eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
حال آشفته‌ی من مایه‌ی دشمن شادی‌ست پشت لبخند از این روست که پنهان شده‌ام
۹ بهمن ۱۴۰۰
تویی که صاحب چشمان پر غزل هستی اجازه هست بگویم که دوستت دارم؟
۹ بهمن ۱۴۰۰
خبر از گریه نداریم ولی وقت وداع بی‌تو هر جا که نشستیم لب دریا بود
۹ بهمن ۱۴۰۰
تلخیِ عشق از تظاهر های شیرین بهتر است! سیلیِ مادر کجا و بوسه ی نامادری...
۹ بهمن ۱۴۰۰
سعی كردم به تو بفهمانم... لعنتی! گریه شانه می‌خواهد از قسم دادنم نفهمیدی! زنده بودن بهانه می‌خواهد...
۹ بهمن ۱۴۰۰
خلاص بخش خدایا همه اسیران را مگر کسی که اسیر کمند زیبایی‌ست ✍
۹ بهمن ۱۴۰۰
یک جمعه ی دیگر به سر آمد گل نرگس دیدار تو این بار هم افتاد به تعویق
۹ بهمن ۱۴۰۰
♡•• محبوبِ من اما شب سخت مۍگذرد! ڪاش‌خورشید شبھا طلوع مۍڪرد.. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
۹ بهمن ۱۴۰۰
گفته بودند که عاشق بشوی می میری تا به حال چندنفر را تو به کشتن دادی؟
۹ بهمن ۱۴۰۰
صیاد مَکِش زحمتِ بیهوده پیِ دام ما بسته ی عشقیم نیازی به قفس نیست...
۹ بهمن ۱۴۰۰
شوق ِ من چندین برابر میشود با دیدنت وایِ من دیوانه اَم دیوانه ی خندیدنت ...
۹ بهمن ۱۴۰۰
تقصیرِ عشق بود که خون کرد بی‌شمار باید به بی گناهی دل اعتراف کرد...!
۹ بهمن ۱۴۰۰
گیریم که خیر است شبم بی تو ولی باز... خیری که نباشی تو در آن شر بزرگیست!
۹ بهمن ۱۴۰۰
تنها که باشد در خودَش میسوزد اما بی‌صدا هر شمع سوزان بی گمان پروانه میخواهد دلش
۹ بهمن ۱۴۰۰
صد آدم عاقل نصیحت کرده اند او را ولی او یک نفر هم صحبتِ دیوانه میخواهد دلش
۹ بهمن ۱۴۰۰
خالق لبخند های ناب ایرانی سلام ای لبانت سرخ تر از سیب لبنانی سلام ماه پنهانی من در ابرهای آسمان همدم شب های دلگیرو پریشانی سلام
۹ بهمن ۱۴۰۰
ای کلبه ی متروک فرو ریخته بر خویش ویرانه شـدن چاره بیــگانه شدن بود؟! مگـــــذار از ابریـــــشم من حلّـــه ببافند در پیله مـن حســـرت پروانه شدن بود
۹ بهمن ۱۴۰۰
گهی‌ شمعم گهی‌ پروانه، این شب‌ها نمی‌دانی چه بازی‌هاست با جان تا شبی‌گردد سحر ما را
۹ بهمن ۱۴۰۰
لڪنت گرفتم باز هم با دیدنت اما ... این مرتبه ؛ باید بگویم " دوستت دارم "
۹ بهمن ۱۴۰۰
عشق است، میان دل و جان من و بی‌عشق حقا که میان دل و جان هیچ صفا نیست مهری و وفایی که تو را نیست، مرا هست صبری و قراری که تو را هست مرا نیست
۹ بهمن ۱۴۰۰
‍ ‍ از هزاران، یک نفر مجنونِ لیلا می شود در دل معشوقه تنها یک نفر جا می شود عاشقی کردن عزیزم کار هر عاقل که نیست در میان صد مگس، پروانه شیدا می شود! گرچه در دریا صدفهای زیادی بوده است لاجرم دُر در یکی تشکیل و پیدا می شود فکر پنهان کردن احساس خود هرگز نباش چونکه دل با رنگ رخسار تو رسوا می شود مردمان صرفا شبی را نام یلدا می نهند هر شبِ عاشق ولی جانکاه و یلدا می شود این سکانس آخر هر آدمِ دلداده است عاقبت در کنج خانه زار و تنها می شود علی_قهرمانی
۹ بهمن ۱۴۰۰
روى زيبايش رقابت مى كند با قرص ماه رو به روى دلبر من هيچكس زيبا نبود...
۹ بهمن ۱۴۰۰
دردسر بسیار دارد پاس دلها داشتن...
۹ بهمن ۱۴۰۰
بی‌شک بخیر میشود این صبـح، اگر مرا با یک پیام ساده، به یاد آوری، همین !!
۹ بهمن ۱۴۰۰