eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من زان روی که از جمله گرفتارترم من •روزی که نماند دگری بر سر کویت دانی که ز اغیار وفادار ترم من •بر بی کسی من نگر و چارهٔ من کن زان کز همه کس بی کس و بی‌یارترم من •بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد زارم بکشی کز که ستمکار ترم من •وحشی به طبیب من بیچاره که گوید کامروز ز دیروز بسی زارترم من
یاری کن ای نَفَس که دَرِین گوشهٔ قَفَس بانگی بَر آورم ز دلِ خسته یک نفس صبـر پیمبـرانه اَم آخَر تمام شد! ای آیتِ اُمیـد به فریــادِ من بِرَس
گفتمش عاشقتم، گفت محبت دارید ای به گور پدر آنکه ادب یادش داد...
نه مثل كوه محكمم نه مثل رود جارى ام نه لايقم به دشمنى نه آن كه دوست دارى ام تو آن نگاه خيره اى در انتظار آمدن من آن دو پلك خسته كه به هم نمى گذارى ام تو خسته اى و خسته تر منم كه هرز مى روم تو از همه فرارى و من از خودم فرارى ام زمانه در پى تو بود و لو ندادمت ولى مرا به بند مى كشد به جرم راز دارى ام شناختند مردمان من و تو را به اين نشان تو را به صبر كردنت مرا به بى قرارى ام چقدر غصه مى خورم كه هستى و ندارمت مدام طعنه ميزند به بودنم ، ندارى ام
شوریده ی آزرده دل ِ بی سر و پا من در شهر شما عاشق انگشت نما من دیوانه تر از مردم دیوانه اگر هست جانا، به خدا من،به خدا من، به خدا من
‌از نگاه روے تو دل سیر میگردد مگر ؟ آخر آدم با تو باشد پیر میگردد مگر ؟
باید تورا به عقد خودم درییاورم بیزار ازین خطاب برادر" و خواهرم شمع شب محافل اگر شعر من.شده سوسوی حسرت تو نشسته است بر سرم دنیا ندارد ارزش دیدن بدون دوست با اشک خود به رنگ کفن چشم میخرم
🌼🍃 درد من تو، مرهمم تو ؛ آه من تو، شبنمم تو ای تمنای سرودن؛ ابتدای هر غزل تو مستی ام تو، شور من تو ؛ نغمه ی ماهور من تو گرمی آواز این دل ؛ از همان روز ازل تو کوکبم تو، ماه من تو ؛ روشنای راه من تو بر لب خشکیده ی من؛ می دهی طعم عسل تو قصه ام تو، شعر من تو؛ حامی پر مهر من تو در کنار خاطراتم؛ می شوی ضرب المثل تو ای پرِ پرواز من تو ؛ همدل و همراز من تو نغمه های هر شبم را ؛ آشنای بی دغل تو بوی گل تو، یاسمن تو ؛ سبزی ِ دشت و دمن تو ای تقلّای وجودم، در قنوت هر غزل تو عاشღقی تو، زندگی تو ؛ کوی دل را سادگی تو کعبه ی دلدادگی را؛ قبله گاه بی بدل تو
ای من بیا و با خودِ هیچت نزاع کن ای سینه از نفس زدنت امتناع کن دنیا از ازدحام شرارت در آتش ست یا آب باش ، یا حذر از اجتماع کن خانه پر از تبسمِ دندانِ دشنه هاست از آبـروی گـرگ و بیـابان دفاع کن...! وجدان, شروع کرده به کوچیدن از بشر یک کاسـه آاااه بدرقه ی این وداع کن خورشید در مساحت "ظلمت" سیاه شد فکری برای دایره ی بی شـعاع کن گوشِ کر قیافه ی منفور خشم را از جـیغـهای آیـنه با اطـلاع کن ! بر خاک یأس ، کوه اراده نشسته است امید را عصـای قـد ِ ارتفاع کن دنیا کجست و راستی اش در محال ، پس اصلا بیا جهان جدید اختراع کن...!
نه چندان دلخوری از من نه چندان دوستم داری مرا تا چند می‌خواهی بلاتکلیف بگذاری؟ فاضل نظری
♥️ رو به رویت چه لذتی دارد صحبت از حرف های تکراری مطمئنم که دوستت دارم ! مطمئنی که دوستم داری ؟! ؟! ...
با همه خوبم من اما با شما، خب بیشتر... دوستم داری ولیکن من تو را... خُب بیشتر لحظه ای مال منی و "تو" خطابت می کنم گرچه سعی ام بوده تا گویم: "شما" خب بیشتر
••° خورد کن❌ لا مذهب آن کوه غرورت را، بگو دوستم داری\"، مگر چیزی ز تو کم می شود
عشق را ناخوانده از بر می کنم عقل را آهسته پر پر می کنم گفته بودی دوستم داری؛درست ساده هستم، زود باور می کنم
میشوی از رفتنت روزی پشیمان، منتها موقعِ برگشتنت دیگر من آن من نیستم! لا ادری
داری سرِ آزار که تهدیدِ نهانی از جنبش لب‌هایِ شکربارِ تو پیداست😉
میروم خوب که دلتنگ شدی می آیم با دلت صادق ویکرنگ شدی می آیم دوستم داری واین را زدلت میخوانم با شب حادثه همسنگ شدی می آیم دوستت دارم وباور نکنی میمیرم با تب عشق هماهنگ شدی می آیم عاشقی فرصت یکباره در این شب زدگیست مست آوای شباهنگ شدی می آیم ریختم این همه احساس به پای دل تو صلح جو از طلب جنگ شدی می آیم بین مافاصله ای نیست واز عشق پراست میروم خوب که دلتنگ شدی می آیم ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌
در من انگار کسی در پی افکار من است یک نفر مثل خودم عاشق دیدار من است
با شعر نمیشود که خامت بکنم😕 هرچند که دفتری به نامت بکنم😇 هر بار که رد شدی سرت پایین بود☺️ حسرت به دلم ماند سلامت بکنم!!🥺🥲
من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم یک موی تو را به هر دو عالم ندهم
عاشقے ڪردن به هر دینے رواست چونڪه عاشق از همه عالم جداست آنڪه در بتخانه هم معشوقه بیند سرزنش براو نمودن هم خطاست او ڪه در میخانه مے جوید نگار در دلش میخانه اے از او به پاست ❤️❤️
غمخانه دلی باشد کان بیخبر است از تو چون جای تو باشد دل غمخانه چرا باشد بیگانه کسی باشد کو با تو نباشد یار آنکس که تواش یاری بیگانه چرا باشد # فیض_کاشانی 🍃🍃 🍃🍃
لبخند نزن بے سر و سامان شدنم را ابرم ڪه خدا خواسته باران شدنم را باران
✿﷽✿ صداے آمدنٺ را بہ گوش ما برسان! زمان غیبـٺ خود را بہ انتها برسان ڪنار تربـٺ زهـرا بہ وقـٺ نافلہ اٺ دعاے خویش را بہ یارے این گدا برسان! 🌸 سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر ❤️
❁﷽❁ 🌹 🌹🍃 شفـاے جان و جانانم حسین اسٺ طبیب و درد و درمانم، حسین اسٺ ز اشڪ دیـده بر صـورٺ نوشتـم ڪه نقش اشڪ من جانم حسین اسٺ ❤️ 🌷🍃