چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
#هوشنگ_ابتهاج
حس کردنیست قصهی عشقم، نه گفتنی
ای قاصر از حکایت حسنت بیان من
با من بمان و سایهی مهر از سرم مگیر
من زندهام به مهر تو ای مهربان من!
#حسین_منزوی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم، کافرم یعنی ؟
مهدی فرجی
صدای کربوبلای حسین میآید
بهوش باش، صدای حسین میآید
یکی به پای ترک خورده و پر از تاول
به شوق بوسه به پای حسین میآید
یکی به منصب سقّایی است و مشک به دوش
بسوی واعطشای حسین میآید
یکی به گردنش انداخته غل و زنجیر
به نیّت اُسرای حسین میآید
یکی به هروله با دستهی طُوَیرجیان
مگر به سعی و صفای حسین میآید
یکی خیال نمیکرد قسمتش باشد
میآید و به دعای حسین میآید
شهید کوچهی ما بین کاروان با ماست
به دیدن شهدای حسین میآید
خدا گواست که از این حماسه پژواکِ
تجلّیاتِ خدای حسین میآید
دم ورودی کربوبلا چه غوغایی است
نوای نوحهسرای حسین میآید
عمود آخر جاده است و روضهخوان میگفت
جواب أدرک أخای حسین میآید
حسین داغ دلش تازه است و عبّاسش
به پیشواز، بجای حسین میآید
خدا کند سخن روضهخوان غلط باشد
که خنجری به قفای حسین میآید
تکان پرچم توحید را تماشا کن
نسیم باد صبای حسین میآید
به گوش باش، عزیز حسین در راه است
بهوش باش، صدای حسین میآید...
#مهدی_جهاندار
#اربعین 🖤
ما منتظران همیشه مشغول دعا
هستیم شبانهروز در ذکر و ثنا
بی آنکه به سویت قدمی برداریم
یک عمر صدا زدیم: آقا تو بیا!
#سیده_مرضیه_یثربی
#امام_زمان 💔
#اربعین 🥀
✨
سلامی بی جواب از جانب خوبان نمی ماند
به سمت کربلا هر صبح میگویم سلام آقا
#از_دور_سلام
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ
#حسین_مرادی🖤
اربعین حسینی تسلیت 🏴
خشخش...
صدای پای خزان است،
یکنفر
در را بهروی حضرت پاییز وا کند!
#علیرضا_بدیع
ای دل بیا که دست در آغوشِ هم کنیم!
در خون نشستن از تو و از ما گریستن ...
#وجهی_یزدی
بیگانه پروری چو تو در کاینات نیست
بیچاره عاشقی که شود آشنای تو
شادم به مرگ خود که هلاک تو می شوم
با زندگی خوشم که بمیرم برای تو
#صائب_تبریزی
جای دیگر حال بهتر داشتم یک شب اگر
از تــو با شعر بلندی میسرودم شعر تَر
#محمدرضاکرمی 🌻
بازهم شب شد و شعری لب میدان گفتم
حسرت داشتنت را به خیابان گفتم
خسته از درد خماری به تو اندیشیدم
مست شد چشم من از عکس تو هذیان گفتم
مست بودم که به یاد تو دولیوان چایی
ریختم باتو چقدر از لب ایوان گفتم
چایی ام سرد شد و از دهن افتادولی
گرم بودم غزلی با لب لیوان گفتم
چه شبی بود من مست و خیالت درهم
داغ بودم کمی از حسرت باران گفتم
#حسین_مرادی