eitaa logo
حفظ آثار شهدای دستجرد
585 دنبال‌کننده
18هزار عکس
4هزار ویدیو
40 فایل
این کانال برای حفظ آثار و روایات و اطلاع رسانی از مراسمات و برنامه های فرهنگی شهدای دستجرد جرقویه اصفهان ایجاد گردید خادم کانال شهدا @Aalmas_shohada لینک پیج حفظ آثارشهدای دستجرد در روبینو https://rubika.ir/almas1397f
مشاهده در ایتا
دانلود
پسرم محمد فرزند اول و تنها پسر من بود. به او علاقه زیادی داشتم و جگرگوشه مادر بود. به امید آنکه بزرگ شود و پشتیبانم در پیری باشد در کنار گهواره اش با اشک لالایی می خواندم و همه مشکلات زندگی را به امید دستگیر بودنش تحمل می کردم. محمد بسیار آرام و مهربان و همیشه همبازی و هوادار خواهرانش بود. من طاقت دوری از محمد را نداشتم و حتی در دوره سربازی محمد بسیار بی قرارو ناآرام بودم و هرگز فکر اینکه 15 سال فراق را تحمل کنم در ذهنم نمی آمد. بعد از رفتن محمد دیگر نتوانستم از ته دل بخندم حتی نمیتوانستم اسمش را هم به زبان بیاورم. از داغ محمد آتش گرفتم و سوختم. بعد از 15 سال استخوان های فرزندم را برایم آوردند و امیدم نا امید شد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398
محمد فرزند اول و تنها پسر خانواده بود. مادرش به او علاقه زیادی داشت و جگرگوشه مادر بود. مادر محمد برایمان می گفت: به امید آنکه بزرگ شود و پشتیبانم در پیری باشد در کنار گهواره اش با اشک لالایی می خواندم و همه مشکلات زندگی را به امید دستگیر بودنش تحمل می کردم. محمد بسیار آرام و مهربان و همیشه همبازی و هوادار خواهرانش بود. من طاقت دوری از محمد را نداشتم و حتی در دوره سربازی محمد بسیار بی قرارو ناآرام بودم و هرگز فکر اینکه 15 سال فراقش را تحمل کنم در ذهنم نمی آمد. بعد از رفتن محمد دیگر نتوانستم از ته دل بخندم حتی نمیتوانم اسمش را هم به زبان بیاورم. از داغ محمد آتش گرفتم و سوختم. بعد از 15 سال استخوان های فرزندم را برایم آوردند و امیدم نا امید شد. کانال حفظ آثار شهدای دستجرد https://eitaa.com/Yad_shohada1398