eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وفا ندیده ام از بَـس بـه ما جفا کـردند ســـلام ما بـرسـانــیـد اگـــر وفا دیدید
گاه‌ در چشمِ تر و گه‌ در مژه، گاهی‌ به خاک همچو اشک ناامیدی خانه بر دوشیم ما
مثل شمعی تا سحر با چشم گریان، در سکوت بس که فکر شعله‌ور داریم، بیداریم ما
تـو مرجــانی تـو در جــانی تـو مرواریــد غلتـانی اگر قلبم ، صدف باشـد میــان آن تـو ، پنهــــانی
ژولیده نیشابوری را گفتند فی البداهه شعری در مقام حضرت عباس علیه السلام بسرای که ۵ بار کلمه «چشم» در آن باشد. و او شعری با ده " چشم " سرود: 👇👇👇 چشم ها از هیبت چشمم، به پیچ و تاب بود محو چشمم، چشم ها و چشم من بر آب بود چشم گفتم، چشم دادم، چشم پوشیدم ز آب من سراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود...
از عشق چه تصویر جدیدی بنویسم؟ چشمانِ تو مربوط به این حاشیه‌ها بود!
بیمی به دل ز مرگ ندارم که زندگی جز زهر غم نریخت شرابی به جام من گر به من تنگنای ملال آور حیات آسوده یک نفس زده باشم حرام من تا دل به زندگی نسپارم به صد فریب.....
لَبخند زدی، قالبِ شعرِ من عوض شد در شعر من اِنگار، اَلَم شَنگه به پا بود...
توانگرا دل درویش خود به دست آور که مخزن زر و گنج درم نخواهد ماند بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند ز مهربانی جانان طمع مبر حافظ که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
گذارت کوچه ی بن بستم افتاد به لبخند تو چشم مستم افتاد به رسم جاذبه گفتی به من سیب به رسم عشق، دل از دستم افتاد ┄┅─═◈═─┅┄
دوست دارم شمع باشم، در دل شب‌ها بسوزم روشنی بخشم میان جمع و خود تنها بسوزم شمع باشم، اشک بر خاکستر پروانه ریزم یا سمندر گردم و در شعله بی‌پروا بسوزم لاله‌ای تنها شوم، در دامن صحرا برویم کوهِ آتش گردم و در حسرت دریا بسوزم ماه گردم، در شب تارِ سیه‌روزان بتابم شعله‌ی آهی شوم، خود را ز سر تا پا بسوزم اشکِ شبنم باشم و بر گونه‌ی گل‌ها بلغزم برقِ لبخندی شوم، در غنچه‌ی لب‌ها بسوزم یا ز همّت پَر بسایم بر ثریّا همچو عَنقا یا بسازم آنقدَر با آتشِ دل تا بسوزم... ‏ 🌹🌹🌹
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام سحرتون بخیر🌸