eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بی نهایت 🔸 از آن لطایف بیانات جناب این است: این كِرمی كه در چوب است، وقتی كه دارد چوب را می‌ جود خیال می ‌كند که هیچ چیزی لذیذتر از این چوب نیست و هیچ جهانی هم بالاتر از این نیم سانتی متر نیست. گفت: چو آن کِرمی که در گندم نهان است ٭٭٭ زمـین و آسـمـانِ او هـمـان اسـت از این كرمی كه در گندم است سؤال بكن آسمانت كجاست؟ می ‌گوید نیم سانتی بالاتر است، زمینت كدام است؟ می ‌گوید نیم سانتی پایین تر است. خیلی ها كرمانه زندگی می ‌كنند، نه كریمانه! ▫️ تمام این معارف را در ادبیات ما گفتند، در نثر ما گفتند، در نظم ما گفتند، در عربی و فارسی ما گفتند كه این كرمی كه در چوب است، اصلاً لذتی غیر از جویدن آن چوب ندارد، از او وقتی اقلیم و جغرافیا و كره خودش را مطرح كنیم، سقف‌ آن چوب، كفش هم چوب، بیش از یك سانت هم نیست! دین آمده گفته كرمانه زندگی نكنید، به سر ببرید! 🔸 فرشته‌ها برای اصول سه ‌گانه می‌ آیند پر پهن می ‌كنند:[1] پر درآوردن، پر كشیدن و جهت یابی، جهت یابی یعنی از زمین و آسمان بیرون بروی! اگر آن بزرگوار گفت: نه در اختر حركت بود نه در قطب سكون ٭٭٭ گر نبودی به زمین خاك نشینانی چند[2] همین است. آن كه گفت «به زیر آورم چرخ نیلوفری را»[3] همین است. 🔸 آن روزی كه جناب سعدی گفته بود: طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت ٭٭٭ به درآی تا ببینی طیران آدمیت[4] آن روز ما دبستان بودیم و كلاس های ابتدایی را می‌ خواندیم، این شعر را نوشتند؛ خیال كردیم حرف جناب سعدی این است این هواپیمایی كه اختراع شده، این است، اینكه است! با همین هواپیما هیروشیما بمباران شده، با همین هواپیما ناكازاكی بمباران شده، اینكه طیران آدمیت نیست، همان حرفی است كه بزرگواران گفتند که آدم از جهت به بی ‌جهتی در بیاید. بعد از این نور به آفاق دهم از دل خویش ٭٭٭ چون به خورشید رسیدیم غبار آخر شد[5] ▫️ ما بالاتر از ماهیم! بالاتر از آفتابیم! این شمس و قمر بساطش برچیده می ‌شود ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[6] هست، ﴿وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ﴾[7] هست، اما ﴿یا أَیهَا اْلإِنْسانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلی رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلاقیهِ﴾[8] انسان كه از بین نمی ‌رود، ما از هر آفتابی بالاتریم! از هر ماهی بالاتریم! بالأخره اینها یك سالی دارند ـ حالا یك میلیارد یا دو میلیارد ـ ما «تا»، «ابد»، «حتی» و «الی» و امثال ذلك نداریم! [1] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج1، ص34؛ «أِن المَلائِكَةَ لتَضَعُوا أَجنحَتَها تَحتَ أَقدَامِ طُلابِ العُلُوم». [2] . دیوان اشعار ملاهادی سبزواری، غزل86. [3] . دیوان اشعار ناصر خسرو، قصیده6. [4] . دیوان اشعار سعدی، غزل18. [5] . دیوان حافظ، غزل166. [6] . سوره تکویر، آیه1. [7] . سوره تکویر، آیه2. [8] . سوره انشقاق، آیه6. 📚 دیدار مسئولین بهزیستی با حضرت استاد تاریخ: 1386/05/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 معیار مودّت 🔸 شما یك سلسله مودّت‌ هایی كه مشكل جامعه را حلّ بكند دارید، اما وقتی مُردید كلّاً رابطه قطع است، چون همه شما خاك می ‌شوید و دوباره از خاك برمی ‌خیزید، دیگر والد و ولدی در كار نیست. این‌طور نیست كه یك والد و ولدی باشد، [البته در مورد] یك گروه خاصی كه اهل ایمان ‌اند، برای اینكه لذّت كامل نصیبشان بشود فرمود: ﴿أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّیتَهُمْ وَ مَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِم مِن شَی‏ءٍ﴾،[1] یك گروه خاص‌ هستند كه با بچه‌ هایشان هم مأنوس می‌ شوند, با ذراری و فرزندانشان در بهشت مأنوس‌ هستند، یك گروه خاصی ‌اند و گرنه همه خاك می‌ شوند و همه از خاك برمی ‌خیزند دیگر روابطی در كار نیست ﴿یوْمَ یفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِیهِ﴾.[2] معیار مودّت, است حق هم جز از خدا نیست: ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾.[3] 🔸 تعبیری در قرآن دارد كه ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾[4] این حق, مقابل ندارد چیزی با او نیست, چیزی با حق نیست، حق وحده است و لاغیر! هیچ چیزی با او نیست ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾ كه این برای فصل و دوم است كه به ذات برمی ‌گردد، حقّی است كه حكم خداست, قول خداست, فعل خداست و در جهان خلقت یافت می ‌شود، این حق بالقول المطلق «مِن الله» است كه در سوره «آل ‌عمران» دارد ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾،[5] ما حقّی نداریم كه از خدا ناشی نشده باشد از جای دیگر در آمده باشد و اینكه درباره وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود: «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِی‏»[6] با این ﴿الْحَقُّ﴾ معیت دارد نه با ﴿ذلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ﴾. اگر گفته شد «عَلِی مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ» یعنی این ﴿الْحَقُّ﴾ و منظور از علی (سلام الله علیه) همان اهل بیت همان چهارده معصوم (سلام الله علیهم) است؛ یعنی اینها با این حقّ‌ هستند كه ﴿الْحَقُّ مِن رَبِّكَ﴾ اگر خود را بخواهید، شما باید دوست اینها باشید. یك سلسله روابط اجتماعی انسان دارد اینها عیب ندارد؛ انسان به لباسش علاقه مند است, به خانه ‌اش علاقه‌ مند است این ضرری ندارد، اینكه مودّت نشد! این برای تنظیم روابط زندگی است. 🔸 تحلیلی كه هست می ‌فرماید دشمنی آنها با شما به جهت مسائل اقتصادی و اینها نیست. اینها اوّلاً دشمن خدا هستند; یعنی اینها یا ملحدند یا مشرك, دشمن با خدا و دشمن شما هستند، چون شما موحّد هستید! سخن از آب و خاك نیست. این سیزده سال كه با حضرت مبارزه می ‌كردند سخن از آب و خاك و معدن و مسائل اقتصادی و تجاری و اینها كه نبود، فرمود: ﴿لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾[7] آنها كه ملحد یا مشرك ‌اند ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾؛ دشمنان شما هستند نه به جهت مسائل اقتصادی, نه مسائل تجاری دشمنان شما هستند، چون شما به من معتقدید! تا آخر ملاحظه می‌ فرمایید این معیار دشمنی را همان می ‌داند ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّی﴾ كسی كه ملحد است كسی كه مشرك است عدوّ توحید است ﴿وَ عَدُوَّكُمْ﴾، چون شما موحّد هستید! مبادا اینها را اولیای خود قرار بدهید تحت اینها قرار بگیرید و مانند آن كه ﴿تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ﴾؛ مودّت خود را به اینها بدهید، شما بنا شد مودّت خود را یكسره به بدهید, شما مُزد پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مودّت این چهارده معصوم بود دادید, اگر مودّت مستقرّ در قربیٰ شد دیگر مودّتی ندارید كه به دیگری بدهید. 🔸 در بحث ‌های قبل هم همین آیه سه سوره مباركه «احزاب» گذشت كه انسان نه دو قلب دارد و نه در یك قلب دو محبّت می ‌گنجد: ﴿ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فی‏ جَوْفِهِ﴾[8] شما یك مودّت دارید این مودّت هم كه یكجا مستقر كردید به یعنی باید این كار را می ‌كردیم, بنابراین اگر ﴿نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ﴾[9] شد تبعیضی در مودّت شد، می ‌دانید این تبعیض, مُهلك است مستهلك نمی ‌شود، این ‌طور نیست كه به اندازه ‌ای كه مودّت دارید دین داشته باشید، این‌طور نیست! توحید تبعیض‎ بردار نیست, ولایت تبعیض ‌بردار نیست, نبوّت و رسالت تبعیض ‌بردار نیست. [1]. سوره طور، آیه21. [2]. سوره عبس، آیه34. [3]. سوره بقره، آیه147. [4]. سوره لقمان، آیه30؛ سوره حج، آیات6 و 62. [5]. سوره آل ‌عمران، آیه60. [6]. الفصول المختاره، ص135. [7]. سوره ممتحنه، آیه1. [8]. سوره احزاب، آیه4. [9]. سوره نساء، آیه150. 📚 سوره مبارکه ممتحنه جلسه 1 تاریخ: 1396/12/07 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 راه بهشت 🔸 اینها که در بهشت با هم هستند، و یکدیگر را زیارت می‌ کنند، «تزاور» دارند و ملاقات می‌ کنند، گفتگو می ‌کنند سؤال و جواب دارند: ﴿وَ أَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلی‏ بَعْضٍ یتَساءَلُونَ﴾،[1] از جواب معلوم می‌ شود که محور سؤال چه بود؛ محور سؤال این است که شما وضعتان چه بود؟ در دنیا چه کار می ‌کردید؟ از چه راه به بهشت رسیدید؟ اینهاست. ﴿قالُوا إِنَّا كُنَّا قَبْلُ فی‏ أَهْلِنا مُشْفِقینَ﴾؛[2] ما در خانواده خیلی با رفتار می ‌کردیم؛ یعنی از خانواده صحیح و تربیت شده می‌ گذرد، این راهش است! وقتی بهشتی ‌ها از یکدیگر سؤال می ‌کنند چگونه شد شما این جا آمدید؟ می‌ گویند راه بهشت از می‌ گذرد، ما با در خانه با همسرمان، با بچه ‌هایمان، با دخترمان، با پسرمان زندگی می‌ کردیم. اگر خدا فرمود: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً﴾[3] ما با این آیه را عمل می‌ کردیم. 🔸 گفتند بهشتی شدن از می‌ گذرد، ما مسئول تربیت بچه‌ هایمان بودیم. خدا فرمود: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ﴾، ما هم سعی کردیم خودمان را حفظ بکنیم. ﴿وَ أَهْلیكُمْ﴾؛ سعی کردیم بچه‌ هایمان را خوب تربیت کنیم. خانواده جامعه را می ‌سازد، هیچ دانشگاهی به اندازه دانشگاهِ هفت ساله پدر و مادر نیست، چون سفارشی نیست، سفارشی نیست که دوست یکدیگر باشید، مهربان باشید، اینها با سفارش حلّ نمی ‌شود، اینها یک امر است. محبت سفارشی نیست، محبت تزریقی نیست، این هفت سال، هفت سال است، بهشت از راه خانواده می ‌گذرد. 🔸 اینها سؤال کردند از چه راهی وارد بهشت شدید؟ گفتند از راه ! ما از یک خانواده صحیح و سالم گذشتیم، خلاصه از خانواده می ‌گذرد، ما نسبت به اهل خود این طور بودیم و اختصاصی به بچه‌ ها ندارد! نسبت به پدر و مادر این طور بودیم، نسبت به برادر و خواهر این طور بودیم، نسبت به بچه ‌ها این طور بودیم، نسبت به نوه‌ ها این طور بودیم، با در خانه زندگی می‌ کردیم. خدا به ما فرمود را مثل خودت از آتش حفظ کن: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلیكُمْ ناراً﴾، ما هم این کار را کردیم. [1]. سوره طور، آیه25. [2]. سوره طور، آیه26. [3]. سوره تحریم، آیه6. 📚 سوره مبارکه طور جلسه 8 تاریخ: 1395/11/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 معجزات انبیاء (علیهم السلام) 🔸 قرآن كریم كه را می ‌ستاید [و] معرفی می‌ كند، می ‌فرماید اینها در اثر قدرت روح انبیا است، چون ﴿اللّهُ أَعْلَمُ حَیثُ یجْعَلُ رِسَالَتَهُ﴾؛[1] خدا می‌ داند كه چه كسی را پیغمبر كند و نبوّت و رسالت را به كدام موطن اعطا كند، بعد هم می ‌فرماید: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾[2] این در نظام تدبیرِ الهی ثبت شده است كه خدا و فرستادگان خدا . خب اگر معجزه قابل اتیان مثل باشد كه شكست می ‌خورد، چون ابزار پیشرفت انبیا معجزه است. برای توده مردم معجزه است كه طریق اثبات نبوّت انبیا است. اگر معجزه قابل اتیان مثل باشد، نظیر علوم غریبه دیگر می ‌شود، آن ارزش را از دست می‌ دهد. این را خدای سبحان نفی كرد و فرمود هرگز شكست نمی‌ خورد. 🔸 در سورهٴ «مجادله» آیهٴ 21 این‌ چنین فرمود: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾ این ثبت شده است، نه اینكه انبیای من را شهید نمی ‌كنند ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقّ﴾؛[3] نه اینكه انبیا را نمی ‌كشند و اینها همیشه در جنگ ها پیروزند، خیلی ها در جنگ ها شهید شدند و شربت شهادت نوشیدند. فرمود رسالت من شكست نمی ‌خورد. به خود انبیا هم فرمود این دین را یا در زمان حیات شما یا بعد از حیات شما من می ‌كنم: ﴿فَإِمَّا نُرِینَّكَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّینَّكَ﴾[4]؛ من آنچه را كه دادم، یك مقداری در زمان حیات شما، یك مقداری بعد از حیات شما، بالاخره دین را تثبیت می‌كنم. رسالت شكست نمی ‌خورد گرچه رسول شهید بشود. شكست نمی‌ خورد گرچه آورندهٴ دین را شهید كنند. ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾،[5] معجزه به هیچ وجه شكست نمی‌ خورد. نه تنها «كتب الله لاغلبنّ انا و رسولی» نه، ﴿وَرُسُلِی﴾ همه انبیا این‌ چنین‌ اند! 🔸 این جزء سنّت های خدای سبحان است كه هیچ پیغمبری شکست نمی خورد: ﴿كَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِی﴾؛ همه فرستادگان من پیروزند. با اینكه: ﴿یقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ حَقّ﴾[6] و مانند آن؛ چه اینكه در سوره «صافات» آیه 171 و 172 و 173 این‌ چنین فرمود: ﴿وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِین ٭ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ٭ وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمْ الْغَالِبُون﴾ این در قضای الهی گذشت كه همه مرسلین پیروزند و همه سپاهیان من ظفرمندند، اینها و اینها غالب‌اند [و] هرگز شكست نمی‌ خورند؛ در حالی كه بسیاری از انبیا را شهید كردند، بسیاری از جنود الهی را شهید كردند. یحیای شهید شربت شهادت نوشید، امّا و هرگز شكست نخورد، چرا؟! چون آنچه را كه انبیا می ‌آورند، قابل اتیان مثل نیست؛ پس این دو خصیصه در معجزات انبیا هست: نه راه فكری دارد (یك) و نه می ‌توان مثل آن آورد، (دو) البته این دومی در اثر همان اوّلی است، چون راه فكری ندارد، كسی نمی ‌تواند مثل آن بیاورد. [1] . سوره انعام، آیه 124. [2] . سوره مجادله، آیه 21. [3] . سوره آل‌عمران، آیه 21. [4] . سوره غافر(مؤمن)، آیه 77. [5] . سوره مجادله، آیه 21. [6] . سوره آل‌عمران، آیه 21. 📚 سوره مبارکه بقره جلسه 65 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 درد فراق 🔸 علاقه امام به شاگردانشان شبیه یعقوب به یوسف (سلام الله علیهما) است. یك بیان نورانی قرآن كریم در جریان آن پدر و پسر نقل می‌ كند كه مشابه همان جریان را وجود مبارك امام صادق درباره شاگردانش دارد. آن بیان نوارنی كه خدای سبحان درباره علاقه یعقوب به یوسف دارد آن است كه در وجود مبارك یعقوب آن ‌قدر متأثّر شد كه شكوه‌ اش را به «الله» می‌ برد كه ﴿إِنَّما أَشْكُوا بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَی اللَّهِ﴾،[1] همین شِكوه را وجود مبارك امام صادق دارد؛ وقتی شاگردانش را می‌ دید, به خدا عرض می ‌كرد: «أَشْكُو إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَتِی‏ وَ تَقَلْقُلِی‏ . . . فَلَیتَ هَذِهِ الطَّاغِیةَ أَذِنَ لِی فَأَتَّخِذَ قَصْراً فِی الطَّائِفِ فَسَكَنْتُهُ وَ أَسْكَنْتُكُمْ مَعِی»؛[2] ای كاش این نظام طاغوت منصور عباسی اجازه می ‌داد من مدرسه ‌ای می‌ ساختم و شما را هم در آن مدرسه جا می ‌دادم و این علوم را به شما منتقل می‌ كردم. این شكوه وجود مبارك امام صادق به ذات اقدس الهی شبیه همان حضرت یعقوب است. چرا وجود مبارك یعقوب به یوسف دل بسته بود؟ نه تنها برای اینكه فرزند او بود، برای اینكه او می‌ توانست بنشیند و خودش از این نعمت طَرْفی ببندد و مانند آن كه ﴿أَشْكُو بَثِّی وَ حُزْنی‏ إِلَی اللَّهِ﴾. ▫️ وجود مبارك امام صادق هم وقتی شاگردانش را می‌ دید «أَشْكُو إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَحْدَتِی‏ وَ تَقَلْقُلِی‏»؛ من دست‌ تنها و در خانه‌ام هستم، با این شاگردان متعدّدی كه حضرت تربیت كرد! این ‌طور نبود كه نظیر حوزه ‌های علمیه كنونی باشد كه صد نفر, دویست نفر, سیصد نفر كمتر و بیشتر پای منبر حضرت باشند؛ حضرت دو نفر, سه نفر, چهار نفر در طی این سالیان متمادی تربیت كرد که چهار هزار نفر شده است! 🔸 بنابراین شما الآن خدا را شاكر باشید، هستید! این عزیزان, این فرزندان, این دختران, این پسران اینها هم شاگردان امام صادق ‌اند و این معارف را از آن جا دارند یاد می ‌گیرند و این نظام را به بركت همین علوم می ‌شود حفظ كرد. هرگز امكانات رفاهی جامعه را متمدّن نمی ‌‌كند! این و لاغیر! در بیانات نورانی همان حضرت و ائمه دیگر هم هست که فرمود: «إِنَّكُمْ‏ لَنْ‏ تَسَعُوا النَّاسَ‏ بِأَمْوَالِكُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِكُم»؛[3] جامعه را با مال و اقتصاد نمی‌ شود اداره كرد! این بخش وسیعش در و و و است. جامعه ‌ای كه از نظر مال مرفّه است و از نظر اخلاق تهیدست است، دیگر متمدّن نیست! [1] . سوره یوسف، آیه86. [2] . الکافی(ط ـ الاسلامیه)، ج8، ص215. [3] . من لا یحضره الفقیه، ج4، ص394. 📚 دیدار دانشجویان با حضرت استاد تاریخ: 1394/05/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خبر عظیم 🔸 فرمود: ﴿عَمَّ یتَساءَلُونَ﴾،[1] «تسائل» گاهی بین مؤمن و کافر است، گاهی بین مؤمنین است و گاهی بین کفار است؛ مسئله قیامت از مهم‏ترین مسائلی است که آن روز محل تسائل بود. آن روز سؤال محوری مسئله بود، گرچه همیشه مسئله معاد هست؛ اما بعضی قبول داشتند، بعضی نکول داشتند، آن کسانی که نکول داشتند بعضی ‎ها می‎ گفتند مستحیل است و بعضی‎ ها می‎گفتند مستبعد است؛ آنهایی که قبول داشتند در حد ضروری بودند، جسمانی بود، روحانی بود [و پرسش از] کیفیتش بود، پیرامون این موارد تسائل بود. 🔸 ابن اثیر، اینها سه برادر بودند و هر کدام یک کار علمی قابل توجهی کردند: یکی نهایه نوشت، یکی تاریخ نوشت و یکی هم العقد الفرید که کتاب ادبی است و در آن قصائص فراوانی را جمع کرد. ایشان نقل می‎ کند که لوح قبر بعضی از بزرگان اسلامی این جمله بود: ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیم ٭ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُون‏﴾[2]‏ این حرف ‎ها را در اول سنگ قبر می ‎نوشتند، آن جا است! این دستور دینی که به ما دادند و در این تابلوها نوشته، این مدرسه است. ما وقتی وارد قبرستان شدیم فاتحه ‎ای می ‎خوانیم و عرض ادبی می‎ کنیم، این وظیفه ماست؛ اما یک سؤال و جوابی و یک گفتگویی هم داریم، در این تابلو یک سؤال و جوابی است: «یا أَهْلَ‏ لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ بِحَقِّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ كَیفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ‏»[3]؛ شما را به «لا اله الا الله» قسم بگویید که آن جا چه خبر است؟ پس معلوم می‎ شود که می ‎توان با آنها برقرار کرد. اگر ما با اموات رابطه برقرار نکنیم، فقط یک فاتحه بخوانیم و برگردیم، اینکه مدرسه نشد! اینکه مرحوم آقای (رضوان الله تعالی علیه) بارها و مدت ‎ها و ساعت ‎ها در وادی السلام می ‎رفت برای همین سؤال و جواب بود. این دستور دینی ما هست یا نیست؟ این ـ معاذ الله ـ لغو است؟ یا ما می‎ توانیم مدرسه داشته باشیم، با اینها حرف بزنیم و چیزی یاد بگیریم؟ کسی که فقط برای فاتحه خواندن به قبرستان می‎ رود خیلی با آنها فرقی ندارد، کسی که مدرسه می رود باید بالاخره چیزی یاد بگیرد! پس ما این طور می ‎توانیم باشیم. در بسیاری از بزرگان [نوشته شده است] ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیم ٭ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُون‏﴾‏ این اول قبر نوشته می‎ شد، حالا القاب و اینها که مشکل را حل نمی ‎کند، ﴿عَمَّ یتَساءَلُونَ﴾؟ ﴿قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظیم ٭ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُون‏﴾‏ که در بخش‎ های دیگر است. ﴿الَّذی هُمْ فیهِ مُخْتَلِفُونَ﴾،[4]‏ اختلاف هم قرآن کریم در سُور دیگر نقل می ‎کند؛ بعضی گفتند مستحیل است ﴿إِذا مُزِّقْتُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُمْ لَفی‏ خَلْقٍ جَدیدٍ﴾[5]‏ بعضی می‎ گفتند مستبعد است ﴿ذلِكَ رَجْعٌ بَعیدٌ﴾[6]‏ استبعاد کردند نه استحاله، بعضی جسمانی قبول کردند، بعضی روحانی قبول کردند. 🔸 اصلاً مسئله برای ما مطرح نیست! درسش مطرح نیست، بحثش مطرح نیست، کیفیت مُردن مطرح نیست، ما فقط در حد عادی فکر می ‎کنیم، این طور نیست! فرمود این مسئله خیلی مهم است! بعد برای اثبات مسئله فرمود عالم ریاضی است، عالم مثل حلقات ریاضی دقیق و منظم است، من این را بیخود خلق کردم که هر کسی بیاید بخورد و بمیرد و هر کاری می‎ خواهد بکند، یا حساب و کتابی هست؟ فرمود این آسمان منظم! این زمین منظم! این خواب منظم! خواب چه عظمتی است؟ ﴿النَّوْمَ سُباتاً﴾،[7]‏ بعد فرمود این خوابی که نعمت و برکت است باید مواظب باشید چشمتان را بگیرد، نه را!! [1]. سوره نبأ، آیه1. [2] . سوره ص، آیات 67 و 68. [3]. جامع الأخبار(للشعیری)، ص50؛ «عَنْ أَصْبَغَ بْنِ نُبَاتَةَ قَالَ‏ كُنْتُ مَعَ عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیهِ السَّلَامْ فَمَرَّ بِالْمَقَابِرِ فَقَالَ عَلِی عَلَیهِ السَّلَامْ السَّلَام ُ عَلَی أَهْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه‏...». [4] . سوره نبأ، آیه3. [5] . سوره سبأ، آیه7. [6] . سوره ق، آیه3. [7] . سوره فرقان، آیه47. 📚 سوره مبارکه نبأ ـ جلسه 1 تاریخ: 1398/08/18 🆔 @a_javadiamoli_esra
✅ به اطلاع کلیه طلاب و علاقه مندان به علم نجوم می رساند که اولین دوره آموزش مجازی نجوم توسط مدیریت آموزش مجازی موسسه آموزش عالی حوزوی اسرا-قم برگزار می گردد . مدرس : استاد حجت الاسلام و المسلمین زمانی قمشه ای مبحث : کتاب تحریر اقلیدوس زمان : هر هفته از شنبه تا سه شنبه ساعت 16 شرایط ثبت نام : پایان سطح دو حوزه و یا کارشناسی رشته های نجوم و ریاضی نحوه ثبت نام : ارسال نام و نام خانوادگی ، کدملی و شماره تماس به آی دی admin در لینک زیر @am7599 درگاه های اطلاع رسانی ایتا : https://eitaa.com/emesra_1tnojum تلگرام : http://t.me/emesra_1tnojum کلیه ی اطلاع رسانی های مربوط به این دوره از طریق این کانال انجام می شود . جهت اطلاعات بیشتر می توانید با شماره تلفن 02537189260 تماس بگیرید . 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 بهشت سازی 🔹 ایران را چه کسی فتح کرد؟! ایران که به دست حضرت امیر (سلام الله علیه) فتح نشد! پدران و اجداد ما به برکت همین سادات که آمدند و گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، ما این ذوات قدسی را شناختیم. سخن از صفویه نبود! صفویه را چه کسی تربیت کرد؟ صفویه را چه کسی شیعه کرد؟ صفویه را چه کسی آدم کرد؟ همین سادات بودند! اینها گفتند علی این است، زهرا این است، حسن این است، حسین (علیهم السلام) این است، گفتند و گفتند و گفتند، تا پدران ما فهمیدند و ما هم راه را تشخیص دادیم، وگرنه ما از چه راهی می ‌فهمیدیم؟ جریان که به ما نرسیده بود، جریان که به ما نرسیده بود، وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) آمد، سادات آمدند، «بنی‎ الزّهرا» آمدند و معرّفی کردند، آن قدر گفتند تا پدران ما ـ الحمد لله ـ تربیت شدند و ما هم تربیت شدیم. ما شب و روز باید شاکر این امامزاده‌ ها باشیم، مبادا کسی خیال کند صفویه ما را تربیت کرد! ▫️ ایران به دست دیگری فتح شد، اما سادات آمدند کم‌ کم مسئله را حلّ کردند. پس می ‌شود کم‌ کم تِیم و عَدی را کنار زد و و را آورد. 🔹 بیان نورانی حضرت امیر در وصیت ‌نامه ‌اش چیست؟ حضرت در صدر وصیت ‌نامه فرمود: «أُوصِیكُمَا بِتَقْوَی اللَّهِ وَ أَلَّا تَبْغِیا الدُّنْیا وَ إِنْ بَغَتْكُمَا»، بعد می‌ فرماید: «وَ قُولَا بِالْحَقِ‏ وَ اعْمَلَا لِلْأَجْرِ وَ كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً»، آن‌ گاه می ‌فرماید: «أُوصِیكُمَا وَ جَمِیعَ وَلَدِی [وُلدِی] وَ أَهْلِی وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی»؛ الآن همه ما جزء هستیم، فرمود هر کس نامه من به دست او رسید، او وصی من است: «وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِی بِتَقْوَی اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَینِكُمْ فَإِنِّی سَمِعْتُ جَدَّكُمَا صلی الله علیه و آله و سلّم یقُولُ صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْأَیتَامِ فَلَا تُغِبُّوا أَفْوَاهَهُمْ» تا بخش‌ های پایانی که مربوط است به «وَ عَلَیكُمْ بِالتَّوَاصُلِ وَ التَّبَاذُلِ وَ إِیاكُمْ وَ التَّدَابُرَ وَ التَّقَاطُعَ»؛ نداشته باشید، نکنید و مانند آن، فرمود من شنیدم که «صَلاح ذاتُ البین» از غالب نماز و روزه بالاتر است! یک کشور و یک نظام را این حفظ می‌ کند، این وصیت حضرت امیر نسبت به همه ماست. ▫️ اگر قرآن است که به صورت حصر فرمود: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾[1] و اگر قرآن ناطق است که می ‌فرماید: «صَلَاحُ ذَاتِ الْبَینِ أَفْضَلُ مِنْ عَامَّةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیامِ»[2] و اگر آیه سوره «حشر» است که ما را به دعوت می ‌کند. اگر ملّتی متمدّن بود و فرهنگ آن بود، چنین ملّتی در بهشت دارد زندگی می ‌کند؛ یعنی نمونه ‌ای از بهشتِ اَبد را فعلاً دارد تجربه می ‌کند که فرمود: ﴿لاَ تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنَا غِلّاً لِلَّذِینَ آمَنُوا﴾.[3] [1]. سوره حجرات، آیه10. [2]. نهج البلاغه، نامه47. [3]. سوره حشر، آیه10. 📚 سوره مبارکه حجرات ـ جلسه 13 تاریخ: 1395/08/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مبانی حقوق بشر 🔸 كسانی كه [اعلامیه] [را] نوشتند، حالا یا حامی حقوق بشرند یا متولّی حقوق بشرند یا داعیه حقوق بشر دارند مانند سازمان ملل دستشان خالی است و حرف عالمانه ندارند؛ یعنی حرفی برای گفتن ندارند. الآن این موادّ حقوقی را مثلاً همه ما از حفظ‌ هستیم، این مواد را از چه چیزی می‌ گیرند؟ از چند مبنا می‌گیرند؛ مثل عدالت، مثل حریّت، مثل استقلال، مثل آزادی، مثل امانت مثل تعهد به عهد و امثال ذلك، اینها مبانی است كه این موادّ كه سازمان ملل و مانند آن تصویب كردند از این مبانی گرفته شده است، اما دستشان خالی می باشد! این مبانی را از چه چیزی می ‌گیرند؟ از عادات مردم، آداب مردم، فرهنگ مردم، سنن مردم و رسومات مردم كه هیچ اعتباری به آن نیست. چند اصل است كه مبنای حقوقی است؛ مثل عدالت، حریت، امانت و مانند آن که همه اینها مورد قبول است؛ موادّ حقوقی را باید از عدالت و استقلال و آزادی و امنیت و امانت و اینها بگیریم، اینها قبول است. 🔸 عدالت معنایش روشن است كه «وَضعُ كُلّ شَیءٍ فِی مَوضِعِه»،[1] این هم معنایش روشن است؛ از آن به بعد دست سازمان ملل خالی است! عدل «وَضعُ كُلّ شَیءٍ فِی مَوضِعِه»، خب جای اشیا كجاست؟ جای اشخاص كجاست؟ هیچ! دست آنها خالی است! خب آن كه اشیاء را آفرید باید بگوید جایش كجاست، آن كه اشخاص را آفرید باید بگوید جایش كجاست. شما می‌ خواهید جای زن را معین كنید، جای مرد را معین كنید، جای كودك را معین كنید، جای سالمند را معین كنید، جای آب را معین كنید، جای هوا را معین كنید، جای زمین را معین كنید، جای آسمان را معین كنید، چون همه اینها است. ما از عمق دریا تا اوج سپهر برنامه داریم، در دو طرف این الآن بشر ترمینال دارد؛ هم زیر دریا، هم كره مریخ! خب شما این موادّ حقوقی را از آن مبانی می‌ گیرید و می‌ گویید از عدل می‌ گیریم، از استقلال می‌ گیریم، از آزادی می ‌گیریم، از امنیت می‌ گیریم، از امانت و وفای به عهد می ‌گیریم، همه اینها درست است؛ اما تك تك اینها زیر سوال است، دست اینها خالی است! آنچه كه الآن سازمان ملل دارد عالمانه نیست، این [سازمان] مراجعه می ‌كند به فرهنگ مردم، به رسومات مردم، هر چه را اینها عدل می‌ دانند او هم مبنا قرار می‌ دهد، از این مبنا مادّه استنباط می‌ كند، اینكه عاملانه نشد! لذا می‌ بینید ظلم از آن در می‌ آید! آن كه مرفّه بی ‌درد است عدل را طوری معنا می ‌كند، آن كه پابرهنه دردمند است را طور دیگر معنا می ‌كند. بنابراین ممكن است انسان سی ـ چهل سال عمرش را هدر بدهد و حرفی برای گفتن نداشته باشد. پس تا نداشته باشیم دستمان خالی است. مبنا نخواهیم داشت، وقتی مبنا نداشتیم مواد هم نخواهیم داشت. [1]. ر.ک: نهج البلاغه، حکمت437؛ «الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَهَا». 📚 دیدار دبیر کمیسیون حقوق بشر اسلامی با حضرت استاد تاریخ: 1390/03/12 🆔 @a_javadiamoli_esra