eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
77 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلم گرفته از این روزها دلم تنگ است میان ما و رسیدن هزار فرسنگ است مرا گشایش چندین دریچه کافی نیست هزار عرصه برای پریدنم تنگ است اسیر خاکم و پرواز سرنوشتم بود فرو پریدن و در خاک بودنم ننگ است چگونه سر کند اینجا ترانه ی خود را دلی که با تپش عشق او هماهنگ است؟ هزار چشمه ی فریاد در دلم جوشید چگونه راه بجوید که رو به رو سنگ است مرا به زاویه ی باغ عشق مهمان کن در این هزاره فقط عشق ، پاک و بی رنگ است
به گرده ام زد و خون گریه کرد تیغ رفیقم ولی به خنده فقط لب گشود زخم عمیقم روح الله محمدنژاد
زیر دین چشمِ خود هستم، که من... گر نریزم اشک می میرم ز غم
خواستم گریه کنم، قلب صبورم نگذاشت! وقت زانو زدنم بود، غرورم نگذاشت...!
شِگِفت مانده‌ام از کارِ خویش کَز غَمِ عِشق میـانِ اشــک شُـدَم غَــرق و بـاز شُـعـله‌وَرَم
گریه کردم گریه هم این‌بار آرامم نکرد هر چه کردم _هر چه_ آه! انگار آرامم نکرد
گویند گریہ عقدۀ دل باز میڪند خون گریه می‌ڪنم دل من وا نمیشود...
صد آرزو به گِرد دلم در طواف بود از حیرت ِجمالِ تـو بی آرزو شدم
یک نظر کن به دل دربه در نوکرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها پر زدیم و نرسیدیم به تو, افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان تر نوکرها پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها مادری خورد زمین صورت او زخمی شد سوخت از روضه ی مادر جگر نوکرها 🍃🌸🍃🌸🍃🌸
شِکوِه‌ای نیست ز طوفان حوادث ما را دل به دریازدگان خنده به سیلاب زنند!
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم
ما گشته ایم،نیست دگر جستجو مکن آن روز ها گُذشت، دگر آرزو مکن...