eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
چادرت را سر کنی یک کوچه عاشق می شود زن نگو؛ دختر نگو؛ دلبر گلاب قمصر است...
خوش آن زمان که نکویان کنند غارت شهر مرا تو گیری و گویی که این اسیر من است
هدایت شده از 🌱 هدایت فکری و دینی🌱
🖋️ راه و مسیر اشتباه : امام علی علیه السلام میفرمایند : در غفلت آدمی همین بس که عمر خود را در راه چیزهایی که او را نجات نمیدهد ، هدر کند . 📗 میزان الحکمه ، ج ۸ ص ۴۹۱ . ┅═✼@Hedayate_fekri_va_dini✼═┅
شکست شیشه دل را مگو صدایی نیست که‌ این صدا به قیامت بلند خواهد شد....
می‌کند زلف دراز تو به دل‌های حزین آنچه با خسته‌روانان شب یلدا نکند!
"یا علی" گفتن شده زیباترین آوای من با علی زیباست هم امروز، هم فردای من یک دقیقه بیشتر مدحِ امیرالمؤمنین کاش گردد رزق و روزیِ شبِ یلدای من
باید بروم... دلتنگ که شدی گلدانِ کوچکِ پشت پنجره را ببوس... من یک روز که خیلی دلتنگت بودم دلم را همانجا خاک کردم... 🦢🍃
آجیل دنیا کـــــــرد دلها را گــــــــرفتار غــــــافل شدیم از سایه مهتـاب هربار در چــــاه تاریکی نشستـیم و جویدیم سیب و انار جهــــــل را خـروار خروار یلدا نرفت و پیش مـردم مـــاندنی شد اتراق کــــــــرده در زمیــن با ناز بسیار خورشید پشت ابر مــــــــانده قـرنها وُ ما دلخوش سوسوی شمعی در شب‌تار با چشم خود در عمرمان هرگز ندیدیم از هرطرف جز مانع و بن‌بست و دیوار هرکس که آمـــد از مسیر روشنی گفت شد از هیــاهوهای اهل مصلحت خوار امـــــا نباید جز به سمت صبح کوچید کافیست رسم شب‌نشینی‌ با لجنــــزار ✍ ✒️
خیــــلی از یلدا بدم می‌آید ای خورشید من! چون که صبح‌اش یک‌دقیقه دیرتر می‌بینمت ✍ ✒️
عاشقم،اهل همین کوچه ی بن بست کـناری که تو از پنجره اش پای به قلب من ِ دیوانه نهادی . . .
دین راهگشا بودو تو گمگشته دینی! تردید کن ای زاهد اگر اهل یقینی، آهو نگران است بزن تیر خطا را ... صیاد دل از کف شده، تا کی به کمینی؟ این قدر میاندیش به دریا شدن ای رود ! هر جا بروی باز گرفتار زمینی ، مهتاب به خورشید نظر کرد و درخشید ... هر وقت شدی آینه ، کافی است ببینی ای عقل بپرهیز و مگو عشق چنان است ای عشق کجایی که ببینند چنینی هم هیزم سنگین سری دوزخیانی هم باغ سبک سایه فردوس برینی ای عشق ، چه در شرح تو جز «عشق» بگوییم ! در ساده ترین شکلی و پیچیده ترینی ...!
🔸 یلدای شرمندگی! 📝 به قلم : مهدی جوان ارومیه 📌یلدای عجیبی در پیش داشتیم اگر ، شهدای امنیت نبودند . 📌بنا بود در این یلدا دختران و زنانمان انار ! دانه میکردند برای جلادان داعشی . 🔸بنا بود با شعار زن ، زندگی ، آزادی ، زنانمان آزاد ِ آزاد !! برای زندگی کومله و دمکرات خوش رقصی کنند . 🔹شهدای امنیت ما را ببخشید که پدر و مادر و زن و فرزندان شما سوگوارند و ما به فکر هندوانه شب یلدائیم ... و البته 📌ممنونیم که دشنه های دشمنان آزادی را بجان خریدید تا زنان ما آزاد از قید بردگی زندگی کنند ... ممنونیم و شرمنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با اجازه آقا جواد چند شعر یلدایی👇👇
می‌کند زلف دراز تو به دل‌های حزین آنچه با خسته‌روانان شب یلدا نکند!
زلف ماتم‌دیدگان را شانه‌ای در کار نیست دست کوته دار ای مهر از شب یلدای من
نظر به روی تو هر بامداد نوروزی است شب فراق تو هرشب که هست یلدایی است
بر من و یاران شب یلدا گذشت بس‌که ز زلف تو سخن رفت دوش
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود
دختر یلدا یک قدم مانده که پاییز به پایان برسد دختر شرقی یلدا به زمستان برسد باد در خرمن موهای سیاهش پیچید که پریزادِ غزل‌بافْ، پریشان برسد آمده دختر دی با سبدی برف به دست تا به یمن قدمش زیره به کرمان برسد دامنش باغ گل است و به نسیمی شاید قمصر عطر تنش تا خود کاشان برسد حافظ از او به صبا گفته و می‌خواسته است نفس شاخ نباتش به خراسان برسد کاش سهم همه از عشق مساوی باشد پشت بن‌بستی هر کوچه خیابان برسد کاش هر ساعت و هر ثانیه یلدا باشد پشت هم از در و از پنجره مهمان برسد دست هر دخترک فال‌فروش غمگین لاأقل چــند گرم، پسته‌ی خندان برسد نکند خنده به روی لبمان یخ بزند قصه‌ی شادیمان زود به پایان برسد باید از عشق بسازیم دژ و نگذاریم دست اندوه به ایرانی و ایران برسد (رها)
یلدا بلند شو! که زمستان در ابتداست پاییز هم گذشت... دگر نوبت شماست امشب تمام خاطره‌ها با تو دعوت‌اند هرجا قدم گذاشته‌ای، صحبتِ شماست امشب به فال نیک بگیر و غزل بخوان! دیوان حافظ و دل دیوانه رو به راست بنشین هنوز قصهٔ شب را نخوانده‌ام این قسمتش قشنگ‌ترین بخش ماجراست هنگامِ رقص چاقوی بر هندوانه است! آجیل مشکلات‌گشا، خنده‌های ماست!
آهای دختر یلدا! گیسویت را باز کن إنّا فتحنایی بگو دل پریشان است، بسم الله رحمان الرحیم...!
جا مانده در شب‌های پاییزی دل من یـلـدا! سـر راهـت دلـم را هم بیاور...