eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
. شاید یکی از زیباترین تعریف‌های عشق و دوست داشتن از زبان این باشه: "جانِ هر زنده دلی، زنده به جانی دگرست"👌☺️ ♥️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک کار هنری عاااااالی با اجرای زیبای آفرین بر تیم شاعر و سبک ساز
این شعر رو ۲۰/۱۲/۹۷ سرودم بعد از اعطای مدال به سردار شیعه را اینگونه معنا کرده اند رشته ها را مو به مو وا کرده اند گفته اند ای اهل ایمان هوش دار یک دو رکعت حرف حق را گوش دار شیعه را در. پیرو حیدر ببین در محبین یل خیبر ببین در عمل بر وعده ها می یابی اش در اطاعت از خدا می یابی اش ماه را گم کرده بودم ماه ها سوزنی بوده ست و کوهی کاه ها تا که امروز از خبرها یافتم دیر اما شکر او را یافتم با خبر بوودم یل نام آورست دیده بوودم مالک ست و اشترست لیک امروز این گمان ایمان شده ست باور من باز صد چندان شدست این شما و این همان نیکو تبار صاحب دُرِّ مدال
گناه ما مگر این نیست از تو می گوییم چرا به جرم گناهی چنین فدا نشویم
می نشینی چند تمرین ریاضی حل کنی خط کش و نقاله و پرگار شاعر میشود
🌱اگر امید به‌من نیست پس‌چه‌سِری هست سه شنبه های مرا، رزق جمکران مرا... 🌱قلم به شوق تو خود را به دست من داده... بیا و پس نزن این دست ناتوان مرا.... لا ادری #
دل برگرفتی از برم ای دوست دست گیر کز دست می‌رود سرم ای دوست دست گیر سر می‌نهم که پای برآرم ز دام عشق وین کی شود میسرم ای دوست دست گیر سعدی
مدار چرخ، به کجداریش نمی‌ارزد دو روز عمر، به این خواریش نمی‌ارزد سیاحت چمن عشق، بهر طایر دل به خستگی و گرفتاریش نمی‌ارزد ز بامداد وصالم مگو، که شام فراق به آه و اشک و به بیداریش نمی‌ارزد دلی زخویش مرنجان که گَر شَوی سلمان جهان به طاعت و دینداریش نمی‌ارزد نوازش دل رنجیده‌ام مکن ای عشق که خشم یار به دلداریش نمی‌ارزد
بی سبب نیست که عقل از سر من بردی و بارِ دیوانگی اش مانده بر این کوله ی دل ...
عشق تو عقل از سر پرگارها هم می‌ربود... قلب جای دایره بر روی کاغذ می‌کشید!
-نجف گفتم به انگشتر فروشان ذکر می خواهم -همه گفتند:بر دُر غیر یا حیدر نمی آید…
روسری سر کن و نگذار میانِ من و باد سرِ آشفتگیِ مویِ تو دعوا بشود . . .
شب را که بَرنشانده به بالایِ شانه‌ات؟ وقتی سپیده، پَرده نشینِ نگاهِ توست! پلکی بخنــد مشرقیِ سر به زیرِ من این دل هنوز آینه‌ی سر به راهِ توست
حال مرا نپرس که هنجارها مرا مجبور می‌کنند بگویم که بهترم...!
﴾﷽﴿ ✨ مهدی جان... 🔸آنکه از شرم گنہ ، باید کند غیبت منم 🔹تو چرا جور گنهکاراڹ عالم میکشی 🤲
عشق کشفی است که یک بیت برایش کافیست شعر کوتاه کن، این صحبت طولانی را
عهد و پیمان تو با ما و وفا با دگران ساده دل من که قسم‌های تو باور کردم !!
مثل هرشب مانده ام در حسرت یک شب بخیر... ‌ گاهی آدم بی قرار چیزهای ساده است... ‌
‌اگر چه خواب نیاید به‌چشم کم سویم ولی بخاطر تو، شب بخیر می‌گویم من از هجومِ خیالِ تو باز بیدارم بخواب‌راحت و خوش ای نگار مه‌رویم امیر_خسرو_دهلوی
بی تو شب‌هایم تماما ناخوشی ست شب بخیر انگیزه‌ی هر دلخوشی...
شــب که می شود به هم شب بخیر می گوییم اما نمی خوابیم وانمود می کنیم همه چیز خوب است و در خلوتمان جان می دهیم ما نسلی هستیم که همه چیــزمان را پای تعـارف باختیـــم ...
یک سینه حرف هست ، ولی نقطه‌چین بس است خاتون دل و دماغ ندارم ... همین بس است یک روز زخم خوردم یک عمر سوختم کو شوکران ؟ که زندگی اینچنین بس است عشق آمده‌ست عقل برو جای دیگری یک پادشاه حاکم یک سرزمین بس است مورم ، سیاوشانه به آتش نکش مرا یک ذره آفتاب و کمی ذره‌بین بس است ظرف بلور ! روی لبت خنده‌ای بپاش نذری ندیده را دو خط دارچین بس است ما را به تازیانه نوازش نکن عزیز که سوز زخم کهنه‌ی افسار و زین بس است از این به بعد عزیز شما باش و شانه‌هات ما را برای گریه سر آستین بس است
خودت بخواه که این انتظار سر برسد دعای این همه چشم انتظار کافی نیست فاضل نظری
قاب عکسی کهنه ام در گنجه...پیدا کن مرا بر غبار صورتم دستی بکش‌؛ها کن مرا از تماشا کردن باران که لذت می بری... روبرویم ساعتی بنشین ،تماشا کن مرا دستهایت زیر چانه خیره شو در چشم من بغض اگر کردی نترس و باز حاشا کن مرا حاصل تفریقت از آغوش من گرچه غم است از حواس جمع آن آغوش منها کن مرا به همان تنهایی ام بسپار.... بعد از سالها یک صدا می آید از گنجه....که پیدا کن مرا