eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آبادی شعر 🇵🇸
خدارو شکر. پیداشون شد😬☺️
پیدا بشوم یا نشوم هم تو که هستی ادمین عزیزم بنشین بر سر جایت😁
آبادی شعر 🇵🇸
پیدا بشوم یا نشوم هم تو که هستی ادمین عزیزم بنشین بر سر جایت😁
من به جا شما بودم به جای بنشین برسر جایت مینوشتم.... ادمین عزیزم بنشین من به فدایت. 😁😁😁
بر سنگ مزارم بنویسید فقط «عشق» ای عشق! ببین نام خودم از قلم افتاد
😂
چه میشه کرد دیگ😢 باید هر جوری شده ناز ادمینو کشید🌙
زنبور عسل بودم و باطل گشتم از یاد گلم دمی که غافل گشتم رفتم پِی اغیار و رها کردم گل من طعمه‌ی عنکبوت قاتل گشتم
آبادی شعر 🇵🇸
زنبور عسل بودم و باطل گشتم از یاد گلم دمی که غافل گشتم رفتم پِی اغیار و رها کردم گل من طعمه‌ی عنک
کندوی عسل گشتم تا مال خودم باشی زنبورک زیبایی در فال خودم باشی گر در پی اغیاری ور طعمهٔ حیوانی خواهم که تو تقویم هرسال خودم باشی
آبادی شعر 🇵🇸
کندوی عسل گشتم تا مال خودم باشی زنبورک زیبایی در فال خودم باشی گر در پی اغیاری ور طعمهٔ حیوانی خواه
ای کاش که مال من شوی سید جان! آرامــش حـال مـن شـوی سید جـان! خـسته شـدم از حـرام دیـدار رُخَـت ای کاش حـلال من شـوی سید جان!
ما مثل دوتا خط موازی شده ایم چون باد خنک،کولر گازی شده ایم وصل من و تو مثل زمانی‌ است که ما همبازی یک جنگ مجازی شده‌ایم
دادم به تـو هـر دفعه، اینگونه پـیـام: "عشق دگری غیر از عشق تـو حـرام" ای‌‌دوست خوشت بیاید از من یا نه! بایـد بشـوی هـمـدم من، خـتم کـلام
تو را من دوست دارم حیف اما که این باشد شبیه یک معما چجوری میشود قسمت برایم ببینم من تورا در اُکلِهاما اوکلهاما: یکی از ایالت های آمریکا😕
بـدجور بسـاط عاشقی‌مان جور است با یاد تو دل غرق نشاط و شور است بـرخـیز و بیـا به اصـفـهان دیـدن من تا اُکـلِـهــامـا که راه خـیـلی دور است
اصفهان نقطهٔ ضعفِ منِ بیچاره شده باز هم نصف جهان بر سرم آواره شده راز این شهر پر از عشق و صفا چیست که هم حسرتش را بخورم هم جگرم پاره شده
آبادی شعر 🇵🇸
پیام اول چشم. سعی میکنم دقت کنم ولی شعرهای بالا بداهه بود همون موقع میگفتم. ولی بازم بیشتر دقت میکنم
آبادی شعر 🇵🇸
پیام دوم چون چند تا ادمین دارم و هر کدوم جدا جدا شعر میذارن. ممکنه متوجه تکراری بودنشون نشن 💐🌺🌺
آبادی شعر 🇵🇸
اصفهان نقطهٔ ضعفِ منِ بیچاره شده باز هم نصف جهان بر سرم آواره شده راز این شهر پر از عشق و صفا چیست
راز عـشــقـی و گـــل یـاســمـنـی شـمـع جــمـع هـمـه‌ی انـجـمـنـی برده‌ای گرچه دل از نصف جهان آخــرش عـشـق من و مـال مـنی
شاید از بخت بد خویش نمی رنجیدیم همه را با خود اگر زود نمی سنجیدیم عقل ، رنجی ست که اهل دل از آن بی خبرند کاش ما بیشتر از عشق نمی فهمیدیم پلک بستیم و به دنیای تخیّل رفتیم عاقبت آن طرف آینه را هم دیدیم تا کسی از هدف و خواسته ی ما پرسید تازه دیدیم که در برزخی از تردیدیم هر که را مسخره کردیم ، رسیدیم به او مگر آن ها که به خوشبختی شان خندیدیم
تویی که واسطه ی هر دعای من بودی دعا بکن که نگیرد به دامنت آهم...!
کی‌ام من؟ بیدلی، بیچاره ای، از خویش دلگیری
مَرا با عِـشـق باکـی از گَـزَنـدِ زِندِگانـی نیست که هَرگِز اسکِناسِ لایِ قُرآن تا نَخواهَدخورد
مثل پرداختن خمس و زکات و صدقات شب جمعه است نثار دل من یک صلوات هوس بوسه ز لبهای تو دارم امشب مثل امشب که زمین هم برود در ظلمات
با خیال او قناعت می‌کنم، من کیستم تا وصالش در دل امیدوارم بگذرد...؟
🕊 🕊 دلم گرفته خدایا در انتظار فرج دو دیده ام شده دریا در انتظار فرج هنوز می رسد از کوچه های شهر حجاز صدای گریۀ زهرا در انتظار فرج هنوز در همه عالم میان دشمن و دوست علی ست بی کس و تنها در انتظار فرج هنوز می رسد از چاه های کوفه به گوش صدای نالۀ مولا در انتظار فرج هنوز ناله کشد از جگر امام حسن گشوده دست دعا را در انتظار فرج هنوز پرچم سرخ حسین منتظر است گشوده چشم به صحرا در انتظار فرج هنوز می رسد آوای دلربای حسین ز نوک نیزۀ اعدا در انتظار فرج هنوز تشنه لبان اشکشان بود جاری کنار کشتۀ سقا در انتظار فرج هنوز خون شهیدان کربلا جاری ست ز چشم زینب کبرا در انتظار فرج هنوز ناله "میثم" رسد به گوش که هست چو چشم فاطمه، دنیا در انتظار فرج 🕊شاعر: سلااااااام سحرتون مملو از عطر دعا و مناجات التماس_دعای_فرج 🤲 🕊🏴🕊
دوستت دارم و حواست نیست مرگ با چشمِ باز یعنی این...
من به اندازه‌ی غم های دلم پیر شدم از تظاهر به جوان بودنِ خود سیر شدم...
می‌خواستم بگویمش اما گریستم آری، همیشه بارِ زبان را کشید چشم...
---«یا صاحب الزمان (عج)»--- دیده بی دیدنِ تو خسته و بی خواب شود دل ز هجرانِ تو آزرده و بی تاب شود از غمِ دوریِ تو در شبِ آدینه ی خویش سر دهم آه و فغان تا دلِ سنگ آب شود خاتمِ حُسن تو می باشی و دانی دلِ ما متمایل به گُل و گوهرِ کمیاب شود در نبودِ تو بُوَد شیعه چو مرغی رنجور که گرفتارِ ستمکاریِ قصاب شود هر ضعیفی که بُوَد زخمی و آواره،کنون خسته از بودنِ در ظلمت و ارعاب شود شیعه باید به رهت رودِ خروشان گردد ورنه در جایِ خودش مانده و مرداب شود گر چه گمنام بُوَد یارِ تو در عرصهِ عشق لیک در راهِ تو زیبنده القاب شود از برایِ فرجت یارِ تو هنگامِ دعا خواستارِ کَرَم و رحمتِ وهاب شود