eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
کن نظری که تشنه ام،بهر وصال عشق تو من نکنم نظر به کَس،جز رخ دلربای تو
لبت چاقوی زنجان و تنت قالیچه ی کاشان عجب نانی میان سفره ی این بی زبان افتاد...!
گفته بودم به تو این بار «شما» یادت هست؟ معنی «تو» شدنت را به «شما» می فهمی؟ 😒
چه مراعات و نظيريست ميانِ كلمات بوي تو ، آمدنت، نم نم ِباران با عشق :) • رسول احدی
در چشم من که «حال» ندارم بدون فال «آینده» نیز، از تو چه پنهان، «گذشته» است..!
بايدكه لبم رابه لبت سفت بدوزم من عاشقِ آن سنگِ عقيقم كه كبوداست ♥️
{🌙} جانا نظری فرما، چون جانِ نظرهایی ای یار بکش دستم، آن جا که تو آنجایی
بوسه بر لبهای دلبر تا زدم، اخم بر پیشانی شیخم نشست بسکه لذّت دارد این بوسیدنش، خم به ابرویش بماند تا ابد
از بهشت آمده ام، میل جهنم دارم منِ سرمازده آغوش تو را کم دارم😉 رسمِ بخشیدنِ فردوس به گندم زاری! یادگار از پدرم حضرت آدم دارم😍 من که بی لشگر و بی تخت و کلاه آمده ام فکر تسخیرِ مغولْ گونه ی عالم دارم😁 تا تو و شهر شما، عشق فقط کافی نیست! من در این معرکه جز عشق، خدا هم دارم😔 از صدای قدمت شهر به هم می ریزد رقص پا کن، هوس زلزله ی بم دارم😳 گر چه محروم شدن قاعده ی تحریم است من ولی بر لب تو حق مسلم دارم💋 تا بسیجی شدنم فاصله یک پیرهن است دکمه بگشا ، عطش خط مقدم دارم ...❤️
✿شمع مى‌داند به شبها محنت پروانه را قدر عاشق را كسى داند كه داغش بر دل است ✿خيال_اصفهانى
خيال غرق شدن در نگاه ژرف تو بود كه دل زديم به دريای بی خيالی ها...
باد را دیدم که آرام و ملایم می وزید... تا به گیسویت رسید او ناگهان دیوانه شد
توبه کردم که ز لبهای تو بوسه نزنم بجز امشب و فرداشب و شبهاي دگر 😅
سجده بر کف توبه بر لب دل پر از شوق گناه معصیت را خنده می اید ز استغفار ما
پنجره بین من و توست مرا بوسه بزن ............ بوسه از آن طرف شیشه حلال است عزیز ......
👇👇👇👇👇👇👇👇👇 گناه اول ما افتتاح پنجره بود گناه دیگر ما، انهدام دیوار است 👆👆👆👆👆👆👆👆👆
خط خوب جزوه‌هایش شهره‌ی دانشکده‌ست من ولی خطی ندیدم خوش‌تر از خط لبش !
سرزنش ميكنى مرا اما ، به گناهم دچار خواهى شد عشق وقتى تنيده شد به تنت سخت بى اختيار خواهى شد...
حوّا هم کــه باشی مــن آدم نمی شوم...😕 پــس بی خودی جــای بوسه سیب تعارفم نکــن❕😜🙈 💋
در شهر ما رسم است هرکس را که قهر است محکم ببوسند و درآغوشش بگیرند
میوه ی فصل کم آورده کنارت بانو رژ نارنجی او مزه ی نارنگی داشت 😕😕😕😕😅😅😅😅 حسین مرادی
بی تو يک لحظه رمق در دل و در جانم نيست‌...
گیرم گناه از من و گیرم خطا زِ تو کوته به بوسه عاقبت این ماجرا کنیم...
به هجران کرده بودم خو که ناگه روی او دیدم کمند عقل بگسستم ز نو دیوانه گردیدم
چه می‌رسد به من از عشقْ غیرِ حسرت آن گرسنگی‌ست و بوی غذای همسایه ....