به تمنای تو دریا شدهام! گرچه یکیاست
سهم یک کاسهی آب و دل دریا از ماه ..
#فاضل_نظری
در وفـــــــا سستیم و در دلدادگــــــے بـــــے اعتبار
ڪاش چون اسطوره ها مے آفریدیم ؏ـــــشق را..
#سیده_فاطمه_تقوی
🟨
و قاف
حرفِ
آخرِ
عشق
است
آنجا که نام کوچک من
آغاز میشود ...
#قیصر_امینپور
هشتم آبان
سال روز کوچ ابدی قیصر امین پور
گرامی باد ...
از چهره چون ماهت
وز قد و کمرگاهت
چون ماه نو این جانم
خود را چو قمر کرده
#غزل_مولانا
جانا به غریبستان چندین به چه میمانی
بازآ تو از این غربت تا چند پریشانی
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
گر نامه نمیخوانی خود نامه تو را خواند
ور راه نمیدانی در پنجه ره دانی
#حضرت_مولانا
🍃🌸
شماها میگید:
یه عکس بفرست ببینمت!🤨
اما جناب #فیض_کاشانی میگه:
روی بنمای! جَمال از تو و قربان از من 🫣🤪
.
پاییز
استاد دلتنگیست
از خاطراتِ اویی که رفته
برای اویی که مانده
سنگ تمام میگذارد...
#مریم_قهرمانلو
.
این چه تابے است
ڪه آن حلقهٔ گیسو دارد
ڪه دل هر دو جهان
بسته یڪ مو دارد...
#فروغی_بسطامی
🌾
هر کسی را هست صائب قبلهگاهی در جهان
برگزیدم از دو عالم من جناب عشق را
#صائب_تبريزی
وقتی عکس جدید براتون می فرسته بجای تعریفای تکراری، مثل #شهریار بهش بگید:
"در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم
همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند.."
ذوقش تضمینیه.
♥️
پاییز و آن شور و شرش را دوست دارم
آبان و مهر و آذرش را دوست دارم
آن برگریزان درختان از غم عشق
وان رودِ دور از دلبرش را دوست دارم
#جواد_محمدی_دهنوی
برای خودم و بعضی رفقای هیأتی این روزهای دلگیر :
نفهمیدیم اوّل را و آخر را نفهمیدیم
که مهدی را ندیدیم و پیمبر را نفهمیدیم
سرودیم از شب هجرت ولی در خانه ی تاریخ
دلیلِ ماندنِ حق بین بستر را نفهمیدیم
من از مَن کنتُ مولا خواندن خود نیز حیرانم
که حیدر را پرستیدیم و قنبر را نفهمیدیم
چه زهرا دوستهای نا تلاوت کرده قرآنی
که از آیات أعطیناک ، کوثر را نفهمیدیم
شب هیأت برای روضه ی در سوختیم امّا
همین که صبح آمد صبر حیدر را نفهمیدیم
به پای نامه های کوفیان امضا زدیم از بس
که سلمان را که مالک را ابوذر را نفهمیدیم
عبای إرباٌ إربایی برای خیمه ها بردیم
اذان شد ، سینه کوبیدیم و اکبر را نفهمیدیم
همیشه کربلایی باب میل خویشتن داریم
که حال زخمی امروزِ کشور را نفهمیدیم
چگونه کربلا را یافتید؟! از ما اگر پرسند
چه پاسخ می توان دادن اگر سر را نفهمیدیم
ستون خیمه را وقتی که می افتاد ، نالیدیم
ولی افتادن سردار لشگر را نفهمیدیم
برای پرچمی امروز دلخونم که در پایش
به خون غلطیدن سرو و صنوبر را نفهمیدیم
#محسن_ناصحی
به من بگو!
غزل سرای کدام وحشی نگاهی
که هیچ شعر سپیدی
دلت را نمی لرزاند...
#لیلا_مری
جفت شش میخواستم در عشق اما سال هاست
با چنین بختی امیدی هم به چار و پنج نیست
#حسین_دهلوی
به رسم صبر ، باید مَرد آهش را نگه دارد
اگر مرد است، بغض گاهگاهش را نگه دارد
پریشان است گیسویی در این باد و پریشانتر
مسلمانی که میخواهد نگاهش را نگه دارد
عصای دست من عشق است، عقل سنـگدل بـگذار
که این دیوانه تنها تکیهگاهش را نگه دارد
به روی صورتم گیسوی او مهمان شد و گفتم
خدا دلبستگان روسیاهش را نگه دارد
دلم را چشمهایش تیرباران کرد ، تسلیمم
بگویید آن کمانابرو سپاهش را نگه دارد....!
#سجاد_سامانی
شِعرهایَم هَمه از وَصفِ تو بوده است و فَقَط
خودِ مَغرورِ بدِ سَنگدِلَت ، بی خَبری !
#فائزه_قنبری
دوست یا دشمن کسی هرگز دلش با من نبود
باز دشمن لااقل در لفظ یک "من" داشته
#سید_سعید_صاحب_علم
🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
زنجیر شد با دست فتنه پای آزادی
سنگ توحّش خورد بر سیمای آزادی
هان! زندگی را هم به اسم زندگی کشتند
اینگونه خم شد قامت رعنای آزادی
بر زن لباسی از لجن پوشیده شد آری
با روکش تکراری اهدای آزادی
هربار سارق با چراغی از نفاق آمد-
با حقه آمد در پی یغمای آزادی
آزادبودن، شهر را ویرانهکردن نیست
یاللعجب! وارونه شد معنای آزادی
از عقل و فطرت دور، از انسانیت خالی
حیوانیت حالا شده مبنای آزادی
در آسمان دیدم کلاغی کور پر میزد
میگفت عمرم رفت در رؤیای آزادی
#زینب_نجفی
#راجی
دلگیرم و دلتنگم و دل سرد و دل آشوب
فرمانده ی شرمنده ی یک لشگر مغلوب
فرعون به گل مانده ی افسانه ی نیلم
هر بار شود گوشه ی چشمان تو مرطوب
شیرینی خرما ، عسل و شهد زیاد است
اما نه به اندازه ی لبخند تو مطلوب
چشمان تو فیروزه و لبهات عقیق است
احسنت به دستی که تراشیده تورا خوب
#امیر_سهرابی
میخواهم از این آینهها خانه بسازم
یک خانه برای تو جداگانه بسازم
یک خانهی صحرایی بیسقف پُر از گُل
با دورنمای پَر پروانه بسازم
من در بزنم ، باز کنی ، از تو بپرسم
آمادهای از خواب تو افسانه بسازم ؟
وقتی که تو گنجشک منی ، من بپرم باز
یک لانه به ابعاد دو دیوانه بسازم
میترسم از آن روز خرابم کنی و من
از خانهی آباد تو ویرانه بسازم ...
#حامد_حسینخانی