eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نیمی از من سنگ اما نیم دیگر شیشه بود. می‌شکستم ! دیگران را نه ،خودم را بارها.. !
قهوه را با کف بیاور؛ آمدم آن سوی میز بعد از این باهم،کنار هم، به شادی بگذرد 😐
گریه هم بر غم این فاصله مرهم نشود مثل یک قهوه که از تلخی آن کم نشود روز و شب پیش همه روی لبم لبخند است تا حواس احدی جمع به بغضم نشود
با كه گويم غم ديوانگى خود،جز يار؟       از كه‌جويم‌ ره‌ ميخانه، به‌غيراز دلدار؟ سرّعشق‌است‌كه‌جزدوست‌نداندديگر مگنجد غم هجــران وى، اندر گفتار
خاکریز شیعه و سنی در این میدان یکی‌ست خیمه‌گاه تفرقه با خانهٔ شیطان یکی‌ست لات و عزی با نقاب دین به میدان آمدند بت‌شکن‌ها خوب می‌دانند: بت‌گردان یکی‌ست داعش و تکفیری و وهابی و القاعده پشت این دستان پیدا، نیت پنهان یکی‌ست سال‌ها با اسم آزادی، کبوتر کشته‌اند این جهانِ در ستم آزاد، با زندان یکی‌ست تن به ذلت هرگز! اما جان به جانان می‌دهیم در تمام عصرها، رسم جوانمردان یکی‌ست مرز، چیزی نیست! حتی از زمان هم رد شدند از نگاه اهل ایمان، بدر و خان‌طومان یکی‌ست چنگ باید زد به حبل‌الله و از آتش گذشت عروةالوثقی یکی، پیمان یکی، فرقان یکی‌ست هر حریمی حرمتی دارد بپرس از محرمان حرمت آل نبی با حرمت قرآن یکی‌ست باز «بسم الله مجراها و مرساها» بخوان موج‌ها بسیار، اما نوح کشتی‌بان یکی‌ست صالحان، میراث‌داران زمین خواهند شد این حکایت، فصل‌ها دارد، ولی پایان یکی‌ست
سِر عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ورنه عشق تو کجا،این دل بیمارکجا؟
خداوندا رسان از ما سلامش به گوش ما رسان یا رب کلامش به سوز سینه ی مجروح زهرا نما تعجیل در امر قیامش  
ای حب تو حسن حصین مولا امیرالمومنین ای وجه رب العالمین مولا امیرالمومنین راه طلب پویم تورا در هر کجا جویم تورا در هر نفس گویم تورا مولا امیرالمومنین خیل ملائک لشکرت تاج ولایت بر سرت اثبات تو انگشترت مولا امیرالمومنین ای جانشین مصطفی وصف تو از قول خدا ای قبله ی دل های ما مولا امیرالمومنین اول تویی آخر تویی باور تویی یاور تویی بعد از خدا جوهر تویی مولا امیرالمومنین هفت آسمان زیر نگین، انگشترت اثبات دین آیات فرقان مبین مولا امیرالمومنین ای روح بخش بی بدل ای مظهر علم و عمل من گفته بودم از ازل مولا امیرالمومنین ای رحمت للعالمین ای زیور عرش برین مگزارم از محنت غمین مولا امیرالمومنین لطفا
به نگاهِ مادرانه ... هوسی مُدام دارم همه‌یِ وجودخود را زمدینه وام دارم بروای‌نسیمِ‌رحمت،‌سفری‌به‌کویِ زهرا وبگو که‌من ‌از‌اینجا‌ به‌شما سلام دارم 🌸
قهوه می‌ریزم برایت ، نیستی آن سوی میز هی شکر می‌ریزم و تلخ است جای خالی‌ات
رفتنم را خواستی' خوش باش حالا' میروم درد دل ها داشتم در سینه 'اما میروم بغض اشعارم شدی' راه نفس را بسته ای قطره قطره آب گشتم سوی دریا میروم حکم' صادر کرده ای محکوم 'کردی نابحق بی مروت' اینچنین محکوم وتنها میروم صحبت از عشق توکردم 'طبل رسوایی زدم گر ندارم در دلت جایی 'از اینجا می روم میروم' اما بدان' دلخور ز رفتن نیستم بس که رنجاندی مرا' با قامتی تا می روم
قصد دارم که فقط همسفرت باشم و بس با بسی دلهره دنبالِ سرت باشم و بس حامی ات باشم و از دور مواظب باشم که به هر حادثه مردِ خطرت باشم و بس دور از جان، چو بلایی به تو عارض گردد من قدم پیش نَهَم تا سپرت باشم و بس گر کمی دیر کنی یا که جوابم ندهی همه مجنون شوم و دربدرت باشم و بس تو به هر اوج که خواهی بپری دلشاد و من به تسبیح و دعا بال و پرت باشم و بس پس رها باش گلم، دست خدا همراهت قانع ام من که فقط باخبرت باشم و بس