eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. در ماتم تو فیض حضوری داریم با پرچم یاحسین شوری داریم این خیمۀ توست یا اباعبدالله در سایۀ روضۀ تو نوری داریم 🏴
ما لشکر کودکان ثاراللهیم منت بگذار عشق ما را دریاب این تکیه ی کوچک پر از خالی را با یک نظرت بهشت جان کن ارباب سوم محرم ۱۴۴۴
اصلا خیال کن که کسی دختر تورا در بین جمعیت بکشاند چه می‌کنی؟ 🏴 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام وقتتون بخیرررررررر 🌺 عزاداری هاتون قبول باشه ان شاءالله🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنا رُقَیَّةَ ثُمَّ إنّها وَضَعَتْ فَمَها عَلى فَمِهِ الشَّريف وَبَكَتْ بُكاءًا شَديدًا حَتّی غُشِيَ عَلَيها، فَلَمّا حَرَّكُوها، فَإذا بِها قَدْ فارَقَتْ روحُهَا الدُّنيا. بابا بیا که جز تو برایم طبیب نیست غیر از پدر که در دل دختر حبیب نیست رویی چو روی دلکش تو نیست در جهان چشمی چو چشم‌های تو خاطرفریب نیست دست من است شانۀ مویت نه دست باد لایق برای موی تو دست رقیب نیست در باغ عشق تو که هزارند بلبلان شیداتر از رقیّۀ تو عندلیب نیست هرکس که حال‌وروز مرا دید گریه کرد اما قسم به موی تو حالم عجیب نیست وقتی ذبیح کوچک شش‌ماهه داشتیم قدّ خم سه‌ساله که دیگر غریب نیست هرگاه عمه موی مرا دید ناله زد گویی که یاد غصۀ شَیْبُ‌الخَضیب نیست جز تازیانه زخم مرا مرهمی نبود دردم ز حد گذشت ولیکن طبیب نیست بابا عموی پردل و باغیرتم کجاست اینها حرامی‌اند و یکی‌شان نجیب نیست محتاج معجزه است دل دردمند من چیزی شبیه معجزۀ بوی سیب نیست جان بر لب است تا تو ستانی به بوسه‌ای "کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست" ✍️ 🏴
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بـر قـلـب رقـیه غـصــه‌ها چـنگ زده گـوشش وسـط معـرکه‌ها زنـگ زده در شـام بلا زبـان به شـکـوه وا کرد بابا چه کسی به صورتت سنگ زده؟ ━━━━💠🌸💠━━━━ 🏴
حاضرم پایِ سرِ تو سرِ خود را بدهم جایِ پيراهنِ تو معجرِ خود را بدهم سرِ بابایِ من و خِشت محال است عمه عمه بگذار كه اول پرِ خود را بدهم ... ... پهن كن تا كه سرِ خار نگيرد به لبش كم اگر بود پرِ ديگر خود را بدهم زيورآلات مرا دختر همسايه گرفت نذرِ انگشتَرَت انگشترِ خود را بدهم مویِ من سوخته و مویِ پدر سوخته تر حاضرم پایِ همين سر، سرِ خود را بدهم ديد ما تشنه یِ آبيم خودش آب نخورد خواست تا ديده یِ آب آور خود را بدهم به دلم آمده يك وقت خجالت نكشم پایِ لطفش نفسِ آخر خود را بدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همه لبْ تشنه و آبی به حرم آمد؟..نه قمرم رفت بیارد؛ قمرم آمد؟..نه رفت با مُشک، که آبی برساند به حرم ساقیِ از همه لبْ تشنه ترم آمد؟..نه چند میگذرد،نیست عمو.. ای بابا تو بگو، خوابْ به چشمانِ ترم آمد؟..نه در غریبی ز تمام تنم آتش می ریخت مرحمی بر جگرِ شعله ورم ،آمد؟..نه سنگْ میخورد سَرَم ،خار به پایم، اما هرچه فریاد نمودم، پدرم آمد؟..نه ماه و خورشید و ستاره همه بر نِی بودند سنگْ بسیار، ولیکن سحرم آمد؟..نه دیده کم سو شده از شدت سیلی،اما غیرِ خونِ جگرم از بصرم آمد؟..نه
از غم هجر پدر ناله کشیدن سخت است طعنه از حرمله و شمر شنیدن سخت است چقدر بر تن تو زخم بیابان مانده من بمیرم، به روی خار دویدن سخت است چقدر جسم شما آب شده بی بی جان غل و زنجیر به دنبال کشیدن سخت است چشم تار تو شده علت افتادن ها نیمه شب باشد و تاریک، ندیدن سخت است تو که از عمر کمت خیر ندیدی بی بی مثل زهرا، چقدر زود خمیدن سخت است چقدر پشت سر قافله ها جا ماندی این همه درد کشیدن، نرسیدن سخت است به نوک نیزه نظر می کنی و می گویی: دل از این ماه دل آرام بریدن سخت است