در مراسم دعای کمیل شرکت می کرد. به نماز اول وقت خیلی اهمیت می داد و شبها نماز شب می خواند و در نماز و عبادت و در کار خیر کوتاهی نمی کرد. همیشه صله ارحام می کرد و به دیدن اقوام و فامیل می رفت و احوال آنان را جویا می شد که بی خبر حالشان نماند. بسیار با حجب و حیا ومردمدار بود. مردی نبود که صدایش را بر روی کسی بلند کند. در مسائل احکام دین هم بسیار دقت داشت. به لقمه نان حلال اهمیت می داد. هیچ وقت افراط و تفریط نمی کرد که مثلا رفیق باز باشد و اوقات فراقتش را برود با رفیق بگذراند و به خانواده کمتر اهمیت بدهد؛ هر چیزی را آدابش را به وقت به جای می آورد. دوست و رفیق جای خود و خانه و خانواده هم جای خود. خسیس نبود و در وقت خود خرج می کرد. احترام همسایه ها را داشت و در ساختمان آرام و بی صدا رفت و آمد می کرد که همسایه ها اذیت نشوند. و از چشم و گوش و زبانش مراقبت می کرد که به گناه آلوده نشوند. مردی زحمت کش بود و بسیار پر انرژی و پرتلاش بود. مسئولیت پذیر بود و اگر کاری را قبول می کرد درست انجام وظیفه می کرد. و یک وبژگی خاص اخلاقی که داشت این بود که خیلی با گذشت بود؛ اگر کسی حرفی می زد گذشت می کرد و یک کلمه جواب نمی داد؛ من می گفتم: چرا سکوت کردی و جواب ندادی؟ می گفت: خدایی که بالای سر همه ما می باشد خودش می داند وی چه کاره است و خبر از دل بندگانش دارد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398