#رضایت_والدین
#راوی_برادر_گرامی
#شهید_دفاع_مقدس
#حسین_فصیحی
حسین مدت زیادی بود که برای رفتن به جبهه تلاش میکرد. آن طور که اشاره کردم دوستانش همه در همین مسیر بودند بنابراین حسین هم مدام از پدرم میخواست برای رفتن به جبهه رضایت دهد، اما پدرم شناسنامه حسین را به مادرم سپرده بود که مانع شود با این حال حسین مدام تلاش کرد تا رضایت آنها را جلب کند. چند روزی که گذشت مادرم به رفتن حسین رضایت داد و شناسنامه را به دستش داد و گفت اگر حسین به جبهه رفت و به شهادت رسید در راه خدا به شهادت رسیده است و مثل جوانان امام حسین (علیه السلام) در راه اسلام به شهادت رسیده است که مایه افتخار است.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#رضایت_والدین
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی در بسیج کم و بیش فعالیت داشت. و همیشه زمزمه ی اینکه دوست دارد به جبهه برود به ما می گفت تا ما را از قبل آماده کند و زمانی که می خواست برای جبهه ثبتنام کند آمد تا از من و مادرش رضایت بگیرد. من و مادرش با در نظر گرفتن خشنودی خدا در این امر مهم رضایت دادیم چون می دانستیم حسنعلی خودش بصیر و آگاه است و می داند پا در چه راهی می گذارد و راه جهاد درست است که پر خطر است اما راه حق است و هر کس در این مسیر قدم می گذارد حتما انتخاب شده ی خدای متعال است. ما رضایتنامه ی حسنعلی را امضاء کردیم و حسنعلی رفت و همان سری اول به شهادت رسید. ما دو فرزند بزرگترمان شیخ محمد و شیخ قاسم هم رزمنده بودند شیخ محمد بیشتر ماموریت داشت بعنوان یک معمم به جبهه اعزام می شد تا مسائل و احکام دین را به رزمندگان اسلام آموزش دهد و تبلیغ دین کند و شیخ قاسم بعنوان یک رزمنده به جبهه اعزام شد و در این مسیر نیز مجروح شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#رضایت_والدین
#راوی_جانباز_گرامی
#علی_حیدری
ما وقتی به آموزش رفتیم، ماجرا را از خانوادههایمان پنهان کردیم. به پدرم گفتم همراه دوستانم برای چند روز به اصفهان میروم و برمیگردم. دوستانم هم همین را گفته بودند. بعد از اینکه آموزش تمام شد به ما گفتند بروید از والدینتان رضایتنامه بگیرید و بیاورید. اگر کسی هم با شناسنامه دیگران ثبت نام کرده، برود و با شناسنامه خودش برگردد، چون اگر به جبهه بروید و شهید شوید، مجبوریم پیکرتان را تحویل همان خانواده که با شناسنامهاش ثبت نام کردید بدهیم. برای خانوادههایتان دردسر میشود. بعد از پایان آموزش پیش خودمان گفتیم چطور برویم رضایت والدینمان را بگیریم؟ به فکرمان رسید خودمان برای همدیگر رضایتنامه بنویسیم و انگشت بزنیم. اصلاً ترسی از اینکار نداشتیم، چون مطمئن بودیم پدرانمان به اصفهان نمیآیند که بفهمند ماجرا از چه قرار است. بعد گفتند باید مهر شورا هم پای ورقه رضایتنامه باشد. آنجا بود که با مشکل تازهای مواجه شدیم. بعد از اینکه با هم مشورت کردیم به در خانه رئیس شورا رفتیم. وقتی در زدیم یکی از بستگانش دم درآمد و گفت که رئیس شورا به اصفهان رفته است. علت حضورمان را برایش توضیح دادیم و خواستیم مُهر شورا را پای ورقههای رضایتنامههایمان بزند. او هم داخل خانه رفت و مهر شورا را آورد و این کار را انجام داد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#مسافر_آسمان🌹
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی عمر کوتاهی داشت و بیشتر عمرش را در دستجرد گذراند. ما هیچ وقت قسمتمان نشد که با حسنعلی یک مسافرت برویم چون قدیم زیاد وسیله نبود و به سختی می شد شهر به شهر رفت. من هم بخاطر شغلم خیلی وقت ها به روستاهای اطراف می رفتم تا کار کنم و در منزل نبودم دور از خانه و زندگی بودم. اما خود حسنعلی تابستان ها بخاطر اینکه علاقه به درس حوزوی داشت به شهر اصفهان رفت و آمد داشت و بعد از آن هم که برای جبهه ثبتنام کرد و
به جبهه مریوان اعزام شد و دیگر بر نگشت و مسافر آسمان ها شد.
#رضایت_والدین🌹
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی در بسیج کم و بیش فعالیت داشت. و همیشه زمزمه ی اینکه دوست دارد به جبهه برود را با ما می کرد تا ما را از قبل آماده کند و زمانی که می خواست برای جبهه ثبتنام کند آمد تا از من و مادرش رضایت بگیرد. من و مادرش با در نظر گرفتن خشنودی خدا در این امر مهم رضایت دادیم چون می دانستیم حسنعلی خودش بصیر و آگاه است و می داند پا در چه راهی می گذارد و راه جهاد درست است که پر خطر است اما راه حق است و هر کس در این مسیر قدم می گذارد حتما انتخاب شده ی خدای متعال است. ما رضایتنامه ی حسنعلی را امضاء کردیم و حسنعلی رفت و همان سری به شهادت رسید. ما دو فرزند بزرگترمان شیخ محمد و شیخ قاسم هم رزمنده بودند شیخ محمد بیشتر ماموریت داشت بعنوان یک معمم به جبهه اعزام شود تا مسائل و احکام دین را به رزمندگان آموزش دهد و مبلغ دین باشد و شیخ قاسم بعنوان یک رزمنده به جبهه اعزام شد و در این مسیر نیز مجروح شد.
#نگاه_آخر
#ازلسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی پس از اینکه برای جبهه ثبتنام کرد و رضایت ما را گرفت به اصفهان رفت و یک ماه آموزش نظامی دید و پس از دوره ی آموزشی به مرخصی آمد تا با ما خداحافظی کند و به حبهه اعزام شود. شب آخر که در منزل دور هم بودیم من تا نگاه به حسنعلی می کردم اشک در چشمانم جمع می شد و فردای آن شب صبح همگی حسنعلی را تا پای اتوبوس بدرقه کردیم. بعد من خودم به اصفهان رفتم و آنجا هم تا پای اتوبوسی که قرار بود با آن به جبهه اعزام شوند رفتم. آنجا حسنعلی را دیدم که با همرزمانش لباس امدادگری پوشیده بودند و بعنوان امدادگر به جبهه اعزام می شدند. آنجا هم من گویی به دلم افتاده بود که باید حسنعلی را خوب نگاه کنم چرا که دیگر بازگشتی ندارد و بدون اینکه بخواهم اشک می ریختم و با دلی آکنده از مهر پدری و دعای خیر بدرقه اش کردم.
#ساک_لباس
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی به جبهه که رفت در آن مدت کوتاهی که در جبهه حضور داشت چون تلفن نداشتیم گاهی تلگراف می زد و می نوشت (سلام . حالم خوب است خداحافظ) . در حد چند کلمه که فقط ما از احوالش بی خبر نباشیم. نامه هم برای برادرانش می فرستاد. وقتی هم شهید شد ساک لباس هایش را برای ما آوردند که من بعد نمی دانم آن ساک لباس را کدام یک از برادرانش برداشتند مخفی کردند که جلوی چشم من و مادرشان نباشد که در فراق حسنعلی گریه نکنیم. حسنعلی کلی کتاب و وسیله شخصی هم
داشت که آن ها راهم بعد از شهادتش بردند و هیچ کدام از وسائلش دست ما نیست.
🍃🍃🍃🍃
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#رضایت_والدین
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی در بسیج کم و بیش فعالیت داشت. و همیشه زمزمه ی اینکه دوست دارد به جبهه برود را با ما می کرد تا ما را از قبل آماده کند و زمانی که می خواست برای جبهه ثبتنام کند آمد تا از من و مادرش رضایت بگیرد. من و مادرش با در نظر گرفتن خشنودی خدا در این امر مهم رضایت دادیم چون می دانستیم حسنعلی خودش بصیر و آگاه است و می داند پا در چه راهی می گذارد و راه جهاد درست است که پر خطر است اما راه حق است و هر کس در این مسیر قدم می گذارد حتما انتخاب شده ی خدای متعال است. ما رضایتنامه ی حسنعلی را امضاء کردیم و حسنعلی رفت و همان سری به شهادت رسید. ما دو فرزند بزرگترمان شیخ محمد و شیخ قاسم هم رزمنده بودند شیخ محمد بیشتر ماموریت داشت بعنوان یک معمم به جبهه اعزام شود تا مسائل و احکام دین را به رزمندگان آموزش دهد و مبلغ دین باشد و شیخ قاسم بعنوان یک رزمنده به جبهه اعزام شد و در این مسیر نیز مجروح شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#رضایت_والدین
#ازلسان_مادر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسینعلی_فصیحی
یک نکته را بگویم که حسینعلی آن زمان در یک مغازه خیاطی کار میکرد، اما همه حقوقش را برای ما هزینه میکرد. هر چه اصرار میکردم پولش را پسانداز کند، توجه نمیکرد و برای خانه خرید میکرد. همیشه سرودهای حماسی یا نوحههای مرسوم آن زمان را میخواند. به سن ۱۳ سالگی که رسید اصرارهایش برای رفتن به جبهه بیشتر شد، اما پدرش راضی به رفتنش نبود. حسینعلی با یکی از بچههای محل رفاقت زیادی داشت و بیشتر وقتش را با او میگذراند. او هم هر چه اصرار به رفتن میکرد، مادرش مانع میشد تا اینکه یک روز در استخر غرق شد. وقتی این اتفاق افتاد، دلم به رفتن حسینعلی رضایت داد و پدرش هم با اصرارهای حسین راضی شد. پسرم ساعتی داشت که کوک میکرد و میخوابید تا نماز صبح بیدار شود. در خواب مدام حرف میزد و میگفت تفنگم را بده، تفنگم را بده که او را بیدار میکردم و میدیدم بچهام در خواب هم آرام و قرار ندارد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398
#رضایت_والدین
#از_لسان_پدر_معزز
#شهید_دفاع_مقدس
#حسنعلی_احمدی
حسنعلی در بسیج کم و بیش فعالیت داشت. و همیشه زمزمه ی اینکه دوست دارد به جبهه برود به ما می گفت تا ما را از قبل آماده کند و زمانی که می خواست برای جبهه ثبتنام کند آمد تا از من و مادرش رضایت بگیرد. من و مادرش با در نظر گرفتن خشنودی خدا در این امر مهم رضایت دادیم چون می دانستیم حسنعلی خودش بصیر و آگاه است و می داند پا در چه راهی می گذارد و راه جهاد درست است که پر خطر است اما راه حق است و هر کس در این مسیر قدم می گذارد حتما انتخاب شده ی خدای متعال است. ما رضایتنامه ی حسنعلی را امضاء کردیم و حسنعلی رفت و همان سری اول به شهادت رسید. ما دو فرزند بزرگترمان شیخ محمد و شیخ قاسم هم رزمنده بودند شیخ محمد بیشتر ماموریت داشت بعنوان یک معمم به جبهه اعزام می شد تا مسائل و احکام دین را به رزمندگان اسلام آموزش دهد و تبلیغ دین کند و شیخ قاسم بعنوان یک رزمنده به جبهه اعزام شد و در این مسیر نیز مجروح شد.
کانال حفظ آثار شهدای دستجرد
https://eitaa.com/Yad_shohada1398