eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
648 دنبال‌کننده
188 عکس
32 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰إِنَّ اللّهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ«38 فاطر » 🔺همانا خداوند به غیب آسمان ها و زمین آگاه است،بدون شک او به راز دل ها داناست. ✍نکته ها: 🔹* در آیات گذشته خواندیم که:خداوند افرادی را برای قرآن برگزید،افرادی را به بهشت می برد و افرادی را به ؛این آیه می فرماید:زیرا او همه چیز را می داند و از نهان و آشکار و از درون و بیرون آگاه است. ✍پیام ها: 1- کسانی که فرصت های دنیا را از دست داده و عمل انجام نداده اند و در آخرت ناله می زنند که ما را از دوزخ نجات بده تا عمل انجام دهیم،در سخن خود صداقت ندارند. «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» 2- ایمان به این که خداوند همه چیز را می داند بهترین بازدارنده انسان از خلاف است. «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ»
جلسه ۱۳ فروردین ۴۰۰
🔰هُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلائِفَ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ وَ لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ إِلاّ مَقْتاً وَ لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلاّ خَساراً«39فاطر» 🔺او کسی است که شما را در زمین (پیشینیان)قرار داد؛پس هر کس کفر ورزد بر ضررش خواهد بود و کافران را کفرشان جز دشمنی و خشم نزد پروردگارشان نمی افزاید،و کافران را کفرشان جز خسارت نمی افزاید. ✍نکته ها: 🔹* مراد از خلیفه بودن انسان در این آیه،یکی از سه امر اس: 🔹جانشینی ها از ملّت ها، 🔹جانشینی فرزندان آدم از انسان های پیش از خلقت آدم، 🔹جانشینی انسان از خداوند 🔸 «مقت»به معنای غضب شدید است که در قرآن در مورد چیز بکار رفته است: 1.کفر. لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ ... إِلاّ مَقْتاً 2.زنا. «إِنَّهُ کانَ فاحِشَهً وَ مَقْتاً» 3.گفتن و عمل نکردن. «کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ» 4.سخن بی منطق. «یُجادِلُونَ فِی آیاتِ اللّهِ بِغَیْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللّهِ» ✍پیام ها: 1- جانشینی انسان در زمین باید شکر باشد نه کفر. جَعَلَکُمْ خَلائِفَ ... فَمَنْ کَفَرَ (شما نیز رفتنی هستید و دیگران جانشین شما خواهند شد،در این چند روز دنیا کفر نورزید.) 2- کفرِ انسان به خود اوست و ضربه ای به خدا نمی زند. «فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ» 3- کفّار،کفر خود را به نیاکان یا جامعه نیاندازند. «فَمَنْ کَفَرَ فَعَلَیْهِ کُفْرُهُ» 4- خطرات و آثار کفر نیست و هر لحظه گسترش می یابد. لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ .. إِلاّ مَقْتاً ... إِلاّ خَساراً 5-کفر به خودی خود،عامل است،گرچه کافر عمل فاسدی انجام ندهد. «لا یَزِیدُ الْکافِرِینَ کُفْرُهُمْ إِلاّ خَساراً» 6- بیان خطرات گناه، برای بازداشتن گناهکار است. «مَقْتاً - خَساراً»
🔰قُلْ أَ رَأَیْتُمْ شُرَکاءَکُمُ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللّهِ أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْکٌ فِی السَّماواتِ أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً فَهُمْ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْهُ بَلْ إِنْ یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاّ غُرُوراً«40فاطر» 🔰بگو:آیا شریکان خویش را که به جای خداوند می خوانید دیده اید؟ به من نشان دهید که چه را از زمین آفریده اند،یا برای آنان در(آفرینش) آسمان ها مشارکتی است؟ یا به آنان کتابی داده ایم که ایشان،دلیل و حجّتی از آن بر شرک خود دارند؟(نه،هیچ کدام نیست،)بلکه ستمکاران تنها بر اساس وعده ای(دروغی)که بعضی شان به بعضی دیگر(در مورد شفاعت)می دهند یکدیگر را فریب می دهند. ✍پیام ها: 1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به گفتگو با مخالفان بود. «قُلْ» 2- با سؤال، ها را بیدار کنید. «أَ رَأَیْتُمْ - أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا» 3- اسلام دین است. «أَ رَأَیْتُمْ - أَرُونِی - فَهُمْ عَلی بَیِّنَهٍ» 4- تحدّی و طلبی،تنها در کتاب تشریع نیست که می فرماید: «فَأْتُوا بِسُورَهٍ» بلکه در مورد آفرینش و کتاب تکوین نیز هست. «أَرُونِی ما ذا خَلَقُوا» 5-مشرکان،هیچ ندارند.نه عقلی «ما ذا خَلَقُوا» و نه نقلی «أَمْ آتَیْناهُمْ کِتاباً» 6- هر جا منطق و بیّنه نباشد،فریب است. إِنْ یَعِدُ ... إِلاّ غُرُوراً 7- مشرکان ظالمند. «یَعِدُ الظّالِمُونَ» وعده ی ظالمان،فریب و شعارهای آنان فریبنده است. «إِلاّ غُرُوراً» 8-شرک بر تبلیغات و وعده های استوار است. «إِنْ یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً إِلاّ غُرُوراً» 9- فریب از هر کس می تواند باشد. «بَعْضُهُمْ بَعْضاً» گاهی افراد و عادی با تملق و چاپلوسی افراد بالاتر را به انحراف می کشانند و گاهی افراد قوی با تهدید و تطمیع و وعده ها و شعارهای دروغین مردم را به اطاعت بی چون و چرای خود
وادار می کنند. «یَعِدُ الظّالِمُونَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً»
🔰إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ أَنْ تَزُولا وَ لَئِنْ زالَتا إِنْ أَمْسَکَهُما مِنْ أَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ إِنَّهُ کانَ حَلِیماً غَفُوراً«41فاطر» 🔰همانا خداوند آسمان ها و زمین را از زوال(و سقوط و خروج از مدار)نگاه می دارد،و اگر زوال پذیرند(و از مدار خارج شوند) جز او نمی تواند آنها را نگاه دارد؛البتّه او بردبار و آمرزنده است. ✍نکته ها: 🔹 میان نگاهداری و حفاظت خداوند از نظام هستی و حلم او رابطه است،همان گونه که میان و اعمال ما و فروپاشی نظام هستی رابطه است.در این آیه به مورد اول اشاره دارد و آیه با جمله ی «حَلِیماً غَفُوراً» پایان یافته است. 🔹امّا در سوره ی مریم،آیات 88 تا 90 می خوانیم: «وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً لَقَدْ جِئْتُمْ شَیْئاً إِدًّا تَکادُ السَّماواتُ یَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَ تَنْشَقُّ الْأَرْضُ وَ تَخِرُّ الْجِبالُ هَدًّا» مشرکان گفتند:خداوند فرزندی اختیار کرده است،نزدیک است که آسمان ها و زمین و کوه ها از این سخن زشت درهم ریزد و فروپاشد. 🔹 خداوند هم آسمان ها و زمین با را نگاه می دارد «یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» و هم پرنده ی کوچک در هوا را «ما یُمْسِکُهُنَّ إِلاَّ الرَّحْمنُ» 🔹در روایات می خوانیم:خداوند به واسطه ی خود،آسمان و زمین را حفظ می کند که اگر نباشند،نظام هستی به هم می ریزد. ✍پیام ها: 1- جایگاه آسمان ها و زمین و حرکت و مدار آنها با ی خداوند است و اوست که هر لحظه آنها را حفظ می کند. «إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ» 2- پدیده ها،هم در پدید آمدن و هم در بقا نیازمند و لطف خداوند هستند.إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ ... 3- نظم حاکم بر هستی،از سوی ،نه امری تصادفی. إِنَّ اللّهَ یُمْسِکُ السَّماواتِ ... 4- ابدیّت مخصوص اوست و هستی زوال است. «زالَتا» 5-اگر حلم الهی نباشد،کرات آسمانی بر سر خلافکاران فرو می ریزد. «یُمْسِکُ السَّماواتِ - کانَ حَلِیماً غَفُوراً» (هنگام برپایی قیامت،خورشید و ماه و ستارگان و زمین دگرگون و درهم ریخته می شود،بنابراین اگر در دنیا از فروپاشی آنها جلوگیری می شود به خاطر حلم اوست.) 6- خداوندی که با قدرت را نگاه داشته،اگر به کفّار مهلتی می دهد به خاطر حلم است نه عجز. «کانَ حَلِیماً»
🔰وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لَئِنْ جاءَهُمْ نَذِیرٌ لَیَکُونُنَّ أَهْدی مِنْ إِحْدَی الْأُمَمِ فَلَمّا جاءَهُمْ نَذِیرٌ ما زادَهُمْ إِلاّ نُفُوراً«42فاطر» 🔰و(مشرکان)با سخت ترین سوگندها،به خدا سوگند یاد کردند که اگر هشدار دهنده ای به سراغشان بیاید از هر یک از امّت های دیگر هدایت یافته تر شوند؛پس همین که هشدار دهنده ای برایشان آمد،جز نفرت(از حقّ)چیزی بر آنان نیفزود. ✍نکته ها: 🔹 در تفاسیر می خوانیم:مشرکان وقتی شنیدند که هرگاه پیامبری برای یهودیان می آمد آنها لجاجت می کردند؛ سوگند یاد کردند و گفتند:ما چنین نیستیم،اگر پیامبری برای ما بیاید بدون تسلیم او را می پذیریم،و از دیگر امّت ها زودتر و بهتر هدایت خواهیم شد ولی همین که پیامبر به سراغشان آمد جز نفرت چیزی از خود نشان ندادند. 🔹خدا نکند کسانی که در انتظار حضرت مهدی(عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)به سر می برند و می گویند: 👌اگر بیاید ما چنین و چنان خواهیم کرد،هنگامی که تشریف بیاورند در برابرش جبهه بگیرند. 🔺پیام ها: 1- مشرکان،خدا را قبول داشتند و او را می شمردند و به او سوگند یاد می کردند. «أَقْسَمُوا بِاللّهِ» 2- به هر سوگندی نمی توان کرد. أَقْسَمُوا بِاللّهِ - فَلَمّا جاءَهُمْ ... 3- به عمل کار بر آید،به سخنرانی نیست.ادّعا زیاد ولی کم است. «أَقْسَمُوا - إِلاّ نُفُوراً» 4- برای هدایت مردم،بشارت و انذار هر دو لازم است،لیکن برای ی منحرف انذار مهم تر است.(کلمه ی «نَذِیرٌ» دو بار آمده است)
🔰اِسْتِکْباراً فِی الْأَرْضِ وَ مَکْرَ السَّیِّئِ وَ لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّ سُنَّتَ الْأَوَّلِینَ فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبْدِیلاً وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَحْوِیلاً«43فاطر» 🔰(نفرت آنان از حقّ)به خاطر استکبار در زمین و نیرنگ بدشان بود،و نیرنگ بد جز اهلش را فرا نگیرد،پس آیا آنان سنّت(خداوند را در مورد قلع و قمع)پیشینیان انتظار دارند؟ با آنکه برای سنّت و الهی هرگز جایگزینی نخواهی یافت،و هرگز برای سنّت الهی تغییری نخواهی یافت. ✍نکته ها: 🔹 «تبدیل»یعنی چیزی را بَدَل چیز دیگر قرار دادن،مثل تیمم بدل از غسل،ولی«تحویل» به معنای تصرف در زمان یا مکان یا شکل و قالب یک چیز است بدون آنکه چیزی را جایگزین آن کنیم. 🔹 اگر پزشک،شربتی را به بیمار داد و او به جای آنکه بخورد،شربت را دور ریخت و به پزشک گفت:آن را نوشیدم،گمان می کند
fatemi .: که سر پزشک کلاه گذاشته و به او کلک زده است، در حالی که بیمار خودش را فریب داده است،نه پزشک را. «لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» پیام ها: 1- سرچشمه ی فرار و نفرت از راه انبیا یا استکبار است یا حیله.(شاید استکبار از سوی کفّار و حیله از سوی منافقان باشد و شاید استکبار بستر حیله گری خود مستکبر باشد). اِسْتِکْباراً ... وَ مَکْرَ السَّیِّئِ 2- نتیجه حیله به خود انسان برمی گردد(عقوبت و کیفر تکبّر و حیله به دیگری منتقل نمی شود.) «لا یَحِیقُ الْمَکْرُ السَّیِّئُ إِلاّ بِأَهْلِهِ» بَد مکن که بد افتی چَه مَکَن که خود افتی 3- خداوند در جامعه قانون ها و سنّت های ثابتی را مقرّر کرده است که در تمام اقوام و ملّت ها جریان دارد،نظیر سنّت آزمایش،سنّت امداد مؤمنان و سنّت کیفر حیله گران و مستکبران.آری،خوشبختی و بدبختی و عزّت یا سقوط جامعه،در گرو پیروی از سنّت های الهی یا ترک آنهاست. فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبْدِیلاً ... تَحْوِیلاً 4- تاریخ دارای نظام و قانون ثابت است.(با نگاه به گوشه ای از تاریخ می توان قانونِ گوشه ی دیگر تاریخ را به دست آورد.) «فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّهِ تَبْدِیلاً» أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَیَنْظُرُوا کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً وَ ما کانَ اللّهُ لِیُعْجِزَهُ مِنْ شَیْءٍ فِی السَّماواتِ وَ لا فِی الْأَرْضِ إِنَّهُ کانَ عَلِیماً قَدِیراً«44» آیا در زمین سیر نکردند تا ببینند که سرانجام کسانی که قبل از ایشان بودند و قدرتشان بیش از آنان بود چه شد؟ و هیچ چیز در آسمان ها و زمین نیست که خداوند را به عجز در آورد(و از حیطه ی قدرت او خارج باشد.)البتّه او بس آگاه و تواناست. نکته ها: * به دنبال آیه گذشته،این آیه بیانی است برای آشنا شدن با سنّت های الهی در تاریخ و این که نتیجه و پایان استکبار چیست. پیام ها: 1- اسلام طرفدار سیر و سفر برای کسب تجربه است. «أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا» 2- سیر و سفر باید جهت دار باشد. «یَسِیرُوا فَیَنْظُرُوا» 3- تاریخ پیشینیان،از منابع شناخت سنّت های حاکم بر جوامع است.(گذشته، چراغ راه آینده است.) «کَیْفَ کانَ عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ» 4- بازدید از آثار باستانی تمّدن ها،مورد سفارش است. أَ وَ لَمْ یَسِیرُوا ... 5-به جلوه های کاذب مستکبران توجّه نکنید،عاقبت آنان را ببینید. «عاقِبَهُ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً» 6- به قدرت خود مغرور نشوید که افراد قوی تر از شما قلع و قمع شده اند. «کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّهً» 7- هیچ چیز بر اراده و قدرت خداوند غالب نیست. «وَ ما کانَ اللّهُ لِیُعْجِزَهُ» 8-خداوند هم مستکبران را می شناسد و هم توان برخورد با آنان را دارد. «عَلِیماً قَدِیراً» وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ بِما کَسَبُوا ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّهٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ فَإِنَّ اللّهَ کانَ بِعِبادِهِ بَصِیراً«45» و اگر خداوند مردم را به سزای آن چه انجام داده اند مؤاخذه نماید،هیچ جنبنده ای روی زمین باقی نمی ماند،ولی(سنّت خداوند بر آن است که) مردم را تا مدّتی معین مهلت دهد(تا خود را اصلاح نمایند)،پس همین که مدّتشان به سر آمد(آنان را مؤاخذه می کند.)و همانا خداوند به(احوال) بندگان خود بیناست(و هر کس را به مقتضای کردارش جزا می دهد). نکته ها: * امام سجّاد علیه السلام در مناجات خود می گوید:«کان جزائی فی اول ما عصیتک النار» [64]خداوندا جزای من در اولین گناهی که کردم آتش بود و هر چه زنده مانده ام لطف و مهلت تو نسبت به من است که شاید من توبه کنم. پیام ها: 1- گر حکم شود که مست گیرند در شهر هر آن که هست گیرند. وَ لَوْ یُؤاخِذُ اللّهُ النّاسَ ... ما تَرَکَ ... مِنْ دَابَّهٍ 2- گناهی کیفر دارد که با علم و عمد انجام گیرد. یُؤاخِذُ ... بِما کَسَبُوا 3- فلسفه تأخیر کیفر مردم از دنیا به قیامت،بقای نسل بشر و تداوم حیات در کره زمین است.مردم اگر با گناه هلاک شوند بشری باقی نخواهد ماند و نسل منقرض خواهد شد «ما تَرَکَ عَلی ظَهْرِها مِنْ دَابَّهٍ» 4- خداوند،صبور و اهل عفو و مغفرت و مهلت دادن است و مردم را فوری در دنیا به جرم عملکرد بد آنان مجازات نمی کند. «یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» 5-مرگ و میرها و فرصت ها و مهلت ها،با اراده ی الهی و دارای نظم و حساب و کتاب است. «یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» 6- مدّت عمر انسان،از پیش تعیین شده است. «أَجَلٍ مُسَمًّی» 7- مهلت خداوند به بندگان گنه کار و تأخیر مجازات آنان تا قیامت از سنّت ها و برنامه های الهی است. «یُؤَخِّرُهُمْ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی» 8-مهلت دادن خداوند به گنه کاران کاری عالمانه است. «بِعِبادِهِ بَصِیراً» (ده ها میلیون نفر سال ها بعد از گناه توفیق توبه
🔰این سوره در مکّه نازل شده و هشتاد و سه آیه دارد و به نام اوّلین آیه اش که از حروف مقطّعه است،نامگذاری شده است. 🔰مطالب این سوره بر محور عقاید است و تعلیم آن به فرزندان و هدیه کردن ثواب قرائت آن به مردگان سفارش شده است. 🔰این سوره با گواهی خداوند به رسالت پیامبر اسلام آغاز و با بیان رسالت سه تن از پیامبران الهی ادامه می یابد. ✍در بخشی از این سوره،به برخی از آیات عظمت پروردگار در هستی به عنوان نشانه های توحید اشاره شده و در بخش دیگر،مسائل مربوط به معاد،سؤال و جواب در دادگاه قیامت و ویژگی های بهشت و دوزخ مطرح شده است. 👌در روایات از سوره یس به عنوان« »یاد شده است. 🔰بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به نام خداوند بخشنده مهربان 🔰یس«1» وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ«2» یا،سین.سوگند به قرآن(محکم و)حکمت آموز. إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ«3» عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ«4» که همانا تو از پیامبرانی.بر راه راست هستی. ✍نکته ها: 🔺به گفته ی روایات،یس نام مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله است. 🔻کلمه«حکیم»هم می تواند به معنای ذوالحکمه باشد و هم به معنای ،نظیر آیه اول سوره هود که می فرماید: «أُحْکِمَتْ آیاتُهُ» یعنی آیات قرآن محکم است. 🔺راه مستقیم،راهی نیست که پس از پیمودن تمام آن به مقصد برسیم،بلکه به هر مقدار که برویم به بخشی از مقصد رسیده ایم.مانند تحصیل علم که به هر مقدار پیش برویم،به همان میزان به علم دست یافته ایم. 🔻در برابر انواع تهمت ها که به‌ پیامبر،شاعر،کاهن،ساحر و مجنون می گفتند،خداوند حکیم سوگند به قرآن حکمت آمیز بر رسالت پیامبر تأکید می کند. ✍پیام ها: 1- در قرآن باطل راه ندارد و تمام آن محکم و استوار است. «وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ» 2- سوگند به قرآن آنهم از سوی ،بیانگر عظمت و قداست آن است. «وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ» 3- در برابر هجوم ها و تضعیف های ناروا،حمایت های صحیح و همه جانبه ضرورت دارد. «إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» 4- مردان خدا در طول تنها نیستند و در کنار سایر فرستادگان الهی هستند. «لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» 5-راه پیامبر همان راه خداست. «إِنَّ رَبِّی عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»[3]، إِنَّکَ ... عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (راه مستقیم،راه خدا و رسول اوست.) 6- برای سه چیز لازم است: الف:برنامه مدوّن«قرآن حکیم» ب:مجری و رهبر آگاه «لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ» ج:راه روشن. «صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» 7- اساس عقیده باید باشد.(خدای حکیم،قرآن حکیم و پیامبر آموزگار حکمت). «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ» تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ«5» قرآن از جانب خداوند قادر مهربان نازل شده است.
🔰لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ فَهُمْ غافِلُونَ«6» 🔰تا به مردم آن چه را به نیاکانشان هشدار داده شده تو نیز هشدار دهی، پس آنان غافلند. ✍پیام ها: 1- خداوند نسبت به ،عزیز و نسبت به اولیای خود رحیم است. «الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ» 2- سرچشمه ی نزول قرآن،قدرت و رحمت است و کسی که به آن کند به عزّت و رحمت می رسد. «تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ» 3- انذار،هدف بعثت انبیا است. «لِتُنْذِرَ» 4- انذار یک سنّت الهی است «ما أُنْذِرَ آباؤُهُمْ» (گرچه با وجود آن باز هم مردم غافل بمانند.) 5-اساس و پایه تبلیغ و انذار باید تعالیم قرآن باشد. «تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ لِتُنْذِرَ» 6- حتّی هشدارهای قرآن برخاسته از و مهر خداست. «الرَّحِیمِ لِتُنْذِرَ»
🔰لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلی أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ«7» 🔺به یقین فرمان(عذاب)بر بیشتر آنان سزاوار گشته است پس ایشان ایمان نمی آورند. 🔰إِنّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً فَهِیَ إِلَی الْأَذْقانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ«8 یس » 🔺به راستی که ما در گردن های آنان غل هایی قرار دادیم،که تا چانه شان را می پوشاند در نتیجه سرهای آنان بالا مانده است(و نمی توانند اطراف و پیش پای خود را ببینند). ✍نکته ها: 🔹«اذقان»جمع«ذقن»به معنای چانه و «مُقْمَحُونَ» از«قمح البعیر»به معنای سر بالا کردن شتر است.یعنی همان گونه که به شتر آب عرضه می شود ولی او سر خود را بالا می برد،به این مردم نا اهل نیز حقّ ارائه می شود،امّا آنان سر خود را بالا گرفت و در برابر حقّ سر تعظیم فرود نمی آورند. 🔻مراد از زدن غل بر گردن آنان،یا کیفر آخرت آنهاست،نظیر آیه ی «إِذِ الْأَغْلالُ فِی أَعْناقِهِمْ و یا مراد وجود عقاید خرافی است که همچون غل های سنگین بر گردنشان است،نظیر آیه 157 اعراف که می فرماید: «یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیْهِمْ» که از وظایف انبیا برداشتن خرافاتی است که همچون غل های سنگین آنان را به بند کشیده است.آری،انبیا می خواهند غل ها را بردارند ولی خود مردم نمی خواهند. 🔹مراد از «الْقَوْلُ» به قرینه آیه 13 سوره سجده که فرمود: «وَ لکِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَمْ
لَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّهِ وَ النّاسِ أَجْمَعِینَ» ،فرمان خداوند در مورد عذاب پیروان شیطان است. 👌پیام ها: 1- اکثر مردم غافل،به حقّ گرایش ندارند. «فَهُمْ غافِلُونَ لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلی أَکْثَرِهِمْ» 2- مخالفت اکثریّت،نباید مبلّغ و رهبر را دلسرد کند. أَکْثَرِهِمْ ... لا یُؤْمِنُونَ 3- غفلت،زمینه ی است. «فَهُمْ غافِلُونَ - فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» 4- گرچه خداوند بر گردن کافران غل هایی می نهد،ولی زمینه ی آن را خودشان فراهم کرده اند. «لا یُؤْمِنُونَ إِنّا جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً» 🔰وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَ مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ«9یس» 🔰و پیش روی آنان حائل و سدّی و پشت سرشان نیز حائل و سدّی قرار دادیم،و به طور فراگیر آنان را پوشاندیم،پس هیچ چیز را نمی بینند. ✍نکته ها: با این که قرآن استوار و حکمت آموز است و رسالت قطعی است و راه دین مستقیم است و خداوند قوی ومهربان است،لیکن چون اکثر مردم،غافل،بی ایمان و گرفتار خرافاتند،از هر سو بروند به سدّی محکم و بن بست برخورد می کنند. 🔺سیمای افراد لجوج در این آیه بسیار دقیق و جالب ترسیم شده است: 🔻اّولاً:غافل هستند، «فَهُمْ غافِلُونَ» و در نتیجه ایمان نمی آورند. «فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» 🔺ثانیاً:خرافات آنان را گرفتار کرده است. «فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً» و همچون شتر چموش از پذیرفتن حقّ سر باز می زنند. «فَهُمْ مُقْمَحُونَ» از پیش و پس در محاصره هستند، «سَدًّا» و بر چشمان آنان پرده ای آویخته شده و نمی بینند. 🔹شاید مراد از «مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا» آرزوهای طولانی انسان برای آینده و مراد از «مِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا» غفلت از خلافکاری های گذشته باشد که آن آرزوها و غفلت ها دو مانع بزرگ برای دیدن حقّ است. 🔸در این آیات،دو کیفر در برابر دو انحراف بزرگ قرار گرفته است. «فَهُمْ غافِلُونَ - فَهُمْ لا یُؤْمِنُونَ» ، «جَعَلْنا فِی أَعْناقِهِمْ أَغْلالاً - جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا» 🔻پیام ها: 1- صدها چراغ دارد و بی راهه می رود،بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش. «وَ جَعَلْنا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا» 2- غافلان بی ایمان،نه از گذشته ی کفّار عبرت می گیرند، «خَلْفِهِمْ» و نه از معجزه و استدلالی که پیش روی آنان است. «مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ» 3- کافر در بن بست است. «سَدًّا» 4- در تبلیغ،معقولات را با محسوسات تشبیه کنیم. «سَدًّا»
🔰وَ سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ«10 یس» بر آنان تفاوتی نمی کند که آنان را بیم دهی یا بیم ندهی،ایمان نمی آورند. 🔰إِنَّما تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَ خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَهٍ وَ أَجْرٍ کَرِیمٍ«11 یس» تنها کسی را(می توانی)هشدار دهی که از ذکر(قرآن)پیروی کند و در درون و نهان از خدای رحمان بترسد،پس او را به آمرزش و پاداشی پر ارزش بشارت ده. ✍نکته ها: مراد از «الذِّکْرَ» با توجّه به آیات دیگر،قرآن است.چنانکه در آیه 9 سوره ی حجر می خوانیم: «إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنّا لَهُ لَحافِظُونَ» 🔹گروهی از کفّار و مشرکان هرگز قابل هدایت نیستند و هشدار پیامبر در مورد آنان بی اثر است.امّا کفّار: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا سَواءٌ عَلَیْهِمْ أَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لا یُؤْمِنُونَ»[5]امّا مشرکان: «سَواءٌ عَلَیْکُمْ أَ دَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنْتُمْ صامِتُونَ» مراد از «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ» یا ترس از خدا در درون است.یا ترس از خدا در مکان های پنهان از چشم مردم و یا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قیامت که از امور غیبی است. هرگاه انسان در برابر شخصیّتی بزرگ قرار گیرد،هیبت و شوکت او باعث می شود که به انسان حالی دست دهد که به آن خشیت گویند و این با حالت خوف و ترسی که ناشی از کیفر و عذاب باشد،متفاوت است. پیام ها: 1- بر سیه دل چه سود خواندن وعظ،نرود میخ آهنین در سنگ. سَواءٌ عَلَیْهِمْ ... 2- حساب اتمام حجّت،از حساب تأثیرگزاری سخن و تأثیرپذیری مردم جداست.(با این که در مورد گروهی،احتمال تأثیر نیست ولی باید پیامبر با آنان اتمام حجت کند و هشدار دهد.) سَواءٌ عَلَیْهِمْ ... 3- قرآن،مایه ی ذکر است و پیروی از آن،وسیله ی یادآوری فراموش شده ها و بیدارگری فطرت خفته انسان است. «اتَّبَعَ الذِّکْرَ» 4- رحمت گسترده ی الهی،نباید موجب بی پروایی ما شود. «خَشِیَ الرَّحْمنَ» 5-نشانه ی ایمان و خشیت واقعی،پروا داشتن در نهان است. «بِالْغَیْبِ» 6- بیم و امید در کنار هم لازم است.در جمله «خَشِیَ الرَّحْمنَ» هم خشیت است و هم رحمت. 7- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خَشِیَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ» 8-وظیفه انبیا هم انذار و هشدار است، إِنَّما تُنْذِرُ ...هم امید وبشارت. «فَبَش ِّرْهُ» 9- کسی بشارت بهشت را دریافت می کند که هشدار پیامبران او را متذکّر کرده باشد. تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ ... فَبَشِّرْهُ ...
آیات ۱۳ الی۴۰ سوره یس
🔰وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً أَصْحابَ الْقَرْیَهِ إِذْ جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ«13یس» 🔰برای آنها اصحاب قریه را مثال بزن که فرستادگان خدا به سوی آنها آمدند. ✍نکته ها: 🔹از این آیه تا هفده آیه ی دیگر سرگذشت تعدادی از انبیا نقل شده که مأمور هدایت مردم منطقه ی خود بودند. 🔸در تفاسیر گفته اند که مراد از قریه در این آیه،منطقه است که از شهرهای قدیم بوده و هم اکنون جزو خاک و از شهرهای تجاری آن می باشد.از مجموع این هجده آیه بر می آید که مردم این شهر بت پرست بودند و پیامبران برای دعوت آنها به توحید و مبارزه با شرک آمده بودند. ✍پیام ها: 1- تاریخ گذشتگان،بهترین برای آیندگان است. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ» 2- مربی و مبلغ باید با آشنا باشد. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ» 3- بر جامعه،اصول و حاکم است که سرنوشتِ انسان ها و جوامع را بر اساس آن می توان تعیین نمود.آری،سنّت های الهی ثابت است و با تفاوت اقوام،افراد،زمان و مکان،تفاوتی نمی کند. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً» 4- بهترین مثال،مثال های و عینی است نه تخیّلی. «وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً» 5-در بیان داستان، ها مهم است،نام قریه،نژاد،زبان و تعداد افراد مهم نیست. «أَصْحابَ الْقَرْیَهِ» 6- انبیا به سراغ مردم می رفتند و منتظر نبودند تا به سراغ آنان بیایند. «جاءَهَا الْمُرْسَلُونَ» 🔰إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ فَقالُوا إِنّا إِلَیْکُمْ مُرْسَلُونَ«14یس » 🔰آن گاه که دو نفر(از پیامبران خود)را به سوی آنان فرستادیم،پس کردند،سپس با شخص سوّمی(آن دو را)تأیید کردیم،پس گفتند:همانا ما(از طرف خدا)به سوی شما فرستاده شده ایم. 🔰قالُوا ما أَنْتُمْ إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلاّ تَکْذِبُونَ«15یس » 🔰کفّار گفتند:شما جز بشری مثل ما نیستید و خدای رحمان چیزی(بر شما) نازل نکرده است،شما جز دروغ نمی گویید. تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰قالُوا رَبُّنا یَعْلَمُ إِنّا إِلَیْکُمْ لَمُرْسَلُونَ«16یس» 🔰پیامبران گفتند:پروردگار ما می داند که ما به سوی شما فرستاده شده ایم. 🔰وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِینُ«17یس » 🔰و بر ما،جز تبلیغ آشکار و روشن،وظیفه ی دیگری نیست. ✍نکته ها: 🔹برخی انسان ها به وجود خدا اعتقاد دارند،ولی مسأله ی را نمی پذیرند و می گویند خداوند به ما عقل داده و نیازی به وحی نداریم.این اعتقاد ناشی از شناخت صحیح خداست،چنانکه در آیه ای دیگر می فرماید: «وَ ما قَدَرُوا اللّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قالُوا ما أَنْزَلَ اللّهُ عَلی بَشَرٍ مِنْ شَیْءٍ» ✍پیام ها: 1- گاهی باید به حقّ و امر به معروف به صورت باشد. أَرْسَلْنا ... اِثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ 2- ،درد بی درمان است.(حتی انبیا را تکذیب کردند.) «فَکَذَّبُوهُما» 3- با تکذیب دشمن،دست از کار و نکشید،نفرات خود را تقویت کنید. «فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» 4- گاهی چند ،هم زمان به سوی یک قوم اعزام می شدند. اِثْنَیْنِ ... بِثالِثٍ 5-تعداد مبلّغان،به جامعه بستگی دارد. «أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» 6- در مدیریّت،وقتی کسی را به مأموریّتی می فرستید نکنید و او را تأییدو تقویت کنید. «فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» 7- کثرت افراد لایق،سبب است. «فَعَزَّزْنا بِثالِثٍ» 8-عزّت و ذلّت به دست خداست،گرچه فرد یا چیزی شود. «فَعَزَّزْنا» 9- در مدیریّت،همیشه نیروی داشته باشید. «بِثالِثٍ» 10- کفّار تمام کمالات را نادیده و همه چیز را با دید ظاهری می نگرند. «بَشَرٌ مِثْلُنا» 11- بعضی،تکلیف و امر و نهی را مخالف رحمت الهی می دانند و می کنند معنای رحمت،آزادی بی قید و شرط و رها بودن انسان است. «ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَیْءٍ» 12- در برابر انکارهای پی در پی دشمن،دل خود را با یاد خدا دهید. رَبُّنا یَعْلَمُ ... 13- وظیفه ی انبیا، و تبلیغ آگاهی بخش است و ضامن نتیجه نیستند. «وَ ما عَلَیْنا إِلاَّ الْبَلاغُ» تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰قالُوا إِنّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنّا عَذابٌ أَلِیمٌ«18یس» 🔰(کفّار به انبیا)گفتند:ما(حضور)شما را به فال بد گرفته ایم(وجود شما است و مایه ی بدبختی ما)و اگر از حرفتان دست بر ندارید قطعاً شما را خواهیم کرد و از طرف ما عذاب دردناکی به شما خواهد رسید. 🔰قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ أَ إِنْ ذُکِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ«19یس» 🔰(انبیا در پاسخ)گفتند:شومی شما از خود شماست،آیا اگر پند داده شدید (باید فال بد بزنید)؟ بلکه شما قومی اسرافکارید. ✍نکته ها: 🔹فال بد یکی از است که در قدیم بوده و امروزه نیز در شرق و غرب هست و هر منطقه و قومی به چیزی فال بد می زنند. 🔸اسلام آن را شرک دانسته و با جمله«الطیره شرک» بر آن خط بطلان کشیده و کفّاره ی آن را توکّل بر خداوند دانسته است.«کفاره الطیره التوکل» 🔹فال بد آثار شومی دارد،از جمله:سوء ظن به افراد،رکود در کارها، شکست و احساس حقّارت.بدترین آن،فال بد به مقدّسات و اولیای الهی است. ✍پیام ها: 1- در برابر هر سخن باید پاسخی روشن عرضه داشت. «قالُوا إِنّا تَطَیَّرْنا بِکُمْ ، قالُوا طائِرُکُمْ مَعَکُمْ» 2- تکذیب «فَکَذَّبُوهُما» ، «تَطَیَّرْنا بِکُمْ» و تهدید «لَنَرْجُمَنَّکُمْ» از حربه های کفّار است. 3- فالگیری و فال زدن،از و رسوم جاهلی است. «تَطَیَّرْنا بِکُمْ» 4- کسی که منطق ندارد به متوسّل می شود. «تَطَیَّرْنا بِکُمْ» 5-انحراف فکری ی انحراف عملی است. تَطَیَّرْنا بِکُمْ ... لَنَرْجُمَنَّکُمْ 6- کفر،مایه سنگدلی و به انبیا است. «لَنَرْجُمَنَّکُمْ» 7- کفّار که در برابر منطق و روش پیامبران منطقی ندارند،پس از تکذیب،دست به تهدید می زنند. لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ ... 8-کار انبیا، زدایی و توجّه دادن مردم به فطرت سالم است. «ذُکِّرْتُمْ» 9- یکی از جلوه های اسراف،سرکشی و است. «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» 10- ریشه ی بدبختی ها طغیان و اسراف است،نه ایمان به خدا و پیامبران. «بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ» تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ یَسْعی قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ«20یس» 🔰و از دورترین منطقه شهر،مردی با شتاب آمد(و)گفت:ای قوم من! از این انبیا پیروی کنید. 🔰اِتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً وَ هُمْ مُهْتَدُونَ«21یس» 🔰از کسانی که پاداشی درخواست نمی کنند و خود هدایت یافته اند پیروی کنید. ✍پیام ها: 1- دور بودن از شهر،نشانه دوری از نیست. «وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ» 2- حمایت از حقّ،مرز و ندارد. «جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ» 3- گاهی یک باید حرکت کرد و فریاد کشید. «جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَهِ رَجُلٌ» حضرت علی علیه السلام می فرماید:در راه حقّ از اندک بودن پیروان نهراسید. 4- برای حمایت از حقّ،مسافت نباید مانع باشد. «أَقْصَا الْمَدِینَهِ» 5-طرفداری از حقّ،انگیزه و لازم دارد نه نشان و عنوان. «رَجُلٌ» 6- حمایت از حقّ،باید با شدّت،سرعت،منطق و همراه باشد. «یَسْعی - یا قَوْمِ - هُمْ مُهْتَدُونَ» 7- شکستن سکوت و فریاد زدن در محیطهای انحرافی،برای از رهبری حقّ مورد ستایش خداوند است. «قالَ یا قَوْمِ» 8-اخلاص در تبلیغ،شرط مردم است. «اتَّبِعُوا مَنْ لا یَسْئَلُکُمْ أَجْراً» منادیان حقّ نباید از مردم مزدی بخواهند. 9- هادیان باید خود باشند. اِتَّبِعُوا ... مُهْتَدُونَ تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ«22یس» 🔰چه شده است مرا که نپرستم آنکه مرا آفریده است و همگی به سوی او بازگشت داده می شوید. 🔰أَ أَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَهً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ شَیْئاً وَ لا یُنْقِذُونِ«23یس» 🔰آیا به جای او خدایانی را برگزینم که اگر خداوند رحمان اراده ی گزندی به من نماید،شفاعت آنها کمترین برای من ندارد و مرا نمی رهانند؟ 🔰إِنِّی إِذاً لَفِی ضَلالٍ مُبِینٍ«24» إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّکُمْ فَاسْمَعُونِ«25یس» 🔰در این صورت من در گمراهی آشکاری خواهم بود.(ای مردم! بدانید)من به پروردگارتان ایمان آوردم،پس(شما نیز سخن مرا)بشنوید(و ایمان آورید). 🔰قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ قالَ یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ«26یس» 🔰(سرانجام او را شهید کردند)به او گفته شد:به بهشت وارد شو.گفت:ای کاش قوم من می دانستند. 🔰بِما غَفَرَ لِی رَبِّی وَ جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ«27یس» 🔰که پروردگارم مرا بخشید و از گرامی داشتگان قرارم داد. ✍نکته ها: 🔹بر اساس آنچه در تفسیر مجمع البیان آمده است،ماجرا مربوط به زمان حضرت است که دو تن از خود را برای دعوت مردم به شهر انطاکیه فرستاد و آنها در بین راه به حبیب نجّار برخوردند و او با معجزه ای که این دو تن نشان دادند،ایمان آورد. 🔹آن دو به شهر وارد شدند،ولی مردم سخن آنها را نپذیرفتند و تکذیبشان کردند. 🔸حضرت مسیح،«شمعون»بزرگ ترین حواری خود را به کمک آنها فرستاد و او توانست با به دست آوردن دل ،نظر او را به دست آورد و اکثر مردم به خدا ایمان آوردند. 🔹البتّه این روایت که در دیگر کتب تفسیری نیز آمده است،از دو جهت با متن قرآن سازگار نیست: 👌زیرا اوّلاً ظاهر آیات قرآن،فرستادن پیامبر از سوی خدا برای این قوم است،نه یاران یک پیامبر و ثانیاً اگر اکثر مردم ایمان می آوردند که عذاب بر آنها نازل نمی شد. 🔹بر اساس روایات،فردی که برای حمایت از فرستادگان الهی به شهر انطاکیه آمد، نجّار بود که از او به«صاحب یس»نیز تعبیر شده و در ردیف آل فرعون که به حمایت حضرت موسی برخاست،شمرده شده است. 🔹امروزه شهر انطاکیه که میان حَلب و اسکندریه واقع است و جزو خاک ترکیه می باشد،پس از«بیت المقدّس»دومین شهر مورد توجّه مسیحیان است. ✍پیام ها: 1- کسانی که در برابر آفریدگار خود بندگی نکنند در دادگاه محکومند. «وَ ما لِیَ لا أَعْبُدُ» 2- یکی از راه های دعوت دیگران،بیان اعتقادات خود است. ما لِیَ لا أَعْبُدُ الَّذِی ... 3- توجّه به مبدء و سرچشمه ی بندگی است. «فَطَرَنِی وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ» 4- مقایسه،از بهترین راههای است.خدا مرا آفریده،ولی بت ها برایم ذرّه ای فایده ندارند. «فَطَرَنِی - لا تُغْنِ عَنِّی شَفاعَتُهُمْ» 5-سختی هایی را که انسان می بیند،با اراده خداوند و در رحمت اوست. «إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ» 6- برای توجّه به ،کافی است شرایط سخت و فوق العاده را در پیش خود مجسّم سازیم. «إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ» 7- برای جریحه دار نکردن عواطف مردم،از خود بزنیم. إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمنُ بِضُرٍّ ... 8-بهترین راه دعوت،دعوت است. «إِنِّی آمَنْتُ» 9- شهادت در راه حمایت از رهبر آسمانی و امر به سابقه ای بس طولانی دارد. «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ» 10- میان و بهشت فاصله ای نیست. «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ» 11- مردان خدا حتّی بعد از مرگ و شهادت نیز در فکر زنده ها هستند. «یا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ» 12- حیات و بهشت برزخی قبل از موعود است. «قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّهَ» 13- شهادت سبب مغفرت است. «بِما غَفَرَ لِی» تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰وَ ما أَنْزَلْنا عَلی قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ وَ ما کُنّا مُنْزِلِینَ«28یس» 🔰و ما بعد از(شهادت آن مرد خدا)هیچ لشگری از آسمان برای هلاک قوم او نفرستادیم و اصولاً سنّت ما قبل از این هم نبود(که برای عذاب اهل زمین سپاهی از آسمان بفرستیم). 🔰إِنْ کانَتْ إِلاّ صَیْحَهً واحِدَهً فَإِذا هُمْ خامِدُونَ«29یس» 🔰تنها یک صیحه(آسمانی،صیجه ای تکان دهنده و مرگبار که)ناگهان همگی خاموش شدند. ✍نکته ها: 🔹در آیات قبل ماجرای مردی بیان شد که به تنهایی به حمایت از پیامبران الهی قیام کرد و فریاد زد و در این راه شهید شد. 🔸این آیه در مقام بیان هلاکت کفّار سرسختی است که انبیا را تکذیب کردند و این مرد خدا را کشتند. 🔹«خامد»از«خمود»یعنی خاموش شدن شعله آتش و در اینجا مراد هلاکت و مردن است. ✍پیام ها: 1- فرشتگان مأموران قهر یا مهر الهی هستند و فرود آمدن یا نیامدن آنها به امر است. ما أَنْزَلْنا ... جُنْدٍ مِنَ السَّماءِ 2- قهر الهی است،غافل نباشیم. «صَیْحَهً واحِدَهً» 3- گاهی بخاطر ریختن خون یک بی گناه و یک مجاهد و مبلّغ دینی،مردم یک منطقه نابود می شوند. «هُمْ خامِدُونَ» 4- ابر قدرت هایی که دیروز می گفتند: «لَنَرْجُمَنَّکُمْ وَ لَیَمَسَّنَّکُمْ مِنّا عَذابٌ أَلِیمٌ» امروز با یک صیحه نابود شدند. «هُمْ خامِدُونَ» تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰یا حَسْرَهً عَلَی الْعِبادِ ما یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاّ کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ«30یس» 🔰ای دریغ بر بندگان! که هیچ پیامبری بر آنان نیامد مگر آن که او را به استهزا گرفتند. ✍پیام ها: 1- انسانی که با موضع گیری حقّ،می تواند حقّ باشد و با پیروی از انبیا سعادتمند شود، «جَعَلَنِی مِنَ الْمُکْرَمِینَ» چگونه با لجاجت خود را مورد قهر قرار می دهد؟ یا حَسْرَهً ... 2- لجاجت،کور کردن زمینه های و قرب و مقدّمه ی حسرت هاست. «یا حَسْرَهً» 3- آگاهی از حوادث تلخ تاریخ،انسان را می کند. یا حَسْرَهً ... ما یَأْتِیهِمْ 4- استهزای انبیا،شیوه کفّار در طول تاریخ بوده است. «کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ» 5-تمام انبیا مورد استهزا قرار گرفتند. «مِنْ رَسُولٍ» (پس مبلّغان دینی در انتظار زخم زبان دیگران باشند.) تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ«31یس» 🔰آیا ندیدند چه بسیار نسل هایی را که قبل از آنان هلاک کردیم و آنان به سوی این کفّار بر نمی گردند؟ 🔰وَ إِنْ کُلٌّ لَمّا جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ«32یس» 🔰و نیستند آنان مگر این که همگان نزد ما حاضر می شوند. ✍نکته ها: 🔹کلمه ی«قرن»به گفته تفسیر نمونه،هم به زمان گفته می شود و هم به مردمی که در یک زمان زندگی می کنند. ✍پیام ها: 1- کسانی که در تاریخ تحقیق نکنند و از سرنوشت گذشتگان نگیرند، مورد انتقاد قرار می گیرند. «أَ لَمْ یَرَوْا» 2- سنّت های الهی در تاریخ ثابت است و سرنوشت ها به یکدیگر دارد و دیدن یک صحنه می تواند الگوی صحنه های دیگر باشد. أَ لَمْ یَرَوْا ... 3- نقل تاریخ،سبب تهدید و تسلّی پویندگان راه حقّ است. «أَ لَمْ یَرَوْا کَمْ أَهْلَکْنا» 4- نتیجه ی انبیا هلاکت است. کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ ... أَهْلَکْنا 5-بعد از قهر الهی راهی برای برگشت و جبران نیست، ها را از دست ندهیم. «أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لا یَرْجِعُونَ» 6- هلاکت کفّار پایان کارشان نیست،بلکه آغاز آنهاست. «لَدَیْنا مُحْضَرُونَ» 7- تمام مردم در قیامت حاضر می شوند. کُلٌّ ... جَمِیعٌ لَدَیْنا مُحْضَرُونَ تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰وَ آیَهٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَهُ أَحْیَیْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ«33یس» 🔰و زمین مرده که ما آن را زنده کردیم و دانه ای از آن ساختیم که از آن می خورند،برای آنان نشانه ای است(بر امکان معاد). ✍نکته ها: در آیه قبل خواندیم که همه ی مردم در زنده شده،نزد خداوند حاضر خواهند شد؛ این آیه دلیل معاد و زنده شدن را بیان می کند. ✍پیام ها: 1- هر دانه و گیاهی که از زمین می روید،همچون ای است که در قیامت از گور بر می خیزد. «وَ آیَهٌ لَهُمُ» 2- برای اثبات سخن خود به نمونه ها استدلال کنیم. «وَ آیَهٌ لَهُمُ» 3- بهترین دلیل برای عموم مردم،آن است که دائمی، ،غیر قابل انکار، ساده و همه جایی باشد. «وَ آیَهٌ لَهُمُ الْأَرْضُ» 4- بهترین راه ایمان به ،دقّت در آفریده هاست. «الْأَرْضُ الْمَیْتَهُ أَحْیَیْناها» 5-بخش عمده ای از غذای انسان را دانه های گیاهی می دهد که دقّت در آنها راهی برای خداشناسی است. وَ آیَهٌ ... .حَبًّا فَمِنْهُ یَأْکُلُونَ تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰وَ جَعَلْنا فِیها جَنّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِیها مِنَ الْعُیُونِ«34یس» 🔰و در آن،باغ هایی از درختان خرما و انگور قرار دادیم و در آن چشمه ها شکافته و روان ساختیم. 🔰لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَ فَلا یَشْکُرُونَ«35یس» 🔰تا از میوه ی آن و آن چه دستانشان به عمل آورده است،بخورند،پس چرا سپاسگزاری نمی کنند؟ ✍نکته ها: در قرآن از میان ها نام انگور و خرما بیش تر به کار رفته و این یا به خاطر نقش غذایی این دو میوه است و یا به خاطر در دسترس بودن آنها یا گونه های آنها یا بهره گیری از خشک و تر آن دو و یا جهات دیگر. 🔹دو کلمه «نَخِیلٍ» و «أَعْنابٍ» به صورت جمع بکار رفته است،زیرا هر یک از خرما و انگور دارای انواع زیادی هستند. ✍پیام ها: 1- در تغذیه نقش اول با و دانه هاست و سپس میوه ها. أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا ... جَعَلْنا فِیها جَنّاتٍ 2- وظیفه انسان در برابر نعمت ها،معرفت و است.(خداوند زمین مرده رازنده می کند و گیاهان و میوه ها را در دسترس قرار می دهد تا انسان بخورد و شکر کند.) لِیَأْکُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ ... أَ فَلا یَشْکُرُونَ 3- تولید فرآورده های از میوه ها،مورد پذیرش قرآن است. «وَ ما عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ» 4- بیان نعمت ها،سبب ایجاد شکرگزاری در انسان است. «أَ فَلا یَشْکُرُونَ» تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52
🔰سُبْحانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها مِمّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ مِمّا لا یَعْلَمُونَ«36یس» 🔰منزّه است خدایی که تمام زوج ها را آفرید،از آن چه زمین می رویاند و از خود مردم و از آن چه نمی دانند. ✍نکته ها: 🔹یکی از معجزات علمی قرآن،بیان قانون زوجیّت در همه چیز است،گیاهان،انسان ها و آن چه که مردم در آن زمان نمی دانستند و امروز می دانند.در عصر نزول قرآن،مردم با در نخل خرما آشنا بودند،امّا امروزه مشخّص شده که مسأله ی زوجیّت در عالم گیاهان عمومیّت دارد. ✍پیام ها: 1- تشکّر ما نشانه ی ما است،او نیازی به شکر و سژاس ما ندارد. «أَ فَلا یَشْکُرُونَ سُبْحانَ الَّذِی» 2- قانون زوجیّت در مخلوقات را به ذات الهی ندهید،او یکتا و بی نظیر است. «سُبْحانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ» 3- آفریدن ها و آفریده ها،نشانه ی قدرت،اراده و اوست،نه نشانه ی نیاز و وابستگی او. «سُبْحانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْواجَ» 4- پیدایش دانه و میوه،از قانون زوجیّت است. مِنْ ثَمَرِهِ ... خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها 5-انسان در مسائل جسمی و جنسی در ردیف دیگر است. «مِمّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» 6- در هستی است که نحوه زوجیّت آنها برای بشر ناشناخته است. خَلَقَ الْأَزْواجَ کُلَّها ... مِمّا لا یَعْلَمُونَ تدبر در قرآن سوره یس @fatemi52