eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
مرده آن نیست که در قبر و کفن خوابیده بی تو هر لحظه مرا حال هزاران مرگ است
فرق دارد عشق و عادت،عشق یعنی بی تو،مرگ تَرکِ عادت با ڪمی دارو فراهم میشود
دل شکستن بعد تو در شهر ما مرسوم شد کاش می‌دیدی چه کرده رفتنت با دین شهر
کافرم در عشق امّا ای سیَه گیسو بدان.. مستیِ چشمَت مرا روزی مسلمان میکُند..
گفتم به هیچ کس دل خود را نمی‌دهم اما دلم برای همان هیچ کس گرفت…
راز دل با کس نگفتم چون ندارم محرمی هر که را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم راز دل با آب گفتم تا نگوید با کسی عاقبت ورد زبان ماهی دریا شدم
در نبودنت به کسی باج ندادم هرگز کاروان نیست که "دل" ؛ هرکه به جایت آید...
آن دم که دلم بود و دلت بود و دلش دل دادم و دل رفت به دلدار چه راحت!
سنگ هایی ڪه من از یاد تـو بر سینه زدم ڪعبه ای می ش‍ـد اگر بنا می ڪردم
برآنم گر تٖو بازآیی که در پایت کنم جانی ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ و زیـن کمتر نشاید کرد در پای تو قربانی ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌ میانِ عـاشـق و معشوق اگر باشد بیابانی ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ درختِ ارغوان روید به جای هر مُغیلانی ‎‌‌‎‌‌‌‌
نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه ی دل خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند 💫
نهاده ام سر تسلیم زیر شمشیرت بیار بر سرم ای عشق ! هر چه می خواهی ‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌
عشقی که رفته‌رفته جنون آورَد چه سود؟ دیوانه گشتن از نگهِ اولین خوش است
گفتی: بگویم اَز اصولِ شعر گفتن جانا! برای شعر گفتن یک " تو " کافی است...
. مولای من😔 نَران مرا تو زِ کویَت که در به در گردم بخوان مرا به حضورت که مفتخر گردم غلامی ِ در این خانه را پذیرم من اگر کنی تو اشاره، روان به سر گردم کجا روم من از اینجا اگر رها گردم؟ در این مسیر خطر با که همسفر گردم؟ مرا بدون تو آقا دگر خیالی نیست کجا روم به گدایی که بی پدر گردم به هر کجا که روم غیر دَرگَهت آقا کنم غلامی نفسم که پر خطر گردم نخواه ز من که روم جای دیگری مولا که هر کجا بروم همچو محتضر گردم بیا مرا تو بخوان تا که بنده ات گردم به هر کجا روم آخر که در به در گردم #م.ح.محمدی
ای جهانی محو رویت، محو سیمای که‌ای؟ ای تماشاگاه عالم، در تماشای که‌ای؟ عالمی را روی دل در قبلهٔ ابروی توست تو چنین حیران ابروی دلارای که‌ای؟
به من بد کرده ای ای یار خوش سیمای نازک دل ولی هرگز نمی خواهم که قدری جای من باشی
به چشم های خودت هم بگو: فراق بخير! اگر چه خيری از آنها نديدم از اول
تمام شعرهایم را بنا کردم به وزن عشق مفاعیلن...نگاه ... مفاعیلن... گرفتاری...
من دلِ نفرین ندارم، پس دعایت میکنم: بعدِ من دلداده ی یاری شوی،مثل خودت...
ببین اوج وفاداری و قعر بی‌وفایی را! که نفرینم فراوان کردی امّا من دعا خیلی...
شعار عشق بازان چیست، خوبان را دعا کردن قفا خوردن، پی افشردن، جفا بردن، وفا کردن
توی قرآن خوانده‌ام یعقوب یادم داده است دلبرت وقتی کنارت نیست کوری بهتر است! 😔
ترک چشم تو بیاراست صفِ مژگان را تیره‌بخت آن که بدین صف نسپارد جان را
زلف او برده قرار خاطر از من یادگاری من هم از آن زلف دارم یادگاری بیقراری روزگاری دست در زلف پریشان توام بود حالیا پامالم از دست پریشان روزگاری گر نمی آئی بمیرم زانکه مرگ بی امان را بر سر بالین من جنگ است با چشم انتظاری