💠 ثمره توحید
🔹 نکته برجستهای که اسلام به ما فهمانده است آن است که اگر کسی وارد #قلعه_توحید شد، از #قلعه_ولایت بیرون نبود؛ یعنی «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی فَمَنْ قَالَهَا دَخَلَ حِصْنِی وَ مَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ مِنْ عَذَابِی»؛[1] و همچنین «وَلَایةُ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ حِصْنِی»؛[2] اگر کسی موحّد شد، به تعبیر بعضی از بزرگان چنین انسانی یک خطای مطلق، یک شرّ مطلق، یک قبح مطلق از او هرگز سر نمی زند، هیچ ممکن نیست، او یک بد مطلق داشته باشد. چه اینکه اگر کسی وارد این دژ و قلعه توحید و ولایت نشد، هیچ ممکن نیست که #خیر_مطلق داشته باشد؛ اما آن گروه اول که حکیم هستند، موحّد هستند، فقیه هستند، عالِم هستند، مؤمن هستند، موحّد هستند، ولایت مدار هستند، یا خیرشان محض است یا خیرشان مقید، شرّ محض ندارند. گروه دیگری که وارد این قلعه نشدند، کارشان یا شرّ صِرف است یا شرّ محدود. گرچه شرّ صِرف به آن معنا در عالَم وجود ندارد، شرّ محض اصلاً وجود ندارد.
🔹 توضیح این مطلب آن است، کسی که موحّد است و ولایت مدار، این اگر #کار_خیر انجام می دهد؛ نظیر عبادات و احسان به غیر و تعلیم و تربیت، این خیر مطلق است، هم حُسن فاعلی دارد، هم حُسن فعلی دارد، نقصی در این کار نیست و اگر ـ معاذالله ـ دست به گناهی زد، یک معصیت کرد، این گناه شرّ مطلق نیست، زیرا او معتقد است كه خدایی هست و نهی کرد، پیامبری است، این نهی را آورده، اهل بیتی هستند که این نهی را رساندند، این کار او با آن عقیده به مبدأ فاعلی، مبدأ تشریع، مبدأ تبلیغ، مبدأ املا، همراه است. پس معصیتی یک انسان حکیم یا موحّد، معصیت محض نیست، چون با توحید همراه است، پس یک موحّد، یک حکیم یا کار او حُسن مطلق است، مثل آنجا که دارد اطاعت می کند، یا شرّ محدود و قبح محدود است؛ مثل آنجا که دارد معصیت میکند. شرّ مطلق و قُبح مطلق در کارهای انسان موحّد وجود ندارد؛ اما یک انسان غیر موحّد کارهای او یا شرّ محض است، یا شرّ محدود. اگر چنانچه دارد معصیت می کند که شرّ محض است، چون معتقد نیست که کسی جلوی این شرّ را گرفته، چون اعتقاد ندارد، از نظر ساحت دل، کافر است و چون مرتکب خلاف می شود، از نظر ساحت عمل، معصیت می کند و اگر دارد کار خیر انجام می دهد، إحسانی به کسی می کند، کارهای عاطفی خیر انجام می دهد، این گرچه معصیت نیست؛ ولی چون معتقد نیست خدایی هست و به این عمل امر کرده است، از آن جهت این کفری که دارد، یک شرّی است که همراه با این #خیر_محدود وجود دارد.
[1]. عیون الاخبار، ج2، ص134؛ بحار الانوار(ط ـ بیروت)، ج49، ص127.
[2]. معانی الأخبار، ص371؛ الأمالی(للصدوق)، ص235؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج39، ص246.
#حسن_فعلی_و_فاعلی
#خیر_و_شر
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 پیام به مراسم نکوداشت حجت الاسلام دکتر احمد احمدی
تاریخ: 1395/09/11
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 استعاذه
🔹 انسان هم مأمور به #استخاره و هم مأمور به #استعاذه است. استخاره یعنی طلب خیر، نه تفأّل! باید خیر بخواهد، چون ذاتاً فاقد است؛ باید از خدا بخواهد و لا غیر، چون او #خیر_مطلق است و باید آنچه می ماند و صلاح و فلاح بشر در آن است آن را بخواهد و نه چیز دیگر را.
🔹 در جریان #استعاذه هم این چنین است، إلا و لابد انسان باید استعاذه کند؛ زیرا #در_معرض_خطر علل و عوامل بیرونی و علل و عوامل درونی است، حتماً باید استعاذه کند! دوم اینکه فقط باید به خدا پناهنده بشود و از او کمک بخواهد. سوم باید به عنایت خدای سبحان از شرّ خارج و داخل برهد. هم استخاره لازم است با اضلاع سه گانه اش، هم استعاذه لازم است با اضلاع سه گانه اش؛ منتها در سوره مبارکه «فلق» استعاذه چهره کمک خواستن از ذات اقدس الهی و پناهندگی به خدا از #دشمنان_خارجی بود، علل و عواملی که ذکر شد ﴿مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ﴾[1] بود، ﴿شَرِّ غاسِقٍ﴾[2] بود، ﴿شَرِّ النَّفَّاثاتِ فِی الْعُقَدِ﴾[3] بود که اینها به سِحر و مانند آن از بیرون آسیب برسانند و ﴿شَرِّ حاسِدٍ﴾[4] بود که از راه حسد آسیب به محسود برسد. اما در سوره «ناس» استعاذه از #دشمن_داخلی است که مهم تر از دشمن خارجی است.
گر شود دشمن درونی نیست ٭٭٭ باکی از دشمن برونی نیست[5]
🔹 دشمن درونی با وسوسه، با #اغوا، با #اضلال، با #تمنیه و سایر علل و عواملی که برنامه های خود را شیطان مشخص کرده است، درون را #فاسد می کند و انسان را #غافل می کند و انسان را #جاهل میکند و انسان را به #جهالت در برابر عقل گرفتار می کند؛ لذا هم استعاذه از دشمن بیرونی هم استعاذه از دشمن درونی و مهمتر از دشمن بیرونی، دشمن درونی است.
🔹 شرّی که در سوره مبارکه «فلق» بود شرّ بیرونی است اما این شرّ درونی است که وسوسه می کند. انسان با فکر و اراده کار میکند اول با #اندیشه می اندیشد بعد با #انگیزه تصمیم و اراده و مانند آن را به عهده می گیرد. اگر کسی بخواهد مسیر انگیزه او و اراده او را دگرگون کند، اول در اندیشه او سوء اثر می گذارد اندیشه او را ویران میکند وهمی و خیالی می کند وسوسه می کند او را گمراه می کند، از اندیشهِ گم شده انگیزه پراکنده پدید می آید و مانند آن؛ لذا فرمود: ﴿مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ﴾ که این ﴿الْخَنَّاسِ﴾ است. انسان هر وقت متذکر شد این در گوشه های ذهن می خزد و هر وقت غافل شد خودش را نشان می دهد. درباره مژده به پرهیزکاران که فرمود پرهیزکاران کسانی اند که ﴿إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾[6] اگر ببینند یک خیال باطلی، یک وهم باطلی، یک شورش باطلی در بیرون قلب او راه پیدا کرده است می بیند این #حرامی به نام شیطان احرام بسته است تا وارد #کعبه_دل بشود، هم می فهمد او حرامی است، هم می فهمد احرامش #احرام_کاذب است، هم از انگیزه سوء او باخبر است که او منتظر است که درِ کعبه دل چه وقت باز می شود که آنجا وارد بشود «فَبَاضَ وَ فَرَّخ» که در خطبه های نورانی امیرالمؤمنین (علیه افضل صلوات المصلین) آمده است،[7] باخبر است.
🔹 #مردان_الهی که مواظب قلب هستند، این حرامی را می شناسند، احرام بستن حرامی را می شناسند، می شناسد او منتظر باز شدن درِ کعبه است وارد دل بشود ﴿تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ﴾ وقتی متذکر شدند به نام حق #ذکر_گویان شدند او خنّاس است در گوشه ای می خزد:
پاسبان حَرَم دل شده ام شب همه شب ٭٭٭ تا در این خانه جز اندیشه او نگذارم[8]
[1]. سوره فلق، آیه2.
[2]. سوره فلق، آیه3.
[3]. سوره فلق، آیه4.
[4]. سوره فلق، آیه5.
[5]. هفت اورنگ (جامی), سلسلةالذهب, دفتر اوّل.
[6]. سوره اعراف، آیه201.
[7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه7.
[8]. دیوان حافظ، غزل شماره324.
#احرام_کاذب
#شیطان
#اندیشه_و_انگیزه
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه ناس
تاریخ: 1398/01/29
🆔 @a_javadiamoli_esra