eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
بیزارم از این درس های مبهمِ زوری از جزوه‌ها و تِستهای سخت مجبوری بنده حواسم پرتِ چشمانِ سیاهِ اوست... یک عاشق دیوانه ام از نوعِ کنکوری! 😅
پریشان کن سر زلف سیاهت شانه اش بامن سیه زنجیرگیسو باز کن دیوانه اش بامن
از دل ای آفت جان صبر توقع داری؟ مگر اين كافر ديوانه به فرمان من است؟ ♥️ join»@khalvatehdel
به جز دل با کسی از شوق برگشتش نمی گویم که تنها حرف یک دیوانِــــہ را دیوانِــــہ می فهمد ! ♥️ join»@khalvatehdel
تردید سزاوار دل عاشق من، نیست ای دوست! مکن شک به نمازی که شکسته است ♥️ join»@khalvatehdel
خانه‌ام را خراب می‌خواهی؟...دست در دستِ دیگری برگرد دست در دستِ دیگری برگرد...خانه‌ام را خراب خواهی کرد ♥️ join»@khalvatehdel
همین که عشق من شد سکّه‌ی یک پولِ این مردم مرا بر سفره‌های هفت‌سینِ عید بگذارید! ...♥️ join»@khalvatehdel
شعرمی گویم ولی معٖشوقه ای درکار نیست آه،مـن دیوانه ام،دیوانه بودن عار نیست♥️ join»@khalvatehdel
من از خود نیمه ای را دیده بودم، عاقل اما تو مرا با نیمه ی دیوانه ی من آشنا کردی ♥️ join»@khalvatehdel
شده تا نيمه ي شب در بزني ، وا نکنند؟ يا دري را شده با سر بزني ، وا نکنند؟! پشت در ، بيد بلرزي و به جايي برسي که تهِ فاجعه پرپر بزني ، وا نکنند؟! روي يک پله ، درِ خانه‌ي بي‌فرجامي بتپي، قلب کبوتر بزني ، وا نکنند؟! تو بداني که يکي هست که بي‌طاقت توست باز تا طاقت آخر بزني ، وا نکنند؟! خنده‌اي کردم و گفتم : دل من! گريه نکن تو اگر صد شب ديگر بزني ، وا نکنند! اين در بسته ، عزيز دل من! بسته به توست شده باور کني و در بزني ، وا نکنند؟!
با این که قهری باز هم قانون دل این است وقتی صدایت میزنم لطفا بگو جانم !! 🕯🌺 🦋@mohaabbaat🦋
می نویسم عشق، تایادت دوباره گل کند آسمان درحجم چشمت، بی ستاره گل کند عشق یعنی تو، تو یعنی کل تشبیهات من دلبری کن تا زبان استعاره گل کند می سُرایم آنقدر از خاک پاکت روز و شب تا که در من شعرهای نیمه کاره گل کند باش با هُرم نفس های تو همزاد بهار معبدو میخانه، گلدسته،مناره گل کند گل بخندو گل بگو ای سرزمین شعر وشور تا زمستان بشکُفد با یک اشاره گل کند ابرهای تیره را بشکن قراراست اینکه ماه بازتوی گوش تو چون گوشواره گل کند با توام ای رود جاری! غنچه غنچه هردرخت می تواند با تو روی سنگ خاره گل کند آه ای سرسبزتر از واژه ،می خواهم شبی با زبان سرخ فریادت دوباره گل کند .
نمازم را قضا کرده تماشا کردنت ای ماه بماند بین ما این رازها "بینی و بین الله"!
رفتی زچشم ومانده به جا ماجرای تو خالی است در دو دیده ام ای دوست جای تو گویی که روشناییم از دیده رفته است تا گریه شسته از نظرم خاک پای تو خاکم به سر که از دل وجان در وجود من چیزی نمانده است که سازم فدای تو 🍃👌❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@shapark1🦋🌺🦋
ساز ِعشق از ابتدا ساز ِدل انگیزی نبود از هوس تا عشق هرگز خط ِتمییزی نبود زیر و رو کردم تمام ِتار و پود ِعشق را.. جزغم واندوه و بغض وچشم ِتر چیزی نبود تازه بعد از سالها این نکته را فهمیده ام زخمهای عشق را دارو و تجویزی نبود شاید از پیچیدگی هایش کمی هم بگذریم آنچنان هم اتفاق ِحیرت انگیزی نبود 👌🍃❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@shapark1🦋🌺🦋
از جنسِ گُلی امّا، زِ گل هم خوب‌تر؛ بهتر شرابِ نابی امّا نه، از آن مرغوب‌تر؛ بهتر اگرچه جانِ من ویرانه از ناز و ادای چه غم!درعاشقی جان، هرقَدَرمخروب‌تر؛ بهتر پریشان کن دلم را با پریشان کردنِ بیاشوبم به لبخندی، که دل آشوب‌تر؛ بهتر 🍃👌❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@shapark1🦋🌺🦋
حس آغوشت غزلها را روانی میکند چشمهایت شعرهایم را جهانی میکند جبرئیلِ چشمِ تو دیشب مرا معراج برد لمسِ دستانت دلم را آسمانی میکند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@shapark1🦋🌺🦋
هوای سرد تنم ناگهان بهاری شد و قلب یخ زده‌ام گرم بیقراری شد تهی ازعاطفه بودم که ریختی در من درون تک تک ذراتم عشق جاری شد از  آن زمان که لبالب شدم از آغوشت تمام جان و تنم از گناه عاری شد به شوق ماه تمامت حروف الکن من زبان گشود و مضامین استعاری شد چه داشت مخمل سبز صدای دلکش تو که شهر با تو پر از نغمه ی قناری شد همین که روسری‌ات را به‌باد بخشیدی خدا به وجد آمد و شهر در خماری شد خدا به‌شوق تو از نو قلم به‌دست گرفت اشاره کردی و تقدیر دست کاری شد سوال‌کردم از عمری‌که بی‌نصیب گذشت و عشق پاسخ یک عمر بردباری شد . . . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌@shapark1🦋🌺🦋
از سخن چینان شنیدم آشنایت نیستم خاطراتت را بیاور تا بگویم کیستم سیلی هم صحبتی از موج خوردن سخت نیست صخره ام هر قدر بی مهری کنی می ایستم تا نگویی اشک های شمع از کم طاقتی است در خودم آتش به پا کردم ولی نگریستم چون شکست آیینه، حیرت صد برابر می شود بی سبب خود را شکستم تا بیننم کیستم زندگی در برزخ وصل و جدایی ساده نیست کاش قدری پیش از این یا بعد از آن می زیستم
شاعران را شب کند شاعر وگرنه روزها کاسب و علامـه و معمار و بنّا می‌شوند
وای اگر بشکند این بغض که هر شب تا صبح از فراق تو فرو می‌خورم و می‌میرم...
وا‍ژه در تاب و تب گیسوی تو سردرگم است خاطراتی دارم اما توی بغض آلبوم است بعداز اینجا جای تبعید من ِشاعر كجاست بوسه بر لبهای تو جرمش گناه گندم است زلف وا كردی ندانستی كجی زلف تو با قمر وقتی قرین باشد شبیه كژدم است بعداز عمری آمدم ،حالا بیا من را ببین استخوان بی پلاكم روی دوش مردم است من دلی مجروح و مفقود الاثر دارم كه حال یست و نه سال است در اروند چشمانت گم است خسته ام ، بی ترمزم مثل بسیجی های جنگ فتح آغوشت بگو در كربلای چندم است طاها ابراهیمیار
اى آنكه شراب نفست كم شدنى نيست اين شانه به موهاى تو محرم شدنى نيست؟! اصرار نكن بگذرم از داشتن تو وقتى گذر از حقّ مسلّم شدنى نيست يك عُمر تو را خواستم از هركس وناكس! "تقدير" به اين وصل مصمّم شدنى نيست: "مى گفت صلاح ست كمى دور بمانيم مى گفت خودت را بكشى هم شدنى نيست!" ديوانه شدن ساده ترين شكل فراق است من زندگى ام بى تو مجسّم شدنى نيست بگذار تو را مثل خدايم بپرستم "سودازده" را ترس جهنّم شدنى نيست رؤياى من اين ست در آغوش تو باشم رؤياى قشنگى ست كه باهم... ؟!
هوای صید من ناتوان اگر داری کمان ز دست بیفکن که یک نگاهم بس
مرگ ها دو دسته اند: زنی که گریه می‌کند مردی که حرف نمیزند