حسّ و حال همهی ثانیـهها ریخت بههم
شوق یک رابطه با حاشیهها ریخت بههم
گفته بودم بهکسی عشق نخواهم ورزید
آمدی و همـهی فرضیهها ریخت بههم
روح غمگینِ تـو در کالبدم جا خوش کرد
سرفه کردی و نظام ریهها ریخت بههم
در کنـار تــو قدم میزدم و دور و بـرم
چشمها پُرخون شد، قرنیهها ریخت بههم
روضهخوانخواستکهازغصهیما یاد کند
سینهها پاره شد و مرثیهها ریخت بههم
پای عشق تــو برادرکُشــی افتاد به راه
شهر از وحشت نرخ دیهها ریخت بههم
بُغض کردیم و حسودان جهان شاد شدند
دلمان تنگ شد و قافیــهها ریخت بههم
منکه هرگز بهتو نارو نزدم حضرتِ عشق!
پس چرا زندگیِ سادهی ما ریخت بههم؟
#امید_صباغ_نو
✿هر کجا برگی هست
شور من می شکفد
مثل یک گلدان
می دهم گوش
به موسیقی روییدن …
✿سهراب_سپهری
دنبال عشق گشتم و چیزی نیافتم
جوینده ای که گم شده یابنده ی تو نیست
ای عمر چیستی که به هر حال عاقبت
جز حسرت گذشته به آینده ی تو نیست
#فاضل_نظری
دلم ز آینه بودن به تنگ آمده است
که یک به یک همه یاران من غبار شدند!
#حسین_جنتی
#غروب_جمعه
ساعات عمر من همگی غرق غم گذشت
دست مرا بگیر كه آب از سرم گذشت
مانند مرده های متحرك شدم، بیا
بی تو تمام زندگیم در عدم گذشت
میخواستم كه وقف تو باشم تمام عمر
دنیا خلاف آنچه كه میخواستم گذشت
دنیا كه هیچ، جرعه آبی كه خورده ام
از راه حلق تشنه من، مثل سم گذشت
بعد از تو هیچ رنگ تغزل ندیده ایم
از خیر شعر گفتن، حتی قلم گذشت
تا كی غروب جمعه ببینم كه مادرم
یك گوشه بغض كرده كه این جمعه هم گذشت
مولا، شمار درد دلم بینهایت است
تعداد درد من به خدا از رقم گذشت
حالا برای لحظه ای آرام میشوم
ساعات خوب زندگیم در حرم گذشت
#سید_حمیدرضا_برقعی
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
دلبرا! من از شراب عشق مخمورم هنوز
چون به وصلم وعده دادی، از چه مهجورم هنوز؟
#سیف_فرغانی
مثل سابق غزلم ساده و بارانی نیست
هفت قرن است درین مصر فراوانی نیست
به زلیخا بنویسید نیاید بازار
این سفر یوسف این قافله کنعانی نیست
حال این ماهی افتاده به این برکهی خشک
حال حبسیهنویسیاست که زندانی نیست
چشم قاجار کسی دید و نلرزید دلش
بشنوید از من بیچشم که کرمانی نیست
با لبی تشنه و بیبسمل و چاقویی کُند
ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی نیست
عشق رازیاست به اندازهی آغوش خدا
عشق آنگونه که میدانم و میدانی نیست
✍#حامد_عسکری
در ماندهام به درد دل بی علاج خویش
و ز بد مزاجی دل کودک مزاج خویش
جان را مگر به مشعلهٔ دل برون برم
زین روزهای تیره و شبهای داج خویش
#وحشی_بافقی
یا تو، یا ... نه، هیچ کس غیر از تو در ذهنم نبود...
عشق حتی وقت مُردن بوی ایمان می دهد..!!!
#امید_صباغ_نو
به جز تو قلب خودم را به هیچ کس نسِپردم
تو هم غمی به جهانم اضافه کردی و رفتی...
#امید_صباغ_نو
.
رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد
دلشورهی ما بود دلآرام جهان شد...
#حامد_عسکری
آن قدر با آتش دل ساختم تا سوختم
بے تـو اے آرام جان یا ساختم یا سوختم
#رهی_معیری
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
ببخش! بیخبری از تو طاقتم را کشت
وگرنه دوست ندارم مزاحمت باشم
━━━━💠🌸💠━━━━
#سجاد_صفریاعظم
دهخدا تجربهی عشق ندارد، ورنه
معنی مرگ و جدایی به یقین هر دو یکیست!
#کاظم_بهمنی
بی حرمتی ست
پا نزدن بر بساط عقل
وقتی که عشق
این همه اصرار میکند...!
#فاضل_نظری
از بس به چارچوب محبت مقیدیم
هرجا که #عشق دم زده کوتاه آمدیم
از حال ما زِ اهلِ شریعت سوال شد
هر مذهبی -به غیر جنون- گفت مرتدیم
دنیا به کام ماست، چه باک از نگاهها
حرف و حدیث و شایعه بودهست از قدیم
#عقل کسی به منطقِ ما قد نمیدهد
باشد قبول، اهلِ جهان خوب و ما بدیم...
#نفیسه_سادات_موسوی
یک ثانیه خورشیدم و یک ثانیه ابرم
تلفیق غم و شادی و دلتنگی و صبرم ...
#سیدتقیسیدی
خسته ام خسته تر از کودک کبریت فروش
زیر باران و ... کسی گفته گدا می فهمی..؟
#علی_نیاکوئی
دیوانه ها باید #رها باشند در باد
این را فقط یک قاصدک میفهمد و من
#الهه_گودرزی
از ادایش معنی "اینجا میا" فهمیدهام
هیچکس چون من نمیداند زبان ناز را!
#صیدی_تهرانی
صید را صیاد با زنجیر بندد دست و پای ؛
دست تو نازم که صدها دل به یک موبسته ای..!
#محمدتقی_میری
.
نمی دانم چرا دست از سر من بر نمی داری
چرا اینگونه ای در خواب من تا صبح بیداری
به محض اینکه پلکم رفته رفته می شود سنگین
برایم شعر می خوانی برایم چای می آری
بهم می ریزم از چیزی که رنگی دارد از رفتن
نباید آخر هر جملهء خود نقطه بگذاری
چنان لبریزم از گفتن که بر پبراهنم حتی
تورا فریاد کرده جوهر خودکارم انگاری
پریشانیِ گیسویت مرا آرام تر کرده
چه هنجاری برایم ساختی با نابهنجاری
برایم نیمه شب تک بیت صائب می فرستد باز
رگ خواب من افتاده به دست مردم آزاری...
#سید_حمیدرضا_برقعی
نمیدانند خوبان صیدِ چون من دیرتسخیری😎
تو میدانی ولی عاشق نگهداری نمی دانی
#شفایی_اصفهانی🌱